eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 ✍🏻 با چندتا از خانواده هاے سپاه توے یہ خونہ ساڪن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد بہ شوخی گفتم: " دلم میخواد یہ بار بیاے و ببینے اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم. اونوقت برام بخونے فاطمه جان شهادتت مبارک!"😄💚 بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تڪرار ڪردم. دیدم ازحمید صدایی در نمیاد.😥 نگاه کردم ، دیدم داره گریه میڪنه، جا خوردم. 😔گفتم:" تو خیلی بی انصافے هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو ندارے و نمیزارے من گریه کنم، حالا خودتـــ نشستی و جلوے من گریه میکنی؟"😢 سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی من اصلا از جبهه برنمیگردم"😭💞 # *شهید_حمید_باکری* 🌹
🥀برای‌ امام زمانم چه کنم؟🥀 📌 به نظر شما جوابش چیه؟ ✍ داشتم جدول حل می‌کردم، یک جا گیر کردم: «حَلّٰال مشکلات است؛ سه حرفی» 👨‍💼 پدرم گفت: معلومه، «پول» گفتم: نه، جور در نمیاد. 🧕 مادرم گفت: پس بنویس «طلا» گفتم: نه، بازم نمیشه. 🧖‍♀ تازه‌عروس مجلس گفت: «عشق» گفتم: اینم نمی‌شه. 💁‍♂ دامادمون گفت: «وام» گفتم: نه. 👮‍♂ داداشم که تازه از سربازی اومده گفت: «کار» گفتم: نُچ. 👵 مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر» گفتم: نه، نمی‌خوره هرکسی درمانِ دردِ خودش را می‌گفت، یقین داشتم در جواب این سؤال، ▪️ پابرهنه می‌گوید «کفش» ▪️ نابینا می‌گوید «نور» ▪️ ناشنوا می‌گوید «صدا» ▪️ لال می‌گوید «حرف» و... 🔺 اما هیچ‌کدام جواب کاملی نبود. 💐 جواب «فَرَج» بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود... 📎 ؛
😂 + پرتاب نارنجک🤩 شلمچه بودیم! شیخ مهدی میخواست آموزش پرتاب نارنجک بده گفت:"بچه ها خوب نگاه کنید محمد!حواست اینجا باشه.احمد!این جوری نارنجک رو پرتاب میکنند.خوب نگاه کنید تا خوب یاد بگیرید.خوب یاد بگیرید که یه وقتی خودتون یا یه زبون بسته ای رو نفله نکنید😁 من توی پادگان،بهترین نارنجک زن بودم😎 اول،دستتون رو میذارین اینجا بعد شیخ مهدی ضامن رو کشید و گفت:حالا اگه ضامن رو رها کنم،در عرض چند ثانیه منفجر میشه داشت حرف میزد و از خودش و نارنجک پرانی اش تعریف میکرد😁 که فرمانده از دور داد ای شیخ مهدی! چی کار میکنی..🤨😬🤭😁 شیخ مهدی یه دفعه ترسید ونارنجک و پرت کرد.نارنجک رفت و افتاد رو سر خاکریز بچه ها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک و نگاه می کردند که حاجی داد زد:بخواب برادر! بخواب انگار همه رو برق بگیره،هیچکس از جاش تکون نخورد.چند ثانیه گذشت.همه زل زده بودند به سر خاک ریز،که نارنجک قل خورد و رفت اون طرف خاکریزو منفجر شد شیخ مهدی رو به بچه ها کرد وگفت :"هان یاد گرفتید؟!دیدید چه راحت بود😆😂😂 فرمانده خواست داد بزنه سرش که یه دفعه ای صدایی از پشت خاکریز اومد که میگفت:الله اکبر!الموت لصدام!..😂بچه ها دویدن بالای خاکریز که ببینن صدای کیه؟دیدند یه عراقی ای زخمی شده و به خودش میپیچه شیخ مهدی ، عراقی رو که دید داد زد:حالا بگید شیخ مهدی کار بلد نیست؟!ببینید چی کار کردم🤣😂😂 راوی(محسن صالحی حاجی ابادی)
