جلسه ۳۷. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۳۹. مقدّمة الواجب... مقام معلّم، حقّ معلّم و نکات تدریس. ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
9.79M
🎙جلسه ۳۷. اصول۲،کفایةالأصول؛
احترام به معلّم و استاد
حقّ معلّم (رساله حقوق)
نکات تدریس
📆 چهارشنبه؛ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول۲
احترام به معلّم و استاد.pdf
976.9K
📜 حقیقت مرگ
📜 احترام به معلم و استاد
رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)؛ تلخیص.pdf
598.2K
📜 رساله حقوق امام سجاد (علیهالسّلام)
◀️ حقّ معلّم و استاد
🍃 وَ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ اَلتَّعْظِيمُ لَهُ، وَ اَلتَّوْقِيرُ لِمَجْلِسِهِ،
وَ حُسْنُ اَلاِسْتِمَاعِ إِلَيْهِ، وَ اَلْإِقْبَالُ عَلَيْهِ،
وَ أَنْ لاَتَرْفَعَ عَلَيْهِ صَوْتَكَ،
وَ لاَتُجِيبَ أَحَداً يَسْأَلُهُ عَنْ شَيْءٍ حَتَّى يَكُونَ هُوَ اَلَّذِي يُجِيبُ،
وَ لاَتُحَدِّثَ فِي مَجْلِسِهِ أَحَداً،
وَ لاَتَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً،
وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُكِرَ عِنْدَكَ بِسُوءٍ،
وَ أَنْ تَسْتُرَ عُيُوبَهُ وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ،
وَ لاَتُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً وَ لاَتُعَادِيَ لَهُ وَلِيّاً،
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَهِدَتْ لَكَ مَلاَئِكَةُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنَّكَ قَصَدْتَهُ، وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اِسْمُهُ لاَ لِلنَّاسِ.
◀️ حقّ متعلّم و شاگرد
🍃 وَ أَمَّا حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْعِلْمِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا جَعَلَكَ قَيِّماً لَهُمْ فِيمَا آتَاكَ مِنَ اَلْعِلْمِ وَ فَتَحَ لَكَ مِنْ خَزَائِنِهِ؛
فَإِنْ أَحْسَنْتَ فِي تَعْلِيمِ اَلنَّاسِ وَ لَمْ تَخْرَقْ بِهِمْ وَ لَمْ تَضْجَرْ عَلَيْهِمْ زَادَكَ اَللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ،
وَ إِنْ أَنْتَ مَنَعْتَ اَلنَّاسَ عِلْمَكَ أَوْ خَرِقْتَ بِهِمْ عِنْدَ طَلَبِهِمُ اَلْعِلْمَ مِنْكَ كَانَ حَقّاً عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَسْلُبَكَ اَلْعِلْمَ وَ بَهَاءَهُ، وَ يُسْقِطَ مِنَ اَلْقُلُوبِ مَحَلَّكَ.
📚 کتاب من لايحضره الفقيه؛ جلد ۲؛ صفحه ۶۱۸
❇️ رساله حقوق امام سجّاد (علیهالسّلام)
#️⃣ #حکیمانه
8⃣3⃣ جلسه سی و هشتم
📚 رساله نماز و روزه (مقام معظّم رهبری (حفظهالله))
❇️ مسأله ۵۷۷ تا ۶۰۲ (نماز مسافر، قواطع سفر:... عدول از قصد اقامت؛ ۳. ماندن یک ماه بدون قصد اقامت؛ حکم نوافل در سفر)
هدایت شده از حوزه مجازی اخلاق آیت الله حق شناس (ره)
جلسه ۳۸. نماز، نماز مسافر (مسأله ۵۷۷ تا ۶۰۲ رساله نماز و روزه). ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
9.5M
🔈 استاد:حجت الاسلام #اصغری
#احکام_نماز
📆 جلسه سیوهشتم
🔹حوزه مجازی اخلاق
آیت الله حق شناس ره
🔹 @hhaghshenasmajazi
👇👇👇👇👇👇👇👇
🌺 حدیث جلسه ۳۸: «محبوبترين اعمال نزد خداى متعال»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 قَالَ أَبُوذَرٍّ (رَضِيَ اَللهُ عَنْهُ): وَ دَخَلْتُ يَوْماً عَلَى رَسُولِ اَللهِ (صَلَّى اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ هُوَ فِي اَلْمَسْجِدِ جَالِسٌ وَحْدَهُ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَتَهُ...
