eitaa logo
پژوهشی درباره ابن عربی
939 دنبال‌کننده
173 عکس
55 ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با رویکرد انتقادی 🌐 websites: ebnearabi.com ebnearabi.com/ar ebnearabi.com/ur ebnearabi.com/en 📢 Telegram: https://t.me/ebnearabi 📲 admin: @eb_admin ⭕️در این کانال تبادلی انجام نمی شود
مشاهده در ایتا
دانلود
ادب عجیب و تواضع عبرت آموز صوفی رومی! در اینکه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرآن ناطق و صاحب علم الکتاب و قرین قرآن اند کوچکترین تردیدی نیست ولی باز در مقام مقایسه میان کلام الله و کلام عترت گوییم کلامشان دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق است. با این حال باید دانست که عرفای بالله از شدت سعه وجودی و احساس فنای در غیب هستی و مستی ناشی از آن، بر این باورند که کلامشان، عِدل قرآن کریم بوده " لا یاتیه الباطل من بین یدیه..." فرق فارقی میان یافته های خود و کلام نورانی حق، قائل نیستند اگر آن را بالاتر ندانند؛ به قول شمس تبریزی " ما نبشته تو را با قرآن نیامیزیم" باری، در همین راستا این ماجرای منقول از مناقب العارفین هم حقا خواندنی و عبرت آموز است. خلاصه آنکه گویند یکی از مریدان مولوی معنوی، به ساحت قدس مولوی عرضه میدارد: علما میگویند چرا مثنوی را باید قرآن گفت؟! مولوی مثنوی نیز در جواب به شدت بر میخروشد و در حالی که به توجیه فرزند دلبندش که آن را تفسیر قرآن، معرفی میکند قانع نمیشود با آن حال عرفانی ناشی از بقا بعد الفنا و صحو عجیب بعد از محو (آنهم احتمالا در تعین ثانی)اینگونه در حالی که لسانش، لسان وجود معرا از ماهیت است میفرماید: " ای سگ! چرا قرآن نباشد؟! ای خر! چرا نباشد؟ ای غر خواهر چرا نباشد" وه! که چه ادب و متانت و غیرتی...آه که چه صلابت و صولتی! آری آن یار سفر کرده نیکو سیرت و سریرت نیز وجود ذیجود خود را یک دوره تفسیر انفسی قرآن میدانست! البته باید دانست که این قبیل سخنان زمانی از زبان دُر فشان ایشان تجلی میکند که وجود لا بشرط مقسمی خود را نظاره گر باشند و الا آنگه که ماهیت خود و عدمهایش را مینگرند هرگز اینگونه نخواهند فرمود. ( دقت شود) 📝 دکتر سیدمحسن هندی @ebnearabi
از شاهکارهای تولیت آستان قدس: از زائرت نوای انا الله ترانه‌ای!!!
⭕️ اسرار عرفانی و سِرّ مگوی تصوف و عرفان‌ چست؟ ▪️ در طول تاریخ تصوف اصطلاح راز و سرّ، دامنه‌ای وسیع داشته و از جمله اصطلاحات پرکاربرد و مهم بوده است. به‌طوری که در عنوان بسیاری رسائل و کتب صوفیه کلمه راز و سرّ آمده است و خواجه عبدالله انصاری، در «رساله صد میدان»، میدان هشتاد و سوم را میدان «سرّ» نامیده است. از طرفی در اکثر کتب منظوم و منثور متصوفه و عرفا بر مسئله وجوب حفظ راز تاکید شده است. ▪️ در مثنوی و دیوان کبیر مولوی راز و رازداری یکی از مضامین اساسی است... اسراری که تنها خواص مشایخ از آنها آگاه هستند... دارندگان این رازها باید همواره کتمان سر کوشا باشند. مضامین خاص، رابطه عاشقانه انسان با خدا، سر تمرد شیطان و نسبی بودن احکام فقهی در مورد حلال و حرام برخی از اسراری است که عرفا سعی در پنهان کردن آنها دارند.[2] ▪️ در تحلیل و بررسی جوهره عرفان ابن عربی نیز، سر یا راز، یکی از مضامین کلیدی محسوب می شود. سر، یکی از لطایف الهی است که خداوند آن را در ذات موجودات به ودیعه گذارده است و مربوط به طور ورای عقل است!… خداوند به عنوان یکی از انواع راز می تواند مُدرک عارف قرار گیرد… [3] 🔴 رینولد نیکلسون[4] اسرار بزرگ صوفیان و عارفان – که نباید به گوش مردم برسد – را واضح تر بیان نموده است. هانری کُربَن مستشرق معروف، می‌نویسد: عرفا و صوفیان می دانستند که مردم ظرفیت شنیدن راز وحدت را ندارند… لذا سعی در پوشیده نگاه داشتن اسرار خود داشتند. اسرار عرفان و تصوف از دیدگاه نیکلسون موارد ذیل است: 1- خدای جهان، تو هستی ولی هنوز از قدرت خود استفاده نکرده‌ای و برای استفاده از قدرت خویش باید بدان پی ببری و برای پی بردن به آن قدرت، باید خود را تربیت کنی. 2- نه پاداش اخروی وجود دارد نه مجازات اخروی، و این‌ها برای ترساندن عوام است. 3- چون پاداش و مجازاتی وجود ندارد لذا عمل کردن به احکام دین بی فایده است. اینها همان اسراری است که نباید به گوش نامحرمان می‌رسید، و سالک پس از پیمودن مراحل عرفان بر این اسرار آگاه می‌شود.[5] ▪️ در کشف الأسرار آمده است که: «شبلی را با حق رازی بود در میان، و او محرم راز و با او راز می‌گفت که: بار خدایا چون بود که حسین منصور را از میان برگرفتی؟ گفت: رازی به وی دادم و سرّی با وی نمودم، به نااهلان بیرون داد، به وی آن فرود آوردم که دیدی» [6] و می دانیم که دعوی حلاج و سری که آشکار کرد، همان عبارت معروف انا الحق و ادعای وحدت یا حلول و اتحاد است. ▪️ سنایی با اشاره به «أنا الحق» حلاج، این سخن را رازی میان بنده و خدا دانسته که در شهود عرفانی حاصل شده بود و البته منجر به دار آویختن او شد... ▪️ در مقابلِ صوفیانی که حلاج را به سبب افشای راز محکوم کرده اند؛ شاهدیم که بعضی او را شهید راه عشق خوانده و شطح او را تأیید می‌کنند. شبستری در گلشن راز می گوید: أنا الحق کشف اسرار است مطلق جز از حق کیست تا گوید اناالحق... مولوی عملکرد حلاج و سخنان شطح‌آمیز او را نه تنها محکوم نمی‌کند، بلکه توجیه نموده و از آن دفاع می‌کند. به‌طوری که در چندین مورد، اناالحق حلاج را با ادعای ربوبیت فرعون مقایسه کرده و می‌گوید: چنین عباراتی از زبان منصور شایسته و از زبان فرعون ناشایست است!... او انالحق منصور را در ابیاتی از مثنوی معنوی مایۀ رحمت و آزادگی و در جای دیگری مایۀ ایمان و یقین وی تلقی می‌کند.... ◾️ بدیهی است که این مسائل تا چه حد با محکمات آموزه های قرآن و اهل بیت علیهم السلام در تضاد و تقابل است. و از هیچ کدام از ائمه معصومین علیهم السلام و اصحاب و نزدیکان ایشان چنین مطالب و ادعاهایی گزارش نشده بلکه خلاف آن به تواتر ثابت گردیده است. 📌 مشاهده مدارک و مستندات و توضیحات بیشتر در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
⭕️ نقش اختلالات روانی در تاریخ تصوف (بررسی شخصیت منصور حلاج) 🖋 برگرفته از کتاب دکتر علی اکبر ضیائی (با تغییراتی اندک توسط مدیران سایت) ◾️ چکیده نویسنده در این رساله، رفتارهای دینی حلاج را، به عنوان یکی از معروفترین شخصیتهای تصوف از دیدگاه عصب روانی، عصبی و رفتاری مورد بررسی قرار داده است تا به آخرین دستاوردهای علمی در خصوص طبیعت تجربه های دینی دست یابد. وی تلاش کرده است تا با تفکیک تجربه دینی اصیل از غیر اصیل نشان دهد که تجربه های دینی و معنوی در صوفیان بیشتر به علائم سایکوزی شباهت دارد و تجارب آنان برگرفته از اختلالات سایکوزی مرتبط با اختلال خلقی و اولیه می باشد. دلایل این فرضیه در هر موردی با تشخیصهای متفاوتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. محدویتهای مرتبط با آزمایش های تشخیصی گذشته نگر نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. نویسنده برای پاسخ به این سؤال که چگونه پیروان آنان گرد آن شخصیتها جمع شده اند و سیستمهای اعتقادی جدید به ظهور رسیده و جاودانه شده اند، به مدلهای اجتماعی آسیب شناسی روانی و پویائی گروهی نیز پرداخته است. نویسنده به یک روش تازه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM برای شناسائی بروز این نوع اختلال روانی دست یافته است. این یافته ها از این فرضیه پشتیبانی می کنند که افراد با اختلالات خلقی و اولیه مرتبط با علائم سایکوزی می توانند سبب ایجاد تأثیرات بزرگی بر تمدن نیز بوده باشند. امید است این پژوهش بتواند زمینه را برای کمک به افرادی که تحت تأثیر آموزش های صوفیانه و عرفانهای کاذب دچار بیماری های روحی و روانی و اختلال های سایکوتیک می شوند فراهم نماید. ▪️ [نکته: بر اساس اعتقادت شیعی، کشف و شهود اصیل یعنی کشفی که توهم و ناشی از اختلالات روانی نباشد نیز حجیتی ندارد و حتی اگر رحمانی بوده و منشأ شیطانی یا نفسانی نداشته باشد، تنها کارکرد آن بشارت برای صاحب کشف است. ] 📌 مشاهده متن رساله نقش اختلالات روانی در تاریخ تصوف و دانلود pdf در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
⭕️ آیت‌الله شیخ محمد تقی شريعتمداری از تلامذه بنام شهید مطهری: ✍ملت‌های شرک و کفر که شریعت اسلام را نپذیرفته‌اند، هیچ معذور نمی‌باشند زیرا: اولا شرک و کفر هیچ دلیل و برهانی ندارد و اگر مردم عقل خود را بکار بیاندازند، بطلان آن را می‌فهمند. ثانیا همین که آوازه‌ی اسلام به سراسر جهان رسیده است، کافی است که مردم را به تحقیق و فحص وادار کند و تنبلی و سهل انگاری عذر مقبول نیست. در کتاب شریف معانی الاخبار از حضرت باقر(علیه السلام) روایت است که فرمود: ...اما مرد گردن کلفتی که بحث و جدل می‌کند که بیع و شراء (در بازار تجارت و خرید و فروش می‌کند) و نمی‌توانی مغبونش کنی، می‌گویی مستضعف است؟ نه و کرامتی نیست. 👈👈شگفت است که در کتاب (مهر تابان)در گفتگوهای شاگرد و استاد آمده است که شاگرد، محی الدین عربی را به عنوان مستضعف، معذور می‌دارد و استاد، با لبخندی پر معنی می‌گوید: آیا محی‌الدین مستضعف است؟ (روح مجرد: ۴۱۱، پاورقی) از اینجا معلوم می‌شود که میزان جانبداری شاگرد از محی الدین به خاطر عشق به تصوف تا چه حد است. 📚نسیم بهشت، جلد۲، ص ۱۴۵ @ebnearabi
