eitaa logo
🌺دروس حوزوی؛ حامد اصغری🌺
415 دنبال‌کننده
574 عکس
82 ویدیو
134 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 حدیث جلسه ۶۵: «تحقیرِ گناه» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «اِتَّقُوا اَلْمُحَقَّرَاتِ مِنَ اَلذُّنُوبِ، فَإِنَّ لَهَا طَالِباً؛ يَقُولُ أَحَدُكُمْ: أُذْنِبُ، وَ أَسْتَغْفِرُ؛ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: «وَ نَكْتُبُ مٰا قَدَّمُوا وَ آثٰارَهُمْ، وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنٰاهُ فِي إِمٰامٍ مُبِينٍ» وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّهٰا إِنْ تَكُ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ أَوْ فِي اَلْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اَللّٰهُ إِنَّ اَللّٰهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 چیز کوچک اگر جستجوکننده‌ای و طلب‌کننده‌ای پشت سرش نباشد، ممکن است از یاد برود، امّا وقتی چشم بینایی و دست قدرتمندی به دنبال او است، هر چه هم کوچک باشد، از دست نخواهد رفت، محفوظ خواهد ماند. 🛑 این گناهانی که مورد تحقیر شماست، و آن را کوچک می‌شمرید، طلب‌کننده‌ای دارد، چشم بصیری به دنبال آن‌هاست. 🍂 یکی از شما ممکن است این‌طور بگوید: گناه می‌کنم، بعد هم استغفار می‌کنم!این، کوچک‌شمردن گناه است. چیزی نیست، حالا یک گناهی می‌کنیم، بعد هم استغفار می‌کنیم، توبه می‌کنیم. إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: «وَ نَكْتُبُ مٰا قَدَّمُوا وَ آثٰارَهُمْ، وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنٰاهُ فِي إِمٰامٍ مُبِينٍ» وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّهٰا إِنْ تَكُ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ أَوْ فِي اَلْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اَللّٰهُ إِنَّ اَللّٰهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ». 🍃 این عملی که انجام دادید اگر به کوچکی یک حبّه خردل هم باشد، هر جا باشد، خدای متعال آن را در روز قیامت حاضر می‌کند. اين عمل در چهره‌ی حقیقی خود ظاهر می‌شود. «إِنَّ اَللّٰهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ». 🍃 مرحوم فیض در بیان این حدیث می‌فرمایند: یستفاد من الحدیث انّ الجرئة علی الذّنب اتکالاً علی الاستغفار بعده تحقیرٌ له. همین که شما گناه کنید، به این خاطرجمعی که بعد استغفار خواهم کرد، خود این، تحقیرِ گناه است. و هو کذلک. ایشان می‌فرمایند: واقعاً همین هم هست. کیف لا؟ و هذا محقّقٌ معجّلٌ نقدٌ، و ذاک موهومٌ مؤجّلٌ نسیئةٌ. این گناه یک کار نقدی است شما دارید انجام می‌دهید، امّا آن توبه‌ای که بناست بکنید، آن نسیه است، معلوم نیست اتفاق بیفتد. آیا انسان عمر خواهد داشت تا آن وقتی که توبه بکند؟ آیا مهلت خواهد یافت؟ آیا به یادش خواهد ماند؟ چه قدر از گناهانی است که ما کردیم، اصلاً یادمان رفته! از گناهی که در یادمان باقی نمانده چطور توبه کنیم؟ اين‌ها عوارض گناه است. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۳؛ فیض کاشانی 📆 ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ (جلسه ۳۳۳ مکاسب محرّمه)
📜 ۱۹.۷. الثالث عشر: في المشتق 🍃 مقصود ار "حال" در متلبس بالمبدأ في الحال: 🌱 ۱. حال نطق (عضدی) ❌ ردّ این نظر
📜 ۱۹.۸. الثالث عشر: في المشتق 🍃 مقصود ار "حال" در متلبس بالمبدأ في الحال: 🌱 ۲. حال تلبّس (میرزای قمی و آخوند) ✅ استدلال و شاهد بر این نظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسه ۶۳. فقه۵، مکاسب، الکلام في شروط المتعاقدین؛ ج۳، ص ۲۷۳. مقدمات بحث. ۱۳ دی ۱۴۰۲ .mp3
10.79M
🎙جلسه ۶۳. فقه۵، الکلام في شروط المتعاقدین المکاسب، ج۳، ص ۲۷۳؛ بیان مقدمات بحث... مسألة: بطلان عقد الصبیّ 📆 چهارشنبه‌؛ ۱۳ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۳: «خوف و اثر در اعمال جوارحی» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ اَلرَّقِّيِّ] عَنْ أَبِي عَبْدِالله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): فِي قَوْلِ اَلله عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ لِمَنْ خٰافَ مَقٰامَ رَبِّهِ جَنَّتٰانِ» قَالَ: مَنْ عَلِمَ أَنَّ اَللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُهُ، وَ يَفْعَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ، فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ اَلْقَبِيحِ مِنَ اَلْأَعْمَالِ، فَذَلِكَ اَلَّذِي «خٰافَ مَقٰامَ رَبِّهِ وَ نَهَى اَلنَّفْسَ عَنِ اَلْهَوىٰ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 كسى كه بداند هم خداوند متعال او را می‌بيند و هم سخن او را مى‏شنود، و نيز مى‌داند كه خداوند متعال عمل خير و شر او را مى‌شناسد و عالم به آن است، و اين علم، مانع و حاجز او از عمل قبيح بشود، كسی كه اين خصوصيّات را داشته باشد، او خائف است 🌱 خوف با اين كه از اعمال جوانحی است، لكن آن خوفی كه در قرآن بر آن تكيه شده است «و لمن خاف مقام ربه جنتان»، صرفاً آن عمل جوانحی نيست، بلكه عمل جوانحی همراه با عمل جوارحی است. ❌ اگر خوف در عمل و رفتار انسان متحقّق نشود، ترس نيست، آن مرتبه‌ای از خوف و ترس، كه در معارف اسلامی معتبر است،‌ آن مرحله از خوف نيست، ✅ خوف واقعى آن وقتى است كه با عمل همراه باشد. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۴۹۹؛ فیض کاشانی 📆 ۸ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۵ مکاسب محرّمه).
📜 ۱. شروط المتعاقدین
📜 ۲. شروط المتعاقدین
🎙صوت ضبط نشد. جلسه ۶۴. فقه۵، الکلام في شروط المتعاقدین المکاسب، ج۳، ص ۲۷۴؛ مسألة: بطلان عقد الصبیّ... و استثناء إيصال الهدیّة 📆 شنبه‌؛ ۱۶ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۴: «خوف گذشته و آینده، مصلح عمل» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ اَلْحَذَّاءِ] عَنْ أَبِي عَبْدِالله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: «اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخَافَتَيْنِ؛ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى، لاَ يَدْرِي مَا صَنَعَ اَللهُ فِيهِ، وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِيَ، لاَ يَدْرِي مَا يَكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ اَلْمَهَالِكِ؛ فَهُوَ لاَ يُصْبِحُ إِلّا خَائِفاً، وَ لاَ يُصْلِحُهُ إِلّا اَلْخَوْفُ.» 🖊 شرح حدیث: 🍃 هميشه مؤمن بين دو خوف و بيم قرار دارد، نمى‌تواند بی‌خيال باشد. 1⃣ يک خوف از ناحيه گناهى است كه از او سر زده، كه وقتى گناه صادر شد ديگر كارى نمى‌شود كرد، مثل زخمى است كه وارد بر بدن می‌شود، اگر استغفار و توبه و گذشت الهى باشد، جبران می‌شود، و إلّا همان‌طور كه در دعای كميل مى‏فرمايد: "لا أجد مفرّاً ممّا كان منّي"، ذنبی كه انجام دادم، ديگر از آن مفرّی ندارم، اين يک خوف، كه نمی‌داند خداى متعال درباره آن گناه با او چگونه رفتار خواهد كرد؟! ممكن است خداى متعال بخشيده باشد، توبه او قبول شده باشد، و ممكن است به دليلی توبه او قبول نشده باشد، پس اين يک بيم از گذشته خود. 2⃣ خوف ديگر از ناحيه آينده است، مدّتی عمر خواهيم كرد، يک ساعت، يک روز، يک سال، يا ده سال، بالأخره يک زمانى پيش‌رو داريم، در اين مدّت پيش رو چه بلايی ممكن است به‌سر خودمان بياوريم، ممكن است لغزش‌هایی پيش بيايد، انسان بلغزد. 🍃 گفت: حكم مستوری و مستى همه بر عاقبت است. خيلی‌ها زندگى‌هاى خوبى داشتند، امّا در يک نقطه‌ی حساس لغزيدند، 🍃 معيار هم نقطه حساس است كه انسان می‌لغزد، مانند اتومبيلی كه از ۹۹۹ كيلومتر از مسافت ۱.۰۰۰ كيلومتری را به سلامت طىّ مى‏كند، امّا اگر كيلومتر آخر تصادف كند به مقصد نرسيده است،‌ در اين جهت فرقى بين اين تصادف، و تصادف در كيلومتر اوّل نيست، پس تا راه باقى است احتمال خطر هست، اين هم يک خوف ديگر. ✅ نه اين‌كه قابل پيشگيری نيست، با مراقبت و با تقوا انسان مى‏تواند پيشگيری كند، امّا خوفِ اين وجود دارد كه در يک جاى خاصّی، در يک لغزشگاه خاصّی با نقطه‌ی ضعفی كه هر كسى دارد بلغزد. 🍃 مؤمن صبح نمى‌كند، روزگار را نمی‌گذارند، مگر در حال خوف، بيمناكی. ❌ بی‌خيالی و بی‌فکری و غفلت براى مؤمن معنى ندارد؛ چون دائم اين بيمناكی در او هست. ✅ بعد مى‏فرمايد: همين خوف او را اصلاح مى‏كند: 1⃣ خوف نسبت به گذشته او را به توبه، به استغفار، و تضرّع به درگاه پروردگار سوق مى‌دهد. 2⃣ خوف نسبت به آينده او را به مراقبت و تقوا سوق مى‌دهد. ❌ اگر اين خوف در انسان نباشد، نه انسان از گذشته‌اش توبه مى‏كند، و نه ملاحظه و پرهيز از آينده مى‏كند. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۱؛ فیض کاشانی 📆 ۱۳ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۶ مکاسب محرّمه).