قُلْتُ: يَا رَسُولَ الله؛ أَيُّ اَلْمُؤْمِنِينَ أَكْمَلُ إِيمَاناً؟
قَالَ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سلّم): «أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»
🖊 شرح حدیث:
✳️ صدر اين روايت را عرض كرديم، جناب ابوذر مىگويد: وارد مسجد شدم، ديدم پيامبر اكرم (صلّی الله عليهوآله) تنها هستند، فاغتنمتُ خلوته، بعد سؤالاتی را مطرح مىكند، و نبىّ مكرّم به او جواب مىدهند.
🍃 يک سؤال اين است كه میپرسد: يا رسول الله! كدام مؤمن ايمانش كاملتر است؟
🍃 حضرت مىفرمايند: آنكه داراى خلق نيكوتری باشد.
✅ نكته اين روايت اين است كه ايمان بايد امتداد پيدا كند.
اگر ايمان فقط در قلب انسان باقى بماند، امّا در عمل او و در رفتار او تجلّی پيدا نكند اين ايمان كافى نيست.
لذا خداوند مىفرمايد: "الّا الّذين آمنوا و عملوا الصّالحات".
عمل صالح امتداد ايمان قلبى است،
لكن در باب عمل صالح غالباً ذهن متوجه به اعمال جوارحی مانند نماز، روزه، زكات، حجّ و جهاد میشود، در حالی كه امتداد ايمان صرفاً به اعمال جوارحی نيست،
بلكه به اعمال جوانحی هم ارتباط پيدا میكند،
كه آن عبارت است از خلق انسان، صفات و فضائل نفسانى انسان،
ايمان بايد در آنها اثر بگذارد، و إلّا اگر كسى است كه ايمان دارد، عمل جوارحی هم دارد، اما از لحاظ خلقيات، انسان پستى است، انسانى است كه از خلقيات فاضله بهرهای نبرده است، نه رحم در او هست، نه تواضع، نه كرم، نه نيک دلى نسبت به بندگان، نه حسن ظنّ، و از طرفی دچار انواع و اقسام رذائل و بيمارىهای نفسانى است، ايمان چنين شخصى كامل نيست.
🌱 من يک وقتى قضيهای را نقل كردم، كه خدمت حاج شيخ از فردى كه نسبت به يک شخصى گويا يک ستمی كرده بود، ياد مىكنند، ايشان خيلى ناراحت شدند، بعد آن افراد در جلسه به حاج شيخ گفته بودند: آقا ايشان عادل است!
ايشان فرموده بودند: بله، عادل است، اما از شمر هم بدتر است،
حالا بعضى از عادلها به خاطر خُلقيات شان از شمر هم بدترند.
اين، ايمان كامل نيست.
✅ پس آنكه خلقيّات او بهتر باشد، ايمانش كاملتر است.
🍃 اين خُلق را مىشود به معناى عامّ گرفت، تا شامل "همه صفات و فضائل اخلاقى" بشود،
و ممكن است به معناى همين "حسن خُلق معاشرتی" گرفت، يعنى انسان در برخورد با ديگران خوش معاشرت باشد.
تكبّر نكند، رو ترش نكند، ابرو گره نكند، اين هم شعبهای از آن اخلاق حسنه است.
