eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅ سهم دوتا کافی نیست از جوانی ایران 💥انتشار به مناسبت هفته ملی جمعیت کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨در مقابل برنامه دشمن علیه خانواده بایستید. در این برهه به‌خصوص روی مسئله خانواده تأکید کنید. دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواج‌های سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت از برنامه‌های دشمن است. شما مقابله با این‌ها را وظیفه خود قرار دهید. به ترویج طهارت و پاکیزگی جوانان کشور همت بگمارید که از بهترین کارها برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی است. «دیدار با مداحان، ۹۷/۱۲/۷ » کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنده سال ۸۳ ازدواج کردم. بعد از عروسی، از شهرستان اومدم تهران با مادر شوهرم زندگی می‌کردم. بعد از ۳ ماه که از عروسیم گذشت، همسرم چون کارش جنوب بود، راهی کارش شد، من تنها شدم. اینم بگم خودم تو خانواده شلوغ و پرجمعیت بزرگ شده بودم اما تصمیم داشتم که تا کار مناسب، خونه و ماشین نداشته باشیم، بچه دار نشم. روزها اومد رفت تا یک سال، بلاخره صدای مادر شوهرم در اومد که چرا بچه دار نمیشد؟ من هم بدون تعارف گفتم این مسئله شخصی هست، فعلا قصد بچه دار شدن ندارم. طفلی همسرم اصلا حرفی نمیزد، زمان عین برق و باد در گذر بود و من در خواب غفلت که یهو به خودم اومدم دیدم شدم ۲۵ ساله و پنج سال از زندگی مشترک گذشته ... وضعیت مالی نسبتا خوبی داشتیم، تو خونه مستقل، جدا از مادر شوهر زندگی می کردم، بلاخره تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم. که متاسفانه هر ماه با یه شوک بزرگ رو به رو می‌شدم، هیچ خبری از حاملگی نبود. شروع کردم به دکتر رفتن، خبر نازایی رو که شنیدم انگار دنیا رو سرم خراب شد، چون از هر دو خانواده تحت فشار بودم. با همسرم دوره درمان شروع کردیم هر دو عمل های سختی انجام دادیم ولی جوابی نگرفتیم سن من شد ۳۰ و همسرم ۴۲، باز به در بسته خوردیم، کاملا عصبی و افسرده شده بودم. دوباره یه یا علی گفتم، دوره درمان شروع کردم راههای ای وی اف ،ای یو ای ،سلول درمانی و.... باز نتیجه نگرفتم بد از بدتر شد که کارم رسید به طلاق... یه سال به حالت قهر رفتم شهرستان پیش خانواده ام با حرف و حدیث فامیل و همسایه و دوست مواجهه شدم، دوباره ناامید برگشتم سر خانه زندگی.... دوباره تصمیم گرفتم برم دنبال درمان، چون هزینه زیادی داشت، خونه ایی که داشتم فروختم، هزینه درمان کردم. باز هم به در بسته خوردم بی نتیجه برگشتم خونه اول، شدم مستاجر.... این سری دیگه با همسرم به توافق رسیدیم که دیگه حرفی از بچه نباشه، رفت آمد با اطرافیان رو هم کم کردیم. آدرس خونه مون به هیشکی ندادیم تا این که من شدم ۳۵ ساله ناامید از همه جا به سرم زد که برم شیراز برای دوره درمان این سری با کلی امید و آرزو راهی شیراز شدم، تو راه آهن گفتم یا شاه چراغ به امید خودت دارم میام، خودت برام آبرو داری کن. دکتر بهم گفت که اول آزمایش های روتین اولیه رو انجام بده تا درمان رو شروع کنیم، با اولین آزمایش خون دکتر بهم گفت چرا با این وضعیت طولانی بودن راه، اومدی اینجا؟ شوکه شدم، ترسیدم که نکنه باز مشکل خاصی دارم، چشمم فقط به دهان دکتر بود، یهو گفت شما حامله ایی. فقط همین رو فهمیدم، وقتی به هوش اومدم، دیدم بیمارستانم. الان دخترم نزدیکه چهار سالش هست، این لطف بزرگ و معجزه خدا شامل حال من شد بعد از ۱۵ سال نازایی، من هم لایق مادر شدن دونست هیچ موقع نگید فعلا زوده برای بچه... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۶۰ من ۳۷ سالمه، ۲۰سالگی ازدواج کردم. شوهرم تک فرزند بود، درست یک ماه بعد از ازدواج کیست تخمدان سمت چپ پیدا کردم و چون تو مرحله خطرناکی بود مجبور به جراحی شدم. قبل از عمل دکتر به شوهرم اعلام کرد که احتمال باردار شدن خانمت خیلی کمه 😔 بعد از عمل پیش دکتر زنان رفتم، دکتر بهم گفت اصلا جلوگیری نداشته باش شاید ۵یا۶سال دیگه باردار شدی. با ناراحتی اومدم خونه مادر شوهرم گفت اون فقط یه دکتر خدا که نیست. دوماه بعد حامله شدم😊 دخترم ۳ساله بود که دوباره حامله شدم و پسرم به دنیا اومد. پسرم دوساله بود که دوباره مجبور به جراحی کیست تخمدان شدم و این دفعه تخمدان سمت راست تراشیده شد، چون دوتا بچه داشتم دیگه خیلی نگران نبودم. ۷سال بعد از تولد پسرم با همون تخمدان های ناقص دوباره حامله شدم اما این بار نه تنها کسی خوشحال نشد بلکه شروع کردن به متلک انداختن(هر روز می‌ره یکی میزاد، خجالت داره، انگار بچه زاییدن هنر😔) من و شوهرم خیلی خوشحال بودیم حتی دکترم اسم بچه ام رو گذاشته بود معجزه الهی اما امان از حرف مردم😔 دختر سومم که به دنیا اومد رحم و تخمدان ها پر از کیست شدند، باید مدام دارو مصرف میکردم. دخترم ۴سالش شد و دکتر بهم گفت تخمدان سمت چپ با این که یک بار جراحی شده اما دوباره پراز کیست های آندرومتیوز شده و رحم چسبندگی پیدا کرده که باید رحم، تخمدان، لوله های فالوپ برداشته بشه، خیلی خطرناکه اما چون سنم کم بود هیچ دکتری زیر بار عمل نمی‌رفت. خیلی ناراحت بودم چون دکتر گفته بود اگه رحم خارج نشه احتمال داره چسبندگی روده هم بگیری و کیست ها تبدیل به کیست های سرطانی بشن😔 یک شب حالم خیلی بد شد رفتم دکتر گفتن باید بستری بشم، وقتی رفتم سونوگرافی متوجه شدم ۳ماهه باردار هستم بدون این که خودم بدونم🙄 دکتر گفت باید بچه سقط بشه اما من زیر بار نمی‌رفتم، میگفتم حتما حکمتی تو کار خدا بوده، من مرخص شدم و زخم زبون ها با شدت بیشتری شروع شد اما برای من مهم نبود، بچه ام یه موجود زنده بود. از وقتی صدای قلبش رو شنیده بودم باورم شده بود این یه معجزه الهی از طرف خداست و واقعا یه معجزه بود چون وقتی رفتم سونوگرافی سلامت جنین بدم، هیچ اثری از کیست ها نبود.😭😍 دکترم از این اتفاق شوکه شده بود. الان ماه ۴ بارداری هستم و منتظریم این هدیه الهی به دنیا بیاد 😘 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✅ سهم دوتا کافی نیست از جوانی ایران 💥انتشار به مناسبت هفته ملی جمعیت کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075