جلسه ۶۶. اصول۱، کفایة؛ ج۱، ص ۶۸. الثالث عشر في المشتقّ... خامسها... و يؤيّد ذلك. ۱۶ دی ۱۴۰۲ .mp3
12.33M
🎙جلسه ۶۶. اصول۱، کفایةالأصول؛ الثالث عشر: في المشتق ج۱، ص ۶۸؛ خامسها... و يؤيّد ذلك: اتفاق أهل العربیة 📆 شنبه‌‌‌‌‌‌‌؛ ۱۶ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۶: «گناه صغیره و کبیره» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلنَّهِيكِيِّ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ اَلْقَنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: «لاَ صَغِيرَةَ مَعَ اَلْإِصْرَارِ، وَ لاَ كَبِيرَةَ مَعَ اَلاِسْتِغْفَارِ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 گناهان مختلف الحالند؛ بعضی کوچکترند، بعضی بزرگترند. یا به تعبیری، بعضی کبیره، و بعضی گناه صغیره هستند. 🍃 امّا فرمود: اگر انسان بر گناهی اصرار دارد، مکرّر آن گناه را انجام می‌دهد، مثل یک عادتی شده است این گناه در او، هر چند آن گناه به طبیعت الحال، صغیره باشد، دیگر صغیره نیست. همین گناه صغیره هم با اصرار تبدیل به گناه کبیره مى‌شود. 🍃 از آن طرف هم اگر گناه کبیره‌ای را خدای نکرده انسان انجام بدهد، وقتی استغفار انجام گرفت، این گناه دیگر وجود ندارد. استغفار محو می‌کند گناه را. طلب مغفرت از پروردگار، این خصوصیت را دارد. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۳؛ فیض کاشانی 📆 ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ (جلسه ۳۳۴ مکاسب محرّمه)
جلسه ۶۵. فقه۵، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ البلوغ؛ ج۳، ص ۲۷۹. و قال في القواعد. ۱۷ دی ۱۴۰۲ .mp3
12.17M
🎙جلسه ۶۵. فقه۵، الکلام في شروط المتعاقدین المکاسب، ج۳، ص ۲۷۹؛ مسألة: بطلان عقد الصبیّ... و قال في القواعد 📆 یکشنبه‌؛ ۱۷ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۵: «حسن ظنّ به خدا» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاَلله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: «حُسْنُ اَلظَّنِّ بِالله أَنْ لاَتَرْجُوَ إِلّا اَللهَ، وَ لاَتَخَافَ إِلّا ذَنْبَكَ.» 🖊 شرح حدیث: 🍃 حسن ظّن و سوء ظّن بالله يكى از آن مطالبى است كه هم در روايات وارد شده است، هم در قرآن كريم. 🍃 در آيه شريفه دارد: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا» (فتح - ۶) كه در همين سوره شريفه مصداق سوء ظّن به خدا را معيّن مى‏كند، بعد از چند آيه می‌فرماید: «بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلَىٰ أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَ زُيِّنَ ذَٰلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنتُمْ قَوْمًا بُوراً» (فتح - ۱۲) كه قضيه حديبيّه است، وقتى پيغمبر اكرم (صلّی ‌الله‌ علیه‌ و آله) بدون سلاح به سمت حديبيه حركت كردند، منافقينی كه در مدينه بودند گفتند رفت، تمام شد، اسلام تمام شد، پيغمبر رفت كه برنگردد، در مكّه همه را قتل عام مى‏كنند،‌ به خداى متعال سوء ظّن نشان دادند. 🌱 سوء ظّن به خدا، يعنى اين‌كه خداى متعال مؤمنين را حمايت و كمک نمى‌كند. اين يک مصداق سوء ظّن بالله است. 🌱 مصداق ديگرش اين است كه انسان بگويد، خداى متعال روزى ما را نمى‌رساند،‌ با اين‌كه خدا وعده كرده روزى را برساند. ❇️ نقطه مقابل، حسن ظّن است، حسن ظّن يعنى وقتی خداى متعال مى‏فرمايد: «إنّ الله يدافع عن الذين امنوا» حسن ظّن به وعده‌هاى خدا داشته باشد «قل صدق الله»، هو اصدق القائلين، اين‌ها درس‌های عملى ماست، فقه حقيقی و فقه اكبر این‌هاست، كه انسان بداند چه طور بايد زندگى كند، با خدا چه طور بايد معامله كند. 