📚 مكارم الأخلاق؛ صفحه ۴۷۲؛ حسن بن فضل طبرسی
📆 ۲۹ بهمن ۱۳۸۵ (جلسه ۱۴۹ مکاسب محرّمه)
🛑 احکام نماز
🔶 استاد: حجت الاسلام اصغری
۱. با عدول از قصد اقامت، پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی یومیه به صورت اداء، و پس از خواندن یک نماز چهار رکعتی یومیه،
نماز چه حکمی می یابد؟
الف) تمام _ تمام
ب) قصر _ قصر
ج) تمام _ قصر
د) قصر _ تمام
۲. خواندن نافلههای ظهر و عصر در سفری که نماز در آن قصر است، چه حکمی دارد؟
الف) مستحبّ است
ب) جایز نیست
ج) محلّ اشکال است
د) اشکالی ندارد
جلسه ۳۸. فقه۶، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ بيع الفضولي..في الإجازة. ج۳، ص ۴۷۱. في المُجاز..الثالث..و لعلّ هذا. ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳.mp3
7.64M
🌺 حدیث جلسه ۳۸: «قلب سلیم و زهد»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي، [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَلله (عَلَيْه اَلسَّلاَمُ):
وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
«إِلاّٰ مَنْ أَتَى اَللّٰهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»
«قَالَ: اَلْقَلْبُ اَلسَّلِيمُ اَلَّذِي يَلْقَى رَبَّهُ، وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاهُ؛
قَالَ: وَ كُلُّ قَلْبٍ فِيهِ شِرْكٌ أَوْ شَكٌّ فَهُوَ سَاقِطٌ،
وَ إِنَّمَا أَرَادُوا اَلزُّهْدَ فِي اَلدُّنْيَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَةِ.»
🖊 شرح حدیث:
🍃 در ذیل آیة «یومٌ لاینفع مال و لا بنون الّا من اتی الله بقلب سلیم» در سورۀ مبارکۀ شعراء،
حضرت فرمود: قلب سليم دلی است که با خدا ملاقات میکند، در حالی که هیچ کس جز خدا در او جایی ندارد، دلبستهی به هیچ کس نیست، فقط دلبسته به خدای متعال است.
🍃 البته این، منافاتی با محبّت فرزند و اهل و چیزهایی که محبوب انسان است، ندارد.
مادامی که دلبستگی نباشد، محبّت اشکالی ندارد.
امّا اگر چنانچه دلبستگی بود؛ یعنی این محبّت در عرض محبّت خدای متعال بود، این، میشود مضرّ.
🍃 اصل، محبّت الهی است.
«قل ان کان آبائکم و ابنائکم و اخوانکم ... احبّ الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربّصوا»،
بایستی همهی محبتها در شعاع محبّت پروردگار قرار داشته باشد، و محبّت خدا بر دل انسان غلبه داشته باشد.
🍃 قال: و کلّ قلب فیه شرکٌ او شکٌ فهو ساقط،
🍂 دلی که در او شرکی یا شکّی باشد؛
🍁 شک در ذات مقدس پروردگار،
🍁 شرک به اين معنا که انسان دیگری را در کنار خدای متعال دخیل در امور خود بداند!
اين دل از ارزش ساقط است.
بنابراین، از این جمله هم فهمیده میشود که مراد از «ليس فيه احد سواه»، محبّتنداشتن به بندگان خدا، به دوستان، به نزدیکان و فرزندان نیست، بلکه مراد این است که دیگری را در عرض خدای متعال مؤثر و دخيل در امور خود و در زندگی خود نداند!
🍃 و انّما ارادوا بالزهد فی الدنیا لتفرغ قلوبهم للآخرة.
این که در شرع مقدّس بر زهد و بیرغبتی به دنیا تأکید شده است، این، نه به اين خاطر است که زهد فی نفسه محبوب استقلالی است، بلکه به خاطر این است که: زهد مقدمهای بشود برای صفا و خلوص قلب برای خدای متعال.
🍃 بيان مرحوم فیض در ذیل این فقرهی روایت حاكی از همین معنى است، میگويند: یعنی: "انّ الزهد فی الدنیا لیس مقصوداً لذاته، و انّما امر الناس به لتکون قلوبهم فارغةً عن محبّة الدنیا، صالحةً لحبّ الله تعالی، خالصة له عزّوجلّ".
✅ زهد بیش از آنكه به عمل ارتباط داشته باشد، به دل ارتباط دارد.
🍃 گاهی بعضیها در زندگی چیزی هم ندارند، امّا دلشان پر از محبّت امور مادی زندگی است، حسرتش را میخورند.
🌱 زهد آن است که انسان از دل خود اين علائق را خارج کند، بیرغبت باشد.
ولو متاع دنيا در اختیارش باشد و از آن استفاده كند، امّا مراقبت كند كه به آن تعلّق پيدا نكند!
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۲۶؛ فیض کاشانی
📆 ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ (جلسه ۲۲۸ مکاسب محرّمه).
جلسه ۳۸. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۳۹. مقدّمة الواجب... الأمر الثالث في تقسیمات الواجب... فإن قلت. ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
12.75M
🎙جلسه ۳۸. اصول۲،کفایةالأصول؛
المقصد الأول: في الأوامر...فصل: في مقدّمة الواجب... الأمر الثالث: في تقسیمات الواجب
ج۱، ص ۱۳۹؛ فإن قلت
📆 یکشنبه؛ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول۲
🌺 حدیث جلسه ۳۸: «بهشت پاداش دفع متجاوز از مسلمانان»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ مُثَنًّى عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ (صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ) قَالَ: قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ):] قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):
«مَنْ رَدَّ عَنْ قَوْمٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ عَادِيَةَ مَاءٍ أَوْ نَارٍ وَجَبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 هر کس یک پدیدهی متجاوز و متعدّی را از مسلمانان دفع کند -ظاهر این عبارت هم پدیدههای طبیعی و هم پدیدههای انسانی را شامل میشود- مثل دشمنی که حمله کند، بهشت بر او واجب میشود.
🌱 در این روایت، بعد از کلمهی «عادیةً» میفرماید: «ماءً أو ناراً»؛ سیلی مثلاً تهدید میکند، عادیة ماء یا عادیة نار، آتشسوزی مثلاً انجام میگیرد، این دو را ذکر میکند.
کانّه وجوب دفعِ دشمنی که قصد جان یک مسلمانی را میکند، کاملاً واضح است؛
دشمنی به خانوادهای یا شخصی حمله میکند، مسلّماً دفع این دشمن و حفظ جان این مسلمان واجب است.
این موارد کانّه به خاطر وضوحش ذکر نشده، فقط خطر ماء و نار را ذکر کردند!
🍃 کسی که چنین چیزی را برگرداند از قومٍ من المسلمین، «وجبت له الجنة»، بهشت بر او واجب میشود.
✅ البته وجوب بهشت و امثال آن، از قبیل بیان مقتضی است؛
یعنی این کار موجب میشود که بهشت بر این شخص واجب بشود، به شرطی که مانعی بدست خود او ایجاد نشود.
ممکن است خدای نکرده کارهای دیگری انجام بدهد که این حقّی را که خدای متعال برای او قرار داده است، از او سلب کند!
🛑 لذا اینطور نیست که هر فسق و فجوری را که بعد از این عملِ خیر کرد، معَفُوّ باشد!
🍃 معنای این حدیث این است که با این کار استحقاق بهشت برای او حاصل شد.
مثل خیلی از حقوق دیگر که انسان گاهی به دست خودش این حق را ساقط میکند!
بنابراین، از این حدیث اهمیت دفع عادیة معلوم میشود.
