eitaa logo
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
1.1هزار دنبال‌کننده
17 عکس
102 ویدیو
173 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۴۴ ۹۳۵ چطور از آیه ۲۴سوره اسرا این برداشت میشود که فقط *پرورش بدن* کودک است؟ پس پرورش روحی کودک کی و کجا صورت میگیرد؟ جز این است که در دوران کودکی و به ویژه در ۷سال اول و با تاثیر مستقیم مادر و پدر محقق میشود؟ ۱ـ کلمه *صغیر* برای *کمیت* و امور *مادی* به کار می رود پس آن آیه به *نمو مادی بدن* دلالت دارد. ۲ـ *روح الهی انسان،* چون *جنبه مادی ندارد* پس هیچ نیازی به *پرورش* ندارد، انسان به میزان *عقلانیت و طهارت و معرفت و ایمان و ادب و تقوایش* ، *علو معنوی و روحی* پیدا می کند. ۳ـ اینکه *معاویه* پسر یزید ملعون، عاقلانه راه آباء و اجداد خبیثش را ادامه نداد، (بر خلاف إلقائات روانشناسان و جامعه شناسان)، هیچ ربطی به *والدین و وراثت و محیط* او نداشت. انسان، *مختار* است و *سرنوشت* او فقط در دست *خود او* است. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۴۵ ۹۳۵ استاد شما فرمودید ریشه *ربو* مربوط به افزایش کمی و مادی است. ولی قرآن هم ربوه را در امور مجرد استفاده می کند: یمحق الله الربا و یربی الصدقات: خداوند، ربا را به محاق و نابودی می برد و صدقات را می پروراند و رشد می دهد. *و یربی الصدقات* یعنی: صدقات (دنیوی) را *می افزاید* که جنبه مادی دارند. کلمه *رشد* اصل برای *یربی* مناسب و درست نیست. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۴۶ ۹۳۵ با سلام و احترام به أعضاء محترم کانال تسبیح۲ و گروه *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار.* در *بخش اول،* نکاتی را پیرامون واژه *تربیت* و *عادت* خدمت شما عرض کردم. اکنون در *بخش دوم،* نکاتی را پیرامون واژه *ادب* تقدیم می کنم: امام صادق صلوات الله عليه می‌فرمایند: *اِنْ اُجِّلْتَ فى عُمُرِكَ يَومَيْنِ فَاجْعَلْ اَحَدَهُما لاِدَبِكَ لِتَسْتَعينَ بِهِ عَلى يَومِ مَوتِكَ.* فَقيلَ لَهُ: وَ ما تِلْكَ الاِسْتِعانَةُ؟ *قالَ: تُحْسِنُ تَدبيرَ ما تُخَلِّفُ وَ تُحْكِمُهُ؛* اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، يك روز آنرا براى *ادب* خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت كمك بگيرى. پرسیدند: كمك گرفتن چگونه است؟ فرمودند: اينكه آنچه را از خود برجا مى‏ گذارى، خوب برنامه ‏ريزى كنى و محكم‏ كارى نمايى. {کافی (ط-الاسلامیه) ج۸، ص۱۵۰،ح۱۳۲} می فرمایند: *زیباترین زیور* انسان، *أدب* است. *أدب* یعنی: *انجام وظائف و رعايتِ حدود عقلی و منطقی و رعایتِ آداب* در هر کاری با *تشخیص عقلِ خود.* می فرمایند: فرزندانتان را گرامی بداريد و آدابشان را هنرمندانه *زیباسازی* کنيد: *أكرمـوا اولادَكم و أحسنوا آدابَهم* *تأديب،* یعنی: *هر تلاش مجاز و مفید و هنرمندانه ای* که: *شكوفايی و تقویت: تفكر، تفهم، تعقل، شعور* انسان را تسهیل كند و او را به *رعايتِ آدابِ منطقی* در هر مکان و زمان و شرائطی، مشتاق سازد. *ادب،* انسان را از *بی جهت و بی رويه بودن* و *لهو و لغو و عبث و اتلاف تواناییها و فرصتها* باز می دارد و *عقلانیت* او را بر *حواس و هوس و نفسانیت و منیت و خودخواهی* او *مسلط و غالب* می کند. پس *أدب* یعنی: بروز و ظهورِ *إراده* یعنی: *خودکاری، خودإنضباطی، خودمدیری* در تمام امور زندگی. انسان با ادب، *زيبایی* را در *رعايتِ حدود عقلی و شرعی* و *رعایت حق و بندگی خالق* می ببيند. لذا نیّت و گفتار و رفتار و اخلاق و تمام