🍃 در اين روايت مي‌فرمايد: «حسن ظّن بالله» اين است كه: «أن لاترجو إلّا الله»، غير از خدا اميد به كسى نداشته باشی، دل به كسى نبندی. ❌ البته معنايش اين نيست كه وسائط طبيعى و مادى و عادى را نديده بگيری، اين حسن ظّن نيست، وسائل طبيعى و عادى هم از خداست،‌ از غير خدا نيست، آن‌ها را هم خدا به ما داده، بايد از آن‌ها استفاده كرد. 🍃 «و لاتخاف إلّا ذنبك» از غير از گناه خودت از كسى نترسی، از قدرت‌ها نهراسی. 🌱 «ما أصابك من سيّئةٍ فمن نفسك» هر بدى كه به ما می‌رسد ناشى از گناه ماست، پس از گناه خود بترسيم. ✅ ترس از گناه هم معنايش اين است كه انسان سعى كند انجام ندهد، يا اين‌كه اگر خداى نكرده انجام داد توبه كند. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۱؛ فیض کاشانی 📆 ۱۴ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۷ مکاسب محرّمه).
جلسه ۶۷. اصول۱، کفایة؛ ج۱، ص ۶۹. الثالث عشر في المشتقّ... و يدلّ علیه. ۱۷ دی ۱۴۰۲ .mp3
9.43M
🎙جلسه ۶۷. اصول۱، کفایةالأصول؛ الثالث عشر: في المشتق ج۱، ص ۶۹؛ و يدلّ علیه 📆 یکشنبه‌‌‌‌‌‌‌؛ ۱۷ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۷: «اصرار بر گناه مانع قبول اعمال نیک» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: «لَا وَ اَللَّهِ؛ لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ شَيْئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى اَلْإِصْرَارِ عَلَى شَيْءٍ مِنْ مَعَاصِيهِ». 🖊 شرح حدیث: ✅ بسیار مطلب مهمّی است. 🍃 گاهی انسان کارهای نیکی هم دارد، عبادت، ذکر، دعا، توسّل هم دارد، امّا احساس نمی‌کند که این عبادت و اطاعت در دل او اثری کرده است!علّت چیست؟علّت، اصرار بر معصیت است. 🛑 کسی که بر معاصی یا بر معصیت خاصّی اصرار دارد، خدای متعال طاعت و عبادت او را قبول نمی‌کند. البته اگر آن اطاعت واجب بود، تکلیف ساقط می‌شود، لکن قبول، یک مرحله‌ی بالاتر از سقوط تکلیف است. 🍃 قبول الهی معنایش این است که: این حسنه، این عبادت برای او مایه‌ی خیر و ثواب بشود. که یکی از انواع خیر و ثواب، همین تأثیری است که در نفس او می‌گذارد. البته ثواب الهی در آخرت هم به جای خود محفوظ است. ◀️ پس این‌که ما می‌بینیم عبادت در دل ما اثر نمی‌گذارد، روح ما را خاشع نمی‌کند، معرفت و بصیرت را در ما زیاد نمی‌کند، با این‌که خاصیت عبادت این‌هاست، لااقلّ یکی از عللش اصرار بر معصیت است. 🍃 یک وقت معصیتی كه از انسان سر می‌زند، یک بار است، انسان غفلت کرده، جهالت کرده، بعد هم استغفار می‌کند، توبه می‌کند، آن زنگار گناه را از خود دور می‌کند. 🛑 یک وقت اين گناه در او مستمرّ است! این همان چیزی است که مضرّ به عبادت انسان است. 🍃 تعبیر «لا والله» که حدیث با آن شروع شده است، تأکید در نفی قبول است. 🛑 عدم قبول یعنی اثر عبادت بر آن مترتّب نمی‌شود. چه آثار دنیوی آن، که يكى از آن‌ها همين تأثیر سازنده بر نفس و قلب انسان است، چه آثار اخروی آن، يعنى مقامات درجات رضوان الهى. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۳؛ فیض کاشانی 📆 ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ (جلسه ۳۳۵ مکاسب محرّمه)
مشتق؛ کفایه.pdf
1.28M
📜 ۱۹.۹. الثالث عشر: في المشتق ◀️ استدلال بر اشتراط التلبّس في الحال 🍃 دلیل ۳. برهان التضادّ 🌱 مقدمه: اقسام الفاظ متباین
📜 ۱۹.۹. الثالث عشر: في المشتق ◀️ استدلال بر اشتراط التلبّس في الحال 🍃 دلیل ۳. برهان التضادّ 🌱 مقدمه: اقسام الفاظ متباین
📜 ۱۹.۱۰. الثالث عشر: في المشتق ◀️ استدلال بر اشتراط التلبّس في الحال 🍃 دلیل ۳. برهان التضادّ 🍂 ۱. اشکالات بر برهان تضادّ