🍃 اینکه امروز دربارهی مسلمانهای پاکستان یا هر جای دیگر، انسان گاهی احساس میکند که موضوع چقدر عظیم است، به خاطر همین است؛ یعنی شارع مقدس میخواهد اگر حادثهای این چنینی برای جمع مسلمانی پیش آمد، همهی مسلمانها خودشان را موظّف به کمک بدانند.
🍃 قضیهی فلسطین نیز از این قبیل است، قضایای گوناگون مثل قضیهی افغانستان و عراق، همه از این قبیل است.
عادیهای به آنها متوجه شده، همهی مسلمانها تکلیف دارند در این مورد، و اگر چنانچه در این قضایا اقدام کنند، ثواب الهی را میبرند.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۳۸؛ فیض کاشانی
📆 ۱۷ آبان ۱۳۸۹ (جلسه ۳۷۴ مکاسب محرّمه)
جلسه ۳۹. فقه۶، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ بيع الفضولي... في الإجازة. ج۳، ص ۴۷۷. مسألة في أحکام الردّ. ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
12.72M
🌺 حدیث جلسه ۳۹: «مبادرت به کار خیر»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي، [عَنْهُ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: كَانَ أَبِي يَقُولُ:
«إِذَا هَمَمْتَ بِخَيْرٍ فَبَادِرْ؛ فَإِنَّكَ لاَتَدْرِي مَا يَحْدُثُ.»
🖊 شرح حدیث:
🍃 حضرت صادق (علیهالسّلام) از پدر بزرگوارشان نقل میکنند که فرمود:
"وقتی تصمیم به یک کار خیری گرفتی، مبادرت کن! تأخیر نینداز!"
فانّک لاتدری ما یحدث،
نمیدانی چه اتفاقی خواهد افتاد.
🍃 ممکن است امروز که تصمیم به کار خیر میگیرید، توانایی دارید.
اگر تأخیر انداختید، چه بسا انسان بیمار شود، يا برای او مشاغلی به وجود آید.
بنابراین، وقتی تصمیم گرفتید کار خیري را انجام بدهید، تأخیر نیندارید.
🍃 شبیه این روایت در کافی از نبیّ مکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که ایشان فرمودند: «انّ الله یحبّ من الخیر ما یعجّل».
خدای متعال از کارهای خیر، آن را دوست میدارد که مورد تعجیل قرار بگیرد.
این موكولكردن به آينده در اصطلاح روایات اسمش "تسويف" است.
🍃 در دعای مبارک ابوحمزه است: «الهي لقد افنيت بالتسويف و الآمال عمري».
سوف افعل، سوف افعل؛ إنشاءالله انجام میدهم، حالا انجام میدهم.
یک وقت میبینید فرصت از دست رفت و انسان نتوانست آن کاری را که میخواهد انجام بدهد!
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۲۷؛ فیض کاشانی
📆 ۵ خرداد ۱۳۸۷ (جلسه ۲۲۹ مکاسب محرّمه).
جلسه ۳۹. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۴۱. مقدّمة الواجب... الأمر الثالث في تقسیمات الواجب... فإن قلت. ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
11.82M
🎙جلسه ۳۹. اصول۲،کفایةالأصول؛
المقصد الأول: في الأوامر...فصل: في مقدّمة الواجب... الأمر الثالث: في تقسیمات الواجب
ج۱، ص ۱۴۱؛ فإن قلت
📆 دوشنبه؛ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول۲
🌺 حدیث جلسه ۳۹: «اصلاح بین مردم، صدقهی محبوب الهی»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ عَنْ حَبِيبٍ اَلْأَحْوَلِ قَالَ] سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ:
«صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اَللَّهُ إِصْلاَحٌ بَيْنِ اَلنَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا، وَ تَقَارُبٌ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا».
[عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): مِثْلَهُ.]
🖊 شرح حدیث:
🍃 از جمله صدقاتی که محبوب خدای متعال است، این است که: هنگامی که میان مردم و برادران مؤمنان تفاسد حاصل شد، بین آنها را اصلاح کنید!
