✅ اختصاص سهام بورس در بودجه ۱۴۰۲
با تلاش و پیگیری نمایندگان مجلس به خصوص سرکار خانم دکتر محمدبیگی و جناب آقای دکتر بانکی پور سهام متولدین جدید در بودجه ۱۴۰۲ به تصویب رسید.
در ماده ۱۱ قانون جوانی جمعیت صراحتا اعلام شده است که دولت مکلف به پرداخت ۱ میلیون تومان کمک بلاعوض درجهت سرمایه گذاری بورس به نام فرزندان متولدین سال ۱۴۰۰ به بعد خواهد بود؛ خوشبختانه این رقم به یک و نیم میلیون تومان افزایش یافته است.
#قانون_حمایت_از_خانواده
#فرزندآوری
#سهام_بورس
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو بهتر میفهمی یا پیامبر(ص)😂😂😂
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
من ۲۵ ساله ام و ۷_۶ سالی هست که ازدواج کردم. زمانی که قرار بود عروسی بگیریم، من و همسرم هر دو دانشجوی ارشد بودیم. همسرم شغل ثابت نداشتن و دقیقا اون زمان مصادف بود با اول گرونی های نجومی... یعنی سال ۹۷.
ما با امیدواری و روحیه بالا زندگیمون رو طبقه پایین خونه پدر همسرم شروع کردیم. شرایط جوری بود که روز به روز روح ناامیدی می تونست ما رو از پا در بیاره ولی ما قرار گذاشتیم دوتایی تلاش کنیم پا به پای هم درس بخونیم و کار کنیم و زندگیمونو بسازیم.
ریخت و پاش هایی که اطرافیانمون تو دوران عقد و بعد عروسی داشتن ما نداشتیم. رستوران رفتن و پاساژ رفتن و اینجور چیزا خیلی کم و به ندرت اتفاق میفتاد ولی از بس دلمون با هم بود بهمون سخت نمیگذشت.
قرار گذاشتیم تا میتونیم پیشرفت کنیم. از گوشه و کنار صدای این که پس چرا بچه دار نمیشید بلند میشد ولی ما توجهی نمیکردیم و به مسیرمون ادامه میدادیم و الحق موفق هم بودیم! من مقطع دکتری رو تو ۲۳ سالگیم شروع کردم و همسرم هم شغل خوبی پیدا کرد و حتی تونستیم ماشین مدل بالا بخریم، طلا بخریم و ...
همچنان اطرافیان به زعم خودشون میخواستن ما رو تشویق کنن به فرزندآوری ولی موفق نبودن!
تنها چیزی که تونست ما رو تشویق کنه یکی از دوستانمون بود که زن و شوهر آدمهای موفقی بودن و ۳ تا بچه هم داشتن. اینقدر این زن و شوهر رفتارشون با همدیگر و با دیگران خوب بود که ناخودآگاه ما دوست داشتیم بیشتر شبیه شون بشیم!
نحوه رسیدگی به بچه هاشون خیلی قشنگ بود. علاوه بر فرزندپروری به پیشرفت فکری و مالی و ذهنی خودشونم اهمیت میدادن❗️
خلاصه که نمونه زن و شوهر ایده آل ما بودن این دو نفر ! همین باعث شد ما با خودمون بگیم ما میتونیم مثل این دو نفر باشیم. داشتیم با همسرم در مورد اولین زمانیکه میتونیم به فکر فرزند باشیم تصمیم میگرفتیم، اما خبر نداشتیم که همون موقع خدا لطفش رو نصیب ما کرده بود و من باردار بودم 😊
درسته دوست داشتم حداقل کمی از کار رساله ام رو میبردم جلو و بعد اقدام می کردیم، اما این هدیه رو از طرف خدا میدیدم و خیلی زود تونستم به خودم مسلط بشم و از نگرانی هام کم کنم.
حواسمون باشه اگه ما آدم دوست داشتنی و موفق و حال خوب کن باشیم، دیگران خواه ناخواه میخوان شبیه مون بشن و چندتا چندتا هم بچه میارن ☺️
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#خانواده_مستحکم
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
✅ برای تربیت کم نگذاریم...
