#آیت_الله_بهجت
شخصی از حضرت آیتالله بهجت قدسسره پرسید: آیا حضرت فاطمۀ معصومه سلام الله علیها معصوم است یا نه؟
✨ فرمودند: عجب! چطور میشود امام علیهالسلام دربارۀ شخصیتی فرموده باشد «مَن زَارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة» (هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میگردد) و معصوم نباشد؟
#میلاد_حضرت_معصومه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۵۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ناباروری
#رویای_مادری
#آی_وی_اف
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_اول
متولد ۶۶ هستم، فرزند اول خانواده، دختری نجیب و سربه زیر که برای پدرومادرم مثل یک مشاور بودم و همیشه مادرم و گاهی اوقات پدرم برای کارهاشون ازم مشورت میگرفتن.
۴ خواهروبرادر هستیم. به درس خوندن و کارهای هنری خیلی علاقه داشتم، بعد از چند بار کنکور دادن چون در رشته مورد علاقم قبول نشدم، درس رو رها کردم و به کلاس خیاطی رفتم و خیاطی رو به نحو احسنت یاد گرفتم.
سال ۹۱ بعد ازچند خواستگار، به شوهرم جواب مثبت دادم. وضعیت مالی ما نسبتا خوب بود اما شوهرم از نظر مالی چیزی نداشت ولی مورد تأیید پدرم بود. منم هم رو حرف پدرم حرفی نزدم، اولش با رضایت قلبی نبود ولی بعدا وقتی علاقه و اخلاق شوهرم رو دیدم، جذبش شدم و منم بهش علاقمند شدم.
از همون اول ازدواج بیشتر من و کمتر شوهرم بچه میخواستیم و جلوگیری نمیکردم ولی هیچ خبری نمیشد، بعد از چند ماه رفتم دکتر زنان و بعد از چکاب گفت مشکلی نداری، بازم دوماه دارو میدم اگه باردار نشدی همسرت آزمایش بده
دوماه با دارو گذشت و خبری نشد، همسرم از آزمایش دادن طفره میرفت، بلأخره با اصرارهای من یک سال بعد از ازدواج و البته اقدام به بارداری، همسرم آزمایش داد و معلوم شدکه اسپرمش ضعیفه و بصورت طبیعی باردار نمیشم و چاره فقط آی وی اف هست.
دنيا روی سرم خراب شد. اون موقع هیچی در مورد آی وی اف نمیدونستم فقط میدونستم خیلی سخته، متأسفانه بخاطر کم سوادی اطرافیان و خانواده همسرم آی وی اف رو بد میدونستن و میگفتند بچه مال خود آدم نیست و نطفه کسی دیگه رو میذارن و از این حرفا، همسرم هم مخالف بودو میگفت صبر کن همینجوری بچه دار میشیم.
کم کم داشتم افسرده میشدم، بشدت دلم بچه می خواست، هیچکس حمایتم نمیکرد، کم کم کنایه ها و زخم زبونها شروع شده بود. خانواده همسرم که تا قبل از اینکه بفهمن مشکل از پسرشونه، هرماه ازم می پرسیدن باردار نشدی اما حالا میگفتن هنوز تازه ازدواج کردین، بچه میخواین چکار؟
خیلی از این حرفا ناراحت میشدم و فقط سکوت میکردم، هرجا میرفتم البته اشتباه خودم بود چون گفته بودم بچه میخوام، همه ازم می پرسیدن چی شد، باردار نشدی؟
یه نفر زخم زبون میزد، یه نفر دعا میکرد و من از همه اینا بشدت ناراحت میشدم. از همه اونایی که زوج نابارور در اطرافیان یا فامیل دارن، میخوام که خیلی مواظب حرف زدنشون باشن، چون ممکنه با یه زخم زبون یا حتی یه دعا کردن جلوی بقیه دل بشکونن که اون وقت حسابشون با خداست، بهترین کار اینکه اصلا ازشون نپرسن.
سرتونو در نیارم. بعد از دوسال تصمیم گرفتیم که بریم برای کاشت بدون اطلاع خانواده ها و بدون داشتن هیچ پولی هرچی طلا داشتم فروختم و با امید و مخفیانه وارد این پروسه شدیم اما نتیجه نگرفتیم و برگشتیم به خونه اول.