🌱 تفاسد در مقابل تصالح است؛ یعنی با هم بد شدند، با هم اختلاف پیدا کردند،
✅ این کار، صدقه است، صدقهای است که خدای متعال آن را دوست دارد.
🍃 و زمانی که از هم دور میشوند، آنها را به هم نزدیک کنید!
🍃 نمونهی عملی اصلاح بین مردم، روایتی است از حضرت صادق (علیهالصلاةوالسلام)، قال للمفضّل (مفضّل بن عمر که وکیل حضرت در کوفه بود): «اذا رأیت بین اثنین مِن شیعتنا منازعةً...»، مراد از منازعه در اینجا به قرینهی عبارات بعد از آن، منازعهی مالی است، فرمودند: در چنین مواردی، «فافتدها من مالی»، از پول من که پیش توست، وجوهاتی که در اختیار تو گذاشتم، از سهم امام، این اختلافات مالی را افتدا کن!
یعنی تو به عهده بگیر و ادا کن!
❇️ علاوه بر اینکه نباید آتش درگیری بین مسلمانان را برافروخته کرد، بلکه واجب است به طرق مختلف، این درگیریها را خاموش کرد، و اختلافات را کم نمود!
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۳۹؛ فیض کاشانی
📆 ۱۸ آبان ۱۳۸۹ (جلسه ۳۷۵ مکاسب محرّمه)
جلسه ۴۰. فقه۶، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ بيع الفضولي... في الإجازة. ج۳، ص ۴۷۹. في أحکام الردّ... بقي الکلام. ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳.mp3
11.82M
🌺 حدیث جلسه ۴۰: «تفکر، شبزندهداری، تقوا»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي، [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: كَانَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ:
«نَبِّهْ بِالتَّفَكُّرِ قَلْبَكَ، وَ جَافِ عَنِ اَللَّيْلِ جَنْبَكَ، وَ اِتَّقِ اَللهَ رَبَّكَ.»
🖊 شرح حدیث:
1⃣ دل خود را با تفكّر بيدار كن! از خوابآلودگى بيرون بياور!
2⃣ از شب پهلوی خود را دوركن!
كنايه از اينکه شب از بستر راحت پهلوی خود را تهى كن!
🍃 خلاصه و عصاره همه اينكه:
3⃣ تقوای خدا را پيشه خود بكن!
✅ اين سه جمله را اميرالمؤمنين (علیهالسّلام) در كمال بلاغت و فصاحت و شيوايی و پرمغز بیان فرمودند.
◀️ انديشيدن، قلب خفته انسان را بيدار مىكند.
🌱 قلب يعنى باطن، و آن نيروى درّاكه اصلى وجود انسان، خودِ حقيقی آدمى، كه از آن به قلب تعبير میشود، خودِ حقيقی آدمى.
🍃 تفكّر انسان را بيدار مىكند!
تفكّر اگرچه عموميّت دارد، و شامل همه انواع تفكّر در امورى كه برای انسان مفيد است، میشود.
ولكن آن تفكّری كه دل را بيدار مىكند، تفكّر در امر توحيد، در امر آفرينش، و نگرش به آيات الهى است.
◀️ مرحوم فيض در بيان مراتب تفکّر میگویند:
اولوا الالباب به آيات الهى نگاه مىكنند و معرفتشان به حضرت حق و قدرت الهى افزايش پيدا مىكند.
متوسطين به اعمال خودشان نگاه میكنند، به افعال و تروک خودشان، كوتاهیها، قصورها و تقصيرهای خود را مىبينند و اين، موجب تصحيح عملشان میشود.
طبقه پايينتر به عبرتهای دنيوی نگاه مىكنند؛ به خانههايى كه از صاحبانش خالى شد، و اموالی كه از كسانى باقى ماند، اينها مايه عبرت است.
