فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من باورم شده که فدای تو میشوم ....حسین💔
#استوری🖤🌿
#امام_حسین
#شهادت
#شهادترابدستمیآوریمان شاءالله
╭┅────────┅╮
@dokhtarane_seyed_ali
╰┅────────┅╯
Mahmoud-Karimi-Lahze-Akhare-Amo-Dare-Mire-128.mp3
16.82M
مداحی حاج محمود کریمی
#شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت
رفـقـا...!
سی سال پیـش #همت ها و #باکری ها با نوای "ای مھدی صاحب زمان آماده ایم" پر کشیدند...🕊🌿
و امروز #دهقانها و #کریمی ها و #صدرزاده ها با نوای "منم باید برم ؛ آره برم سرم بره" آسمانی شدند🕊🌿
دیروز #متوسلیان جاویدالاثر شد...💔
و امـروز...
و امـروز...
برخی از #شھدایخان_طومان مفقودالاثـر😔
نام آنها شد #شھدایدفاعمقدس•🕊•
ونام اینها شد #شھدایمدافعحرم•🌹•
آنها با نوای #آهنگران جان میگرفتند🎙
و اینها با نوای #مطیعی و #نریمانی🎙
آن روز درِ باغ شھادت را بستند
و اینها نالهکنان التماس کردند :
#درباغشهادترانبندید !😭😭😭
+و امروز نوای :
#ازشـامبـلاشہـیدآوردن.د
گواهـے بر ایـن مدعـاست که
دعایشان بھ اجابت رسیده اسـت:)💔🕊
و اما ما...
گویی ما سھمی جـز #شنیدن آنها و #دیدن اینها نداریم...
🌷#حضرتآقا فرمونـد :
دیــروز بـراۍ #شهادت دروازهای بھ آسمـان باز بود و امــروز معبری تنـگ...
گویا این معبر بازهـم درحال دروازه شدن اسـت!
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
●•🦋ʝσiŋ↯↷
@dokhtarane_seyed_ali
میخواستی یک قهرمان ملی باشی!
طوری که همه ی #ایران به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان #سیزده_سالگی، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش #خدا هم به تو میبالد
میبالیم به تویی که هیچ #ادعا نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل #عراقیها ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای #شناسایی!
چه سر نترسی داشتی #بهنام.
چه #مرد بودی تو!
چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را کم دارد.
که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی #شهادت دارم.
#شهید #بهنام_محمدی_راد
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
●•🦋ʝσiŋ↯↷
@dokhtarane_seyed_ali
—••[ دُختَرانِ سِیّد عَلی ]••—
#شهادت
▪️امام حسن عسكرى عليهالسّلام:
ما پناهگاهى هستيم براى كسى كه به ما پناه آورَد و نورى هستيم براى آن كه از ما پرتو طلبد و موجب مصونيت كسى هستيم كه از ما پناه جويد. هر كه ما را دوست بدارد در مراتب بالا با ما خواهد بود و هر كه از راه ما كج گردد به سوى آتش ره خواهد برد.
📚مناقب، جلد ۴، ص ۴۳۵
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
●•🦋ʝσiŋ↯↷
@dokhtarane_seyed_ali
#پروفایل_دلبرانه 📸♥️
معاملهی پر سودی است #شهادت 💞!
فانی میدهی... و باقی میگیری. جان میدهی و جانان میگیری!...
چه لذتی دارد؛ نظر کردن به "وجهه الله"
#شهید_غیرت 💗
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
●•🦋ʝσiŋ↯↷
@dokhtarane_seyed_ali
سرنوشت
مقلدان خمینی
چیزی جز
#شهادت
نمیباشد
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
●•🦋ʝσiŋ↯↷
@dokhtarane_seyed_ali
🥀| #شهید
♥️| #شهادت
° شڪر!..
• کہدرقلبماݧ؛˘˘♥️!'
مویرگۍهسٺ ○
متصݪبہخوݧِگرمشھیداݧ
° ـوازهماݧ خوݧاسٺکہگاھ!
