eitaa logo
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
9هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
304 فایل
💌 کانال رسمی «دخترونه حرم امام رضا علیه السلام» 💌https://www.haram8.ir/dokhtar_razavi معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی 💚👈 راه ارتباطی با دخترونه رضوی: @dokhtar_razavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 #یه_صبح_خوب 💜💚 . یه هفته‌ی خوب، می‌تونه با یه روز خوب رقم بخوره 🌸 یه روز خوب، می‌تونه با یه صبح خوب رقم بخوره ✨ و یه صبح خوب، می‌تونه با یه سلام و یه قلب پر امید رقم بخوره 💜 : . . #سلام #صبحت_بخیر 💫 #صبحت_به_شادی 💕 . دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 💫 ✨ . احمد بن محمد، خدمـت امام رضـا (ع) رسـید و گفـت: «دو ســال پیــش، از خــدا حاجتــی خواســته بــودم؛ امــا هنــوز حاجتــم بــرآورده نشـده اسـت. فکـر می‌کنـم خـدا نمی‌خواهـد جوابـم را بدهـد!»⛅ امــام (ع) فرمودنــد: «ای احمــد، مواظــب بــاش کــه شــیطان ناامیــدت نکنـد؛ امام باقـر (ع) می‌فرمودنـد: ’بنـدۀ مؤمـن از خـدا حاجتـی می‌خواهـد. خــدا بــرآوردن حاجتــش را به تأخیــر می‌انــدازد تــا صــدای او را بشــنود‘...»🍃 آنـگاه بـه احمـد رو کردنـد و فرمودنـد: «بـه مـن بگـو اگـر بـه تـو قولـی بدهـم، آیـا بـه مـن اعتمـاد می‌کنـی؟»🍁 احمـد گفـت: «فـدای شـما شَـوم، اگـر بـه قـول شــما اعتمــاد نکنــم، بــه چــه کســی می‌توانــم اعتمــاد کنــم؟! شــما حجّــت خـدا در میـان مـردم هسـتید...»🌱 حضـرت فرمودنـد: «پـس بایـد اعتمـادت بـه خـدا بیشـتر از اعتمـاد بـه مـن باشـد؛ چراکـه او خـودش بـه تـو وعـدۀ اسـتجابت داده اســت»💕 💚 💜 📚 «یک قمقمه دریا». محمد هادی زاهدی. به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) @dokhtar_razavi دوستانتان را به کانال دخترونه حرم رضوی دعوت کنید 💙
💌 #یه_روز_پر_انرژی 💖 امروز به آسمون ⛅ به درختها 🍃 حتی به وسایل خونه مهربون‌تر نگاه کن 🍀 امروز بگـــذار با محبّــت، چشـــــم‌هات رنـــگ زنــدگی رو زیبـــاتر از همیشــه ببینند 💜💙 . . . . . #روز_نو_مبارک 🌸🍃 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
ساده زندگی کنیم🌸🍃 #زیر_یک_سقف دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
ساده زندگی کنیم🌸🍃 #زیر_یک_سقف دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 🎊 💫🌟 . چند هفته دنبال یه حلقــه‌ی خاص💍 می‌گشت؛ می‌گفت باید فلان نگین رو داشته باشه، مدلش فلان باشه، نقــش حلقه‌اش فلان... سرویس طـــلاش💫 هم چند هفته‌ای طول کشید و آخر سر هم چیزی که خرید خیلی به دلش ننشسته بود 😕 لباس عروسش رو به یه خیاط معروف داد تا براش یه مدل شیک و خارجی بدوزه و روی پارچه‌اش مرواریدهای خاص بکار ببره🌟 هر باغ یا تالاری🌳 رو برای مراسم نمی‌پسندید و بعد از کلّی رفتن و اومدن و نپسندیدن، بالاخره یه باغ‌تالار بـــزرگ رو انتخاب کرد. کارت عقدش💌 خیلی فانتزی و شیک بود و به قول خودش گرون‌ترین کارت عقد فلان مغازه‌ی خاص بوده💫 همه وسایل عروس، مارک و تک👌 خرج‌های حاشیه‌ای مراسم هم