🍃 فكركردن،
🌱 چه در صفات الهى، در قدرت الهى، در كرم و تفضّلات و نعم فراوان الهى بر ما، كه در انسان خشوع و حالت شكر ايجاد مىكند، توجّه و اتّصال به حضرت حق در انسان به وجود میآورد،
🌱 و چه در اعمال خودش.
بیندیشد که چه قدر گناه و بدى كرده، چه قدر از فرصتها بیبهره مانده است؛ فرصتهای جوانى، نيرو، نشاط، محيط دينى، محيط علمى، چه قدر خودش را از اينها محروم نگهداشته است،
و همچنين بقيّه انواع تفكّر دل را بیدار میکند.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۲۸؛ فیض کاشانی
📆 ۶ خرداد ۱۳۸۷ (جلسه ۲۳۰ مکاسب محرّمه).
جلسه ۴۰. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۴۲. مقدّمة الواجب... الأمر الثالث في تقسیمات الواجب... هذا في غیر المعرفة. ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
12.1M
🎙جلسه ۴۰. اصول۲،کفایةالأصول؛
المقصد الأول: في الأوامر...فصل: في مقدّمة الواجب... الأمر الثالث: في تقسیمات الواجب
ج۱، ص ۱۴۲؛ هذا في غیرالمعرفة
📆 سهشنبه؛ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول۲
🌺 حدیث جلسه ۴۰: «اهمیّت اصلاح بین مردم»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ أَوْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ قَالَ:
«أَبْلِغْ عَنِّي كَذَا وَ كَذَا فِي أَشْيَاءَ أَمَرَ بِهَا؛
قُلْتُ: فَأُبَلِّغُهُمْ عَنْكَ، وَ أَقُولُ عَنِّي مَا قُلْتَ لِي وَ غَيْرَ اَلَّذِي قُلْتَ؟
قَالَ: نَعَمْ؛ إِنَّ اَلْمُصْلِحَ لَيْسَ بِكَذَّابٍ، إِنَّمَا هُوَ اَلصُّلْحُ لَيْسَ بِكَذِبٍ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 حضرت صادق (علیهالسّلام) به یکی از اصحابشان مطالبی را فرمودند که به شیعیان منتقل کند.
🌱 از روایت اینطور فهمیده میشود که این شخص، مورد اعتماد بوده است، و حضرت میخواستند به وسیلهی ایشان تذکّراتی را به شیعیان بفرمایند.
🍃 راوی عرض کرد: آیا اجازه میدهید زمانی که من بیانات شما را برای شیعیان بیان کردم، خودم هم چیزهایی را نقل کنم؟
از عبارت «و غیرَ الذی قلت» اینطور فهمیده میشود که گویا به حضرت عرض میکند: آیا اجازه میدهید به جز مطالبی را که شما گفتید، هر آنچه به نظرم رسید و مصلحت بود، آن را هم از قول شما به شیعیان منتقل کنم؟
🍃 حضرت فرمودند: عیبی ندارد، کسی که اصلاح بین دو گروه یا دو نفر را انجام میدهد، دروغگو محسوب نمیشود.
🌱 مراد از «لیس بکذّابٍ» این نیست که قائل، دروغ نمیگوید!
معلوم میشود که مقصود حضرت از این بیان این است که: اگر چیزی خلاف واقع هم گفت، کذّاب و دروغگو شناخته نمیشود.
این، دروغ نیست، بلکه صلحدادن بین افراد است.
🍃 چنانچه بین یک مجموعهی همفکر، همجهت و مؤمن بر اثر سلائق مختلف و جهات مختلف اختلافی پیدا شد، شخصی بین آنها را صلح بدهد، و در این بین هم به سبب صلحدادن، چیزی بر خلاف واقع از قول این طرف برای آن طرف و بر عکس نقل کند، اشکالی ندارد.
