🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_شصت_و_نهم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
{ از زبان آراد }
با حرف های آیه دو دل شده بودم که برم داخل یا نه.
دل رو به دریا زدم و زنگ زدم به بنیامین ...
_جانم داداش .
+بنیامین کجایی؟
_من تازه با ماشین سپاه را افتادم ، تا برسم به اتوبوسا ، چی شده آراد ؟
+مگه نگفتم با اتوبوس برو ؟
من همه چیزو سپرده بودم به تو.
_شرمنده داداش.
این خواهر سر به هوامون چند تا وسیله رو جا گذاشته بود ، برگشتم تا ببرمشون.حالا میگی چی شده یا نه؟
+حال یه نفر بد شده ...
تا ده دقیقه دیگه باید اینجا باشی وگرنه خودت میدونی .
_اوه چه خشن .
چشم ، الان میام...
بعد از گذشت چند دقیقه دیدم با ماشین سپاه با سرعت نور داره میاد سمتم.
به محض پیاده شدن از ماشین به طرفم دوید و گفت
_چی شده آراد؟
کی حالش بد شده؟
دستی توی موهام کشیدم و کلافه گفتم
+خانم فرهمند.
_همون دختره که زد تو گو.......
چشم غره ای بهش رفتم که ادامه حرفشو خورد .
_مگه خواهرت اونجا نیست؟
+چرا هست ، ولی چون ترسیده نمیتونه کاری انجام بده .
_ام...اما ...
آراد اون نامحرمه.
+میدونم ، میدوووونم.
ولی پای جونش در میونه...
برو صندلی عقب ماشین رو در بیار و زود بیا.
_میخوای چیکار کنی ؟!
+گفتم برووو
خواست حرفی بزنه اما چیزی نگفت و بعد از گذشت چند دقیقه صندلی به دست برگشت.
صندلی رو از دستش گرفتم و به سمت آبخوری
راه افتادیم ...
یا اللهی گفتیم و وارد آبخوری شدیم...
ادامه دارد...
•💙🦋•↯
@dokhtaranzeinabi00
🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_هفتاد_ام
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
یا اللهی گفتیم و وارد آبخوری شدیم...
با دیدن مروای بیهوش و غرق در خون ،
سریع به طرفش خیز برداشتم ...
رو به آیه کردم و گفتم
+حواست باشه ،
آروم بلندش کن بزارش روی صندلی ، آیه آروممم...
آیه با گریه سرشو به علامت باشه تکون داد
و با کمک آیه گذاشتیمش روی صندلی .
یاعلی گفتم و با کمک بنیامین بلندش کردیم.
سریع سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم.
هنوز چند دقیقه ای از سوار شدنمون نگذشته بود که مروا شروع کرد به جیغ و داد کردن.
آیه هم هول کرد و سریع دستشو گذاشت روی پیشونی مروا و با گریه گفت
×آرااااد ت...تو رو خدااااا تند ترررر بروو
ای...این د...دختر داره تو تب میسوزهههه
+آخه خواهر من ، این پراید درب و داغون چطوری میتونه تندتر از این بره؟!
با گفتن این حرفم ، یاد همون روزی افتادم که مروا حالش بد شده بود و به پرایدم توهین میکرد...
اون روز کارد میزدی خونم در نمی اومد ،
چون روی ماشینم خیلی حساس بودم اما حالا خودم به پرایدم توهین کرده بودم.
کلافه سرمو تکون دادم ...
با صدای ناله های مروا به خودم اومدم،
و از توی آیینه نگاهی بهش انداختم...
_کسسسییی اینجا نیسسستتت؟
آهاییییی
اینجا چقدر مُردهههه هستتتت.
من از مُردهههه میترسممممم.
گریه میکرد و مدام جیغ میزد .
بنیامین نگاهی به عقب کرد...
کم مونده بود از ترس پس بیوفته .
خودمم دست کمی ازش نداشتم ، با این وجود پامو روی پدال گاز گذاشتم و تا جایی
که میتونستم تند می روندم...
°•°•°•°•°
بالاخره بعد از ۲۰ دقیقه به بهیاری یه روستا تو همون نزدیکیا رسیدیم...
