eitaa logo
دوتا کافی نیست
50هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
32 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱۰۶ مدتی هست که کانال شما رو دنبال میکنم و بسیار از تجارب اعضا آموختم. من سال سوم دبیرستان با همسرم ازدواج کردم. امتحانات نهایی رو با ایشون که دانشجوی ارشد بودن باهم خوندیم و معدل کل من شد ۱۹ ونیم. همیشه شاگرد اول بودم اما به خاطر این موضوع ازدواجم رو به تاخیر ننداختم و معتقد بودم با وجود همسر و زندگی هم میشه درس خوند. بعد از یک سال رفتیم سر خونه زندگی در شهر غریب و به دور از خانواده هامون. من شروع کردم.به درس خواندن برای کنکور... همسرم خیلی منو تشویق می‌کردن و می گفتن من دوست دارم مادری که فرزندانم رو بزرگ می‌کنه، تحصیل کرده باشه. منم به عشق ایشون درسم رو خوندم و دانشگاه فرهنگیان قبول شدم. سال سوم دانشگاه سونو تخمدان دادم و بردم پیش دکتر که به من گفتن کیست سرطانی در تخمدانم هست😞 دنیا برای من و همسرم تیره و تار شد. مقداری دارو برای من تجویز شد. با خودم نیت کردم گفتم خدایا من مشکلی نداشته باشم به عشق تو قول میدم اگر دکتر بعد دارو ها گفت مشکلی نداری من اقدام کنم به بارداری و بچه شیعه بیارم در راه خودت بزرگش کنم، حتی با وجود دانشگاه و دوری از خانواده ها. گذشت و یک ماه بعد رفتم پیش یه دکتر حاذق سونو کردن و گفتن به هیچ عنوان مشکلی نیست و تازه لبخند خدا و معجزه خدارو دیدم. حالا نوبت من بود که به قولم عمل کنم. اقدام کردم به بارداری اما...😞 چند ماه طول کشید و بارداری صورت نگرفت و همین روال تا دوسال و نیم ادامه پیدا کرد و باز هم من باردار نشدم. به مرکز ناباروری رویان مراجعه کردم و الحمدلله رب العامین با اولین جلسه آی یو آی من پسر نازنینم رو باردار شدم. محل خدمت من یک شهر با فاصله ۶۰ کیلومتر از محل زندگیم بود به خاطر حساسیت شدید همسرم، مرخصی بدون حقوق گرفتم و نرفتم. سال بعد از تولد پسرم به برکت وجودش به من انتقالی دادن به شهر محل زندگیم و مادرم که دستانش رو میبوسم از شهر خودمون اومد و یک سال تحصیلی پسرم رو نگه داشت تا من رفتم سرکار. همزمان به خواندن ارشد هم فکر کردم و دانشگاه رو شروع کردم. الان پسرم یک سال و هفت ماه هست و من متوجه شدم به خواست خدا بدون هیچ دارو و درمانی باردارم😍😍الحمدلله رب العالمین. در حال تدوین پایان نامه هم هستم... تصمیم دارم بعد از مرخصی زایمان دوسال هم مرخصی بدون حقوق بگیرم تا بچه هام بزرگ بشن. از خدا میخوام که دوباره بدون دارو و درمان بهم بچه بده و لیاقت تربیت نسل مهدوی رو شامل حالم بکنه. ان شاالله "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوتا کافی نیست
#استاد_قرائتی ✅ ضرورت یا فضیلت⁉️ تحصیل فضیلت است، ارزش است، ازدواج ضرورت است، بخاطر فضیلت، ترک ض
. 🚨جمله‌ی " قصد ادامه تحصیل دارم" یه جمله‌ی معمولی نبود، یه فرهنگ بود که فرصت ازدواجِ خیلی از دهه شصتی‌ها رو سوزوند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist
👌سربازانی برای امام زمان عج کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
