#استاد_تراشیون
✅ کشتی امن...
در گفتوگوی والــــدین با فرزندان، همواره باید حس آرامش جریان داشته بــــاشد، اگر در محیط خانه و خانواده به عنوان یک کشتی امن، زمینه ایجــــــــــاد آرامش فرزندان فراهم نگردد، آن هـــــــا گرفتار اقیانوسهای متلاطم و خطرناک تربیتی خواهند شد.
#خانواده_مستحکم
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ بازخورد مخاطبین...
#مادری
#فرزندآوری
#مدیریت_امور_زندگی
#تجربه_من ۸۳۶
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
💥انتقال فرهنگها و تمدنها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در جامعه و انتقالش به نسلهای بعد، به برکت خانواده انجام میپذیرد، خانواده که نبود، همه چیز متلاشی میشود.
📌اینکه میبینید غربیها در داخل کشورهای شرقی و اسلامی و آسیایی، این همه سعی میکنند شهوترانی و فساد را رواج دهند، برای چیست؟ یکی از علل آن همین است که میخواهند با این کار خانوادهها را متلاشی کنند تا فرهنگ این جوامع تضعیف شود؛ تا بتوانند سوار اینها شوند، چون تا فرهنگ یک ملّتی تضعیف نشود، کسی نمیتواند او را مهار کند، به دهان او دهنه بزند و سوار دوش او بشود، آن چیزی که ملّتها را بیدفاع کرده است و در دست اجانب اسیر میکند، از دست دادن هویت فرهنگی است، این کار هم با بر هم خوردن بنیان خانوادهها در جامعه آسان میشود.
✅ اسلام میخواهد این را حفظ کند. این خانواده را نگهدارد، زیرا در اسلام یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به این اهداف، تشکیل خانواده و سپس حفظ بنیان خانواده است.
خطبهی عقد مورخ ۱۳۷۷/۱/۲۶
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#امام_موسی_صدر
📌اگر بین اسرائیل و شیطان جنگی رخ دهد، ما کنار شیطان خواهیم ایستاد.
📚گام به گام با امام موسی صدر،ج ١٢
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۳۷
#فرزندآوری
#مادری
#دوتا_کافی_نیست
#مدیریت_امور_زندگی
#آداب_همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_اول
نماز صبح را خوانده ام، هنوز خواب از سرم پر نکشیده🥱 دلم میخواهد کنار همین سجاده، خودم را میهمان چرت کوتاهی کنم. میترسم خواب بمانم و صبحانه ی بچه ها از دست برود.
نگاهی به ساعت میکنم؛ یک ساعتی وقت هست. ترجیح میدهم خودم را مشغول مهیا کردن میز صبحانه ای چشم نواز کنم.🤗
صدای غل غل سماور را دوست دارم. مرا در آغوش کودکی هایم می اندازد، یاد عطر نفس های مادر...😢
میدانم محمدم اگر چه همه چیز میخورد و بهانه ای نمیگیرد ولی همین نجابت و سکوتش نمیگذارد مطابق سلیقه دلش، پنیر و گردو سر سفره نیاورم، ظرف کره و عسل را به عشقِ با ذوق و شوق خوردن علی کوچولو از یخچال بیرون می آورم و برای فاطمه بانو یک تخم مرغ رسمی خوش رنگ در ماهیتابه می اندازم.
دوست داشتم همسر جان هم شریک این صبح های دل انگیزمان باشد ولی خب باید بلافاصله بعد اذان صبح برود. خدا پشت و پناهش.
محمد مهدی ۱۴ساله ی ما معمولا بعد خواندن نماز صبح کمی میخوابد ولی حواسش جمع است، همان حوالی ۶ و ربع بیدار شود. تنهایی غذا خوردن را دوست ندارد، سینی چای دونفره مان را می آورم و درکنار گپ و گفتی مادر_پسری چایمان را شیرین میکنیم😊
لقمه گذاشتن برای زنگ تفریحشان از شیرین ترین مادرانگی هایم شده، لابه لای گذاشتن گردو میان سفیدی پنیر، به کودکی ام میروم و آن گوشه ی دنج حیاط که چه حس لذت بخشی داشت گاز زدن به لقمه ی دست پیچ مادر که پر از حس زندگی بود😍
محمدم که راهی میشود، باید سراغ خان هفتم و بیدار کردن شازده کوچولوی کلاس اولی ام بروم که میانه ی خوبی با این دم صبح بیدار شدن ها ندارد.🥴 علی آقای خانه ی ما قلق های خاص خودش را دارد و کلا با خواهرها و برادرش متفاوت است🙃😵💫 با توکل برخدا و کلی توسل بالاخره بیدار میشود😮💨
فاطمه بانوی ۱۱ساله اما...
