#حجاب🥰
✍️ #حرف |💡
#عقایدتروفریادبزن❗️💪
⚠️چرا می ترسی چادری بشی‼️
چرا خجالت می کشی جلو دیگران از چیزهایی که فکر می کنی درسته حرف بزنی ــ🍃
⚠️چرا روت نمیشه جلوی دیگران اونی که خودتدوستداریباشی🌻
⚠️چرا همه چیز برعکسه🌗
مگه تو داری اشتباه میکنی که شرمنده ای🥀
بذارید من یه چیزی به شما بگم✋🏼
شک ندارم ماها خیلی زیادیم🦋
شک ندارم #چادرانه های خیلی بیشتر از چادری ها هستن✨
خیلی ها هستن دلشون واقعا پاکهـ❣️ و ته قلبشون فقط دل به خدا💛 و ائمهـ💚 و شهدا💜و . . . بستن
‼️اما چرا #بترسیم؟
چرا #اعتمادبنفس نداشته باشیم💪
⁉️چرا دچار #انزوا بشیم⚡️؟
چرا احساس کنیم اگر بیایم تو تیم خدا❤️ هم ظاهر هم باطن طرد میشیم🍁؟؟
#یوسف زندانی رو چه کسی عزیز مصر کرد😍؟ غیر از خدا؟ ❤️
#شهیدحججی رو چه کسی عزیز دل همه کرد😍؟ غیر از خدا❤️؟
تو دست پست ترین افراد باشی خدا عزیز دلت میکنه🎈!
اگه پای خدا وایسی و کم نذاری براش🌼☘️
اعتماد کن به خدا ❤️ و #عقایدت رو فریاد بزن💪
ببین چند نفر #یاعلی میگن✋🏼 و چادری میشن😍💛
@dokhtaranchadorii
💟روایت #جالب_شهادت «ادواردو آنیلی»؛ شاهزاده میلیاردر ایتالیایی ( کسی که حضرت امام پیشانیش را بوسید*).👌👌👌
🔰 #شهید_ادواردو_آنیلی پسر و تنها وارث میلیاردر مشهور جوآنی آنیلی بود که بعد از مسلمان و شیعه شدن بخاطر اعتقادات مذهبی اش زندگی سختی را گذراند و سر انجام برای اینکه ارثیه کلان پدر به دست او نرسد به شهادت رسید 💔
🔰 مردی که پس از ایمان به #رسول_خدا ( که اسلام را بر ثروت و قدرت خانوادگی ترجیح داد تا به مقام شهادت رسید.) کسی که از هر فرصتی برای تبلیغ اسلام بین دوستانش استفاده میکرد
🔰ادواردو آنیِلی پس از قبول مذهب تشیع نام خود را به " #مهدی" تغییر داد.
❣️مسلمان شدن ادواردو👇👇👇
🔰ادواردو میگوید: «در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم که چشمم افتاد به #قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در #قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم،
🔰 احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد.👌 خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.»
🔰 ادواردو از ابتدای اسلام آوردن توسط والدینش تهدید شد که اگر میخواهد مسلمان بماند خبری از ارث نیست.
❣️شیعه شدن👇👇👇
🔰نخستین آشنایی او با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمدحسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای 1358 تا 1361) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.
🔰 ادواردو چند بار به ایران سفر کرده و با #امام_خمینی(ره) و #آیت_الله_ العظمی_خامنهای دیدار کرده و به زیارت #حضرت_علی_ابن_موسی_رضا، امام هشتم شیعیان مشرف شده بود. در یکی از این سفرها در هفتم فروردین 1360 در نماز جمعه به امامت #آیتالله_خامنهای شرکت میکند.
🔰 در همین سفر ادواردو با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دیدار کرده و #حضرت_امام_پیشانی_ادواردو را میبوسد.
🔰 سرانجام #ادواردو بخاطر اعتقاداتش به اسلام به طرز مشکوکی به شهادت میرسد.
❣️ #صلواتی جهت شادی روح این شهید عزیز.
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#تفکر
ما باید ثابت قدم باشیم.
خدا شاهد است این صحنه هایی که دارد از مقابل چشمان ما می گذرد ، کمتر از صحنه های صدر اسلام نیست.
