eitaa logo
دکتر احسان (محمد مهدی رضائی)
320 دنبال‌کننده
244 عکس
178 ویدیو
74 فایل
طلبه حوزه علمیه دکترای زبان و ادبیات عربی - دانشگاه تهران کارشناس ارشد مترجمی زبان عربی - دانشگاه تهران @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mahdirz@gmail.com مدرس دانشگاه @mazaheb.ac.ir" rel="nofollow" target="_blank">m.rezaee@mazaheb.ac.ir مترجم رسمی قوه قضائیه @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">1378translator@gmail.com ناشر @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">qadah110@gmail.com مدیر کانال: mahdirz1980@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ یک لقمه نکته 🤌 💥فن ترجمه ✍ترکیب واژه ابن + یک عدد غالبا به معنی " چند ساله بودن" است. مثال🤔 🔻أنا ابنُ العشرین: من بیست سال دارم 🔻هو ابن الأربعین: او چهل سال دارد @Samirakhajehvand_ir
در ضرورت وفاق و پرهیز از افتراق (۱) *تسخیر و قتل عام اصفهان توسط مغول بواسطه اختلافات داخلی مسلمانان به روایت ابن ابی الحدید ( در شرح نهج البلاغه اش)* واقعه قتل عام اصفهان و تسخیر آن توسط سپاهیان مغول ، چون چندین سال بعد از خرابی بلاد عمده ماوراء النهر و خراسان و عراق اتفاق افتاد ، و از رشته آن وقایع عظیم که همه در سه چهار سال اول استیلای تاتار به وقوع پیوسته خارج بوده ، هیچ یک از مورخین قید نکرده و سال حقیقی آن را به دست نداده اند. تنها مورخ و شاعر بزرگ معتزلی بغداد یعنی عزالدین عبدالحميد بن ابی الحدید شارح نهج البلاغه که به مناسبتی در ذیل شرح یکی از خطابه های حضرت امير المؤمنين على(ع) شرح بالنسبه مبسوطی در خروج تاتار و استیلای ایشان بر بلاد اسلام نوشته در خصوص واقعه اصفهان می نویسد: «مغول بر جمیع بلاد ایران دست یافتند مگر بر اصفهان. در سال ۶۲۷ چند بار به آن شهر حمله بردند مردم شهر به دفاع برخاستند و بین طرفین جنگی عظیم شد ولی مغول به قصد خود نایل نیامدند تا آنکه در سال ۶۳۳ میان حنفیه و شافعیۀ شهر، کار عصبیت مذهبی بالا گرفت و جماعتی از اصحاب شافعی پیش دسته ای از تاتار که در مجاورت اصفهان بودند رفتند و به ایشان پیشنهاد کردند که به اصفهان بیایند تا شهر را تسلیم سپاهیان تاتار کنند. این پیشنهاد را به قراقروم مقراکتای قاآن رسانیدند و اوکتای لشکریانی به این قصد فرستاد و ایشان با قوایی که جرماغون فرمانده اردوی مغول در آذربایجان مامور این کار کرده بود در سال ۶۳۳ اصفهان را در حصار گرفتند و شافعیه و حنفیه در همان موقع که مغول شهر را محاصره داشتند در داخل به جان یکدیگر افتادند و جمعی کثیر از طرفین به خاک هلاک افتادند . عاقبت شافعیه دروازه های شهر را بر مغول گشودند به این امید که تاتار حسب الوعده حنفیه را قتل عام کنند و از سر خون شافعیه در گذرند ولی مغول در ورود به اصفهان قتل عام را از شافعیه ابتدا کردند و پس از کشتاری فجیع از ایشان به حنفیه ، سایرین را نیز از دم تیغ بی دریغ گذراندند . زنان را به اسیری گرفتند و شکم آبستنان را شکافتند. اموال را به غارت بردند و اغنیا را مصادره کردند سپس اتش در شهر زدند و اصفهان به تلی از خاکستر مبدل شد. کمال الدین اصفهانی که از این واقعه جان سالم بدر برد در رباعی ای به مناسبت این واقعه چنین سرود : کو دیده که تا بر وطن خود گرید بر حال دل و واقعه ی بد گرید؟ دی بر سر یک مرده دو صد گریان بود امروز یکی نیست که بر صد گرید به نقل از مقدمه دیوان کمال الدین اصفهانی ، دکتر حسین بحر العلومی t.me/tammolat3
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نکته‌های گفتم به يار: فصل بهار آمد ای نگار گفتا که وصل يار نگارين به از بهار گفتم که لاله داغ به دل دارد از چه روی؟ گفتا ز روی من دل لاله است داغدار گفتم چو سرو کی به کنارم قدم نهی گفت آن زمان که رانی از ديده جويبار گفتم به زير سايه‌ی گيسو رخ تو چيست؟ گفت ار به کس نگويی خورشيد سايه دار گفتم مگر به قدّ تو زلف تو عاشق است؟ گفتا بلی، به سرو روان عاشق است مار گفتم که زلفکان تو بر چهره چيستند؟ گفتا به روم طایفه‌ای ز اهل زنگبار گفتم که اختيار کنم جز تو دلبری گفتا که عاشقی نکند کس به اختیار گفتم غزال چشم تو هست از چه شير مست؟ گفتا ز بس که شيردلان را کند شکار گفتم به آهوان دو چشم تو عاشقم گفتا خموش گردن شير ژیان مخار گفتم رسيد جان به لبم ز انتظار تو گفت آن قدر بمان که برآيد ز انتظار @dr_ehsan1980
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"انتشر فيديو لفتاة أجنبية اشتهرت بطرح أسئلة دينية على ، حيث كانت تقارن بين الأديان. وفي أحد الفيديوهات، طلبت من أن يؤلف مشابهة لسور ، ومقطعاً يشبه مقاطع . وكانت إجابة غريبة وغير متوقعة! 👇👆👇👆👇👆👇👆 ویدئویی در از دختری خارجی که به خاطر مطرح کردن سوالات دینی از و مقایسه بین ادیان مشهور شده است. او در یکی از ویدیوها از درخواست می‌کند که سوره‌ای شبیه سوره‌های و بخشی شبیه بخش‌های بنویسد. جواب عجیب و غیرمنتظره است! @dr_ehsan1980
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصة "عبرت الشط على مودك" باللهجة الفصحى شعری که عاشقانه نیست ... بلکه خطاب مادری زخم خورده به فرزند عاق شده‌اش است. @dr_ehsan1980