دوتایی مون افسرده و ناامید شده بودیم، اما خدا کمک کرد و کم کم باهاش کنار اومدیم و دوباره به زندگی برگشتیم و من به خیاطی که بعد از عروسی رهاش کرده بودم برگشتم و مشتریهای زیادی پیداکرده بودم و حسابی خودمو مشغول کرده بودم.
اما نمیتونستم بچه رو فراموش کنم. هر زیارتی که میرفتم، دعا میکردم. هر نذرونیازی که بگین انجام میدادم، و منتظر یک معجزه از طرف خدا بودم.
تا اینکه خدای مهربونم برام گل کاشت. خانواده همسرم که به شدت با آی وی اف مخالف بودن، یک زوج نابارور از یک کشور دیگه مهمون شون میشن تا بیان به شهر ما که قطب درمان ناباروری هست برای آی وی اف....
میان و اونا در تمام لحظات کنار مهموناشون هستن و در جریان کارهای درمان شون، تا اینکه خواست خدا نتیجه میگیرن و خانم باردار میشه و نظر اونا کاملا عوض میشه و میان به شوهرم میگن باید برین برای آی وی اف و همه مخارجش هم به عهده ما، به خانمت بگو قبول میکنه😂 من که از خوشحالی تو دلم میخندیدم ولی در ظاهر براشون ناز میکردم.😁
با حمایت خانواده همسرم، ۶ سال بعد از ازدواج دوباره رفتیم برای کاشت البته هیچکس از بار اول خبر نداشت و خدا رو شکر این بار موفقیت آمیز بود و دختر نازم خرداد ۹۷ بدنیا اومد و شد تمام زندگی من و همسرم....
تو دوران بارداری نسبتا سخت مادرم مثل پروانه دورم میچرخید و کارهامو میکرد تا عمر دارم دست بوسشم و البته خانواده همسرم که برامون کم نذاشتن.
پا قدم دخترم زندگی ماهم خیلی خوب شده بود، وضعیت مالی مون بهتر شده بود، خونه خوب اجاره کرده بودیم و ماشین هم خریدیم.
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۵۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ناباروری
#رویای_مادری
#آی_وی_اف
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_دوم
سالها میگذشت، دخترم بزرگ میشد و من نگران که چطور میتونم اونو تنها و بدون خواهروبرادر بذارم.
ذخیره تخمدانم کم شده بود و باید یه کاری میکردم، سه سالگی دخترم دوباره رفتم برای کاشت و متأسفانه نتیجه نگرفتم.
دیگه از آمپولهای آی وی اف میترسیدم و سه سال برای بارداری طبیعی تلاش کردم با طب سنتی و تغذیه اسپرم شوهرم بهتر شده بود ولی باز طبیعی باردار نمیشدم.
باخودم کلنجار میرفتم، دخترم خیلی بچه دوست داره و همش میگه مامان من چرا داداشی و آجی ندارم؟ کی برای من میاری؟ مامان همکلاسی هام خواهروبرادر دارن من چرا ندارم؟
این حرفا دلمو آتیش میزد ولی نمیتونستم با خودم کناربیام و دوبار برم برای کاشت، همش دعا میکردم خدایا اگه صلاح تو هست که ما فقط از این طریق بچه دار بشیم، خودت دوباره به من جرئت بده.
همسرم هم همه چیزو گذاشته بود به عهده من و میگفت هرچی تو بگی اگه میخوای میریم، نمیخوای هم نمیریم.
اول محرم پارسال که پیامها رو تو کانال میدیدم که چطور از روزه اول محرم حاجت گرفتن به همسرم گفتم بیا ما هم روزه بگیرم. ایام فاطمیه هم خیلی به حضرت زهرا توسل میکردم و ازشون میخواستم بحق فرزندان عزیزشون دخترم تنها نمونه😭
تا اینکه تصمیمم رو گرفتم، با خدای خودم عهد کردم که خدایا این آخرین باره که میرم برای کاشت، اگه صلاحته که بهمون عطا کن. اگرم نه که هرچی خودت بخوای قطعا تو از من نسبت به دخترم مهربون تری...
اولای اسفند رفتم مرکز ناباروری و برای بارچهارم وارد پروسه آی وی اف شدم، با توکل و این که خودمو سپرده بودم دست خدا و دلم آروم بودذکه من دارم وظیفه خودمو انجام میدم و بعدها اگه خدایی نکرده دخترم یه روز ازم بپرسه که چرا تنهام همه چی رو براش تعریف میکنم و بهش میگم من خیلی تلاش کردم.
