خواجه #حافظ_شیرازی
اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ كه ريخت بي گل رويت بهار عمر
از ديده گر سرشك چو باران چكد رواست
كاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
اين يك دو دم كه مهلت ديدار ممكن است
درياب كار ما كه نه پيداست كار عمر
تا كي مي صبوح و شكر خواب بامداد
هشيار گرد هان كه گذشت اختيار عمر
وي در گذار بود و نظر سوي ما نكرد
بيچاره دل كه هيچ نديد از گذار عمر
انديشه از محيط فنا نيست هر كه را
بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف ز خيل حوادث كمين گهيست
زانرو عنان گسسته دواند سوار عمر
بي عمر زندهام من و اين بس عجب مدار
روز فراق را كه نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوي كه بر صفحه جهان
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
💠 @e_adab 💠
#درخت_سیب
نگاهي به درخت ســـيب بيندازيد. شايد پانـــصد ســـيب به درخت باشد که هر کدام حاوي ده دانه است. خيلي دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسيم «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟»
اينجا طبيعت به ما چيزي ياد مي دهد. به ما مي گويد:
«اکثر دانه ها هرگز رشد نمي کنند. پس اگر واقعاً مي خواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يکبار تلاش کنيد.»
از اين مطلب مي توان اين نتايج را بدست آورد:
- بايد در بيست مصاحبه شرکت کني تا يک شغل بدست بياوري.
- بايد با چهل نفر مصاحبه کني تا يک فرد مناسب استخدام کني.
- بايد با پنجاه نفر صحبت کني تا يک ماشين، خانه، جاروبرقي، بيمه و يا حتي ايده ات را بفروشي.
- بايد با صد نفر آشنا شوي تا يک رفيق شفيق پيدا کني.
وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نااميد نمي شويم و به راحتي احساس شکست نمي کنيم.
در يک کلام:
افراد موفق هر چه بيشتر شکست مي خورند، دانه هاي بيشتري مي کارند.
💠 @e_adab 💠
ياد رخسار تـو را در دل، نهان داريم ما
در دل دوزخ، بهشت جاودان داريم ما
#صائب_تبریزى
💠 @e_adab 💠
نتیجه ی همه ی استخاره ها "خیر" است
اگر به نیت "تو" وا شوند قرآن ها...
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
گفت، امید به وصل من و تو نیست که نیست
قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند
#سيد_تقي_سيدي
💠 @e_adab 💠
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه میتوانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت که میتواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوقالعاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانهگیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
*چه پسنديده است نقاط ضعف هركس را ناديده گرفته و نقاط قوتش را برجسته كنيم...
💠 @e_adab 💠
داغ تو قلب مرا سوزانده و ماندم که شیخ
با چه رویی خواست از دوزخ بترساند مرا؟
#محمد_کلارستاقی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است
گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟
گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم
گنجشک او را روی دوش خود گذاشت
و پرید
وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد
به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی.؟
گفت خودم هم ناراحتم
ولی چکار کنم ذاتم اینه
حکایت بعضی از ما آدمهاست
از دست رفیقان عقرب صفت
هم نشینی با مارم آرزوست
💠 @e_adab 💠
هر چه گویی آخری دارد به غير از حرفِ عشق
كين همه گفتند و آخر نيست اين افسانه را
#وحشی_بافقی
💠 @e_adab 💠