نگو! همه از گرون‌ترین فروشگاه‌ها و پاساژها 🎁 روز مراسم عقد که رسید، عروس بیشتر از این‌که شاد باشه، حواسش به لباسش👑 بود که خراب نشه و قیافه‌ش به‌هم نریزه . بعد از مراسم اما، حرف یکی از فامیل‌های داماد که گفته بود پذیرایی جالب نبود و هدیه‌ها فلان بود😏، خستگی رو به تن عروس گذاشت . مـــن و حمیــد زندگـــی رو راحـــت شـــروع کردیــم؛ یه مراسم نامزدی کوچیک و خانوادگی اما شاد 💞 دو تا حلقه‌ی ساده، یه آینه شمعدون جمع و جور، یه قرآن 💜 . توی زندگی، برای من هیچ‌وقتی شیرین‌تر از روز عقد نبود؛ چون برای حمید، خوشحالیِ من و برای من، خوشحالیِ حمید به رضایت همـــه‌ی مـــردم دنیـــا می‌ارزید... 🌸🍃 . . . . 🍀 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئوکلیپ زمان‌گریز (تایم‌لپس) از یک روز تابستانی در صحن انقلاب اسلامی ارسالی از آقای: مصطفی سلمانی 💠دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ ✅کانال حرم امام رضا(ع) 🆔 https://eitaa.com/razavi_aqr_ir
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
#نماز🍃🌸
💌 💕 🌙 . «ما و قبیله‌مان مسلمان می‌شویم، ولی چند تا شرط داریم!»⛅ چند نفری از بزرگان قبیله «ثقیف» با کلّی دبدبه و کبکبه پیش پیامبر آمدند. 🍀 یکی از شرط‌هاشان این بود که پیامبر، در مورد آنها، بی خیال نماز شود. همه‌ی اسلام قبول، ولی ما را از نماز معاف کن.⚡ . پیامبر تمام حرف‌هایشان را شنید و فرمود: «دینی که در آن نماز نباشد، خیری ندارد...»🍃 💫 📚 دو رکعت قصه. رسول تقی‌ئی. قم: مولف تاریخ طبری. ج ۳. صفحه دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
داستان #اولین_زیارت
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
داستان #اولین_زیارت
💌 💕 ✨ . خاطره‌ی اوّلین زیارتم را هیچ‌وقت یاد نمی‌رود؛ یک تابستان گرم بود و ما با ماشین قدیمی‌مان که شبیه لاک‌پشت حرکت می‌کرد، به سمت مشهد راه افتادیم. . ماشین آرام آرام حرکت می‌کرد و قلب ما تند تند می‌تپید؛💓 مثل این بود که قلبمان در ماشین نباشد و زودتر، خود را به حرم رسانده باشد. من آن روز فقط ۸ سال داشتم. مادر یادم داده‌بود وقتی به حرم رسیدیم، هر چه آرزو دارم به امام (ع) بگویم. برای همین، با یک دنیا آرزو، لحظه‌شماری می‌کردم به حرم برسم. ✨ . بعد از یک مسیر طولانی، به مشهد رسیدیم. درست یادم هست که ساعت، ۷ بعد از ظهر بود. بعد از این‌که وسایلمان را در مسافرخانه‌ای که پدر گرفته بود، گذاشتیم، به طرف حرم راه افتادیم. با خودم فکر می‌کردم وقتی رسیدم اوّل فلان آرزویم را می‌گویم؛ بعد فلان آرزو را 💓 . به حرم که رسیدیم، صدای اذان مغرب می‌آمد. حس می‌کردم همه‌ی زیبایی‌های دنیا کنار هم جمع شده‌اند: یک حرم پر از نور💫، صدای خوش اذان 🔔، یک آسمان و یک ماه زیبا 🌙 . من آن شب، کنار آن‌ صحن زیبا و آن‌همه نور و زیبایی، انگار دیگر خودم نبودم؛ انگار به همه‌ی آرزوهایم رسیده بودم و تمام آرزوهای قبلم یادم رفته بود؛ برای همین از امام رضا تنها یک آرزو خواستم: این‌که بــاز هــم، بـــارها و بـــارها بـــه حـــرم بیـــایم 💕 . . . . 🌸🍃 ⛅ دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi