#قطرات_بارانی_۲۱۱۵ عبارت یابی در دعای نفیس ابوحمزه ثمالی: (۳) مورد پنجم: ای سرورم ؛ تو را با زبانی می خوانم که « تخلفات فردی» آن را « لال » کرده و با قلبی با تو راز گویم که « تخلفات اجتماعی » آن را به « هلاکت » انداخته است. اَدْعوُکَ یا سَیِّدي بِلِسانٍ قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ؛ اُناجیـــک بِقَلْــبٍ قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُـهُ مورد ششم: ای آقای من؛ (برای حل مسائل و رفع مشکلات زندگی) به فضــل تو پنــاه آورده ام، و از (غضب) تو به (عفو) خودت فـراریم، و به تحقق « وعده چشم پوشی » تو امیدوارم. وَ اَنَــــا یا سَیِّـــدى عائِــــــذٌ بِفَضْلِــــکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِن الصَّفْحِ 🍃واژه: #جرم #فضل #اباحمزه_ثمالی۳ @dr_ghofrani2

#قطرات_بارانی_۳۱۲۹ آموزشگاه و هنـرسرای *دعــا* *درس نهم:* هفتمین محتوا: (ادامه خودشناسی،) *اعترافات من.* نمونه دوم: در دعای *ابو حمزه ثمالی:* اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان *قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ* می خوانمت ای آقای من با زبانی كه گناه لالش كرده. رَبِّ اُناجيكَ بِقَلْب *قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ* خدایا؛ با تو راز گويم با قلبی كه جنايت به هلاكتش كشانده، اَدْعوُكَ يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً اِذا رَاَيتُ مَوْلای *ذُنوُبی* فَزِعْتُ وَ اِذا رَاَيتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَيرُ راحِم وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَغَيرُ ظالِم. می خوانمت ای خدای من هراسان و خواهان ‌و اميدوار و ترسان، ای مولای من وقتی گناهانم را می بینم هراسان شوم و چون بزرگواری تو را بينم به طمع افتم. خدايا اگر بگذری بهترين مهرورزی و اگر عذاب كنی ستم نكرده‌ای، حُجَّتي يا اَللهُ في جُرْاَتي عَلي مَسْئَلَتِكَ *مَعَ اِتْياني ما تَكْرَهُ* جُودُكَ وَكَرَمُكَ وَ عُدَّتي في شِدَّتي *مَعَ قِلَّةِ حَيائي* رَاْفَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ. دليل و بهانه من ای خدا در اينكه دليری كنم در سوال كردن از تو با اينكه رفتارم خوشايند تو نيست، جود و كرم توست و ذخيره من در سختی ام با بی شرمی من، همان رأفت و مهربانی توست *سَيدي اَنَا الصَّغيرُ* الَّذي رَبَّيتَهُ وَ اَنَا *الْجاهِلُ* الَّذي عَلَّمْتَهُ وَ اَنَا *الضّآلُّ* الَّذي هَدَيتَهُ وَ اَنَا *الْوَضيعُ* الَّذي رَفَعْتَهُ وَ اَنَا *الْخآئِفُ* الَّذي آمَنْتَهُ وَ *الْجايعُ* الَّذي اَشْبَعْتَهُ وَ *الْعَطْشانُ* الَّذي اَرْوَيتَهُ وَ *الْعارِي* الَّذي كَسَوْتَهُ وَ *الْفَقيرُ* الَّذي اَغْنَيتَهُ وَ *الضَّعيفُ* الَّذي قَوَّيتَهُ وَ *الذَّليلُ* الَّذي اَعْزَزْتَهُ وَ *السَّقيمُ* الَّذي شَفَيتَهُ وَ *السّآئِلُ* الَّذي اَعْطَيتَهُ وَ *الْمُذْنِبُ* الَّذي سَتَرْتَهُ وَ *الْخاطِئُ* الَّذي اَقَلْتَهُ وَ اَنَا الْقَليلُ الَّذي كَثَّرْتَهُ وَ الْمُسْتَضْعَفُ الَّذي نَصَرْتَهُ وَ اَنَا الطَّريدُ الَّذي آوَيتَهُ. اَنَا يا رَبِّ الَّذي *لَمْ اَسْتَحْيكَ فِي الْخَلاءِ* وَ *لَمْ اُراقِبْكَ فِي الْمَلاءِ* اَنَا صاحِبُ الدَّواهِي الْعُظْمي اَنَا الَّذي عَلي سَيدِهِ اجْتَري اَنَا الَّذي *عَصَيتُ* جَبّارَ السَّمآءِ اَنَا الَّذي اَعْطَيتُ عَلي مَعاصِي الْجَليلِ الرُّشا اَنَا الَّذي حينَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ اِلَيها اَسْعي اَنَا الَّذي اَمْهَلْتَني فَمَا ارْعَوَيتُ وَ سَتَرْتَ عَلي فَمَا اسْتَحْييتُ وَ *عَمِلْتُ بِالْمَعاصي* فَتَعَدَّيتُ وَ اَسْقَطْتَني مِنْ عَينِكَ فَما بالَيتُ فَبِحِلْمِكَ اَمْهَلَتْني وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَني حَتّي كَاَنَّكَ اَغْفَلْتَني وَ مِنْ عُقوُباتِ الْمَعاصي جَنَّبْتَني حَتّي كَاَنَّكَ اسْتَحْييتَني ... فَالاْنَ مِنْ عَذابِكَ مَنْ يسْتَنْقِذُني؟ وَ مِنْ اَيدِي الْخُصَمآءِ غَداً مَنْ يخَلِّصُني؟ وَ بِحَبْلِ مَنْ اَتَّصِلُ اِنْ اَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنّي؟ آقای من؛ من همان خردسالی ام كه پروريدی و نادانی ام كه دانايش كردی و گمراهی ام كه راهنمايی اش كردی و پستی ام كه بلندش كردی و ترسانی ام كه امانش دادی و گرسنه‌ای ام كه سيرش كردی و تشنه‌ای ام كه سيرابش كردی و برهنه‌ای ام كه پوشانديش و نداری ام كه دارايش كردی و ناتوانی ام كه نيرومندش كردی و خواری ام كه عزيزش كردی و دردمندی ام كه درمانش كردی و خواهنده‌ای ام كه عطايش كردی و گنهكاری ام كه گناهانش را پوشاندی و خطاكاری ام كه از او گذشتی و اندكی ام كه بسيارش كردی و خوارشمرده‌ای ام كه ياری اش كردی و آواره‌ای ام كه جا و مأوايش دادی. منم خدایا آنكه در خلوت از تو شرم نكردم و در آشكارا هم رعايت تو را نكردم. منم صاحب مصيبت‌ها و ماجراهای بزرگ، منم آكه بر آقای خود دليری كرد، منم آنكه نافرمانی برپادارنده آسمان‌ها را كرده‌ام. منم آنكه برای نافرمانی های بزرگی كه كرده‌ام رشوه داده‌ام، منم آنكه هرگاه نويد گناهی را به من می دادند به‌سويش شتابان می رفتم. منم كه مهلتم دادی ولی من به خود نيامدم و بر من پوشاندی اما من شرم نكردم و نافرمانی ها كردم و از حد گذراندم و از چشم خود مرا انداختی و من اعتنا نكردم پس باز هم به بردباری ات مهلتم دادی و به پرده پوشی ات مرا پوشاندی تا آنجا كه گويا از ياد من بيرون رفتی و از كيفرهای گناهان مرا دور داشتی تا به حدی كه گويا از من شرم كردی. .... اكنون كيست كه از عذاب تو مرا نجات دهد و از دست دشمنان در قيامت چه كسی خلاصم كند و به ريسمان چه كسی چنگ زنم اگر تو رشته خود را از من قطع كنی؟ 👈واژه: #دعا #خودشناسی #اباحمزه_ثمالی 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام @dr_ghofrani2

#قطرات بارانی _ ۴۳۲۹ 👈 نوع فایل: کلیپ 👈 زمان: ۰۱:۰۷ دقیقه 👈 واژه: #رهبری #اباحمزه_ثمالی 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام https://eitaa.com/joinchat/1873346712C0eb33cab90