eitaa logo
♥️دختران حاج قاسم♥️
609 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
484 ویدیو
41 فایل
❀{یازهـــــرا﷽}❀ 🌸بانوی ایرانی.🌸 غرب تو را نشانه رفته است. چون خوب میداند تو قلب یك خانواده ای {پس #علمدار « #حیای_فاطمی» در #جبهه_هاےجنگ_نرم باش} #ڪپے_با_ذڪر_صلوات_براے_سلامتۍ #آقا_امام_زمان(عج)💚
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ابوذر گوشی به دست از کلای کلافه کننده مغناطیس بیرون می آید...هرچه مهران را میگرفت جواب نمیداد...از بی فکری این پسر حرصش در آمده بود.... امروز دومین روزی بود که بی دلیل غیبت میکرد! بالاخره گوشی را برداشت :هان چیه ابوذر؟ صدای خسته اش ابوذر را بیشتر نگران کرد: سلام پسره ی بی فکر تو کجایی دو روزه نه گوشی جواب میدی نه میای دانشگاه؟ با صدای گرفته اش میگوید:حالم خوش نیست ابوذر... _چرا چت شده؟ _چیز مهمی نیست فقط حوصله دانشگاهو ندارم! _چرا چرند میگی؟ درست بگو ببینم چی شده؟ پوفی میکشد و با صدای تقریبا بلندی میگوید: ای بابا گیر دادیا ابوذر ، من خوبم داداشم تو هم بکن از ما دیگه! ابوذر اینبار عصبی صدایش را بالا تر میبرد و میگوید:چه خبرته؟ پاشو امروز بیا مغازه ببینمت! _ابوذر بیخیال... _مرض ابوذر ساعت ۳ دم مغازه باشیا _اوووف باشه بابا ول کن نیستی که! لبخندی روی لبهای ابوذر نقش میبندند و خداحافظی میکند....کتابهایش را توی کیفش میگذراید و نگاهی به ساعتش میکند و به طرف کلاس استاد شهسواری راه می افتد...همیشه دلش برای این استاد میسوخت...خانم ۴۱ ساله ای که خیلی بیشتر از سنش نشان میداد...در واقع او زیر این همه فرمول له شده بود! سامیه و زهرا و پروانه مثل جاسوسان سازمانهای امنیتی ابوذر را زیر نظر داشتند...یعنی صدای کمی بلند تر از معمول او آنان را متوجه او کرده بود و حالا داشتند سلول به سلول ابوذر بیچاره را آنالیز میکردند! سامیه با شیطنت به زهرا میگوید: زری میگما از این صدای بلند معلومه عصبی بشه عصبی شده ها! پروانه کمی پیاز داغش را زیاد میکند و میگوید: غلط نکنم دست به زنم داره! زهرا فقط به این مسخره بازی ها میخندند و بعد میگوید: مرد باید جذبه داشته باشه! سامیه و پروانه ایشی میگوند و بعد سامیه ادامه میدهد: راستی زهرا خودش تا حالا حرفی نزده؟ زهرا خیره به قد و قامت ابوذر که حالا دیگر خیلی دور شده بود میگوید:نه بابا! ایشون با حجب و حیا تر از این حرفاست! پروانه چشم غره ای میرود و میگوید: خدایی شور حجب و حیا رو درآورده دیگه ، بابا بد نیست آدم یکم آپ دیت باشه...ایشون دیگه رسما دارن سبک ملت زیسته در زمان قاجار زن میبرن! زهرا در مقام دفاع در می آید و میگوید: کار خوب ربطی به زمان و مکان نداره که ، تازه بزار بیان خواستگاری حرف هم میزنیم! سامیه چشمکی میزند و میگوید:کلک تو هم بدت نمیادا! پروانه که گویی چیزی به یادش آمده بی هوا میپرسد: راستی زهرا چه خبر از ارسلان؟📚 ..... @dokhtaranchadorii