⭕️ اعتراض علامه طباطبائی به سلوک ابن عربی و دیدگاه او درباره متوکّل عباسی 🔷 علامه طباطبائی: چطور می شود محیی الدّین ابن عربی را اهل طریق دانست با وجودیکه متوکّل را از اولیای خدا میداند؟ 🔴 در کتاب روح مجرد آمده : روزی بحث ما با حضرت اُستادنا الاکرم حضرت علاّمه فقید طباطبائی قدَّس اللهُ نفسَه بر سر همین موضوع به درازا انجامید…. چون ایشان میفرمودند: چطور می شود محیی الدّین را اهل طریق دانست با وجودیکه متوکّل را از اولیای خدا میداند؟! عرض کردم : اگر ثابت شود این کلام از اوست و تحریفی در نقل به عمل نیامده است … با فرض آنکه میدانیم : او مرد منصفی بوده است….در اینصورت باید در نظیر این نوع از مطالب ، او را از زمره مستضعفین به شمار آوریم ! 🔺ایشان لبخند منکرانه ای زدند و فرمودند: آخر محیی الدّین از مستضعفین است ؟! پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi 📌 مشاهده این مطلب در سایت: http://www.ebnearabi.com/224/در-کتاب-روح-مجرد-علامه-طباطبائی-ميفرمو.html
🏴 آجرک اللّه یا بقیّة اللّه امام باقر عليه السلام: هيچ شب و روزی نيست مگر اين‌که تمامی جنيان و شياطين، امامان گمراهی و ضلالت را ديدار كرده... براي ايشان سخنان ناروا و دروغ می‌‏آورند. لذا آن امام ضلالت هر روز می‌گويد كه چنين و چنان شهود كرده‌‏ام. 📚 الکافی؛ ج۱، ص۲۵۳ لَيْسَ مِنْ يَوْمٍ وَ لَا لَيْلَةٍ إِلَّا وَ جَمِيعُ الْجِنِّ وَ الشَّيَاطِينِ تَزُورُ أَئِمَّةَ الضَّلَالَةِ وَ يَزُورُ إِمَامَ الْهُدَى عَدَدُهُمْ مِنَ الْمَلَائِكَةِ حَتَّى إِذَا أَتَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ فَيَهْبِطُ فِيهَا مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى وَلِيِّ الْأَمْرِ خَلَقَ اللَّهُ أَوْ قَالَ قَيَّضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الشَّيَاطِينِ بِعَدَدِهِمْ ثُمَّ زَارُوا وَلِيَّ الضَّلَالَةِ فَأَتَوْهُ بِالْإِفْكِ وَ الْكَذِبِ حَتَّى لَعَلَّهُ يُصْبِحُ فَيَقُولُ رَأَيْتُ كَذَا وَ كَذَا. @ebnearabi
⭕️ سعادت در پیروی از اهل بیت علیهم السلام است امام باقر علیه السلام فرمودند: «به وسیله ما خدا بندگی می شود. و به وسیله ما خدا شناخته می شود. و به وسیله ما توحید خداوند متعال تحقق می یابد. و حضرت محمد صلی الله علیه و آله حجاب خدای متعال است» علامه مجلسی رضوان الله علیه: «بدان هر چه خیر و خوبی هست ما در اخبار ائمه معصومین علیهم السلام یافته ایم؛ چه، هیچ حکمتی از حکمت های الهی نیست مگر این که در اخبار اهل بیت ایشان برای مردمان بیان و شرح شده است، به شرط آن که فرد دارای دلی سالم و خردی درست باشد و اندیشه اش، با پیمودن کجراهه ها و کوره راهها، به انحراف کشیده نشده و قوه فهم و درک او با افکار منحرفان و تباهکاران خو نگرفته باشد. راه رسیدن به رستگاری و دست یافتن به خوشبختی ها، برای کسی که پرده هوی و هوس را از دیده بصیرت خویش کنار زده و در درست کردن نیتش به پروردگار خود توسل جسته باشد، در این اخبار روشن و هویدا گشته است. خداوند تعالی فرموده است: «و آنان که در راه ما جهاد و تلاش کنند البته ما راههای خود را به آنان نشان می دهیم»عنکبوت۶۹ و محال است که خداوند تعالی خلاف وعده خود عمل کند به شرط آن که از درهایی وارد شوند که خداوند دستور داده است از آنها وارد شوند» 📚 العقائد ص۸۵ /محمد باقر مجلسی/ناشر:موسسة الهدی للنشر و التوزیع/۱۴۲۰ ه ق @ebnearabi
⭕️ توضیحات علامه مجلسی درباره فراز پایانی دعای عرفه علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه در مورد فراز آخر دعایِ عرفه میگوید: کفعمی – رحمه الله – در کتاب البلد الامین و ابن طاووس نیز در کتاب مصباح الزائر این دعا را آورده اند. که قبلا ذکر شد. البته به اندازه یک ورق از آخر دعا در این دو کتاب وجود ندارد، یعنی از آنجایی که می‌گوید: «خدایا من در بی نیازی ام، فقیرم» تا آخر دعا. و نیز این مقدار از دعا در برخی از نسخه‌های کهن کتاب الاقبال نیز یافت نشد. فرازهای دعا در این ورق، مطابق با دعاهای ائمه معصومین علیهم السلام نیست و بیشتر به ذوق و سلیقه صوفیان نزدیک است، از این رو، برخی از بزرگان بر آنند که این یک ورق از الحاقات صوفیه بر دعاست و از امامان معصوم نیست. در هر صورت، این قسمت اضافی یا از سوی صوفیه در کتاب‌ها رفته است و سید بن طاووس با غفلت از حقیقت امر آن را آورده است و یا اینکه از جانب آنان در کتاب الاقبال اضافه شده است؛ و حالت دوم به آنچه ما اشاره کردیم، از عدم وجود این دعا در نسخه‌های کهن و کتاب مصباح الزائر، نزدیک تر است. و خداوند به حقیقت امور آگاه است. 📚بحارالانوار، ج۹۵، ص۲۲۷ و ۲۲۸ @ebnearabi