تشخیص پزشک بر این بود که گرما زده شده.
دختره لج باز ...
وقتی هی میگفتم بریم داخل چادر ، این روزا رو می دیدم ...
ولی اون مثل همیشه لجوجانه حرفش رو به کرسی نشوند و عاقبتمون این شد ...
هوووف.
خدا آخرِ این سفر رو به خیر بگذرونه.
اصلا چرا باهامون اومد؟
اینکه همش بیمارستانه...
با خودم گفتم : مروا رو شهدا دعوت کردن...
پس حواست باشه چی میگی ...
کلافه روی صندلی نشستم ،
آرنج هام رو گذاشتم روی زانوهام و سرم رو بهشون تکیه دادم...
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که با صدای جیغ مروا از جا پریدم و به سرعت به طرف اتاق حرکت کردم...
در زدم وگفتم
+آیه میتونم بیام تو ؟
×آ...آره آراااد تو رو خدااا بیا تووو
با یا اللهی وارد اتاق شدم.
+چیشده؟
×آراد ، داره تو تب میسوزهههه.
+خب بگو بیان یه سرمی یه دارویی چیزی بهش بزنن ...
مگه اینجا دکتر نداره ؟!!!
در حالی که گریه میکرد گفت
×گفتم گفتم ، ولی اوناها میگن که تجهیزات لازم رو ندارن...
اگه تا شب تبش نیاد پایین ، ممکنه...
+ممکنه چی ؟
×ممکنه............
ادامه دارد ...
•💙🦋•↯
@dokhtaranzeinabi00
🍃💚🍃💚🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|✨🌙|•
یـھـ ڪانـال مختـص عاشقـان بـےبـے زینـب ۜ 🔮✨
فڪر نڪنـم تـو ایتـا اینجـور کـانـالے پیـدا بشھـ 🥇🔥
حـداقـل یـھـ سـر بـزن ضـرر نمیــڪنے مشتـے 🚶🏻♂🙈
کـانـالمـون منبــع پســت هـای نـاب #مذهبــے 🌼👑
🧡تلنــگࢪانـھ🍊
💛شهیــدانھ🍯
❤️حـࢪف قشنــگ🍓
💙منبــࢪ بـزࢪگــان🦋
💜مهــدوے🔮
💔شهــدایـے🥀
🎙مــداحــے🎤
📿رمــان مذهبــے🧕🏻
امیـدواࢪم از کـانـالمون خوشتـون بیـاد √
بـا اومدنتـون هـم مـا و هـم بی بی زینـب ۜ خوشحـال میشـویم シ
+باصَلـواٺواردشـوید. 👇😇🌿
دخــتࢪان زینــبے ❥
シ↯
@dokhtaranzeinabi00
⇦سلام علیـکم خسته نباشید^^♥️!
یـھ کـانـال عـالـــے آوردم بـࢪاتـون ..😊ツ
『✨➩ @dokhtaranzeinabi00 』
#اڪیپ ⁹⁰⁰ نفـࢪے دختـࢪان زینبــے
یـھ سـࢪ بـزن ضـࢪࢪ نمـیکنــے .
خیلی ممنون .[💙🦋^^].
#حرف_قشنگ🌸🍃
استادی میگفت:
بچه وقتی میخواد یه چیزی برای بابا مامانش بخره
از خودشون پول میگیره و برا اونا میخره
و کلی ذوق میکنه از اینکه خودش براشون خریده!!
در حالیکه همش از بابا یا مامانه!
ما هم اینجوری هستیم
یه کار خوبی ازمون سر میزنه، ذوق میکنیم؛ در حالی که همهش از خداست!
#نبینیمخودمونرو ..!
#تلنگر
💥#تلنگر
خداهمیشہآنلاینہ...☝🏼
ڪافیہ...
دݪٺروبہروزرسانۍڪنۍ🖥!
اونموقـ؏مۍبینۍڪہدرتڪتڪ
ݪحظاٺڪنارٺبودھ👀•
وهسٺوخواهدبود...😇🌸
اگردید؎خطهاشلوغہوحسمیڪنۍ
جوابۍنمیاد...📞
ازپسۅردخدایاپناهمبدھاستفادهڪنꔷ͜ꔷ!