📜 ۱۹.۱۰. الثالث عشر: في المشتق ◀️ استدلال بر اشتراط التلبّس في الحال 🍃 دلیل ۳. برهان التضادّ 🍂 ۲. اشکالات بر برهان تضادّ
جلسه ۶۶. فقه۵، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ البلوغ؛ ج۳، ص ۲۸۲. بل یمکن بملاحظة بعض ما ورد. ۱۸ دی ۱۴۰۲ .mp3
10.34M
🎙جلسه ۶۶. فقه۵، الکلام في شروط المتعاقدین المکاسب، ج۳، ص ۲۸۲؛ مسألة: بطلان عقد الصبیّ... بل یمکن بملاحظة بعض ما ورد 📆 دوشنبه‌؛ ۱۸ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۶: «نجات از ايمان عاریتی، من مقصّرم» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [ابُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ عِيسَى بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ يُونُسَ] عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ قَالَ: «أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ: "اَللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْنِي مِنَ اَلْمُعَارِينَ وَ لاَ تُخْرِجْنِي مِنَ اَلتَّقْصِيرِ"» [قَالَ: قُلْتُ: «أَمَّا اَلْمُعَارُونَ فَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ اَلرَّجُلَ يُعَارُ اَلدِّينَ، ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْهُ»؛ فَمَا مَعْنَى لاَ تُخْرِجْنِي مِنَ اَلتَّقْصِيرِ؟ فَقَالَ: «كُلُّ عَمَلٍ تُرِيدُ بِهِ اَللهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَكُنْ فِيهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ؛ فَإِنَّ اَلنَّاسَ كُلَّهُمْ فِي أَعْمَالِهِم فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اَللهِ مُقَصِّرُونَ إِلّا مَنْ عَصَمَهُ اَللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.»] 🖊 شرح حدیث: 🍃 فرمودند: اين دعا و درخواست را از خداى متعال زياد بكن! 1⃣ اولاً: بگو! «اللهم لا تجعلني من المعارين!» پروردگارا مرا از كسانی كه ايمان آن‌ها عاريتی است قرار مده! 2⃣ «و لا تُخرِجني من التقصير»، من را از حدّ تقصير خارج نكن. 🌱 «قيل: امّا المعارون فقدعرفت»، شخصى به حضرت عرض كرد: اين‌كه فرموديد: «لاتجعلني من المعارين»، معناى معارون را فهميديم. 🌱 «انَّ الرجل يعار الدين ثمّ يخرج منه». معناى معارين اين است كه دين او عاريتی است، اصيل و ريشه دار نيست، عميق نيست، مثل سَرِبار ماشين بارى كه بار را از همه طرف ريسمان كشی می‌كنند، گاهى چمدانی را بالاى بار می‌گذارند، اين را مى‏گويند سَرِبار، در اولين دست انداز كه ماشين تكان خورد آن چمدان پايين مى‌افتد،‌ دين عاريتی این‌طوری است، وقتی مشكلى پيش بيايد، به گردنه‌ها، به دست اندازها كه انسان می‌رسد، دين او سرازير می‌شود، اين دين عاريتی است. 🌱 سپس می‌پرسد: «فما معنا لا تخرجني من التقصير؟» 🌱 حضرت می‌فرماید: «كلُّ عملٍ تريد به الله تعالی فكن فيه مقصّراً عند نفسك»، هر كارى كه براى خدا انجام می‌دهید، خود را در قبال پروردگار مقصر بدانيد، اعتقاد پيدا نكنيد كه حقّ عبادت را، حقّ اطاعات را به‌جا آورديد. 🌱 «فانّ الناس كلّهم في اعمالهم فيما بينهم و بين الله مقصّرون إلّا من عصمه الله (تعالى)». جز اهل عصمت، همه مردم در قبال پروردگار مقصّرند، قادر به شكر نعمت‌های الهى نيستند. 🍃 «فان تعدّوا نعمة الله لا تحصوها». كثرت نعم الهى به قدرى است كه از ميزان درک و ظرفيت فهم ما بيرون است، اگر انسان بخواهد شكر اين نعمت‌ها را بكند، همه عمر را هم كه مشغول باشد باز كم می‌آورد. 