برخی ما پدر و مادرها به واسطه فرزندانمان اهل بهشت میشویم! لذا باید سرمایه گذاری بر این موضوع بکنیم...
مخصوصا در این زمان که سلطه و نظام جهانی میخواهند تربیت را از دست ما بگیرند و با مدل آنها تربیت پیدا کنند و اینقدر جری شده اند که برای نسل ما نام گذاری میکنند مثل نسل z و ... یعنی اون طور رفتار کنند که ما میخواهیم و انگار نسل ما در حال بر باد رفتن است...
لذا ما باید فعال عمل کنیم و همه دغدغه ما پوشاک و تغذیه نباشد فقط! برای تربیت کم نگذاریم! خدایی یک سوال کنم! کتاب فروشی ها شلوغ است یا آرایشگاه ها؟!
بنده آب پاکی رو بریزم که مسئول تربیت، ما پدر و مادرها هستیم!
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a607
#پیام_مخاطبین
✅ امروز صبح...
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#در_محضر_قرآن
✨«لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ» سوره انعام، آیه ۱۵۱
✨«فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم.»
#رزاقیت_خداوند
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۵۹
#فرزندآوری
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#رزاقیت_خداوند
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
من ۳۳ سالمه، سه تا بچه دارم. ۲۴سالم بود که ازدواج کردم و زود بچه دار شدم و وقتی پسرم سه سال و سه ماهش بود دخترم به دنیا اومد، خودم دوست داشتم فاصله سنی شون کم باشه برعکس بعضی ها که میگن بچه اولمون بره مدرسه بعد اقدام میکنیم.
وقتی پسرم کوچیک بود تمام وقتم رو میگرفت، همش آویزونم بود و وابسته یا باید باهاش بازی میکردم یا ببرمش بیرون، وگرنه بهونه میگرفت ولی وقتی دخترم به دنیا اومد دیگه بهونه نمی گرفت، دور و بر نی نی بود و واقعا عالی بود، اختلاف سنی بچه ها که زیاد باشه ده تا بچه هم که بیاری انگار تک فرزندی بزرگ میکنی و هم برا مادر سخته، هم بچه ها ارتباط عاطفی کم تری دارن.
واسه بچه ی سوم دو دل بودم چون وضع مالی مون خیلی جالب نبود و سخت میگذشت، شوهرم دوباره تو یک شرکت پروژه ای که سه ماهی یه بار حقوق میدادن، کار میکرد. همه میگفتن سقطش کن بچه برا چی می خوای، به خودت برس، کی دیگه بچه میخواد، بعضی ها حتی حاضر بودن هزینه سقط رو هم از جیب خودشون بدن اما من گفتم بچمو میخوام، همه میگفتن وضع مالی تون خوب نیست، بچه تون مریض بشه، ندارین ببرینش دکتر، اما می گفتم خدا بزرگه یعنی خدا میتونه هر روز هفت هشت میلیارد جمعیت کره ی زمین رو روزی بده اما اگه دختر من دنیا بیاد و جمعیت زمین بشه هشت میلیارد و یه نفر دیگه نمیتونه رزق بچم رو بده خلاصه توکل کردم بر خدا، دخترم که بدنیا اومد قدمش خیر بود و کلی رزق آورد تو زندگیمون و شوهرمم رفت سر یه کار با حقوق خوب انگار خواب میدیدم.
یکسال نشده بود که من فهمیدم دوباره باردارم اما از بس اطرافیان مسخره میکردن و با حرف هاشون تیکه میانداختن، تصمیم گرفتیم سقطش کنیم و این بزرگ ترین اشتباه زندگیم بود، رفتم قرص گرفتم و دو دل بودم اما فقط بخاطر حرف اطرافیان قرص ها رو استفاده کردم و بچه سقط شد.
بچمو دیدم، گرفتمش تو دستم یه فرشته ی ضعیف و بی پناه قلبش رو گرفته بود تو دستش، خدا میخواست این فرشته رو به من بده، چطور تونستم بکشمش؟! همون لحظه پشیمون شدم اما دیگه فایده نداشت، خیلی دیر بود. خیلی پشیمونم خیلی...
اینم بگم یکی از همونایی که میگفت بچه نیار الان در به دره دکتر هست واسه آوردن بچه...
یکی از دوستام هم دو تا دختر داشت، رفت دکتر رژیم پسر زایی گرفت، بچه سوم هم دختر شد وقتی دختر کوچیکش پنج سالش بود، فهمید بارداره، رفت سونو فهمید دختره و سریعا سقطش کرد، فقط به جرم اینکه دختره اما چیزی نگذشت که یکی از دختراش شکم درد گرفتش بردنش دکتر... حال دخترش اونقدر بد بود که مدرسه نتونست بره و باید چند عمل سخت انجام میداد و همش استرس داشت، چون ممکن بود دخترش بعد از این عمل ها هیچ وقت بچه دار نشه، نزدیک صد میلیون هم هزینه عمل داد اون موقع و میگفت آه اون بچه ست که سقط کردم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای جااااان 😍😂😅
این شیرینی تمام شدنی نیست.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_عباسی_ولدی
✅ بزرگترین ثروت...
ما سخت در اشتباهیم که فکر میکنیم احساس خوشبختی رو میشه با پول و مادّیات به همسر منتقل کرد.
بهترین راه انتقال احساس خوشبختی به همسر، خوشاخلاقیه. پس کسایی که ثروتی ندارن تا با اون برای همسرشون امکانات رفاهی فراهم کنن، ناراحت نباشن. اخلاق خوب، خودش ثروت بزرگیه. البتّه خدا هم وعده داده که رزق و روزی کسایی رو که خوش اخلاقن زیاد میکنه و روزی بداخلاقا رو تنگ میکنه.
اگر میخوایم همسرمون رو رفیق راه خودمون کنیم، باید قبل از اون با اخلاق خوش، همراه بشیم. بدون اخلاقِ خوش _ که بهترین همراهه _ نمیتونیم دیگران رو با خودمون همراه کنیم. افراد خانواده از آدم بداخلاق، بیزار و فراریان و حاضر نیستن با او رابطۀ دوستانه برقرار کنن.
دوستای آدم بداخلاق هم به دشمنای اون تبدیل میشن. این فقط اطرافیان انسان بداخلاق نیستن که از او فراریان، بلکه خودش هم از دست خودش در تنگناست و زندگیش همیشه در حزن و اندوهه.
خدا هم رابطۀ خوبی با انسان بداخلاق نداره. عبادتای انسان بداخلاق، هر اندازه هم که زیاد باشه، مورد رضای خدا نیست.
📚تا ساحل آرامش
#سبک_زندگی_اسلامی
#آداب_همسرداری
#اخلاق_نیکو
#رزاقیت_خداوند
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
✅ بچه ها باید باشند...
👌منتظر تصاویر ارسالی شما عزیزان از حضور فرزندانتان در مساجد سراسر کشور هستیم.
#مسجد_دوستدار_کودک
#مسجد_طراز
#تربیت_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#دوتا_کافی_نیست
در دوران دانشجویی عروسی کردیم، هر چه مادرشوهرم میگفت یه بچه بیارید، من کمکتون میکنم، ساعاتی که میری دانشگاه خودم برات نگه میدارم، میگفتم نه، وحشت میکردم از اینکه چه طور با بچه درس بخوانم و...
بعد لیسانس، همه گفتن اول کار پیدا کن، خونه و ماشین واجبه و.... بچه رو بعد بیارین.
یه سالی تو شهر غریب تنهایی رو تحمل کردم، دنبال کار گشتم و... یهو متوجه شدم که باردارم انگار دنیا رو سرم خراب شد. نه خونه داشتیم نه ماشین، تازه شهرمون کوچیک بود و کلا یه دکتر زنان داشت و یه بیمارستان دولتی...
قصد داشتیم پول جمع کنیم، بریم شهر بزرگتری خونه بخریم ولی حالا برنامه هامون بهم خورده بود. کارم شده بود گریه و ناشکری... باز خوب بود که تو اون شهر غریب مادرهمسرم رو داشتم همش بهم دلداری میداد و کمکم میکرد ...