•°~🦋✨ 🌸🌱 کسایی‌که‌میجنگن،زخمی‌هم‌میشن.. دیروزباگلوله،امروزباحرف..💔! شهداوقتی‌تیرمیخوردن میگفتن‌فداسرمهدی‌فاطمه :) این‌تصور‌منه... تویی‌که‌داری‌برای‌امام‌زمانت‌کارمیکنی ‌شب‌روز...! وقتی‌مردم‌باحرفاشون‌بهت‌زخم‌زدن، تو‌دلت‌باخودت‌بگو↓ "فداسرمهدی‌فاطمه..💚" آقاخودش‌بلده‌زخمتودرمان‌کنه..!🙂
•°~🪴✨ سلام‌برتو ای‌مولایی‌که‌دستگیردرماندگانی. بشتاب‌ای‌پناه‌عالم که‌زمین‌وزمان‌درمانده‌شده! السَّلامُ‌عَلَیکَ‌اَیُّهَا.العَلَمُ‌المَنصوبُ ...وَالغَوثُ‌وَالرَّحمَةُ‌الواسِعَةُو سلام‌برتوای‌پرچم‌برافراشته سلام‌برتوای‌فريادرس‌وای‌رحمت‌گسترده ♥️!' ..🌱
🎪تلنگر شیطونـه کنارِ گوشت زمزمه میکنه: *تا جوونی از زندگیـت لذت ببر❗️* هر جور که میشه خوش بگذرون اما تو حواسـت باشه، نکنه خوش گذرونیت به *قیمتِ شکســ💔ـــتنِ دل امام زمانمون باشه..*
•• دقت‌کردین‌گاهےزمین‌وزمان‌بہ‌هم میادتاموقعیت‌‌گناه‌برامون‌جورنشہ؛ ولۍخودمون‌زمین‌وزمانو‌بہ‌هـم‌میزنیم تاجورش‌کنیم!:) +یہ‌وقتایۍحواسمون‌نیست‌داریم‌ چیکارمیکنیم....!!!!🙂☝️🏼 🚫
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت5⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده و بود و حدو حریم خود را با هرکس بخصوص حفظ میکرد به طوری که در هر فضایی حضور پیدا نمیکرد. به اهمیت زیادی میداد و تمام تلاش خود را میکرد که نمازش را بخواند... ترک نمیشد و هرگاه میخواست بخواند اجازه نمیداد کسی متوجه بشود و در اتاقش را میبست و انگار همه میدانستند الان کسی به اتاقش را . 🌿☘🌿☘🌿☘🌿 🌹 یک روز من و در فرودگاه تهران باهم قرار ملاقات گذاشته بودیم و من از برای دیدارش رفتم، به محض اینکه مرا دید گفت:« چه قدر لاغر شده ای، تو مگر نمیکنی؟🏀⚽ مگر نفرموده اند:« ، ، » و من فهمیدم که سخنان رهبر معظم انقلاب به چه میزان تأثیرگذار بوده و برای امثال❤️ ❤️ به چه میزان با اهمیت است. 🌿☘🌿☘🌿☘🌿 🌹 خیلی دوست داشتنی بود و در عین ❣ خاصی داشت ، دقیقا مثل . الآن شما وقتی عکس بزرگ جنگ ما را میبینید ، اصلا متوجه نمیشوید که چهره ها برای سنین است، برداشت شخصی من است که ممکن است این و را در چهره شان گذاشته بود که بتوانند را کنترل کنند. 🌹اینها بزرگتر از نیز بودند و از چیزی را که همسن و سالهاشان میفهمیدند میکردند. ❤️ ❤️ هم دقیقا چنین چهره ای داشت ، از نزدیک که با چهره اش رو به رو می شدید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند😔، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.‼️ مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.✨🌱 شهید غلامرضا لنگری زاده 🌹 اولین شهید مدافع حرم کرمان شادی روحشون صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هروقت از سرکار‌می‌اومد،ی‌راست‌می‌رفت‌تواتاقش‌دراز‌مے‌کشیدروپتو‌🕊 از‌ایــن‌پهـلو‌به‌اون‌پهــلو‌،هــرکاری‌میکــرد‌آروم‌نمی‌شد🥀 گــریه‌میــڪرد‌ازبس‌درد‌داشت‌ می‌رفتم‌کنــارش‌ میگفتم‌:بــزار‌مــادر‌تــاپهـلـو‌تو‌بمـالم‌،شــاید‌دردش‌آروم‌بگیــره‌💔 می‌گفت‌: نه‌مــادرجــون‌،ایــن‌درد‌ارث‌مــادرم‌حضــرت‌زهــراست‌؛بــزار‌باهمیـن‌درد‌بــه‌آرامــش‌برسـم🌹