• قلبمآݧبہیادشـٰاݧ میتپد -🌿":)
#دِݪتَنگِحَـــࢪَمـْ✨
@𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓼𝓮𝔂𝓮𝓭_𝓪𝓵𝓲
#عڪسنوشـتہ🌱
معبر #شهادت چیہ؟
معبرخلاصےازدستنفسچیہ؟🕊
باورڪنید اشڪاستواشڪ واشڪ؛
گریہهستوگریہهستوگریہ:)🥀
#حـاجحـسـیـنیـڪـتا
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
#درحوالـےعطــرِیــاس
قسمت #نهم
همه دور سفره نشسته بودیم..
همه چیز آماده بود گرچه 🍀هفت سین🍀 مون دوتاسین کم داشت،
ولی غذاهای خوشمزه مامان رنگ و بوی زیبایی رو به سفره داده بود،
خیره به تلویزیون بودیم
که تا دقایقی بعد سال نو رو اعلام میکرد، همه مون بودیم جز پدری😒 که مثل هرسال فقط سهممون از داشتنش قابی بود که کنار آیینه سفره قرار داشت،
همین و بس،
پدری که رفت تا یک شهر در #امنیت باشه،
همه ساکت بودن و تو دل خودشون دعا میکردن،
عمو جواد باصدای بلند شروع کرد به خوندن دعا :
_یامقلب القلوب والابصار یا ...
چشمامو بستم،😢😔
پارسال همین جا عاشق شدم، عاشق عطریاس، و حالا بعد یک سال باز سر سفره ای نشسته بودم که 🌷عباس🌷 هم بود،
خدایا تنها دعام در این لحظات آخر سال خوشبختی تمام جوون هاست،
جوونایی که پاک موندن و به بهانه ی عشق و دوست داشتن نخواستن پاکی خودشون رو از بین ببرند،
عشق هاشون درون سینه مهار کردن که فقط تو بدونی و بس، میدونم که پاداششون برابره با #شهادت،😢
پس خدایا در این لحظات رسیدن به سال جدید قلب هامونو دگرگون کن تا همونطوری که خودت گفتی با ذکر تو آروم بگیریم،
خدایا عشق های پاک رو در سال جدید هدیه کن به همــه ...🙏😢
#ادامہ_دارد....
https://eitaa.com/joinchat/2193817655C5694c75028
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
#درحوالـے عطرِ یــاس
قسمت #سیزدهم
_انقدر حال الانم ضایع است که بهم میخندین
یعنی من غلط کردم گفتم این اصلا منو نگاه نمیکنه با این که سرش پایین بود نمیدونم چطور فهمید من داشتم لبخند میزدم، ای نامرد نکنه بالاسرتم چشم داری!!
کمی خودمو جمع و جور کردم و سعی کردم رومو بیشتر با چادر بگیرم
- من اصلا به حال شما نمیخندم، شما امرتونو بفرمایین
نفسشو با کلافگی بیرون داد و گفت:
_خب ببینین من خیلی وقته با مادرم مخالفت میکنم که نمیخام ازدواج کنم اما ایشون اصرار دارن ..
کمی سکوت کرد و ادامه داد:
_دلیل مخالفت منم اینه که نمیخام وقتی نیستم یه نفر بدون من تنها باشه، من از وقتی از پاریس برگشتم دنبال کارای رفتنم به #سوریه ... راستش، راستش یکی از دلایل برگشتن از پاریس هم، #سوریه بود، طاقت نیاوردم تو آسایش و آرامش اونجا زندگی کنم و خبر #شهادت بهترین دوستمو بشنوم، ببینین من ... من ...
باز سکوت، باورم نمیشد ..
حرفایی رو که داشتم می شنیدم غیر قابل باور بود، امکان نداره حقیقت باشه، میخواد بره جنگ، نه ...
باور نمیکردم که این آقای از خارج اومده دلش می خواد بره سوریه برای جنگ اصلا رفتاراش تناقض داشت و به یه آدم خارج رفته نمیخورد !
همین حرف زدنش با یه دختر یعنی واقعا وقتی تو خارج هم با دخترا حرف میزد اینجوری استرس میگرفت !!
یا فقط با من مشکل داره!
#ادامہ_دارد....
https://eitaa.com/joinchat/2193817655C5694c75028