خدابہاینپسوردحساسہوبہسرعٺنور
جوابمیدھ!♥️✨
گاهۍڪہحسمیکنیمارٺباطقطعشده❌
مشڪݪازمخاطبنیسٺ💬
دݪماویروسیہ🚫!
#دلتوبروزرسانےڪن!
#ټلنـگرانه
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
بھنیتزیارتشمیخوانیم: صَلَےاللّٰھُعَلَی۟ڪ۟یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ السلامعلےمنالاجابھتحتقبتھ
-حسین جانم...!
جانزَهراهیچوقت ؛
ازخانهبیرونممڪن :)
منڪهجاییراندارم . .
اےڪسۅڪاࢪمحسین 💔
-[🌿]اللهمالرزقنٰاحبُّالحسین
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
بھنیتزیارتشمیخوانیم: صَلَےاللّٰھُعَلَی۟ڪ۟یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ السلامعلےمنالاجابھتحتقبتھ
ماتشنهۍِعشقیموشنیدیمکهگفتند
رفعِعَطشِعِشقفقطنامِحسیناست.:)
-انامجنونالغریبکربلا❤️)-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-🍂دنیا محلہگذرھ..
ولےاروضہهات،نــــــــــــه!
دنیامحڶگذرھ..
[از "تو"و"ڪربلات" نه..✋🏽]
#استوڔۍ🌱
-انامجنونالغریبکربلا)
-ماسڪ،گَࢪما،ضِدعُفونے،فـاصِلہ
ࢪوضہهایَٺنـآزدآࢪَد؛هَرچھبـٰاشَدمےخَࢪَم
#اسلامعلیڪیااربابے💔
~(🍂)
"وَانْیُرِدْکَبِخَیْرٍفَلارَادَّلِفَضْلِ"
اگرخُـدابرایتوخـیـریبخواهد،
کسینمیتواندمانعلطفششود..:)
#آیہهآینور🙃
هدایت شده از شبکه انتشار محتوای سیدنا13
26.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥منحصر به فرد ترین نماهنگ ۱۴۰۰
🛑نماهنگ دهه هشتادیا بالاخره منتشر شد
.
✔️با حضور عبدالرضا هلالی،
محمدحسین پویانفر و علی رام نورایی
🔊👌🏻
پیشنهاد مشاهده
ببینید و دلتون و راهی کربلا کنید
#سرباز_حسینم
#نسل_به_نسل_در_پناهت_هستیم
#دهه_هشتادی_نسل_امام_حسینی
•❬💚🌱❭•⇣
هیچ وقت نگو: محیط خرابه
منم خراب شدم! همانگونه که هرچه هوا سردتر باشد لباست را بیشتر میکنی!
پس هر چه جامعه فاسدتر شد
تو لباسِ تقوایت را بیشتر کن
امام صادق علیهالسلام:
زیباترین لباس برای مؤمن
لباس تقوا ست
🌴⃟¦🍃⇢ #حدیـث_معـرفت
🌴⃟¦🍃⇢ #ټلنـگرانہ
سلام علیکم بزرگواران هر کسی که مایل به #ادمیـنتبـادل شدن است لطفا به پیوی مراجعه کنند ..!
حداقل روزی با ۱۰ کانال تبادل کنند ¡ •°
@GHMnam313
هدایت شده از تبادلات پر جذب یا زینب
شروع تبادلات پرجذب یا زینب🌱
یه نگاه به بنر های بالا بندازید💎
همه کانال ها گلچین ایتا هستند🍃
توصیه می کنم عضوشون شید🎁
کانال های مذهبی و دخترونه اد تب میشم📰🗒📊
جذبم آتیشی 💯🔥
مدیر های عزیز لطفا جذبتون رو پی وی بگید☄
تا یک ساعت فعالیت و پست ممنوع❌📛
دو ساعت دیگه بنر ها پاک شه⚡️
مدیران حتما در اینفوتب عضو باشید🍃📎
https://eitaa.com/joinchat/350486663Cea2c7a3f05