🍃 حضرت سيد الشهداء (سلام الله عليه) در دعای عرفه می‌فرماید: "اگر من يک نعمت از نعم تو را هم بخواهم شكر كنم تا آخر عمر نمی‌توانم"، يک نعمت را در نظر بگيريد، فقط سلامتى امروزتان را، نه فردا، و نه ديروز، همين را بخواهيد شكر كنيد نمى‌توانيد؛ چون اين شكری كه می‌كنيد خودش يک نعمت و توفيق الهى است، همه كس موفّق به شكر، ذكر و توجّه به خدا، نمی‌شوند، موفق شديد، اين شد نعمت خدا، حالا اين نعمت را شكر كنيد. اگر آن‌را شكر كرديد باز يک نعمت ديگر است، همين‌طور هلّم جرّاً تا آخر عمر، چه برسد به همه نعمت‌های الهی. 🛑 پس شكر نعم الهى ممكن نيست، اين، اقلّ تقصيری است كه انسان ممكن است كرده باشد. ❌حالا تقصير در رفتار، توجّه به غير خدا، طلب مطامع و حطام دنيا، تخلّف ها، زورگوئی ها، بد اخلاقى ها، كه ما خودمان توجّهى به آن‌ها نمی‌کنيم، چه بسا از ما سر زده است، پس ما هميشه مقصّريم، اين را فراموش نكنيم. تا اگر نمازی خوانديد، شبى را به احياء گذرانديد، توسّل و گريه خوبى داشتيد، فوراً خوشحال شويد، به اين عبادات مغرور نشويد، كه اغترار بِالله از مهالک عظیمى است. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۱؛ فیض کاشانی 📆 ۲۷ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۸ مکاسب محرّمه).
جلسه ۶۸. اصول۱، کفایة؛ ج۱، ص ۷۰. الثالث عشر في المشتقّ... و يدلّ علیه... و قد یقرّر هذا. ۱۸ دی ۱۴۰۲ .mp3
11.25M
🎙جلسه ۶۸. اصول۱، کفایةالأصول؛ الثالث عشر: في المشتق ج۱، ص ۷۰؛ و يدلّ علیه... و قد یقرّر هذا وجهاً علی حدة 📆 دوشنبه‌‌‌‌‌‌‌؛ ۱۸ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۸: «عدم تصمیم بر توبه، اصرار بر گناه است» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [أَبُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلنَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): «فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلىٰ مٰا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» (آل عمران - ۱۳۵) قَالَ: «اَلْإِصْرَارُ هُوَ أَنْ يُذْنِبَ اَلذَّنْبَ فَلاَ يَسْتَغْفِرَ اَللَّهَ، وَ لاَ يُحَدِّثَ نَفْسَهُ بِتَوْبَةٍ؛ فَذَلِكَ اَلْإِصْرَارُ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 در معنای اصرار، حضرت این‌طور فرمودند: "اصرار همین است كه انسان گناه را انجام می‌دهد، و استغفار نمی‌کند." ❌ نه استغفار می‌کند، نه عزم توبه در دل می‌پروراند. 🍃 گاهی انسان قصدش توبه است؛ اگرچه خود این تسویف، «سوف افعل»، «سوف افعل»، مذموم است، لکن بالأخره تصمیم بر توبه دارد. 🍂 و گاهی تصمیم بر توبه هم ندارد، هیچ اهميتی نمی‌دهد به این‌که گناه کرده! این، اصرار است.بنابراین، در صدق اصرار، تكرير گناه لازم نیست. اگر چنان‌چه گناه تکرار شد، اصرار صدق می‌کند، باقى ماندن بر خود آن گناهی هم که انسان انجام داده است، اين هم اصرار است، اگر طلب مغفرت از خدا نکند. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۳؛ فیض کاشانی 📆 ۱۷ اسفند ۱۳۸۸ (جلسه ۳۳۶ مکاسب محرّمه)
جلسه ۶۷. فقه۵، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ البلوغ؛ ج۳، ص ۲۸۴. و الحاصل أنّ مقتضی ما تقدّم. ۱۹ دی ۱۴۰۲ .mp3
12.49M