⭕️ دیدگاه مولوی درباره تشیع و شیعیان 🔺 در این نوشتار، صرفا به بررسی نمونه هایی از اشعار مولوی می پردازیم که صراحتا در آن به شیعیان اشاره شده است. وگرنه اکثر اشعار مولوی در مخالفتِ با اعتقادات صحیح مذهب حق (یعنی تشیع) است. علامه مجلسی رحمه الله در این زمینه می نویسد: «و در هیچ صفحه از صفحه‏ هاى مثنوى نیست که اشعار به جبر یا وحدت وجود یا سقوط عبادات یا غیر آنها از اعتقادات فاسد نکرده باشد.» ◾️ تشبیه شیعیان به خر هایی که تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند! مولوی در اشعار کنایه آمیز خود با تشبیه شیعیان به خر و موجودات ناشنوا، حقد خود نسبت به شیعیان را آشکار می کند و با زبانی تند و آتشین گلایه می کند که چرا شیعیان تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند...(مشاهده متن اشعار در سایت) ◾️ رافضی خواندن شیعیان و ادعای دوستی امیر مؤمنان علیه السلام و عمر مولوی شیعیان را رافضی(خارج شدگان از دین!) می نامد و بر خلاف روایات خود اهل سنت، مدعی می شود که امیرمومنان علیه السلام و عمر با یکدیگر رابطه ای دوستانه داشته اند و اختلافی در کار نبوده است و در اشعار دیگرش نیز بر این مضامین تاکید می کند و می گوید:... (مشاهده متن اشعار در سایت) ◾️ شیعیان غافل اند و دین آنها تباه شده است مولوی عزاداری اهل حلب برای سیدالشهدا علیه السلام را ناشی از غفلت و كم معرفتي آنان می داند و عزادارن از دید وی دین تباه و خرابی دارند! (مشاهده متن اشعار در سایت) ◾️ شیعیان سبزوار نماد افراد دنیا زده، فاسد العقیده و مکار ؛ یک سنی به نام “ابوبکر” نماد اقطاب و اولیای خداوند مولوی در مثنوی خویش، یک داستانی خیالی ساخته و پرداخته می کند که در آن سلطان به مردم سبزوار که همگی شیعه بودند، امر می کند که برای رهایی از مرگ باید ابوبکر نامی را پیش من بیاورید. مردم هم با جستجو و فحص فراوان مردی ضعیف و نزار را می یابند که ابوبکر نام داشت و از وی درخواست می کنند که همراه آنها نزد شاه برود. و در نهایت مردم سبزوار به برکت آن ابوبکر، امان می یابند! در نظر مولوی، سبزوار کنایه از ویرانکده دنیا است، چرا که مردمان آن، شیعی مذهب و قومی رذیل اند! و آن مرد ضعیف و نزار که ابوبکر نام داشت نماد قطب عالم! و مردان حقی است کـه در میان اهل دنیا(شیعیان) و دشمنکده سبزوار، گرفتار و اسیر افتاده، مظلوم و ضایع شده اند و قدرشان نامعلوم است. و البته امان یافتن سبزواریان شیعی و بقای عالم به واسطه ابوبکر است! او ابوبکر را قطب عالم، صاحب وصال، واسطه فیض حق و انسان کاملی می داند که در سبزوار دنیا جایی برای او نیست. این ابوبکر، اتصالی با عالم بالا دارد که در کلام نگنجد و قابل وصف نیست. دشمنی شیعیان با اهل دل و اقطاب عالم نیز میراثی به جا مانده از روز الست است و آنها تاب دیدن انسان کامل و اولیای الهی را ندارند! و اگر هم با نرمی برخورد نمایند، از روی مکر و نفاق است. همین مضمون را نیز مولوی در جای دیگر بدون پوشش و بدون استفاده از نماد و… بدان اشاره کرده و همانگونه که پیش تر بیان شد، شیعیان را به خرانی تشبیه نموده که تاب شنیدن فضائل عمر بن خطاب را ندارند! مولوی در ادامه پا را فراتر می نهد و پیکان لجن پراکنی خویش را از شیعیان به ائمه شیعه علیهم السلام متوجه می کند. او شیعیان را به مردمانی تشبیه می کند که در تشخیص اولیای خداوند نیز به اشتباه رفته اند و آنهایی که از روی دلبستگی به دنیا و هوا و هوس! به ولایت ایشان دل داده اند، از مقربین درگاه الهی نیستند. اولیای واقعی امثال ابوبکر هستند، اما هوی و هوس، قوه ممیزه شیعیان را مختل نموده و آنها دیدگاه فاسدی نسبت به ابوبکر دارند. از بس کنایه های مولوی در قالب تشبیه نسبت به شیعیان تند و زننده است که معلوم نیست مولوی در این داستان خیالی، می خواسته دلها را متوجه به اصطلاح اولیای حق کند، یا داشته نسبت به شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام عقده گشایی میکرده؟! و این به وضوح نشان می دهد که مولوی در تسنن خود بسیار متعصب و متصلب بوده و هیچ فرصتی را برای ابراز عقاید باطل خود فروگذار نکرده است. 