تو همون ماه های اول یه روز همسرم زنگ زد گفت، قبول داری بچه رزقشو با خودش میاره؟ گفتم چطور؟ گفت یه وام خودرو تو محل کارمون اسم نوشته بودیم، امروز قرعه کشی کردن اسم من در اومده😍😍😍
حالم روز به روز بهتر شد برا زایمان به اصرار مادرم قرار شد که برم شهر خودمون بیمارستان خصوصی، ولی خدا خواست و پسرم ده روز زودتر تو همین شهر کوچک صحیح و سالم و طبیعی بدنیا اومد🌷🌹
پسرم ۶ ماهه شده بود، تازه داشتم از مادرشدنم لذت میبردم که فهمیدم بازم باردارم🙈
ایندفعه دیگه واقعا غم عالم اومد تو دلم... که خدایا حالا چیکار کنم؟! خودمو ویارم یه طرف، پسر کوچیکم یه طرف، مستاجری و دوری از خانواده ام یه طرف، وسوسه های سقط جنین از هر کسی که میفهمید باردارم یه طرف...
خیلی گریه کردم اون روزا، خیلی خدا رو صدا کردم، از خدا خواستم بهم توان بده تا بتونم بچه هامو نگه دارم.کم کم با رد شدن ویارم روحیه م بهتر شد. سخت بودا ولی قابل تحمل شده بود.
تو ماه هفتم بودم که همسرم گفت یه مقدار پول داریم با وام مسکن، میخوام تا سنگین تر نشدی بریم یه خونه بخریم و اسباب کشی کنیم خدا رو شکر خیلی زود کارای خونه انجام شد🌹ولی وسعمون نرسید بریم شهر بزرگتر. همونجا موندگار شدیم.
پسردومم هم تو همون بیمارستان دولتی راحت تر از اولی بدنیا اومد.
با دنیا اومدن بچه دومم مشکلاتم شروع شد تا یه سال همش با پسر اولم مشکل داشتم که برادرشو ضربه نزنه... ولی وقتی کوچیکه راه افتاد کم کم باهم دوست شدن و خیالم راحت شد...پسر کوچیکم که دوسالش تموم شد، خودم اقدام به بارداری کردم برای فرزند سومم.
این بار بارداری سختی داشتم با دوتا بچه سخت گذشت ولی وقتی پسر سومم بدنیا اومد با خودش دنیایی از آرامش و راحتی آورد، باورتون نمیشه ولی از همون روزای اول دوتا داداشای بزرگترش دورش میچرخیدن، یکی پوشک میاورد، یکی لباسشو میاورد... راستش خودمم نفهمیدم چطور این بچه رشد کرد و دوسالش گذشت.
الان پسر اولم پیش دبستانی میره دوتای دیگه هم چهارونیم و دونیم ساله هستن. و من فرزند چهارمم رو باردارم که تازه فهمیدم دختره...
البته ناگفته نماند که تابستون یه خونه ی تقریبا بزرگ ویلایی تو شهر مون خریدیم با باغچه و حوض آب و...
واقعا زندگی جریان پیدا میکنه با بچه های زیاد، تا کسی فرزند سوم نیاره باورش نمیشه که چقدر تفاوت هست بین سومی و دومی. بچه ها تا دوتا هستن بیشتر درحال جنگن ولی وقتی سومی میاد اصلا دیگه شما دعواشونو نمیبینید.
حالا بماند همه آموزشهای لازم رو هم خودشون میدن... من برا بچه سومم فقط سوپ فرنی درست میکردم، میریختم تو ظرف، داداشاش میبردن خودشون بهش میدادن، خودشون لب و لوچه شو پاک میکردن و... خودشون یادش میدن چی بده چی خوبه... اونقد با داداششون حرف میزدن و تلاش کردن برا حرف آوردنش، سومیه خیلی زود هم به حرف اومد هم راه افتاد😂😂
چن تا از دوستام بخاطر توصیه های من فرزند سوم آوردن و الان همه شون دعام میکنن و میگن راحت شدن...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۴٣ #ازدواج_در_وقت_نیاز #ازدواج_آسان #سبک_زندگی_اسلامی #قسمت_اول دوره دبیرستان درسم خ
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
👈 تصویر فرزندان تجربه ۶۴٣
https://eitaa.com/dotakafinist1/9542
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_بهجت
هرکس عادت به تاخیر در نمازها کرده است، خود را برای تاخیر در همه ی زندگی آماده کند. تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال، تاخیر در تولد اولاد، تاخیر در سلامتی و عافیت و...