زبان حال دین.... دین پیش از اینکه توشه‌ای برای آخرت ما باشد، والاترین وسیله برای زندگی است. اگر نماز و روزۀ من زندگی امروزم را درست و اصلاح نکند و در رفتارم تاثیرگذار نباشد معلوم نیست برای آخرتم هم خاصیتی داشته باشد. اگر من در مجلس احیا دعا کردم، نماز خواندم و به درگاه خدا گریه کردم، ولی در رانندگی مراعات مردم را نکنم، حتما یک جای کار می‌لنگد. من از رانندگی مثال می‌زنم تا کسی فکر نکند می‌خواهیم راجع به حق‌الناس از چیزهایی عجیب‌وغریب و آسمانی حرف بزنیم. باید مسائل عجیب‌وغریب را رها کنیم و در زمین درست و صحیح زندگی کنیم. این زبان حال دین است. دین آمده که ما را برای زندگی روزمره اصلاح کند. اگر می‌خواهید در آسمان اتفاقی بیفتد باید از زمین شروع کنید! در ارتباط با همسایه، پدر و مادر، رانندگی، خریدوفروش باید مسائلی را رعایت کنیم. اگر نماز، نماز باشد در رانندگیِ من خودش را نشان می‌دهد. در حرف زدن من تأثیر می‌گذارد و من دیگر نمی‌توانم حرف زشت به زبان بیاورم. نمی‌توانم با دیگران با بی‌احترامی صحبت کنم، نمی‌توانم راحت غیبت کنم و تهمت بزنم. نماز و روزۀ من باید در همسرداری و برخورد با والدین، با همکاران و در رفتار من با جامعه خودش را نشان دهد. آدم دین‌دار با آدم بی‌دین باید تفاوت داشته باشد. ظواهر دینی که خیلی هم اهمیت دارند و گاهی بحث حلال و حرام خدا برای آن‌ها مطرح می‌شود، مقدمه‌اند برای اینکه من در دایرۀ عمل درست رفتار کنم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۱۰۷ من از یه شهر و شوهرم از شهر دیگه هستن، به همین دلیل از خانواده خودم دور هستم. مادر شوهرم هم یک سال بعد از ازدواج مون فوت شدن و بعدش هم پدر شوهرم... یه جورایی من و شوهرم تنهاییم. برای پسرم که باردار بودم دکتر گفت شما تا آخر اسفند فرصت برای زایمان داری. مادرم تصمیم گرفته بود هشتم اسفند بیاد پیش من بمونه تا هر وقت که دردم شروع بشه ناگفته نماند من فقط یه خواهر کوچکتر از خودم دارم و اون موقع خواهرم مجرد بود و دانش آموز. همش می‌گفتم خدایا یعنی مادر من بیاد دو سه هفته بمونه که من کی دردم میگیره بابام و خواهرم چی؟ خدایا خودت کاری کن که خیلی معطل نشیم زود پسرم دنیا بیاد. مادرم هشت اسفند اومد و عصر نهم اسفند با هم رفتیم پیش دکتر. از اونجایی که من یکی دوبار فشارم بالا بود تو بارداری همون روز هم فشارم بالا بود دکتر گفت ختم بارداری. برو برای زایمان... من و مادرم با تعجب نگاه هم میکردیم. همون موقع به شوهرم زنگ زدیم اومد کارای بستری رو انجام داد و من رفتم برای اتاق زایمان، درد طبیعی رو کشیدم ولی آخر سزارین شدم.😞 و فردا شبش مرخص شدم از بیمارستان. پسرم خوش اخلاق بود و مشکلی برای نوزادیش و بعدش نداشتم اصلا... گذشت تا پسرم دو سال و نیمه شد سر یه ماجرایی تو همون شهری که زندگی میکنیم با یه خانواده آشنا شدم و شدیم همدم هم. من کسی رو نداشتم و اونا هم تازه یکی از افراد خونه شون رو از دست داده بودن و با بچه من که بازی می‌کردن آرامش میگرفتن میگفتن این بچه رو خدا برای ما فرستاده. رابطه ما خیلی قوی شده بود تقریبا شش ماه بعدش خدا خواسته باردار شدم. اون خانواده شده بودن خانوادم🥲 همه کار برام کردن. پسرم رو نگه میداشتن من دکتر برم. حتی برای یه سونوگرافی باید شیش صبح میرفتم تو نوبت. نگران پسرم بودم مادر اون خانواده گفت پسرت رو بیار پیش ما. یعنی صبح زود بچه خواب بردم خونه شون. خیلی مراقب من بودن تا زایمان و بعدش. مادر خودمم موقع زایمان اومد پیشم. همیشه میگم خدا خیلی هوای منو داشت هم برای زایمان اولم که باورم نمیشد چطور همون چیزی که میخواستم شد، هم برای بارداری و زایمان دومم که اون خانواده رو برام فرستاد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 https://eitaa.com/dotakafinist https://eitaa.com/dotakafinist