حالا اومدی؟! حالا که رقیه افتاده از پا اومدی؟! 😢 ☑️#حضرت_رقیه سلام الله علیها    #استورے #اربعین 🏴 #کربلا🖤 #ما_ملت_امام_حسینیم🥀

🎥 صحبت‌های عجیب مایکل جونز با زنان ایرانی! #حجاب #بی_حجابی_نقشه_استعمارگران

▪️در نام رقیه، فاطمه پنهان است ▪️از این دو یکی جان و یکی جانان است ▪️در روی کبود این دو پیداست خدا ▪️آیینه بزرگ و کوچکش یکسان است 🏴 شهادت مظلومانه بنت الحسین علیه‌السلام، حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها تسلیت باد

#تفسیر_قرآن 🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۶۲ قرآن کریم 🌷 حفظ و حمایت خدا کافی است: یکی از ویژگی های مشترک زندگی همه‏ ی ما این است که از یک لحظه‏ ی بعد خود خبر نداریم. اینکه چه اتّفاقِ خوب یا بدی در راه است، کدام بیماری در کمین ما نشسته، چه مشکلی برای ثروت ما پیش می آید و در کدام سرزمین از دنیا می رویم، همه و همه از ما پوشیده است و هر لحظه ممکن است حادثه ای خوب یا ناگوار برایمان اتّفاق بیفتد. با توجّه به این نکته می‌توان انسان ها را به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که ترس و نگرانی از آینده، پیوسته آنان را به خود مشغول می کند و همواره در این اضطراب به سر می برند که مبادا حادثه‌ای فرا رسد و تومار خوشبختی ظاهری شان را در هم پیچد؛ کسانی که اعتقاد دارند جهان و تک تک اجزای آن، پروردگار یگانه ای دارد و هر حادثه‌ای که اتّفاق می افتد، زیر نظر اوست. آنان معتقدند که مؤمنان به خدا، مورد لطف خاصّ او قرار دارند و از حمایت ویژه‏ی وی برخوردارند. از این رو با تمام وجود به او دل می سپرند و در سخت ترین حوادث، به او اعتماد می کنند و می دانند که هر اتّفاقی هم بیفتد، او آنان را به حال خود رها نمی کند و در راه پرخطری که از دو جهانِ دنیا و آخرت می-گذرد، گام هایشان را استوار کرده، به هدف نهایی می رساند. این آیه به همین حقیقت اشاره می کند و به مؤمنان نوید می دهد که «آیا خدا برای [حفظ و حمایت از] بنده اش کافی نیست؟». توجّه و ایمان به محتوای این آیه، شجاعت و اعتماد به نفس فوق العاده ای به انسان می بخشد و خاطرش را آرام و مطمئن می کند تا در برابر حوادثِ سخت، همچون کوه مقاومت کند، از انبوه دشمنان نهراسد، از کمی همراهان وحشت نکند و در بحران های شدید، آرامش خود را از دست ندهد؛ چنان که در آموزه های دینی ما آمده است: «انسانِ باایمان، همچون کوهی استوار است و تندبادها او را جابه جا نمی کند.» در تاریخ آمده است که در یکی از جنگ های مسلمانان با کفّار، در راه، پیامبر زیر درختی به تنهایی استراحت کرد و شمشیر خود را به شاخه ای آویخت. هنگامی که آن حضرت استراحت می کرد، شخص مشرکی نزدیک آمد، شمشیر پیامبر را برداشت، آن را کشید و فریاد زد: از من می ترسی؟ پیامبر فرمود: نه. او گفت: چه کسی می تواند در برابر من از تو حفاظت کند؟ فرمود: خدا. ناگهان شمشیر از دست آن مرد افتاد. پیامبر آن را برداشت و فرمود: اکنون چه کسی می تواند در برابر من از تو حفاظت کند؟ آری، مردان خدا که به وظیفه‏ ی خود در برابر او عمل کرده اند، دیگر از فقر، بیماری و مرگ نمی ترسند و می دانند که در هر حالی، مورد لطف وحمایت خدا هستند؛ هرچند در ظاهر سیل حوادث بر آنان فرود بیاید. https://eitaa.com/dokhtaranebeheshtiy