هر قدر که امور نمازت منظم باشد، امور زندگیت منظم خواهد شد...
📚 در محضر آیت الله بهجت (ره)، ص۱۱۱
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نوبت جهاد ماست...
👈 دیدار قائم مقام تولیت آستان قدس با خانواده ای که سال ۹۱، دو فرزند داشتن و بعد از تاکید رهبر معظم انقلاب به فرزندآوری، صاحب شش فرزند دیگر شده اند.
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#بحران_جمعیت
#جمعیت_مولفه_قدرت
#نوبت_جهاد_ماست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۶۰
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#دوتا_کافی_نیست
تک دختر بودم و تو ناز و نعمت و رویاهای خودم. خواستگارام همه بدون گفتن به منی که دانشجو بودم رد میشدن تا بالاخره پدرم شوهرمو پسندید که آشنای دور بودن و با تحصیلات لیسانس، هم بیکار بودن، هم سربازی نرفته بودن، هم پدر پولداری نداشتن...
فقط بخاطر ایمان و اخلاقشون پدرم راضی بود. منم بعد مدتی با توکل به خدا و پشتوانه رضایت پدر و مادرم راضی شدم و عقد کردیم چون مهمترین چیز برای من نظر خانوادم و رضایت اونها بود. مطمئن بودم وقتی اونها راضی باشند، خدا هم راضی هست و کمکم میکنه.
۲۱ سالگی عقد کردم و بعد سربازی همسرم عروسی کردیم و رفتم خونه خودم... هم دانشجو بودم، هم شوهرم بیکار و این باعث شد فکر بچه اصلا نباشیم
۶ سال با شیرینی و تلخی گذشت مثل همه زندگی ها مشکلات خودمون رو داشتیم ولی من کم کم فهمیدم یه چیزی کمه تو زندگیمون که با تمام عشقی که همسرم بهم داشت بازم جاش خالی بود...
کم کم التماسهام به شوهرم که بیا بچه بیاریم شروع شد. از من اصرار، از ایشون انکار. اولش میگفتن نه ماشین داریم، نه خونه، نه حتی پول پیش خونه... تا بالاخره من پیروز شدم😂
بچه اولم سقط شد و من درمونده. بازم بعد سه ماه لطف خدا شامل حالم شد و باردار شدم و خدا یه پسر قشنگ و آقا بهم داد که از برکتش تونستیم یه زمین بخریم و شوهرم از کارگری برای دیگران، یک شغل خوب گیرش اومد.
همیشه دوست داشتم بچه زیاد با فاصله سنی کم داشته باشم، بخاطر همین هم، پسرم یک سال و نیمه شد، باردار شدم باز... این بار با رضایت کامل شوهرم چون هم فهمید خدا روزی بچه رو می رسونه، هم عاشق پسرم شده بود، بازم خدا لطف کرد پسر دومم رو باردار شدم.
از زمانی که باردار شدم، پسر اولم مریض شد و همش کارم بیمارستان و دکتر و دارو بود، طوری که در بارداریم به جای اضافه وزن، کاهش وزن داشتم و تنها کسی که کمک حالم بود، مادرم و همسرم بودن که لحظه ای تنهام نذاشتن...
وقتی به بقیه خبر بارداری دومم رو دادم، همه مسخرم میکردن که چه عجله ای بود میذاشتی این میرفت مدرسه بعد و خیلی حرفهای دیگه که برای من مهم نبود، چون من بخاطر رضای خدا و حکم رهبری و دوم تنها بودن پسر بزرگم باردار شدم...
