eitaa logo
🕰 نوبت ماست حرف بزنیم !!!
257 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
8 فایل
ما هستیم که هزاران حرف نزده داریم ...! ما هستیم که اگر حرف بزنیم خیلی از رازها آشکار خواهد شد... صدبار لب گشودم و بیرون‌ نریختم... خون ها که موج می‌زند از سینه تا لبم... حضرت امام‌‌خامنه ای ( مدظله‌العالی )
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ حاج آقا روح الله آن روز ده پانزده نفری بودیم که پای درس اخلاقی استاد نشسته بودیم دیدم سید جوانی وارد حجره شد و ساکت یک گوشه نشست. آقای قاضی همیشه جلوی پای مهمان بلند می‌شد و گاه تعارف می‌کرد که در بالای مجلس بنشيند، اما این بار فضا خیلی سرد و سنگین بود. سیدجوان در کمال ادب دو زانو دم در اتاق نشست و استاد هم سکوت کرد شاید یک ربع به سکوت گذشت هیچ کسی حرف نمی‌زد، هردو سرشان پایین بود. ناگهان آقای قاضی رو کرد به من و گفت:«آقای حاج شیخ عباس! آن کتاب را بیاور». من یادم رفت بپرسم «کدام کتاب؟» ناخودآگاه دستم به سوی کتابی رفت و آوردمش. استاد گفت:«بازکن» گفتم:«آقا کدام صفحه را؟!» گفت:«هرکجایش که بود!» باز کردم، دیدم اول صفحه نوشته شده «حکایت» شروع کردم بلند بلند به خواندن آن حکایت. حکایت عجیبی بود: «مملکتی بود که در آن مملکت سلطانی حکومت می‌کرد. فسق و فجور این سلطان و خاندانش فساد و بی‌دینی را فراگیر کرده بود. مردی الهی علیه آن سلطان قیام کرد. هرچه این آن سلطان را نصیحت می‌کرد، فایده‌ای نداشت؛ لذا مجبور می‌شد اقدامات شدیدتری علیه او انجام دهد. سلطان هم دستور داد آن عالم را دستگر کنند و به زندان بفرستند و سپس به یکی از ممالک همسایه تبعید کنند. پس از مدتی آن عالم را به مملکت دیگری که حرم ائمه در آن بود تبعید کردند تا اینکه آن سلطان فرار کرد. آن عالم نیز به مملکت خود بازگشت و زمام آن را در دست گرفت...» آقای قاضی گفت:«کفایت می‌کند کتاب را ببند و بگذار سرجایش». سپس خود آقای قاضی شروع کرد به سخن گفتن. اشاره کرد به فتنه‌ها و آزمایش‌هایی که در آینده اتفاق می‌افتد. مجلس تمام شد سیدجوان برخاست و رفت ولی ما هنوز در شوک بودیم که چرا آن جلسه به این شکل گذشت. ✨ ✨✨ ✨ شیخ عباس قوجانی که بعد از وفات آقای قاضی وصی شرعی او هم شده بود، سال‌ها بعد از این اتفاق وقتی اخبار ایران به گوشش خورد کم کم پشت صحنه ماجرای جلسه آن روز برایش روشن شد. وقتی امام خمینی (ره) به نجف تبعید شد و شیخ عباس قوجانی برای اولین بار پیش او رفت چهره او را شناخت همان جوانی بود که آن روز ... شیخ عباس از اولین کسانی بود که بعد از انقلاب هم به ایران آمد و با امام خمینی بیعت کرد. رفتار خاص آن روز آقای قاضی شاید آزمونی برای کشف میزان قدرت روحی آقا روح الله خمینی بود. می‌گویند بیرون از جلسه وقتی از او پرسیدند: «آقای قاضی را چگونه یافتید؟ پاسخ داده بود: «فردی بسیار بزرگ، بزرگ‌تر از آنچه فکر می‌کردم!» بعدها در وصف او گفته بود: «قاضی کوهی بود از عظمت و مقام توحید». 📔 استاد، صد روایت از زندگی آیت الله سید علی قاضی (ره)، ص٨٨ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ 🕰🛎نوبت ماست حرف بزنیم...!!! https://eitaa.com/joinchat/3989176992Cd6a393ee38