📌 مشاهده متن اشعار و توضیحات بیشتر در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔻تركيا من أهم الدول التي تصدر المسلسلات في العالم وهي واحدة من منتجي المسلسلات القلائل الذين لديهم جمهور عالمي، خذ من أمريكا اللاتينية إلى الدول العربية وباكستان وأفغانستان و ایران و العراق و أکثر الدول الاسلامیة، و من المثير للاهتمام جداً هو أنّ العديد من هذه المسلسلات مستهدفة بشکل رصین و الاهداف هذه أکثرها مغایرة مع القواعد الاسلامیة الصحیحة، و لایخفیٰ بأنّ هذا الاسلوب نوع من الاسالیب الاستراتيجية الثقافية في مواجهة الدین و تطبیع کل فکر منحرف! 🔻ذهبت سياسة تركيا الجديدة في مجال الدين والثقافة إلیٰ إنشاء مسلسلات عن التصوف والفلسفة! مسلسل عن ابن سينا، ​​ومولوي، و يونس عمرو، وخواجة أحمد يسوي، وعبد القادر الجيلاني و "رحلة الطيور"  المأخوذ من كتاب منطق الطير لعطار النیسابوري، و الحاج بكتاش و ... هي بعض المشاريع السينمائية الجديدة في المجال الثقافي ويتم بثها حاليًا في وسائل الإعلام لتركية. 🔻في هذا المقطع، يمكنك أيضًا مشاهدة لقاء حسين بن منصور الحلاج بالشيخ يونس أمره، أحد أشهر الصوفيين الأتراك في عالم المعنىٰ عندهم!! ✍خـادم الرضا علیـه‌السـلام @ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔻تركيا من أهم الدول التي تصدر المسلسلات في العالم وهي واحدة من منتجي المسلسلات القلائل ا
ترجمه: ┅ ❁-﷽-❁ ┅┈ 🔻 ترکیه یکی از مهمترین کشورهای صادرکننده سریال در جهان است و از معدود کشورهایی است که سریال‌هایش، مخاطبان جهانی دارد، از آمریکای لاتین تا کشورهای عربی، پاکستان، افغانستان، ایران، عراق و اکثر کشورهای اسلامی... 🔻 و جالب است كه بسياري از اين سريال ها به صورت هوشیارانه ای اهداف خاص خود را دنبال می‌کنند و اين اهداف اکثرا با قواعد صحيح اسلامي مغايرت دارد و پوشيده نيست كه اين شيوه، نوعي روش راهبردي فرهنگي برای مقابله با دين و ترويج افکار انحرافی است! 🔻 سیاست جدید ترکیه در زمینه دین و فرهنگ منجر به ساخت سریال هایی در زمینه تصوف و فلسفه شده است! سریال هایی از ابن سینا، مولوی، یونس عمرو، خواجه احمد یسوی، عبدالقادر گیلانی و سریال کوچ پرندگان برگرفته از کتاب منطق الطیر عطار نیشابوری و سریال حاجی بکتاش ولی و ... از پروژه های جدید سینمایی در حوزه فرهنگی و در حال پخش در رسانه های ترکیه است. 🔻 در این کلیپ همچنین می توانید دیدار حسین بن منصور حلاج با شیخ یونس امره (یکی از مشهورترین صوفیان ترک) در برزخ و عالم معنا را مشاهده کنید!
🎥 مرحوم آیت‌الله محمدتقی شريعتمداری: مطالب و استدلالات فلسفه باطل و غلط است + ویدئو 🔺 آیت‌الله محمدتقی شريعتمداری مجتهد و فیلسوف و از شاگردان اساتید و آیات مرتضی مطهری، میرزا ابوالحسن شعرانی، رفیعی قزوینی، محمدتقی آملی و سید احمد خوانساری بود. ▪️حجت الاسلام کریمی از شاگردان مرحوم شریعتمداری می گوید: «ایشان از شاگردان نزدیک شهید مطهری در رشتۀ فلسفه محسوب می‌شد، به‌گونه‌ای که آقای مطهری در یکی از کتب خویش به‌نام «جامع معقول و منقول» از آیت‌الله شریعتمداری یاد کرده است. مرحوم شریعتمداری تقریرات شهید مطهری را به‌زبان عربی به‌رشتۀ تقریر در آورد و در انتها نیز تمام آنها را تقدیم استاد خود کرد. آقای علی مطهری که مسئول نشر آثار پدرشان است، گفت شهید مطهری، فقط آیت‌الله شریعتمداری را شاگرد خویش می‌دانست. استادمان از یک زمانی به معارف اهل‌بیت(علیهم السلام) گرایش یافت به‌گونه‌ای که دیگر فرصت پرداختن به فلسفه را نداشت. این تصمیم استاد در همان زمان حیات شهید مطهری شکل گرفت. خود ایشان به بنده می‌گفت شهید مطهری چندین بار نزدشان آمد تا استاد را به فلسفه بازگرداند، اما تصمیم ایشان قطعی بود...» 🔺 گزارشی از مباحث مطرح شده توسط مرحوم آیت الله شریعتمداری در فایل ویدئویی: کسانی که به فلسفه و کلام آشنایی دارند ميدانند که بسیاری از استدلال‌های (فلسفه) در خصوص خداوند اصلا نه در قرآن ریشه دارد و نه در کلام معصومین(علیهم‌السلام). کلماتی بافتند و خواستند که نتیجه گیری کنند و امکان هم ندارد که بتواند نتیجه بخش باشد. چون اگر یک استدلال درست در اینها باشد، خود قرآن و معلمین قرآن، اولی هستند که استدلالات صحیح را ذکر کنند و فروگذار نکنند. لذا اگر حرف درستی داشتند در قرآن و سنت مطرح می شد. قرآنی که استدلال می کند و می گوید ما با دلیل و بینه حرف می زنیم، آیا ممکن است استدلال خوبی وجود داشته باشد و ذکر نکند؟ ما خداوند را با هیچ مخلوقی هم سنخ و شبیه و شریک نمی دانیم. ذات اقدس الهی شبیه هیچ یک از مخلوقات نیست. بنابراین کسانی که می گویند یک حقیقت واحده ای هست که اصل منبع اقیانوسی آن حقیقت واحده، خداوند است و مخلوقات، رشحات و تنزلات و رقیق شده های آن هستند، این غلط است و چنین چیزی صحیح نیست… شیء بخلاف الاشیاء ذات اقدس الهی به وجود آورنده مخلوقات است و نمی توان او را با ابزار های انسانی شناخت. اصل اصیل در قرآن کریم درباره توحید پروردگار، این است که خداوند یگانه است و نذیر ندارد و قریب الافق نیز ندارد. اینکه بگوییم او مصدر اول است اینها باطل است... ذات اقدس الهی قابل شناسائی توسط انسان نیست. 📌 مشاهده ویدئو در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