در صدر اسلام ، آقا ابا عبدالله (ع) ۷۲ تن یار داشت ، همه اش ۷۲ تن بودند که می روند شهید میشوند.
الان چیز دیگری دارد اتفاق می افتد.
صحنه ای از بچه های تخریب لشکر برایتان تعریف کنم.
در مرحله دوم رسیدند به سیم خاردار.
یکی در گردان مالک روی سیم خاردار می خوابد و می گوید ،
پایتان را روی من بگذارید و رد شوید ، بچه های بسیج پا روی پشتش می گذارند و می گذرند ،
او روی سیم خاردار می میرد ،
یکی مین زیر شکمش منفجر می شود و شهیدش می کند ،
کسی این قدر عاشق ؟!
مگر عشق بدون شناخت می شود ؟!
عشق بدون شناخت معنا ندارد ،
این شناخت می خواهد که یکی روی مین بخوابد ،
سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او رد شوند ،
شوخی نیست !!
تا درک نباشد ، نیت ها پاک نمی شود ...
سردار خیبر
#شهیدحاج_محمدابراهیم_همت
فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله (ص)
#روزتون_شهدایی
التماس دعای فرج.....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
ای سینه ات تاوسعت الله اکبر
عمامه ی تویادگاری ازپیمبر
چشم توابری برفراز دشت دلها
دست تو نوشانید ماراشرب اطهر
ای پیروانت بهترین مردان پیکار
ای دشمنت ازخوک واز دجّاله بدتر
دائم دعای من بود نزدخداوند
تادشمنت ازبیخ وبن گرداندابتر
هردل که مهرتو درآن جایی ندارد
گرددالهی پرزغم ؛بادرد همسر
سیدحسن گفتا که حسین زمانی
یعنی که ماجان می دهیم بهرتورهبر
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 راه میانبر
❤️ راهی که خدا برای رسیدن به خودش پیشنهاد میدهد!
#تصویری
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
4_5911220801528399228.mp3
14.25M
#نوای_عاشقی
🔊|زمینه _ بهتُومَنبدهکآرَم
حُسین؏..؛♥️•
#دوستدارمآقا💚
مافوق زیبا👌
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#دغدغههای_فرهنگی
بایستی خودمان را برای خدمت در هر جا و به هر گونه آماده کنیم؛ بدون اینکه قبلاً در جایی، خدمت خود را نشان و مشخص کرده باشیم. در جمهوری اسلامی، در هر جا که قرار گرفتهاید، همانجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همهی کارها به شما متوجه است. به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در اینصورت، خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد.
فصل نهم: استنتاج
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#الی_الحبیب
#علی_اصغر_علوی
#معرفی_کتاب
#جوان_اهل_بیت
#کتب_محرم
🖌معرفی:
#حبیب دیر آمد؛ اما آمد. بعضی ها دیر می آیند اما می آیند امامت را چشم انتظار نگذار خودت را به امامت برسان مهم این است که نه از امامت جلو بزن و نه دیر بیا و از امامت عقب بمانی…..
📖خلاصه:
سیداصغرعلوی, در الی الحبیب, حبیببن مظاهر را از هشت زاویه بررسی میکند:
حبیب قرآنی
حبیب دینشناس
حبیب مبلغ
حبیب تشکیلاتی
حبیب رفاقت
حبیب رقابت
حبیب مهدی
حبیب
او را قله معرفی میکند و ابعاد زندگیاش را بررسی میکند تا امکان حسینیشدن به ما بدهد.
موقعیتشناسی حبیب, لبیکگوییاش, ختم قرآن یکشبه,
مقایسه نامه امام به او و محمدحنفیه و…موضوعاتی است که در کتاب مطرح میشود.
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
من با چادرم عالمی دارم... #پروفایل_دخترونه ✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 به ملت توهین نکنید!
👈 پیشبینی پناهیان از آینده طرح شفافیت آراء مجلس
#تصویری #پناهیان #شفافیت_آراء_نمایندگان
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت یازدهم
✅. غیرت و تعصب دینی
سال 76 از خوزستان به شمال رفتیم و بعد از دو سال زندگی در شمال، ساکن منطقه کهنز شهریار شدیم.