هرچند برای نماز صبح کمی سخت بیدار میشود ولی باهمان صدای اولی که خانم طلا میگویم چشمان رنگی اش را به رویم میگشاید😊
در میز صبحانه کنارشان مینشینم و بازهم گپ و گفت هایمان را میپاشم روی لقمه های کوچکشان تا خواب از سر شان حسابی برود و به صبح سلام کنند☺️
این شیوه ی مادرانه ی مادرم (که کنار تک تک مان مینشست و صبحانه خوردن را برایمان لذت بخش میکرد) در مادرانگی های من نیز خوب جواب داده است. الحمدلله.☺️
انگار خداوند انرژی خاصی را در بقچه ی مهربانی مادرها ریخته تا هر صبح کنار همین بساط صبحانه مُشتی از آن بردارند و بر سر و روی اهالی خانه بپاشند و راهی شان کنند.
بچه ها با بدرقه ی کوتاهی که با ذکر آیه الکرسی و به سلامت عزیزانم عجین شده است، راهی مدرسه میشوند.
به خانه برمیگردم به همین پناهگاه امنی که قرار است با دستان من با استعدادهای من با مهربانی های خدادادی ام، امن ترین جای جهانش کنم.☺️😌
به کوچولویی که تازه چند هفته میشود میهمان وجودم شده است؛ صبح بخیر میگویم و حواسم هست بخشی از مادرانگی هایم را خرج او باید بکنم😊
کارهای امروز را لیست میکنم.
صدقه، قرآن، صلوات ها، ورزش، پختن نهار و شام، نظافت خانه، شستن لباس ها مطالعه درس های آزمون دکترا، پخت کیک...
هنوز زینب کوچولو خواب است. میدانم اگر بیدار شود روی خوشی به ورزش کردنم نشان نمیدهد.🥴 کفش هایم ر امیپوشم و سعی میکنم بدون سرو صدا ورزش کنم. برای شارژ روحی هر روزم روی قرآن خواندن، صلوات و ورزش حساب ویژه ای باز کرده ام😉☺️
نماز ظهر را لابه لای از سرو کول بالا رفتن های زینب خانم وروجک خوانده ام و نیم ساعت باقیمانده تا آمدن بچه ها را برای قرائت قرآن و ذکر ۱۰۰صلوات امروز خالی میکنم. اعتقاد دارم همین اذکار نورانی برکت خاصی به وقتم میدهند.👌
بچه ها که میرسند واااای خانه پر از حس زندگی و نشاط میشود😍☺️😊😃 زینب خانم نمیداند چگونه به سمت آغوش خواهر برادرهایش پرواز کند. ذوق خاصی دارد و واقعا این لحظه خییلی در خانه ی ما دیدنی است.😍
بچه ها هنوز لباسهایشان را در نیاورده اند، بو کشان به سراغ آشپزخانه میروند و آخ جون گویان، بدو بدو لباسهایشان را به چوب لباسی آویزان میکنند و باعجله به سمت سفره روانه میشوند.😄😋
در برنامه ی عصرهای ما متاسفانه از خواب عصرگاهی خبری نیست.🤪 فاطمه و محمد مهدی خودشان پیگیر درسهایشان هستند و من میمانم و وروجک کلاس اولی ام که شیطنت بازی های زینب کوچولو نمیگذارد همین چهار تا خط را هم ایشان بنویسد🤦♀😫
یک ساعت به اذان مغرب درسها تمام میشوند و هرکسی سراغ مسئولیت خودش میرود.
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۳۷
#فرزندآوری
#مادری
#دوتا_کافی_نیست
#مدیریت_امور_زندگی
#آداب_همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_دوم
محمد مهدی راهی نانوایی و خریدهای خانه میشود و البته بعد از آن، یکی از کارهایی که طی قرعه کشی، قرعه اش به نامش زده شده نیز به اتمام میرساند.🙂 فاطمه بانو هم که معمولا بر اساس جثه ی کوچکش سعی میکنم کارهای سبک به نامش بیفتد مشغول تمیزی قسمتی از خانه میشود و مامان هم به سراغ آشپزخانه و شام میرود.😊
تا قبل از آمدن پدر، سعیمان ایم است خانه تمیز تمیز برق بزند👌✨بوی شام در فضا بپیچد و مامان بانو و بچه ها تمیز و مرتب بعد خواندن نماز منتظر آمدن پدر جان، لحظات را بشمارند.😊
ساعت حضور پدر خانواده معمولا ۸و نیم گاهی هم ۹ شب است. لحظه ای که صدای ماشین پدر به گوش بچه ها میرسد چنان ۴ نفری سمت در میدوند و از سرو کول ایشان آویزان میشوند که واقعا خنده دار است😂
گاهی با اشاره به بچه ها میگویند: شرمنده خانم جان این وروجک ها آغوش مرا خالی نمیگذارند. جلو می آید و پیشانی ام را میبوسد. این بوسیدن پیشانی همدیگر رسم بدرقه و استقبال هر روزمان است و تکراری نمیشود.😊
