هدایت شده از کانون غرب شناسی و اندیشۀاسلامی
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹تاريخ #تجدد در ايران، تاريخ بیتاريخی ماست؛ چرا كه از گذشته خود بريده شده و در تاريخ جديد غرب نيز شريك اصلی نبوده و اصولاً نمیتوانستيم شريك جديی باشيم. تجدد واقعی و اصيل در ايران وقتی بومی میشود، كه ما بتوانيم بر اين بیتاريخیگری غلبه كنيم و اين در ذات و ماهيت انقلاب اسلامی، قابل رويت است. در اين صورت آيا نظريهپرداز غربی، اين انقلاب را در حالت و فرض بیتاريخی میبيند يا نه؟ يعنی آيا اين انقلاب برای اين به وجود آمده كه بر اين بیتاريخیگری عصر تجدد سده اخير، غلبه كند يا نه؟ نظريهپردازی غربی در اين صورت اگر بخواهد به اين مهم بپردازد، بايد بپذيرد كه معنای خروج از بيتاريخی كه فلسفه اصلی انقلاب اسلامی است، به معنای خروج از حاشيه تاريخ غربی است و اين به معنای خروج از مدرنيته و لوازم غربی ديدن عالم است. نظريهپرداز غربی اين خروج از حاشيه به متن را چگونه میخواهد توضيح دهد و در چنين شرايطی اين متن را چگونه غير از متن اصلی و غربی شدن تمام عالم میبيند؟ اينها همه به نحوی به معنای شالودهشكنی در عالم مدرن و مبانی آن خواهد بود كه نظريهسازان غربی، با آن خود را بيگانه نشان میدهند.
#دکتر_موسی_نجفی
@KanooneQarbshenasiAndisheIslami