مصطفی 13ساله و در دوره ی بسیار حساس نوجوانی بود. با غرور خاص خود و حال و هوای بزرگ شدن و بال و پرگرفتن که نیاز بود نوع برخورد و ارتباط با او بسیار دقیق و حساب شده باشد. در فرهنگ سرایی در شهریار کلاس آموزش تئاتر و بازیگری گذاشته بودند و مصطفی خیلی علاقه داشت که در این کلاس ثبت نام کند. وقتی موافقت مرا خواست،با توجه به اینکه در هیچ موضوعی با او تحکمی برخورد نمی کردم، مخالفت مستقیم نکردم . به او گفتم:(این رشته به لحاظ فرهنگی با خانواده ی ما هم خونی نداره. در ضمن از عهده ی هزینه ی بالای کلاس هم بر نمیاییم. اما اگه برای ثبت نام اصرار داری من هزینه ی کلاس رو برات حل می کنم؛ با این شرایط اختیار با خودت.
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت سیزدهم
افشای راز
مادر شهید:
تقریبا 17سال داشت روزی پیش من آمد و
گفت:«مادر من هیئت راه انداخته ام.» با خوشحالی گفتم:«آفرین پسرم! بگو ببینم اسم هیئت رو چب گذاشتی؟» لبخند زیبایی زد و گفت:«هیئت حضرت اباالفضل(ع) !»
نگاهی به برق چشمنانش کردم و بغض راه گلویم را بست. پرسید:«چیزی شده؟» گفتم:« نه مادر جان! کار خوبی کردی؛ حالا بگو ببینم چرا اسمش رو گذاشتی حضرت اباالفضل (ع)؟»
در واقع می خواستم بدانم از قضیه نذریم چیزی متوجه شده است یا این که نام گذاری او دلیل دیگری دارد. مصطفی گفت:«به خاطر ادب حضرت، آخه ارباب خیلی با ادب بودند . به امام حسین (ع) خیلی ارادت داشتند. من شیفته ی ادب حضرت عباسم.»
یقین کردم که این همه سال با این همه اتفاقی که برای پسرم افتاده بود، خود حضرت از او مراقب می کرد. خدا را شکر کردم که مصطفی این مسیر را انتخاب کرده و خیالم از بابت عاقبت بخیری او راحت شد. به همین دلیل راز خود را پس از 13سال افشا کردم.
ادامه دارد...
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت دوازدهم
از آنجا که مصطفی هر تصمیمی می گرفت برای انجام آن اقدام می کرد، متقاعد نشد و من مقاومت نکردم و او را ثبت نام کردم.
کلاس های تئوری را خیلی منظم پشت سر گذاشت اما به کلاس عملی که رسید یک هفته بیشتر نرفت!
پرسیدم:( چرا کلاست رو نمی ری؟) او متوجه شده بود که مثل خانه نیست با یک «یاالله» همه اهل فامیل به خاطر شناخت روحیات او حجاب خود را کامل می کردند. معمولا اگر کسی از «یاالله» او حساب نمی برد بدجوری به او بر می خورد. به همین دلیل کلاس را ادامه نداد.
اما به خاطر پولی که داده بودیم عذاب وجدان گرفته بود! می گفت:«بقیه شهریه ام رو پس نداند!»
ادامه دارد...
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
چيزى به نام #حريم
دراين گرماى تابستان كه دل آدم جز نسيم خنك چيزى طلب نميكند
جهادگرانى هستند كه هم پاى مدافعان حرم همه چيز را با جان ميخرند و پاى آنچه را كه انتخاب كرده اند مردانه مىایستند...
آنها هم مدافع حرمند از نوع حريمش....😍
متلك ميشنوند،
حرف هاى نامربوط نثارشان ميشود،
سنگينى نگاه ها در مجامع عمومی و تفريحى به دنبالش هست اما.....⛔️
مردانه پاى انتخابشان ايستاده اند...💪
گرماى تابستان، نگاه هاى سنين، متلك هاى آبدار، همه شيرين است✨ چرا چون...
من حجاب را انتخاب كرده ام تا دل هر بيمار دلى نلرزد و بيشتر آلوده نشود،
من حجابم را #چادر ❤️ انتخاب كردم
چرا كه سپرى براى گوهر صدفيست🔮 كه زيرش پنهان شده است
به خاطر حفظ آن در تاريخ سيلى ها خورده شده و معجرها از سر كشيده شده 😔تا اين تاج👑 بندگى و فخر برسر من بماند و من امروز بدون محدوديت از آن استفاده كنم.
