خانه، دلتنگِ غروبی خفه بود؛
مثلِ امروز که تنگ است دلم!
پدرم گفت؛ چراغ!
و شب از شب پُر شد...
من به خود گفتم ؛یک روز گذشت!
مادرم آه کشید؛
«زود بر خواهد گشت.»
ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد.
که گمان داشت که هست این همه درد،
در کمینِ دلِ آن کودکِ خُرد؟!
آری، آن روز چو می رفت کسی،
داشتم آمدنش را باور!
من نمی دانستم،
معنیِ «هرگز» را!
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
آه ای واژه ی شوم،
خو نکرده ست دلم با تو هنوز!
من پس از این همه سال،
چشم دارم در راه،
که بیایند عزیزانم، آه...
👤 هوشنگ ابتهاج 🌿
💛🎼
💠 @e_adab 💠
این فصل پریشان را برگی بزن وبگذر
در متنِ شبِ بی ماه دنبال چه میگردیم؟
#افشین_یداللهی
💠 @e_adab 💠
میگذری
دست تکان میدهی
نمیبینم.
در من سالهاست دیگر
پنجرهای رو به خیابان باز نمیشود!
#رضا_کاظمی
💠 @e_adab 💠
شاعران گل گفتهاند، اما برای وصف تو
باز باید معنی نازکتری پیدا کنم
#حسین_دهلوی
💠 @e_adab 💠
تا توانی دفع غم از خاطرِ غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن
#ملك_الشعرای_بهار
#شعر
💠 @e_adab 💠
علف هَرز چه داند ڪه خزان چیست گلم
با ڪسی از غمِ دل گو ڪه خودش غم دارد...
#هاتف_اصفهانی
#شعر
💠 @e_adab 💠
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت 🖤
#حضرت_زهرا_س_مدح
محضر نور است هرجا دیدهی تَر حاضر است
گریه، خورشیدیست که از شب فراتر، حاضر است
اشکِ ما مهریهی زهراست، مهر مادریست
ظرفِ چشم ما کنار حوضِ کوثر حاضر است
وقتِ عرضِ دستبوسیاش مدینه دیده بود
زودتر از دیگران، شخص پیمبر حاضر است
فاطمه یعنی همان آئینهی پروردگار
فاطمه یعنی خدایت در برابر حاضر است
لیلة القدر است، قدرش قابل توصیف نیست
گرچه از آغازِ خلقت، فیض منبر حاضر است
ساختار پنج تن را حولِ زهرا ساختند
فاطمه در قلب آن مانند محور حاضر است
در کلاس فاطمه، اعجاز را باید شناخت
فضّه در تائید آن با کوهی از زر حاضر است
وقتِ سختی فاطمه پشت مرا خالی نکرد
وقت حلِّ مشکلِ فرزند، مادر حاضر است
حاجتم را تا که گفتم، زود زهرا رفع کرد
طفل تا لب تر کند، نانِ معطر حاضر است
هم طراز شأنِ اقیانوس جز دریا نبود...
در کنارِ نام زهرا نامِ حیدر حاضر است
زیرِ چتر چادرش معراج را حس میکنیم
رُشد خواهی کرد هرجایی که بستر حاضر است
فاطمه تقدیر من را نذر عطشانش نوشت
از طفولیّت برایم نقشِ نوکر حاضر است
گُم نخواهد کرد ما را بین آن هُول و وَلا
بانوی قامتخمی که صبحِ محشر حاضر است
شال حیدر وا شد امّا دست زهرا وا نشد
فاطمه پای علی تا روز آخر حاضر است
تیزی مسمار کافی بود مادر، جان دهد...
آه! پهلویش برای ضربهی دَر حاضر است...؟!