⭕️ تحمیل مخطوطة الكتاب الشهاب‌ الثاقب في الرد علی ‌المتصوفة وإبطال اقوالهم وذکر بدعهم وأنّهم قايلون بوحدة الوجود للسید دلدار علی نقوی لکهنویی (بصيغة PDF) 📌 https://ebnearabi.com/ar/236/تحمیل-مخطوطة-الكتاب-الشهاب-الثاقب-في.html @ebnearabi
⭕️ قواعد توحیدی در بیان امام هادی علیه السلام [تحف العقول] ، عَنْ  أَبِي اَلْحَسَنِ اَلثَّالِثِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: 🔸 إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ 🔸وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ 🔸نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ 🔸كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ 🔸اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ. اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از: ۱_ انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی. ( پس از قبول وحی از طریق عقل) ۲_ عدم قدرت عقل و حس بشر بر نیل و احاطه به پروردگار. ( عقل فقط قدرت بر اثبات ذات پروردگار دارد، نه احاطه بر او و توصیف او ، همچانکه چشم و حس بشر از ادراک حسی ذات حق عاجز است) ۳_ خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه ۴_ خداوند خالق کیفیت و مکان است یعنی این دو حقیقت را از کتم عدم به وجود آورده است پس خود او کیفیت و مکان نداشته و ندارد. ۵_ خداوند یگانه است و هیچ چیز همانند او نیست و حتی نامهای او نیز مقدس از درک عقل بشر است. 🔺اما صوفیه و فلاسفه اساس خداشناسی خود را بر تشبیه و قیاس و تفکر در ذات حق تعالی بنا گذاشته و به عقائدی همچون وحدت وجود و قدم عالم و ... معتقد گردیده اند. @ebnearabi
⭕️ استفتاء از آیت الله سیستانی درباره مراقبه و جهاد با نفس و نقش استاد در آن سوال: چگونه انسان می تواند با نفس خود جهاد کند و روح خود را برای پاکسازی از رذائل و آلودگی های اخلاقی تهذیب نماید؟ و به ریاضت های شرعی بپردازد؟ آیا ممارست بر ریاضت های شرعی بدون استاد ممکن است؟ با توجه به اینکه فرد کتب بسیاری در این زمینه مطالعه می کند، به سخنرانی ها و مواعظ گوش فرا می دهد، مراقبه و تلاش می کند، اما احساس می کند که قادر به تربیت نفس خود نیست، به همین دلیل احساس ناامیدی و خسران می کند، و از حضرتعالی تمنا دارد که او را برای خروج از این وضعیت راهنمایی فرمائید. پاسخ: مراقبه و ریاضت های مشروع، نیازی به استاد ندارد. برای این منظور، کافی است به آنچه در رساله های عملیه آمده عمل کند و با ترک لذت های حرام، با نفس خود مبارزه و مقابله نماید. و اما ترک لذت‌های مشروع اگر افراط در آنها نباشد واجب نیست. 📌 مشاهده در سایت 🇬🇧 The question of spiritual guide – Grand Ayatollah Sistani 📌 https://ebnearabi.com/en/2023/07/05/the-question-of-spiritual-guide-grand-ayatollah-sistani/ 🇵🇰 کسی کو روحانی مرشد بنانے کا مسئلہ – آیۃ اللہ العظمیٰ سید علی سیستانی 📌 https://ebnearabi.com/ur/473 🇦🇪 استفتاء من آية الله السيستاني عن المراقبة والجهاد النفس ودور المعلم فيه 📌 https://ebnearabi.com/ar/296 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
🔹 قَالَ سیدنا و مولانا اَلْإِمَامُ اَلصَّادِقُ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : وَ اَللَّهِ لَوْ عَرَفَ اَلنَّاسُ فَضْلَ هَذَا اَلْيَوْمِ بِحَقِيقَتِهِ لَصَافَحَتْهُمُ اَلْمَلاَئِكَةُ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ … وَ مَا أَعْطَاهُ اَللَّهُ لِمَنْ عَرَفَهُ مَا لاَ يُحْصَى بِعَدَدٍ. 🟠 حضرت صادق صلوات الله و سلامه علیه: به خدا قسم اگر مردم فضيلت واقعی «روز غدير» را می شناختند ، فرشتگان روزی ده بار با آنان مصافحه می كردند... و بخشش های خدا به كسی كه آن روز را شناخته ، قابل شمارش نيست. 📚مصباح المتهجد، ص۷۳۸ @ebnearabi