همسرجان باوجود خستگی بسیار که فقط من از قرمزی چشمانش متوجه میشوم، بدون کوچکترین غرو لندی، مشغول بازی با بچه ها میشود و رسما از بدو بدوهایشان خانه را تبدیل به میدان جنگ میکنند گاهی آنقدر بالا و پایین میپرند(منزل ما همکف است) که از آشپزخانه سرک میکشم و تذکر مادرانه میدهم 😂
شام که خورده میشود. اگر جلسه گفتگوی خانوادگی نداشته باشیم(معمولا ماهی دوسه بار این جلسه را داریم که باوجود پدرجان پر از خنده ها و شوخی های خاص ایشان است) با یه کیک مامان پز یا میوه ، دورهمی کوچکی داریم و بعدش هم قبل از ساعت ۱۰ یا ده و نیم خاموشی اعلام میکنیم.🥱
نکته جالب ساعات خواب، اتاق بچه ها است. معمولا(نه همیشه😉 گاهی هم کار به دعوا ختم میشود🤪)تا خوابشان ببرد ماجراهای روزشان را برای یکدیگر تعریف میکنند یا بازی حروف اول کلمات را انجام میدهند و ناگهان صدایشان به سکوت میرسد و خوابی آرام را تجربه میکنند.(البته که پروژه ی آب خوردن علی کوچولو و دستشویی رفتن های مکرر هم معمولا دردسر ساز است😉)
جمعه های ما خیلی خاصه با وجود اینکه همسر جان سه روز در هفته بعلت شغلشون منزل نیستند ولی مقیدند حتما حتما حتما جمعه ها فقط در خدمت خانواده باشند.😍 اصرار دارند یه مسافرت کوچک در حد رفتن به جایی اطراف شهر یا امامزاده ای یا پارک و بوستانی،جمعه ها روزی متفاوت باشه و الحق و الانصاف ابتکار پدرجان در رقم زدن جمعه های ویژه عالیه عالی👌
دیگه همه ی افراد فامیل میدونن ما باوجود ۴ تا بچه مارکوپولو هستیم و کلی از جاهای دیدنی اطراف شهر خودمون و کشور رو گشتیم الحمدلله. مسافرت خییلی در بالابردن تاب آوری و صبر و مسئولیت پذیری و نشاط بچه ها نقش داره. طوری که الان برای فرشته های ما راحت ترین و زیباترین مسافرت شده سفر اربعین که شاید برای برخی سفر پر از چالشی باشه.
الحمدلله.
من خوشبخت ترین بانوی جهانم چون
حس خوشبختی من میان همین بدرقه ها استقبال ها، کیک پختن ها، لباس شستن ها، اتو کردن ها، منتظر شدن ها، نگران بودن ها، دعا کردن ها، لبخندها، غم و شادی ها، سرو صداهای بچه ها کامل شده و میشود و واقعا وصف شدنی نیست.
چندتا نکته... 👇😊
✔️ قطعا هر روز ما دقیقا این مدلی نیست. پیش میاد روزهایی که من خسته هستم، عصبانی میشم، بچه ها مریض میشن یا مشکلی گریبان گیرمون میشه که فضای خونه مون رو چالش دار میکنه و نظم و برنامه ریزی خونه رو بهم میریزه ولی مهم اینه که تلاشمون اینه تعداد روزهای قشنگ باهم بودنمون خییییلی بیشتر از روزهای سختی باشه و اگر هم مشکلی پیش میاد با توکل به خدا و توسل به اهل بیت ع و با همراهی کل خانواده حلش میکنیم و دوباره برمیگردیم به همین روزهای پر از حس زندگی
✔️ تو خونه ی ماهم مثل تمام خونه های چند فرزندی یکی از تکراری ترین صحنه ها، دعوا و درگیری وروجک هاست که جز لاینفک روزمرگی هامونه و بنظرم برای رشد اجتماعی بچه ها لازم و ضروریه 😊
✔️یکی از راههای ایجاد آرامش و نشاط که یکی از اساتیدم پیشنهاد داده بودند انجام یک فعالیت یا کار هنری مفرح بخش در هفته است . سعی میکنم دوشنبه ها رو به خیاطی یا نویسندگی اختصاص بدم. البته که برای من پخت نان خانگی🥐🍞🥯 و کیک 🥮🥧هم بسیییار لذت بخشه😊 و آرامش خاصی داره.
✔️مادری با افتخار بزرگترین تلاش من برای موثر بودن در ظهور مولا امام زمان عج هست و تک تک لحظات مادرانگی ام رو به نیت تعجیل در فرج مولا عج و با قصد قربه الی الله انجام میدم.☺️
✔️ مادرانگی و زنانگی رو مادر خدا بیامرزم به ما آموخت. الحق که همسر و مادری نمونه بود👌
شادی روح تمام مادران آسمانی صلوات.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ مادری و مدیریت امور زندگی...
#فرزندآوری
#مادری
#همسری
#تجربه_من ۸۳۷
#بازخورد_اعضا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075