خداروشکر نتیجه گرفتم و الان که دارم تجربمو براتون مینویسم ۱۰ هفته باردارم.
چندتا نکته هم بگم. اگه قرار شد برین سراغ آی وی اف، تا میتونین در موردش یاد بگیرین و هم پای دکترها باشین، داروها رو بشناسین و بدونین هر کدوم قراره چکار کنه، من یسری اطلاعاتی به دکتر میگفتم که تعجب میکرد و میگفت اینا رو از کجا میدونی؟ منظورم اینکه مخصوصا خانم چشم و گوش بسته نباشه و اینکه با برنامه قبلی وارد این کار بشین.
قبلش هم آقا و هم خانم خودشون رو تقویت کنن از همه نظر، از نظر تغذیه و اصلاح سبک کنین، ورزش رو فراموش نکنین، مخصوصا تأکید میکنم استرس و از خودتون دور کنین، تا اسپرم و تخمک باکیفیتی داشته باشین و به طبع جنینای خوبی خواهید داشت. جنینهای خوب هم انتقال مثبت و حتی حاملگی قوی تر و راحت تر و بدون لکه بینی و استرس خواهند داشت.
خانم هم خیلی مواظب رحم خودش باشه اونو گرم نگه دارن، قبل انتقال با روغن سیاهدانه و روغنهای گرم، شکم خودش روغن مالی کن، تا میتونه وزنش رو کم کنه که خیلی تأثیر داره، ورزش و تحرک خیلی برای هورمونهای زنانه خوبه و اونا رو متعادل میکنه.
خلاصه اینکه با برنامه قبلی و آمادگی کامل وارد این پروسه بشین که انشالله حتما نتیجه میگیرین.
خیلی با خودم کلنجار میرفتم برای نوشتن تجربم ولی گفتم حتی اگربه درد یک نفر هم بخوره، شاید ذخیره آخرتم باشه. از همه عزیزان میخوام که برام دعا کنن که بارداریم به سلامت بگذره و میخوام به همه اون کسایی که مشکل نازایی دارن بهشون بگم که تاجایی که میتونین و طاقت دارین تلاش کنین تا دلتون آروم باشه و بعدها پشیمون نشین که چرا کاری نکردم یا بیشتر تلاش نکردم و از دعا کردن و خواستن ازاهل بیت هم هیچ وقت خسته نشین که حتما جواب میگیرین
به امید ظهور آقا امام زمان و اینکه فرزندان ما از سربازان آقا باشن و انشالله فرزندان صالحی باشن و ذخیره آخرتمون...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌مطالعات اجتماعی پنجم ابتدایی...
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#جمعیت_مولفه_قدرت
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
💥مسابقه تجمل...
📌عادات غلطی در بین ما مردم وجود دارد که با اینها بایستی برخورد کرد. با نصیحت و توصیه و راهحلهای جزئی نمیشود کار کرد، یک کار تحوّلی لازم است؛ مثلاً فرض کنید قضیّهی اسراف. در کشور ما اسراف وجود دارد؛ اسراف آب، اسراف موادّ غذائی، اسراف برق.
📌مسابقهی تجمّل؛ که حالا ما اشرافیگری را نفی کردیم و زشت شمردیم که به جای خود مطلبِ کاملاً درستی است لکن مشکل اینجا است که ریختوپاشهای اشرافیگرانه به طبقات غیراشرافی هم در واقع سرایت کرده و متأسّفانه مسابقهی تجمّل در ازدواجها، در خانوادهها و کارهای گوناگون وجود دارد و باید با آن مبارزه کرد.
📌یا بالا رفتن سنّ ازدواج، یا پیری جمعیّت کشور و همین مسائلی که در بیانات بعضی از دوستان هم بود. همهی اینها حوزههای لزوم تحوّل است، در همهی اینها بایستی تحوّل به وجود بیاید.
«دیدار با نمایندگان تشکلهای دانشجویی،۱۴۰۰٫۲٫۲۱»
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#بحران_جمعیت
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مسائل جزئی ازدواج جوانان...🥲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#ساده_زیستی
#حرف_مردم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ پاسخ سوالات شما...
#معرفی_پزشک
#چسبندگی_لوله_رحم
#معرفی_بازی
#سزارین_چهارم_و_پنجم
#ویار_بارداری
#فریتین_پایین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_عباسی_ولدی
📌شایدها....