مواضع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیش را با *تعالیم قرآن* تنظيم و در هر كاری، *آداب اسلامی و شرعی* را رعايت می کند و لحظه ای از *توجّه به در محضر خدا بودن* غافل نمی شود. *أدب،* ظهورِ بيروني، *تقوا و تعبُّد دروني* و *زيباترين زيور* انسان است. رسول أكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: أدبني ربّي فأحسن تأديبي (بحار/ج ۱۶/ص ۲۱۰) أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه در وصیت به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فرمودند: *ادب، مایه باروری عقل و تزکیه قلب و زینت زبان و راهنمای انسان به اخلاق پسندیده* است، اگر ادب همراه انسان نباشد *او حیوانی رها شده ای* بیش نیست. أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه می فرمودند: *نیکوترین ادب آنست که تو را (در محضر خدا) از گناهان باز دارد.* والدين و معلمين مومن، برای *مودّب* شدن فرزندان و متعلمین خود، باید در سه زمینه تلاش کنند: ۱ـ *تفهیم مفاهیم مهم زندگی،* (زیرا مدارس و مراکز آموزشی، فقط خواندن و نوشتن کلمات را می آموزند و به مفاهیم و معانی کلمات توجهی ندارند، به همین خاطر *خودشناسی* و *خداباوری* و *تعهد و تدین* و *تفاهم* در میان تحصیلکرده ها، خیلی کم است.) ۲ـ *دقتِ سمعی و بصری.* (با اینکه هر فرزندی از آغاز تولدش، می بیند و می شنود، اما باید با تمرینات متنوع، *مهارتِ گوش دادن و نگاه کردن* به او تفهیم و در او تقویت شود تا در *خیالِبافی و اوهام* گرفتار نشود.) ۴ـ *تمرین تفکّر* *حواس، جزءنگر هستند* و از درک *روابط میان أشیاء و افراد* عاجزند، لذا باید با *پرسشهای متنوع و جذاب،* در زمینه های مختلف زندگی، *توانایی تفکر* را در او *شکوفا و فعال* کرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۴۷ در باب طهارت زبان فرمودند: "دهانی که به غیبت کردن، دروغ گفتن و فحش دادن و حرفهای گزاف و بیهوده باز شود، فاقد طهارت است و نشان از یک نجاست باطنی دارد. زیرا نجاست * درون، * نجاست * بیرونی * را نیز در پی دارد." می خواستم بدونم منظور از نجاست درون چیه و چه طوری میشه برطرفش کرد؟ به نظر می رسد به استناد آیه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا *إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ‏ نَجَسٌ.* و با توجه به اینکه شرک ابتدا در *ذهــن و محاسبات ذهنی و نگاه و وهم و خیال درونی،* رخ می دهد و بعد در *گفتار و رفتار و اخلاق بیرونی* شخص ظهور پیدا می کند، پس *تنها عامل نجاست درون،* همین « *موحد نبودن و مشرک بودن* » است. هر انسانی اگر از *من نفسانی* خودش، عاقلانه و مؤمنانه، *برائت نجوید* و آنرا کنار نـگذارد و تابع *من خالق و مالک و رازق* خودش و *موحّد* نشود و *آلوده به شرک بماند،* قطعا به *هر دستاویز غیر مجازی* که (مانند: دروغ، غیبت، تخریب دیگران، عیبجویی و بدنامی دیگران و .... ) برای *پیشبرد اهداف خیالی و دنیوی خود، مؤثر ببیند،* چنگ می زند و آن رفتار *غیر موحدانه و غیر مجاز و مشرکانه* را مرتکب می شود و *طهارت ذاتی و فطری* خودش را *خدشه دار* می کند. شاید به همین خاطر حضرت لقمان علیه السلام به فرزندش فرمود: يا بُنَيَّ *لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّــرْكَ لَظُلْــمٌ عَظيمٌ* زیرا قرآن میفرماید: خداوند، هر گناهی *غیر از شــرک* را برای افراد لایق و قابل می بخشد: *إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ* وَ *يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ* وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‏ إِثْماً عَظيماً. خداوند به برکت بندگان طاهر خود، ما و شما را از هر گونه *شرک و نجاست درونی و بیرونی* حفظ فرماید و از *متطهرین* قرارمان دهد. إن شاء الله تعالی 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۴۸ ۹۲۲ با سلام و احترام به تمام أعضاء محترم *گروه جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار.* ضمن عرض صبح بخیر خداوند را بسیار سپاسگزارم که از *تیر ماه* سال گذشته به من توفیق داد تا این گروه را تأسیس کنم و در خدمت شما عزیزان باشم و نکات مفید زیادی را از شما بیاموزم و تجربیات خودم را با شما در میان بگذارم و در طول این یکسال، شاهد *ازدواجهای موفق* و *تحولات* فراوانی در عرصه خانواده ها باشیم و از آیات قرآن بهره ببریم. امروز *بخش سوم دعای عصر غیبت* را با هم مرور کنیم: *اللَّهُمَّ وَ مُدَّ فِي عُمْرِهِ وَ زِدْ فِي أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَى مَا وَلَّيْتَهُ وَ اسْتَرْعَيْتَهُ وَ زِدْ فِي كَرَامَتِكَ لَهُ*‏ خدایا؛ عمر آن حضرت را طولانى كن و بر مدت زندگانيش بيفزا و بر ولايت و سلطنتى كه به او عطا كرده ‏اى او را يارى فرما و بر لطف و كرامتت نسبت به او بيفزا *فَإِنَّهُ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ الْقَائِمُ الْمُهْتَدِي وَ الطَّاهِرُ التَّقِيُّ الزَّكِيُّ النَّقِيُّ الرَّضِيُّ الْمَرْضِيُّ الصَّابِرُ الشَّكُورُ الْمُجْتَهِدُ* كه اوست هادى خلق و مهدى موعود عالم و قيام كننده براى رهبرى خلقان و اوست آن گوهر پاك با تقواى كامل پاكيزه صفات و منزه و صاحب مقام رضا و خشنودى خدا صابر سپاسگزار ايزد متعال مجاهد در راه خدا *اللَّهُمَّ وَ لاَ تَسْلُبْنَا الْيَقِينَ لِطُولِ الْأَمَدِ فِي غَيْبَتِهِ وَ انْقِطَاعِ خَبَرِهِ عَنَّا* خدایا؛ يقين ما را بواسطه وجود مباركش بواسطه طول مدت غيبتش و انقطاع خبرش از ما سلب مکن. *وَ لاَ تُنْسِنَا ذِكْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ وَ الْإِيمَانَ بِهِ وَ قُوَّةَ الْيَقِينِ فِي ظُهُورِهِ وَ الدُّعَاءَ لَهُ وَ الصَّلاَةَ عَلَيْهِ*‏ و یاد آنحضرت را و انتظار ظهورش و ايمان بوجودش و يقين كامل بظهورش را هرگز از ياد ما مبر و دعاى بآن بزرگوار و درود و تحيتش را هرگز فراموش ما مگردان. *حَتَّى لاَ يُقَنِّطَنَا طُولُ غَيْبَتِهِ مِنْ قِيَامِهِ*‏ تا اينكه طولانى شدن غيبتش ما را نااميد از قيام او نگرداند. *وَ يَكُونَ يَقِينُنَا فِي ذَلِكَ كَيَقِينِنَا فِي قِيَامِ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ وَحْيِكَ وَ تَنْزِيلِكَ‏* و بلكه يقين ما به حضرتش و قيام دولتش مثل يقين ما به قيام رسول تو كه درودت بر او و آلش باد و آنچه بر او از وحى و تنزيل كتاب آسمانى تو آمد. *فَقَوِّ قُلُوبَنَا عَلَى الْإِيمَانِ بِهِ حَتَّى تَسْلُكَ بِنَا عَلَى يَدَيْهِ مِنْهَاجَ الْهُدَى وَ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَى وَ الطَّرِيقَةَ الْوُسْطَى*‏ چنين يقينى هم بوجود امام غايب ثابت و كامل باشد پس اى خدا؛ دلهاى ما را در ايمان به او قوت يقين عطا فرما تا آنكه ما را بواسطه وجود او به سر منزل هدايت سلوك دهى و به شاهراه حقيقت ‏و بهترين طريقت رسانى. *وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَى مُتَابَعَتِهِ (مُشَايَعَتِهِ) وَ اجْعَلْنَا فِي حِزْبِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِهِ*‏ و اى خدا ما را بر طاعتش قوى بدار و بر متابعتش ثابت قدم گردان و ما را از