من حجاب را با ميل باطنيم برگزيده ام تا اى هم جنس من وقتى همسرت از تو دور ميشود كسى را جز تو نبيند و من سختى حرفها و متلكها را به جان ميخرم تا جامعه امن بماند و آلوده نشود.....
من حجابم را چادر انتخاب كردم تا جهادم در كنار جهادگران ميدان رزم حمايتى باشد براى تأیيد راهى كه رفته اند ✌️و دلشان محكم و آسوده باشد كه بيهوده نرفته اند
و وقتى در جامع حضور پيدا ميكنند چادرم دلگرمى و خدا قوتى باشد براى تن خسته از دفاعشان ....
من حجابم را چادر انتخاب ميكنم و دوست دارمش.
و درجواب جاهلانه بعضى ها ميگويم آرى چادرم از نظر شما جبريست كه به اختيار شيرين براى خودم برگزيده ام ....
چادرم چتر☂ امنيتي است هم براى من هم براى تو كه مخالف منى.....
وچه زيباميشود كه اين حجاب وصل شود به چيزى به نام حياو عفت 😍.....
گرماى تابستان برايم گلستان💐 ابراهيم ميشود وقتى كه تو اى خداى من مرا ميبينى.....
و رضايت تو همان سردى آتش گلستان ابراهيم است براى
من پس ابراهيمت ميشوم تا زمانى كه تو بخواهى.....
#زينب_چراغچى، فعال مجازى و فرهنگى
️کپی با ذکر نام نویسنده آزاد است❤️
@dokhtaranchadorii
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت چهاردهم
به همین دلیل راز خود را پس از 13سال برای او افشا کردم و گفتم:«مصطفی جان تو نذر حضرت عباس (ع) هستی» و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. او بدون اینکه حرف بزند با بهت و تعجب به چشمان من نگاه می کرد.
می توانستم برق خوشحالی و شعف را در عمق نگاهش ببینم. آن موقع نمی دانستم مصطفی چطور قرار است فدایی حضرت عباس (ع) شود؛ اما از خدا خواسته بودم اگر قرار است داغ هر کدام از فرزندانم را ببینم در راه سربازی اهل بیت (ع) آن ها را فدا کنم تا بتوانم داغشان را تحمل کنم.
پیش بینی این که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و مصطفی چطور فدایی راه اهل بیت (ع) می شود برایم امکان نداشت، اما از آنجا که اسلام و مخصوصا شیعه همیشه در تقابل با کفر در ستیزه است این یقین را داشتم که بالاخره یک زمان خاص او فدایی آل الله خواهد شد.
احساس می کردم از روزی که راز مرا متوجه شده بود، رابطه اش با حضرت عباس (ع) بیشتر شده و مسیر زندگی اش جهت گرفته بود.
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت پانزدهم
خادم الحسین
مادر شهید:
منطقه ای که او برای راه انداختن هیئت انتخاب کرده بود، ساکنان مستضعف و محرومی داشت.
من با تعجب پرسیدم:«چرا این محل را انتخاب کرده ای؟»
گفت:«آن ها سطح فرهنگی پایینی دارند و هنر این است که پای این طور افراد را به مجلس عزاداری اهل بیت (ع) باز کنیم بعد ادامه داد که آن ها به لحاظ مالی هم در مضیقه هستند و اگر غذایی بدهیم تعدادی گرسنه و مستحق را سیر کرده ایم.»
او تمام تلاش خود را می کرد که افرادی را جذب هیئت کند که از خدا و اهل بیت (ع) فراری اند و عقیده داشت بچه های مذهبی را مسجد و روضه بردن کار موثری نیست. مدتی که گذشت گفت:«می خوام یک وعده غذای گرم به هیئت بدم.»
من گفتم:« تو که نمی تونی از اون ها پول جمع کنی. در آمدی هم که نداری؛ هرچی هم که داری خرج هیئت می کنی، از کجا می خوای هزینه غذا رو از کجا بیاری؟؟
ادامه دارد....