🔹 اگر می خواهید با امیرالمؤمنین علیه السلام محشور شوید و از رفقای آن حضرت باشید، بر خواندن سوره «العادیات» مداومت ورزید 🔺عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ‏ قَرَأَ سُورَةَ الْعَادِيَاتِ‏ وَ أَدْمَنَ‏ قِرَاءَتَهَا بَعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَوْمَ الْقِيَامَةِ خَاصَّةً وَ كَانَ فِي حَجْرِهِ وَ رُفَقَائِهِ. 📚ثواب الأعمال، ص125 حضرت صادق عليه السّلام: كسى كه سوره عاديات را بخواند و بر تلاوت آن مداومت نمايد، خداوند او را در روز قيامت، خصوصاً با اميرالمؤمنین علیه السلام مبعوث می کند و وی در کنف حمایت امیرالمؤمنین علیه السلام و از رفقای ایشان خواهد بود. ✅ دیگر خواص خواندن سوره العادیات 1) قالَ رَسُولُ الله صلّى الله عليه و آله: مَنْ‏ قَرَأَ سُورَةَ الْعَادِيَاتِ اُعْطِيَ مِنَ الأجرِ كَمَنْ قَرَأَ اْلقُرْآنَ، وَ مَنْ أَدْمَنَ‏ قِرَاءَتَهَا و عَلَيهِ دَيْنٌ أعانَهُ اللهُ عَلَى قَضائِهِ سَريعاً، كائِناً ما كانَ. (البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص731 به نقل از خواصّ القرآن) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس سوره عادیات را قرائت کند، به وی پاداشی همچون پاداش کسی که همه قرآن را قرائت کرده باشد، عطا می شود. و کسی که بر خواندن این سوره مداومت نماید و دینی بر گردن او باشد، دین او هرچقدر باشد، خداوند وی را بر ادای سریع دینش کمک می کند. 2) قالَ رَسُولُ الله صلّى الله عليه و آله: مَنْ صَلَّى بِهَا الْعِشاءَ الآخِرَةَ عَدَلَ ثَوابُهَا نِصْفَ الْقُرآنِ، وَ مَنْ أدْمَنَ قِراءَتَها وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ أعانَهُ اللهُ تَعالى عَلَى قَضائِهِ سَريعاً. (البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص731 به نقل از خواصّ القرآن) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس سوره عادیات را در نماز عشا بخواند، معادل پاداش (قرائت) نصف قرآن برای او منظور می شود. کسی که بر قرائت این سوره مداومت ورزد، و دینی داشته باشد، خداوند وی را بر ادای سریع دینش کمک می کند. 3) قالَ الصّادِقُ عليه السّلام: مَنْ قَرَأ‌ سُورَةَ الْعَادِيَاتِ لِلْخائِفِ أمِنَ مِنَ الْخَوْفِ، وَ قِراءَتُها لِلْجائِعِ يَسْكُنُ جُوعَهُ، وَ الْعَطْشانُ يَسْكُنُ عَطَشَهُ، فَإذا قَرَأها وَ أدْمَنَ قِراءَتَها الْمَدْيُونُ أدَّى اللهُ عَنْهُ دَيْنَهُ بِإذْنِ اللهِ تَعَالى. (البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص731 به نقل از خواصّ القرآن) حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس سوره عادیات را برای فرد ترسان بخواند، از خوف ایمن می گردد. قرائت آن برای فرد گرسنه، سبب آرام شدن گرسنگی وی می شود، و قرائت آن برای فرد تشنه، سبب آرامش تشنگی وی می شود. اگر مدیون بر خواندن این سوره مداومت نماید، خداوند دینش را ادا خواهد فرمود. ✅ سوره العادیات: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحاً(1) فَالْمُورِيَاتِ قَدْحاً(2) فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً(3) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً(4) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً(5) إِنَّ الْإنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ(6) وَ إِنَّهُ عَلىَ‏ ذَالِكَ لَشَهيدٌ(7) وَ إِنَّهُ لِحُبّ‏ِ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ(8) أَ فَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِى الْقُبُورِ(9) وَ حُصِّلَ مَا فِى الصُّدُورِ(10) إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ (11) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @ebnearabi
📝 يا أميرالمؤمنين شهادت می‌دهم مقصود خداوند مقتدر و مهربان، شما هستید که فرمود: « و این است راه راست مـن، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست، متابعت نکنید. » ● وَ أشْهَدُ أَنَّكَ المَعْنِيُّ بِقَوْلِ العَزِيزِ الرَّحیمِ : « إِنَّ هذا صِرَاطِي مُسْتَقِیماً فَٱتَّبِعُوْهُ وَ لا تَتّّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقُوا بِکُمْ عَنْ سَبِیْلِهِ » 📚 از زیارت غدیریه 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅
⭕️ اگر درباره ما بود، عید می‌گرفتیم 👈🏻 سیّد بن طاووس می‌نویسد: «در صحیح مسلم (١) آمده که یهودی‌ها به عمر بن خطّاب گفتند: اگر آیه: "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً" بر ما یهود‌ی‌ها نازل شده بود، روز نزولش را عید می‌گرفتیم. ✅ و مؤلف کتاب "النشر و الطی" نوشته: خداوند متعال در روز مباهله، علی (علیه السلام) را بر مخالفین حجّت نمود و آنان دست از عداوت برداشتند، اما در روز غدیر او را بر مسلمین حجّت قرار داد، ولی با او دشمن شدند. و چقدر تفاوت بین این دو است.» ١: صحيح مسلم، ۴ / ٢٣١٣ 📚 إقبال، ط_الحدیثة، ٢ / ٢۴٩