وقتی دختری خواستگاراش رو رد کنه، به این امید که شاید مورد بهتری بیاد، این تفکر خیلی خطرناکه. زندگی رو نباید روی «شاید» ها بنا کنیم.
کمی هم به این فکر کنید که شاید دیگه بهتر از این نیومد. این هم در کنار اون احتمالی که شما میدید، یه احتماله.
کار درست اینه که معیارای درجۀ یک و دو خودتون رو مشخص کنید و اولین کسی که اون معیارا رو داشت و به دلتون هم نشست، انتخاب کنید.
با شاید ها زندگی خودتون رو به بازی نگیرید. خیلیا با همین شایدها، خواستگاراشون رو رد کردن و کمی که سنّشون بالا رفت، مجبور شدن با کسی ازدواج کنن که خیلی کمتر از اندازۀ معیاراشون بود.
📚 نیمه دیگرم
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#انتخاب_درست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از جهاد تبیین جمعیت
کاهش ۲۰۰ هزار موردی غربالگری
رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت:
🔹پس از اجرای قانون جوانی جمعیت، ۲۰۰ هزار مورد از غربالگری های ناهنجاریهای جنینی کاهش یافته است.
🔹اما هیچگونه افزایش ناهنجاری جنین نداشتهایم. ما در بیماریهای منطبق بر غربالگری ژنتیکی افزایش نداشتهایم.
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat
#ارسالی_مخاطبین
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم»
👈 آقا ما گفتیم "دوتا کافی نیست" ولی نگفتیم سه چهارتا کافیه، هرچه بیشتر، بهتر...😍
#برکت_خانه
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۵۸
#ازدواج_آسان
#فرزند_آوری
#تحصیل
#تربیت_فرزند
#ساده_زیستی
#رزاقیت_خداوند
#دوتا_کافی_نیست
#قسمت_اول
من متولد ۱۳۶۸ هستم و در یک خانواده مذهبی و نسبتا پر جمعیت به دنیا اومدم. بچه پنجم خانواده هستم و اختلاف سنیم با خواهرم که فرزند چهارم هستن، سه سال و نیم هست. به خاطر همین اختلاف سنی کم و اینکه خواهرم هم مجرد بود، خانواده با آمدن خواستگار موافقت نمیکردند. فرقی نداشت غریبه و آشنا کلا با آمدن خواستگار مخالف بودن تا اینکه روز میلاد امام رضا علیه السلام در سال ٨٨ که روز جمعه هم بود و ما تازه از حرم ولی نعمت مان برگشته بودیم، خانواده همسرم زنگ زدن و ناباورانه خانواده ام با اومدن شون موافقت کردن.
مراسم خواستگاری بعد از ظهر انجام شد و طی دو سه هفته همه چیز تمام شد و مراسم عقد خیلی ساده برگزار شد.
قرار بود دو سال تو عقد باشیم که خانواده همسرم به دلایلی موافقت نکردن و ما بعد از ۹ ماه خیلی ساده در شهریور۸۹ با یک مراسم کاملا مذهبی روانه خانه ی خودمون شدیم.
من کلاس حفظ میرفتم که یک ماه بعد از خونه داری به طور غافل گیرانه متوجه شدم باردارم و چه بارداری سختی داشتم چون به خاطر عفونت شدید کلیه، سه روز بیمارستان بستری شدم. از طرفی حالت بدی داشتم و اینکه به دلیل ضعیف بودن اندام های رحم هم، جفت پایین بود و هم باید سرکلاژ میشدم که خدا خیلی بهم رحم کرد، اونم همش به خاطر دعاهای مادرم بود.
اینقدر بارداری سختی بود که استراحت مطلق بودم و بنده خدا مامانم هفته ای دوبار میومدن و کمکم میکردن. از طرفی خواهر همسرم مشهد درس میخوندن و ایشون هم هفته ای دوبار میومد و کمک میکرد.
تقریبا تو اون مدت من جایی نمیرفتم، چون ماشین نداشتیم و اگر قرار بود جایی برم باید میومدن دنبالم تقریبا خونه شین بودم و به شدت بد حال ...
تا اینکه اواخر بارداری با همسرم صحبت کردم و موافقت کردن که طلاهای کادویی منو بگیرن و یه ماشین پیکان خریدیم. خیلی خوشحال بودم چون حال دیگه وسیله داشتیم و نسبتا راحت تر شده بودیم.