✅ صلحدادن بین مسلمین به این اندازه اهمیت دارد.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۳۹؛ فیض کاشانی
📆 ۲۳ آبان ۱۳۸۹ (جلسه ۳۷۶ مکاسب محرّمه)
جلسه ۴۱. فقه۶، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ بيع الفضولي... في الإجازة. ج۳، ص ۴۸۰.أحکام الردّ... و أما الثاني. ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ .mp3
12.62M
🌺 حدیث جلسه ۴۱: «دلبسته نبودن، حقیقت و معنای زهد»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي، [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ اَلْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ اَلْحَرِيرِيِّ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:
«مَنْ زَهِدَ فِي اَلدُّنْيَا أَثْبَتَ اَللهُ اَلْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ، وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ اَلدُّنْيَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا، وَ أَخْرَجَهُ مِنَ اَلدُّنْيَا سَالِماً إِلَى دَارِ اَلسَّلاَمِ.»
🖊 شرح حدیث:
🍃 قوام معنا و مفهوم زهد بر بیرغبتی به دنیا است، نه بر ترک؛
يعنی دنيا هدف اوّل، اصلى و محوری انسان را در تلاش و فعاليتش تشكيل ندهد!
اين، مىشود زهد.
يعنى دلنبستن به دنيا و بیرغبت شدن.
🌱 معناى لغوی زهد، بیرغبتی است؛
«و كانوا فيه من الزاهدين»، درباره حضرت يوسف، يعنى به او رغبتی نداشتند، آنچنان اهميتی نمیدادند.
چند درهم گرفتند يوسف را به او دادند! زاهدبودن، به اين معناست.
🍃 اين، البته تمرين لازم دارد؛
چون انسان در دنیا نيازهايی دارد كه اين نيازها واقعى است، و انسان را به سوی خود جذب مىكند، دلبسته مىكند.
❌ انسان که نباید نيازهای زندگى را نادیده بگیرد، چنانچه در نهجالبلاغه و در كتب حدیثى هست كه يک نفرى زن و خانواده را ترک كرده بود، حضرت به او فرمودند: ما هيچگاه نمیگوییم زندگى معمولیِ متعارف خودت را ترک كنى، يک گوشهای بنشينی! نه، اينها را داشته باش! لکن دلبسته و دلباخته اينها نباش!
✅ آن وقتى كه مسألهی وظيفه و تكليف به ميان مىآيد، محبّت به خدا به ميان مىآيد، اينها جلوی انسان را نگيرند.
✅ گاهى انسان ثروتی دارد، لكن به اين ثروت علاقهای ندارد، اگر بنا باشد همهاش را بدهد، خواهد داد.
🛑 و گاهى انسان فقط يک تسبيح دارد، يا يک عبای كهنه دارد، امّا آنچنان به آن دلبسته است كه اگر بخواهند آن را از او بگيرند، همه چيز را حاضر است بدهد، اين را ندهد!
🍃 اين دوّمی زهد نيست، آن اوّلی زهد است.
❇️ در مورد امام حسن مجتبی (سلاماللهعليه) دارد كه چند بار از همه دارايی، خودش را خالى كرد.
اين، به زبان آسان مىآيد؛ يعنى خانهاش را داد، لباسهایش را داد، همه را در راه خدا داد، شد صفر الكفّ.
🍃 دلبستهنبودن اين است.
◀️ در بعضى از روايات دارد كه چند بار حضرت مال خودش را تنصيف كرد؛ يعنى هر چه داشت و نداشت نصفش را داد.
🍃 اگر اين زهد در کسی بود، آن وقت "اثبت الله الحكمة في قلبه، و انطق بها لسانه، و بصّره عيوب الدنيا داءها و دواءها، و اخرجه من الدنيا سالماً الی دار السلام".
❇️ اين نتايج و برکات بسيار مهم بر آن مترتب میشود.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۲۸؛ فیض کاشانی
📆 ۷ خرداد ۱۳۸۷ (جلسه ۲۳۱ مکاسب محرّمه).