✍ #بردیا_محمدی 🍃🥀🍃
💠 @e_adab 💠
هان چه میپرسی چه پیش آمد؟ زمین را آب برد
بادبانِ کشتی پیغمبران آتش گرفت
#علیرضا_قزوه
#مادرانه
💠 @e_adab 💠
دنیا چه کرد با غزل عاشقانهات
حال و هوای مرثیه دارد، ترانهات
ای کوه غم که روی زمین راه میروی
تابوت کیست نیمۀ شب، روی شانهات؟
غم شعله میکشد به بلندای آه تو
آتش نشست بر در و دیوار خانهات
#فائزه_زرافشان
#فاطمیه
💠 @e_adab 💠
خدا داند دلم چون گریه می کرد
به حالم دشت و هامون گریه می کرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کرد
#غلامرضا_سازگار
#شعر
#فاطمیه
💠 @e_adab 💠
عشق یعنی دل سپردن در الست
از می وصل الهی مست مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق یعنی جلوه ی صبر خدا
شرم ایوب نبی از مرتضی
عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم
عشق یعنی انقلاب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
عشق یعنی صحبت بی واهمه
حیدرِ در بند، پیش فاطمه
آن که خود مرد دلیر جنگ بود
دستگیرِ فرقه ای صد رنگ بود
عشق یعنی عاشقی در تار و پود
گردش دستاس با دست کبود
عشق یعنی گریه های حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینه ای
جای میخ در به روی سینه ای
عشق یعنی انتظار منتظر
سینه ای مجروح از مسمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین
رد خون سینه بر روی زمین
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س)، بر فرزند و منتقم ایشان، حضرت مهدی (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد.
اللهم عجل لولیک الفرج
#شعر #فاطمیه #حضرت_زهرا
💠 @e_adab 💠
#حضرت_زهرا_س_شهادت🖤
#زبان_حال_امیرالمومنین
نام زهرا است که بر روی زبان است هنوز
داغ من تازهترین داغ جوان است هنوز...
آمدی دست عنایت به جهان آیهی نور
نبض دستان تو بر کل جهان است هنوز...
از غم هجر تو این آه...که در سینهی من!
شده یک آتش جان سوز، فغان است هنوز...
گاه بین در و دیوار سخن میگویم!
زخم پهلو چقدر بار گران است هنوز...
در عطش سوختم و نالهی من چاه شنید!
چاه از نالهی من دل نگران است هنوز...
بعد تو بلبل غم بر در این خانه نشست!
بال و پر ریخته و تعزیه خوان است هنوز...
بی تو این خانه سرای غم و اندوه من است!
زینبم دیدهی تر مرثیه خوان است هنوز...
بی تو کارم شده چون شمع فقط سوختن است!
گفتن نام تو آرامش جان است هنوز...
جان به لب میرسد از عشق تو ای یاس کبود
فصل من بعد نگاهِ تو خزان است هنوز...
نیستی غربت تو خانه نشینم کرده!
هر چه گفتند که به من زخم زبان است هنوز...
سوختم در غم این حادثه آن شب که تو را
نیمه شب بُردم و تاریخ بیان است هنوز...
آمدم تا که تو را خاک کنم دست گرفت!
اشک بر دیدهی دست آب روان است هنوز...
همهی شعر مرا غربت و اندوه پر است!
داغ زهرا است که در سینه و جان است هنوز...
اشک میریزم و این حسرت عالم سوز است!
تربت فاطمه بینام و نشان است هنوز...
#الهه_نودهی 🍃🥀🍃
💠 @e_adab 💠
صدف چشم من از داغ تو گوهر بار است
چه كنم؟! كار علی بیتو به عالم، زار است!
اشتياق تو مرا میكشد از خانه برون
ورنه از خانه برون آمدنم، دشوار است!
موقع آمد و شد، فاطمه جان! میبينم
ديده زينب تو، مات در و ديوار است!
به گواهی شب و، زمزمه مرغ سحر
اهل يثرب همه خوابند و، علی بيدار است
ياد آن روز كه با زينب تو میگفتم :
دخترم! گريه مكن! مادرتان بيمار است!
چاه داند كه به من، عمر چسان میگذرد
قصّه، كوتاه كنم ورنه سخن بسيار است
- ژولیده نیشابوری
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت،
میان دو دیدار قسمت کنیم!
بیا با هم
از حالت سنگ چیزی بفهمیم
بیا زودتر چیزها را ببینیم!
ببین!
عقربک های فواره در صفحه ی ساعت،
حوض زمان را به گردی بدل میکنند!
بیا آب شو !
مثل یک واژه
در سطر خاموشیام...
بیا ذوب کن!
در کف دست من
جرم نورانی عشق را...
👤 سهراب سپهری 🌱
💛🎼
💠 @e_adab 💠
«وَ إِنَّمَا أَبكِی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی»
🖤🍃
تویی جانِ حیدر، تمامِ وجودم
نگاهمکن!ای هست و بود و نبودم
دعاکن! که امشب به جایت بمیرم
نبینم شبِ دفنِ یاس کبودم
#کبری_رحمتی(بیتاب)
#شاعر_دلشعری 🍀
#عاشقانههایامیرالمؤمنین😭
💛🎼 ⌈
💠 @e_adab 💠