تا اینکه اردیبهشت ۹۰ پسر اولم بعد از کلی درد و اذیت بدنیا اومد، خدا یه پسر صحیح و سالم بهمون داده بود. منم هم خیلی نگران بودم و هم خیلی وارد نبودم و دلهره داشتم و جدا از این تقریبا از درسم عقب مونده بودم.
سه چهار ماهی از تولد پسرم میگذشت که خونه مون رو جابجا کردیم و وارد یه خونه تازه ساز شده بودیم و خداروشکر تونستیم با پس اندازامون ماشین مون رو عوض کنیم و پراید بخریم و منم کلاسهام رو با پسرم ادامه دادم تا اینکه پسرم دوسال ونیمه شد و من حوزه علمیه قبول شدم.
پسرم رو میذاشتم پیش مامانم و میرفتم کلاس چون هم من و هم همسرم تو خانواده پر جمعیت بودیم تقریبا دور و بر پسرم شلوغ بود و احساس خلا نمیکرد تا زمانی که به خاطر همسرم و سربازی شون راهی تربت جام شدیم، اونجا غربت و حس نبودن کسی حس خلا به همسرم و فرزندم داد و اصرار که من همبازی میخوام تا اینکه اول اردیبهشت ۹۵ خدا دخترگلم رو دقیقا شب تولد مولی الموحدین علی بن طالب علیه السلام بهمون عنایت کرد.
اینم بگم که قبل از بدنیا اومدن دخترم خیلی برکت اومد تو زندگی مون، که تونستیم ماشین مون رو عوض کنیم. تونسیتین یه خونه نوساز نزدیک حرم و نزدیک مامانم بخریم.
پسرم خیلی خوشحال بود دیگه حالا از تنهایی در اومده بود. با اومدن دخترم کار همسرم درست شد و توی مشهد موندیم و کار و مسائل تحصیل شون به لطف خدا و امام رضا علیه السلام درست شد.
دختر که میگن رحمته واقعا همین طور از زمان تولدش رحمت خدا جور دیگه ای شامل حالمون شده و جور دیگه ای با خودش برکت آورده.
منم با کمکم مامانم به درسم تو حوزه علمیه ادامه میدادم تا اینکه با خواست خدا و اصرار همسرم خدا پسر دوم و فرزند سوم رو سال ۱۴۰۰ به ما هدیه کرد یه گل پسر صحیح و سالم.
هر بچه ای که خدا بهمون عنایت کرد یه برکت و یه هدیه ای خاص با خودش آورد. و ما یه دریچه از دریچه های رحمت الهی رو بیشتر از پیش میدیدم.
خدا خیلی دوسمون داشت چون یهویی غافلگیرمون کرد و هنوز تازه پسرم یه سال شده بود که یه هدیه دیگه تو راه داشتیم من برای بار چهارم بود که مامان میشدم اونم با کلی تعجب و شگفتزدگی.
من دوران بارداریم اینقدر اذیتم و سخت میگذره و حال تهوع و ویار دارم که اگر نخوام به کسی هم بگم اما از حال بدم همه متوجه میشن و میفهمن که من باردارم اما وقتی خدا نعمتی رو برای فردی بخواد دیگه جای ناشکری نداره.
رزق و روزیش رو خدا میده و ما فقط استفاده می کنیم از این نعمت، الان خدای مهربون به من سه تا پسر و یه گل دختر داده که دوتای آخر فاصله سنی شون کمه تقریبا ۱۹ ماه ولی خیلی با هم خوبن و شیرین کاری در میارن.
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۹۵۸
#فرزند_آوری
#سختیهای_زندگی
#تحصیل
#تربیت_فرزند
#ساده_زیستی
#رزاقیت_خداوند
#دوتا_کافی_نیست
#قسمت_دوم
اوایل زندگی مون سال ۹۰ که وضع مالی خوبی نداشتیم، من هم خیلی اصراری به خرید پوشک برای پسرم نداشتم و بیشتر اوقات مثل مامانای قدیمی کهنه و لاستیکش می کردم. سر پسرم طعم مادری رو خیلی چشیدم و لذت بردم از بزرگ شدنش و چون بیشتر تو خونه بودم، خیلی اذیت نبودم.
وقتی پسرم ۲.۵ شد من شروع کردم به درس خوندن و دخترم رو که داشتم بیشتر از پوشک و این جور چیزا استفاده میکردم. سر دخترم خدا بهمون وسعت رزق داده بود، منم از امکانات خدا دادی استفاده میکردم.