حزب او و از يار و ياوران آن حضرت و راضى و خشنود به فعل آن بزرگوار قرار ده. *وَ لاَ تَسْلُبْنَا ذَلِكَ فِي حَيَاتِنَا وَ لاَ عِنْدَ وَفَاتِنَا* و اين موهبت را از ما در حيات دنيا و هنگام وفات سلب مکن. *حَتَّى تَتَوَفَّانَا وَ نَحْنُ عَلَى ذَلِكَ لاَ شَاكِّينَ وَ لاَ نَاكِثِينَ وَ لاَ مُرْتَابِينَ وَ لاَ مُكَذِّبِينَ* تا زمانی كه ما را قبض روح می كنى بر اين ايمان و يقين باقى باشيم و هيچ شك و ريب و سستى اعتقادی در ما راه نيابد و ابدا از تكذيب كنندگان او نباشيم. ........ آمین یا رب العالمین. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۴۹ ۹۴۲ ممنون استاد از پاسختون , آیا تقوا هم اینچنین نیست؟ به نظرم تعریف تقوا و نیت یکی آمد با سلام و احترام، *نیت،* « *یکپارچه و یک کاسه و موحد شدن در درون است.* » *تقوا،* « *توجه انحصاری به خداوند و صرفنظر کردن از هر چیزی غیر از خداست.* » 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۰ سلام وعرض خسته نباشی من یه نوجوان دختر دارم ۱۳ ساله قبلا خیلی نمازشو سر وقت میخوند ولی الان کم رنگ شده چکار کنم ممنون سلام و رحمت الهی بر شما ۱ـ مادر باید نمازهایش را به *پدر خانواده* إقتدا کند. ۲ـ بزرگترها، نماز را از روی *عادت* می خوانند اما جوانان امروزی *تا کاری را نفهمند انجامش نمی دهند* پس بین دو نماز و یا در زمانهای مناسب، به تدریج باید درباره *مفاهیم نماز* و *کاربرد آنها در زندگی* میان پدر و مادر گفتگو انجام شود تا ضرورت نماز و ثمرات آنها برای افراد روشن شود و نماز خواندن *جذابیت* پیدا کند. ۳ـ باید *نکات مثبت* ایشان به زیبایی تشویق شود به نحوی که *عقلانیت و اراده و ایمان و نشاط* او تقویت شود. ۴ـ از هر گونه *سرزنش* به خاطر تأخیر در انجام نماز و از هر گونه *تذکر* نسبت به *سر وقت خواندن نماز* باید خودداری شود. (زیرا انجام نماز در اول وقت، أمر واجب نیست.) 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۱ با سلام و احترام وعرض صبح بخیر به تمام أعضاء حقیقت جوی گروه و تشکر از پاسخهای خوب آنان که دو واژه « مأموم » و « برده » را با هم مقایسه کردند. از منظر قرآن، « انسان در گفتار و رفتار و اخلاق و مواضع خودش، قطعا مختار است » و « هیچ انسانی در زندگی خودش، مجبور نیست. » پس هر برده و اسیری که برای رهایی خود تلاش نمی کند در واقع « بردگی و اسارت » را پذیرفته است. پس « برده » فردی است که « می خواهد و پذیرفته است » که به او « دستور بدهند » و تا « دستوری به او داده نشود، هیچ کاری را انجام نمی دهد. » و هیچ برده ای، « آتش به اختیار نیست. » اما « مأموم » فرد عاقل و بالغ و با بصیرت و عاشقی است که خودش « می خواهد و پذیرفته است » که « راه و روش و سبک زندگی امام منصوب الهی و یا نایب منصوب الهی » را دنبال کند و (مانند هر یک از اصحاب امام در عاشوراء) « بدون اینکه به او دستور بدهند »،« خودش » را با « امام منصوب الهی یا نایب منصوب الهی » تنظیم و تطبیق دهد. پس « ظهور آخرین حجت الهی » صلوات الله علیه وقتی رخ می دهد که حامیان ایشان « منتظر ابلاغ شرح وظائف » خود نمی مانند بلکه با شناخت تعالیم قرآن و اصول و مبانی زندگی از منظر سنت و سیره ، « نظر و رضایت امام منصوب الهی و یا نایب منصوب الهی » را در « شرائط و موقعیتهای مختلف »،« تشخیص می دهند و می فهمند » و با ابتکار و خلاقیت و توکلشان، زیباترین حمایت و اطاعت و تبعیت را از خودشان با هماهنگی با سایر مأمومین ابراز می کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۲ مردم کوفه در سال ۶۱ هجری چی نداشتند؟ مردم کوفه تا « صد سال » یعنی تا قرن دوم و تا زمان امامت امام جعفر صادق صلوات الله علیه، « نـجـفـی » که « أمیرالمؤمنین » صلوات الله علیه در آن بدرخشد، نداشتند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۲ مردم کوفه در سال ۶۱ هجری چی نداشتند؟ مردم کوفه تا « صد سال » یعنی تا قرن دوم و تا زمان امامت امام جعفر صادق صلوات الله علیه، « نـجـفـی » که « أمیرالمؤمنین » صلوات الله علیه در آن بدرخشد، نداشتند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۳ ۹۵۲ استاد منظورتون همون مخفی بودن قبر امام علی علیه السلام هست؟ روزی هارون الرشید در تعقیب شکاری می بیند که آن حیوان به نقطه ای در « مستطیل بلند اطراف کوفه » پناه آورده علت را می پرسد به او می گویند اینجا مضجع أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه است از امام جعفر صادق صلوات الله علیه می پرسد و ایشان تأئید می کنند و به دستور هارون آنجا برای اولین بار بقعه ای ساخته می شود. استاد، پس در واقع اونها غدیر رو نشناختن و نداشتن همینطور است، متأسفانه مسلمانان در « غدیر » متوجه نشدند که « نبوت » در شکل « امامت » تداوم یافت و دیگر قرار نبود « پیامبر » سراغ آنها برود و آنها را « إصلاح » کند بلکه خود آنها باید « مأموم » شدن را تمرین می کردند و به فرمایش مادر نازنینمان حضرت زهرای أطهر سلام الله علیها، باید « امام » را مانند « کعبه » می دیدند و خودشان را در تمام ابعاد زندگی با « امام منصوب الهی » تنظیم و تطبیق می دادند. استاد، پس در نبوت، نبی به سراغ امت خود می رود و در امامت، امت به سراغ امام خود می روند. همینطور است. متأسفانه تصور برخی از مسلمانان مثل « عُمر بن خطاب » بعد از ارتحال پیامبر أکرم صلی الله علیه و آله این بود که : الاسلام و السلام. و گمان برخی از آنها (مثل گمان برخی از مردم امروز ما) این بود که بعد از « آخرین پیامبر »،« دینداری » و بعد از « امام خمینی »،« انقلابی بودن » تمام شد و حالا نوبت « سلطنت معاویه ها ؟» است و « مقبولیت » باید جای « مشروعیت » را بگیرد. پس بعد از گفتن اللهم عرفنی حجتک باید برای همراهی و اطاعت محض از امام زمانمان عجل الله تعالی فرجه دعا کنیم. چون شناخت بدون اطاعت بی فایده ست! أحسنت به شما. پس « شناخت » بدون « اطاعت » و « محبّت » بدون « مودّت » باعث تحول و زمینه سازی ظهور آخرین حجت الهی نمی شود. و به گمانم مهمترین فرق « زیارت اربعین » با « زیارت امام حسین صلوات الله علیه » در زمانهای دیگر توجه به همین نکته است. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۹۵۴ ۹۵۳ هارون الرشید، شیعه بود؟ خسته نباشید! بله ایشان یکی از پیشوایان بنی العباس بود. استاد، اگر شیعه بود که این حق رو به خودش نمیداد حق امام زمانش رو غصب کنه و خودش رو خلیفه مومنین بدونه!!! احتمالا احساسی شبیه احساس دولت امروز ما را داشت. چقد ترسناک!!!!!!!!!!!یعنی ماجرای تاریخ و کوفه همین الان در جریان است........و ما خدای نکرده کوفیان نشویم!!!!!!!!!!!!!!!! در شرائطی مثل شرائط امروز ما، أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه و سایر أئمه أطهار صلوات الله علیه به ما و شما فرموده اند: « علیکم بالقرآن ». « لیستنقد عبادک من الجهاله و حیره الضلاله » تا بندگان خدا را از جهالت (بی تعقلی) و سرگردانی در گمراهی برهاند. قبلا عرض شد که ضلالت یعنی: « خدا » و « راه کمال و عزت و سعادت » را در « بیرون از خود » جستجو کردن. 🍃واژه: @dr_ghofrani2