بارداریِ سخت من گذشت و پسر دومم تو روزای سختی به دنیا اومد و اونم با خودش اضافه شدن حقوق شوهرم و خریدن یه ماشین خوب که ما فکرش رو هم نمیکردیم رو با خودش آورد.
اوایلش خیلی سخت بود، تا پسر دومم یک سالش شد کلی چالش با برادرش داشتم. ولی گذشت به لطف خدا الآنم پسر سومم رو باردارم و قصد دارم بعد دوسال یه خواهر براشون بیارم😂😂😂😍😍(البته شوهرم اصلا راضی نیست و من فقط دعا میکنم خدا خودش بهم بچه بعدی رو بده از شما اعضای محترم کانال هم میخوام برام دعا کنید خدا بهم دختر بده دوتا دوقلو😍😍😍)
همه زندگی ها کم و زیاد داره، دعوا داره، عشق داره، مریضی و بی پولی داره ولی آدم اگه به خدا اعتماد کنه، ضرر که نمیکنه کلی سود هم میکنه...
من اگه بچه هام نبودن، مطمئنم نه خونه داشتم الان، نه ماشین و اینو از صدقه سر روزی اونا میدونم ❤️❤️❤️
پیشنهادم به همه اینه بچه واقعا چهارتا لازمه بیشتر باشه هم بهتر😍😍😂 وقتی دومی میاد آسون تره همه چی، مطمئنم با تولد سومی، شرایط بهتر هم خواهد شد و سختی ها به مراتب کمتر...
در ضمن من موقعیت کار بیرون منزل رو به خاطر بچه هام گذاشتم کنار، چون فهمیدم مهمترین وظیفه من تربیت نسلی هست که از هر کدوم از بچه هام میخواد ادامه پیدا کنه و الان بچه های من نیاز به عشق و محبت و امنیت بودن در کنار من دارن و هیچ چیز و هیچ کس جز خودم، نمی تونه اینها رو بهشون بده...
با اینکه کنار خانواده همسرم هستم اصلا کمکی از طرفشون ندارم و واقعا فقط خداست که کمکم میکنه
همه بعد از شنیدن خبر بارداری سوم، بازم مسخرم میکردن و کلی حرف پشتم بود که من همه رو نشنیده میگیرم و مهم حال بچه هامه که کلی باهم کیف میکنن و شاد هستن..
اینم بگم دعوا دارن، بریز بپاش دارن ولی انقدر همدیگر رو دوست دارن که اندازه نداره...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_فرهنگ
✅ وقتی از مردها در کار های کوچک تشکر بشود...
👌این کلیپ رو حتما خانم ها ببینند.
#آداب_همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#شهید_بابایی
✅ راست می گفتم...
همسر شهید بابایی: بعد از این که رفتیم دزفول، عباس کم کم در گوشم حرفهایی خواند که قبل از آن نشنیده بودم. میگفت آدم مگر روی زمین نمیتواند بنشیند، حتماً مبل میخواهد؟ آدم مگر حتماً باید توی لیوان کریستال آب بخورد. میرفت و میآمد و از این حرفها به من میزد. در آن سن و سال طبیعی بود که من وسایلم را دوست داشته باشم.
ولی داشتم چیزی بزرگتر را تجربه میکردم؛ زندگی با آدمی که به او علاقه داشتم. آخر سر برگشتم گفتم: «منظورت چیست؟ میخواهی تمام وسایلمان را بدهی بیرون؟» چیزی نگفت. گفتم: «تو من را دوست داری و من هم تو را. همین مهم است. حال میخواهد این عشق توی روستا باشد یا توی شهر. روی مبل باشد یا روی گلیم.» گفت: «راست میگویی؟» راست میگفتم.
... سرتیپ که شد آمد به من گفت: «این موتورخانهی اسلحهخانهی پایگاه هم جای خوبی برای زندگی کردن است. موافقی برویم آنجا؟» که موافق بودم. آخر کار، به همان سادگی زندگی که در روستاهای دزفول دیده بودم برگشته بودیم و خوشحال بودم. با او میتوانستم روی زمین خالی هم سر کنم.
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
#آداب_همسرداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075