چون خدا بهمون دوتا پسر پشت سرهم داده، بیشتر لباسای بزرگ رو تن کوچیکه میکنم یا حتی لباسای پسر اولم رو مرتب و تمیز مونده برای دوتا پسر دیگه ام یا اگر فرقی نداره برای دخترم استفاده میکنم. دلیلشم اینه که هم قابل استفاده است و اسراف نمیشه و هم اینکه خوب چون پسرم زود قد کشید ترجیحا خیلی از لباساش سالم مونده و ...
خوب برای پسرام تقریبا راحتم ولی دخترم میمونه که خوب چون فعلا 😉😉😉 تک هست به وقت نیاز دخترانه براش تهیه می کنم. ممنون خدا هستم که این روحیه قناعت رو دارم.
ما خرید لباس و وسایل رو مناسبتی مثلا عید غدیر و نیمه شعبان خرید میکنیم و بهشون یاد دادم که باید مراقب باشن و از وسایلشون مراقبت کنن.
من و همسرم درباره استفاده از وسایلا مثلا موبایل و رایانه لوحی و لب تاپ و این جور وسایل شخصی نیست و این نیست که موبایل شخصی باشه چون هم سن شون کمه و هم اینکه ما تو خونه مون قانون داریم که اینا باید در حضور جمع و با خانواده استفاده بشه و برای بازی هم زمان دارن حتی برای استفاده از تلویزیون زمان دارن، روزی ۲ ساعت کلا برای استفاده از تلویزیون و گوشی و ... زمان دارن چون برای حافظه و تمرکز شون خوب نیست و این مسئله رو خوب توجیه شدن.
من با همه سختی ها تو شهر غریب زندگی کردن، دور از خونه بودن و اینا، اما خود زندگی با بچه ها و در کنار خانواده لذت خواسته خودش رو داره. در کنار همه سختیهای بارداری ولی وقتی بچه ات رو بغل میکنی و آرامش میگیری به دنیا می ارزه
من پسرم الان نغمه خوانی میکنه و خیلی جاها رفته و خونده و جدیدا هم خواهرش رو آموزش میده وقتی بقیه میگن خدا حفظشون کنه و تحسین شون می کنن، انگار دنیا رو بهم دادن.
حتی وقتی میای خونه و می بینی بقیه منتظر اومدنت هستن، خیلی حس خوبی داره و خوشحال میشی.
ما نیومدیم تو این دنیا که صرفا راحت زندگی کنیم، خدا اینو توی قرآن فرموده پس فقط کافیه موقعی که مشکلی داره به خودش پناه ببری و از اهل بیت کمک بخوایم.
اینم بگم که توی این موقعیت که بار جهاد افتاده رو دوش ما خانوما نباید جا خالی کنیم و به بهانه های مختلف از زیر بار شونه خالی کنیم. این آرزوی خانوم ها بود در طول تاریخ که برن جهاد کنن الان ما چیکار میکنیم؟
از خدا میخوام هر کس آرزوی بچه داره، بهش بده و به من هم توفیق بده بچه هام رو امام زمانی بزرگ کنم و سرباز آقا بشن انشالله
با دعای شما
یا علی مدد
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍
#فرزندآوری
#برکت_خانه
#نسل_مهدوی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_حائری_شیرازی
🚨عیب کشنده...
من همیشه در صحبتهایم میگویم ما در مقابل مسخره شدن، آسیبپذیریم. این عیب خودمان را باید برطرف کنیم. وقتی چیزی را در نظرمان سبک میکنند، واقعاً در نظرمان سبک میشود. این عیب ماست. ما باید با این عیب بجنگیم. این عیب، کُشنده است. اشخاص را در نظر ما سبک میکنند و سبک میشوند! افکار را سبک میکنند و سبک میشوند.
در مبارزه، انگ زدن، خودش یک سیاستی است. اما اگر انسان در مقابل انگ، منفعل بشود، مشکل دارد. اینچنین شخصی، عمیق نیست. سطحی است.
افسوس میخورم که چرا ما مثل یهودیها نیستیم! یهودیها برای تعطیلی روز شنبهشان، آن قدر مسخره میشوند، اما مقاومت میکنند. ما تعطیلی جمعهمان را آنقدر جدی نمیگیریم که آنها تعطیلی شنبهشان را جدی میگیرند!
@haerishirazi
#حرف_مردم
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075