🎙جلسه ۶۷. فقه۵، الکلام في شروط المتعاقدین المکاسب، ج۳، ص ۲۸۴؛ مسألة: بطلان عقد الصبیّ... و الحاصل أنّ مقتضی ما تقدّم من الإجماع المحکي 📆 سه‌شنبه‌؛ ۱۹ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۷: «بدهکارِ پروردگار عزیز» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [عَنْهُ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْجَهْمِ] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: «إِنَّ رَجُلاً فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اَللهَ أَرْبَعِينَ سَنَةً، ثُمَّ قَرَّبَ قُرْبَاناً فَلَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ؛ فَقَالَ لِنَفْسِهِ: "مَا أُتِيتُ إِلّا مِنْكِ، وَ مَا اَلذَّنْبُ إِلاَّ لَكِ"؛ قَالَ: فَأَوْحَى اَللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ: "ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً".» 🖊 شرح حدیث: 🍃 مرد عابدی در بنى اسرائيل ۴۰ سال عبادت خدا را می‌كرد، يک روز يک قربانى كرد، قربانى او در نزد خداوند متعال مقبول واقع نشد، علامت قبول قربانى مثلاً اين بوده است كه آتشی بيايد آن را بسوزاند، چنان‌چه در قرآن هست، به هر حال اين عابد فهميد كه قربانى او مورد قبول پروردگار متعال (جلّ شأنه) قرار نگرفته است. 🌱 در اين‌جا انسان‌ها دو گونه‌اند: بعضی‌ها از خداوند متعال گله‌مند مى‌شوند، ولى بعضى به فكر فرو می‌روند كه چرا قربانى‌شان را خداى متعال قبول نكرده، اين عابد از قسم دوّم بود،. 🍃 فَقَالَ لِنَفْسِهِ: «مَا أُتِيتُ إِلّا مِنْكِ» اين بلايی كه بر تو نازل شد، اين مشكلى كه برای تو به‌وجود آمد، اين از ناحيه خود توست. 🍃 «وَ مَا اَلذَّنْبُ إِلاَّ لَكِ» گناه، گناه خودِ توست، كارى كردی كه قربانى تو قبول نمی‌شود. 🌱 در قرآن دارد: «ذلك بما قدّمت يداك» (الحجّ - ۱۰)، وقتى كه احساس كرد اشكال از خود اوست، 🍃 «فأوحی الله (تعالى) إليه: ذمُّك لنفسك أفضل من عبادتك أربعين سنة» همين كه خودت را مذمت كردی، و تقصير را به جانب خودت دانستی، يعنی حقيقت را فهميدی كه مشكل از ناحيه خودِ توست، اين، از آن ۴۰ سال عبادتی كه كردی با فضيلت تر است.اين‌گونه روايات، نظام ارزشی اسلام را براى ما ترسيم مى‏كند. اين‌كه چه چيزهايی با چه اولويت‌هايى ارزشمندتر است، عبادت خيلى ارزش دارد، سجده براى پروردگار خيلى ارزش دارد، امّا آن‌چه اساس قضيه است اين است كه انسان چكشی در دست بگيرد، و مرتّب بر سر اين پيل وحشى نفس كه در درون او است، بكوبد، اين نفس سركش را بايد مهار كرد. ❌ هر بلايی، هر اشكالی هست، از ناحيه اوست. اين كه انسان به عبادات و تضرّع إلى الله توصيه شده است، براى اين است كه قدر خود و جاى خود را در مقابل پروردگار بفهمد، اين نه از باب اين است كه خداى متعال به اين تضرّع احتياج دارد، (العياذ بالله) مثل بندگانی كه متكبرند، خوش‌شان می‌آيد افراد در مقابل آن‌ها خضوع كنند، اين نيست! قضيه اين است كه آن‌چه انسان را اصلاح مى‏كند همين تضرّع است، همين كوچک شدن، و احساس تقصير است. 🍃 در فقره‌ای از دعاى مباركه صحيفه سجاديه اين طور دارد: «و أمّا أنت فأهل أن لايغترّ بك الصدّيقون»، حتّی صديقون جا دارد كه در مقابل تو اغترار پيدا نكنند، ببينيد چقدر فاصله است بين اين حالت و حالت بعضى از ماها كه تا يک كار كوچكی، يک عمل خوبى، يک مجاهدتی برای خدا مى‏كنيم، خيال مى‏كنيم كه طاووس علييّن شده‌ايم! اين‌ها نظام ارزشی اسلام را برای ما توضيح می‌دهد.خودتان را در مقابل پروردگار بدهكار بدانيد! آن‌چه را كه از خدمات انجام می‌دهید بخشى از واجب و وظيفه لازم خود در مقابل خداى متعال بدانيد، چه خدماتى كه به مردم می‌كنيد، چه عباداتی كه می‌كنيد، چه روحيات و نفسانيات و خلقيّات خوبى كه در خودتان بوجود مى‌آوريد، اين‌ها بخشى از آن كاری است كه بايد در مقابل ذات اقدس الهى انجام داد. 🌱 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۲؛ فیض کاشانی 📆 ۲۸ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۹ مکاسب محرّمه).