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
#کتاب
#سید_ابراهیم
#مادر_و_همسر_شهید
قسمت شانزدهم
گفت: «خدا بزرگ است.» و واقعا هم توکل زیادی به خدا داشت و همین توکلش باعث شد که هر هفته چهارشنبه ها هزینه شام هیئت از خانواده و فامیل جور می شد.
خودم هم آشپز هیئت بودم و برای آنها شام درست می کردم. برخی اوقات که واقعا چیزی نبود که با آن برایشان غذا بپزم، می گفتم:«این هفته شام نده» اما هرگز زیر بار نمی رفت و می گفت:«هرطور شده باید شام رو بدیم.»
دیگر حساس و کنجکاو شده بودم که چرا این قدر برای شام دادن به بچه های هیئت اصرار دارد. لذا از او خواستم که علت پافشاریش را هم به من بگوید. مصطفی گفت:«اول اینکه با غذایی که می خورند مدیون و نمک گیر امام حسین (ع) می شوند و دوم اینکه لقمه ی حلال، آنها را از ارتکاب به گناه و معصیت باز می دارد.» همین دیدگاه او باعث شده بود، هیئتی که با4نفر شروع شده و در محلی با زیر بنای کمتر از 50متر پا گرفته بود به جایی رسید که کوچه هم مملو از عزاداران می شد.
جالب این بود که همان محل کوچک را هم اجاره کرده بود و هزینه آن را از فامیل و دوستان می گرفتیم. این اشتیاقش را که می دیدم با همه توان کمکش می کردم و خوشحال بودم که با اعتقاد راسخ و باور قلبی، نمک امام حسین (ع) را باعث هدایت افراد می دانست. همراهی من نیز او را دل گرم می کرد. بعد از شهادت هم در خواب به یکی از دوستانش گفته بود:«این جا در آشپزخانه امام حسین (ع) با مادرم غذا می پزم.»
او ضمن عزاداری با بصیرت برای اباعبدالله الحسین (ع) همیشه می گفت:« کاش روز عاشورا در کربلا بودم و امام حسین (ع) را یاری می کردم.»
و این خواست قلبی مصطفی بود.
@dokhtaranchadorii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه کجای قرآن گفته حجاب یعنی کل مو و گردن
اینم سند ازخود قرآن
«سوره ی نور آیه ۳۱ »
حالا اگه میخوایید خودتونو ب ندیدن بزنید اون بحثش جداست
هرکی ازین ب بعد گفت که چادر گذاشتن بدعته و توو قرآن نداریم این توضیح رو بهش نشونش بدین
تا از خواب بیدار شه
#حجاب
@dokhtaranchadorii
•°•°•°• \🌱🌺
#زیبای_پنهان
🔴خواهرم تو گل هستی
انسان عاشق و مجذوب زیبایی است.
این یک سرشت خدادای است.
ان الله جمیل و یحب الجمال.
گل زیباست، و انسانی گل را می چیند چون زیبایی اش را می خواهد.🌹
برخی گل ها خار دارند. خار ناپسند است اما ضامن تداوم زیبایی گل است.🌺
👇👇👇👇👇
خواهرم تو هم گل هستی.🌼
المراه ریحانه🌸
پس زیبایی.
👈پس انسانهایی برای چیدن تو خواهند آمد. چون انسان زیبایی طلب است. و تو هم زیبایی چون گل.
♨️شاید چادر به چشم تو خار باشد، اما این خار مانع چیدن تو می شود.
#حجاب #شهید #دختر_آبی #خانمها_بدانند #کوچه_شهید #شبنم_نعمت_زاده
@dokhtaranchadorii
.•♡ #چــاڋراݩہ ♡•
شهادت فقط در خون
غلطیدن نیست!
شهادت هنگامی رخ مۍ دهد
ڪه #دلت از زخمِ ڪنایه و تڪه
پراڪنی دیگران بگیرد.
و #خون همان
#اشڪۍ ســــت
ڪه از #آه دلت جارےمۍ شود...
و آن هنگام ڪه مردان به دنبال
راهی براے #شهادت هــــــستند
تو اینجا هرروز شهید مۍشوے
شهیده ے حجاب ...!
#آبجیاےباحجابم😍♥️
@dokhtaranchadorii