جلسه ۶۹. اصول۱، کفایة؛ ج۱، ص ۷۱. الثالث عشر في المشتقّ... و يدلّ علیه... ثمّ إنّه ربما أورد. ۱۹ دی ۱۴۰۲ .mp3
10.57M
🎙جلسه ۶۹. اصول۱، کفایةالأصول؛ الثالث عشر: في المشتق ج۱، ص ۷۱؛ و يدلّ علیه... ثمّ إنّه ربما أورد علی الاستدلال 📆 سه‌شنبه‌‌‌‌‌‌‌‌؛ ۱۹ دی ۱۴۰۲
🌺 حدیث جلسه ۶۹: «روح الهی در وجود مؤمن» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الكافي [اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنِ اِبْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ قَالَ:] دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): فَقَالَ لِي: «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَيَّدَ اَلْمُؤْمِنَ «بِرُوحٍ مِنْهُ» تَحْضُرُهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ، يُحْسِنُ فِيهِ وَ يَتَّقِي؛ وَ تَغِيبُ عَنْهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ يُذْنِبُ فِيهِ، وَ يَعْتَدِي؛ فَهِيَ مَعَهُ تَهْتَزُّ سُرُوراً عِنْدَ إِحْسَانِهِ، وَ تَسِيخُ فِي اَلثَّرَى عِنْدَ إِسَاءَتِهِ؛ فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اَللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلاَحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا يَقِيناً، وَ تَرْبَحُوا نَفِيساً ثَمِيناً؛ رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَأً هَمَّ بِخَيْرٍ فَعَمِلَهُ، أَوْ هَمَّ بِشَرٍّ فَارْتَدَعَ عَنْهُ. ثُمَّ قَالَ: نَحْنُ نُؤَيِّدُ اَلرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ، وَ اَلْعَمَلِ لَهُ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 روایت بسیار خوبی است. 🍃 می‌فرماید: خداوند متعال مؤمن را تأیید می‌کند با روحی. یک روحی از طرف پروردگار در مؤمن وجود دارد، که او را کمک و تأیید می‌کند. امّا این روح همیشه با انسان همراه نیست. چه موقع حاضر می‌شود و حضور دارد؟آن وقتی که انسان کار نیک انجام می‌دهد و تقوی پیشه می‌کند. این روح الهی، این احساس الهی که مایه‌ی کمک اوست، در او حضور پیدا می‌کند. ❌ امّا آن وقتی که گناهی انجام می‌دهد، به کسی تعدّی می‌كند، از حدّ الهی و شرعی عبور می‌کند، این روح از او غایب می‌شود. 🍃 این روح هنگام انجام کار نیک با سرور و خشنودی اهتزاز و هیجان پیدا می‌کند. 🍂 وقتی کار بدی انجام می‌دهد، این نورانیتی که در دل انسان به خاطر عبادت، به خاطر توجّه و تقوا پدید می‌آید، اين روح الهی، این، توجّه الهی از انسان دور می‌شود، فاصله می‌گیرد، کأنّه چراغی در درون انسان روشن بود، بر اثر گناه خاموش می‌شود. 🍃 بندگان خدا! نعمت‌های خدا را به یاد بیاورید! به‌وسیله‌ی اصلاح نفس خودتان آن‌ها را حفظ کنید! اگر این کار را کردید، یقین شما افزایش پیدا می‌کند، و با این کار نیکی که انجام می‌دهید یک درآمد نفیس و گرانبهایی به دست می‌آورید. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۴؛ فیض کاشانی 📆 ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ (جلسه ۳۳۷ مکاسب محرّمه)
🌷نتیجه المپیاد علمی (حوزه علمیه حضرت آیت الله حق شناس و حوزه علمیه حضرت آیت الله مجتهدی رضوان الله تعالی علیهما) ⛳️ورود از مرحله استانی به مرحله کشوری 🌸تبریک به اساتید طلاب و نخبگان معظم ❤️معاونت نخبگان حوزه علمیه حضرت آیت الله حق شناس رضوان الله تعالی علیه (امین الدوله _ فیلسوف الدوله)