⭕️ دیدگاه ابن عربی درباره غدیر خم و ولایت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام ابن عربی در مواضع بسیاری نشان داده در عداوت نسبت به اهل بیت علیهم السلام و تحریف فضائل ایشان از عموم اهل سنت افراط نموده است، به گونه ای جای هیچ شبهه ای برای محقق منصف باقی نمی ماند که او علاوه بر اینکه بر مذهب اهل سنت بوده بلکه در این مسیر تعصب شدیدی نیز داشته است. یکی از این مواضع، ماجرای خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم است. حدیث غدیر خم در میان اهل سنت از طرق متعددی نقل و ثبت گردیده است. احمد بن حنبل: ۴۰ سند، ابن حجر عسقلانی: ۲۵ سند، نسایی: ۲۵۰ سند و ابوسعید سجستانی: ۱۲۰ سند از طرق مختلف حدیث غدیر را ذکر کرده اند. از همین رو، حتی متعصب ترین عالمان سنی مذهب نیز نتوانسته اند آن را کتمان نمایند و ضمن نقل حدیث غدیر، به صحت اسناد آن اعتراف نموده اند. برخی نیز تواتر این روایت را پذیرفته اند. برای نمونه: شمس الدين ذهبي ابن حجر عسقلاني ابن حجر الهيثمي جلال الدين سيوطي ملا علي قاري علامه شمس الدين الجزري الشافعي سبط بن جوزي علامه اسماعيل بن محمد العجلوني الجراحي محمد بن اسماعيل صنعاني محمد بن جعفر الكتاني محمد ناصر الباني و شعيب الأرنؤوط از جمله عالمان سنی مذهب هستند[1] که قائل به تواتر حدیث غدیر شده اند. ترمذي از أبو طفيل ابن ماجه قزويني از سعد بن أبي وقاص ابن ماجه قزويني از براء بن عازب ابن حجر عسقلاني از امير مؤمنان عليه السلام احمد بن حنبل از رياح بن الحرث احمد بن حنبل از أبي طفيل احمد بن حنبل از سعيد بن وهب و زيد بن يسع نسائي از زيد بن أرقم نسائي از سعد بن أبي وقاص حاكم نيشابوري از زيد بن أرقم بزار از زيد بن يثيع بزار از سعد بن أبي وقاص ابن أبي عاصم از امير مؤمنان عليه السلام و طبراني از زيد بن أرقم نیز حدیث غدیر را نقل و به صحت آن اعتراف نموده اند. اما در کمال تعجب، ابن عربی هیچ نامی از غدیر در آثارش نمی آورد و در ماجرای حجة الوداع و خطبه رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی جایی که باید پس از آن، به ماجرای غدیر خم بپردازد، نیز هیچ اشاره ای به آن نمی کند و بدین گونه مهم ترین واقعه در سفر حج آخر رسول اکرم صلی الله علیه و آله را سانسور و حذف می کند. او نه تنها هیچ نامی از غدیر در آثارش نمی آورد، بلکه مدعی می‌شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله کسی را برای جانشینی خویش انتخاب ننمود. «... سيدنا محمد الذي أرسله إلى جميع الناس كافة بشيرا و نذيرا و داعيا إلى الله بإذنه و سراجا منيرا. فبلغ ما أنزل من ربه إليه.... ثم قال: ” ألا! هل بلغت”؟- فقالوا:” بلغت، يا رسول الله!”»[2] «و لهذا مات رسول الله صلى الله علیه و سلم و ما نص بخلافه عنه إلى أحد. و لا عینه لعلمه أن فی أمته من یأخذ الخلافه عن ربه فیکون خلیفه عن الله مع الموافقه فی الحکم المشروع»[3] در مطالب پیشین سایت نیز به نمونه های دیگری از تحریف و سانسور فضائل اهل بیت علیهم السلام توسط ابن عربی اشاره گردید. ◾️ابن عربی و تحریق حدیث ثقلین ابن عربی در کتاب فتوحات: «من بعد از خودم برای شما چیزی گذاشتم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه نشوید و آن کتاب خداست. شما در باره این سفارش من (از سوی خداوند) مورد سئوال قرار خواهید گرفت، پس چه می گویید؟ گفتند: شهادت می دهیم که تو آن را به ما رسانده و ابلاغ کرده ای»[4] این در حالی است که روایت ثقلین و وصیت رسول خدا به اهل بیت علیهم السلام، در معتبرترین کتب اهل سنت نقل شده است. ◾️ابن عربی و تخریب مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با اینکه اهل سنت با نقل روایاتی، بر مقام سیادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمام زنان عالم (یا نساء اهل الجنه) تاکید نموده اند، اما ابن عربی به نحوی عجیب و با نادیده گرفتن روایات اهل سنت(و به طریق اولی نادیده گرفتن روایات شیعه)، مقام ایشان را انکار و تاکید می کند که از زنان، تنها مریم و آسیه کامل شده اند! در انتها مناسب است که مطلبی از مرحوم مطهری در این زمینه نقل شود: «محیی الدین عربی، اندلسی است و اندلس جزء سرزمینهایی است كه اهالی آن نه تنها سنی بودند بلكه نسبت به شیعه عناد داشتند... خلافت اموی تا سالهای زیادی در آنجا حكومت می كرد. امویها هم كه دشمن اهل بیت بودند و لهذا در میان علمای اهل تسنن، علمای ناصبی، اندلسی هستند»[11] نتيجه : حديث غدير نه تنها با سند‌هاي صحيح نقل شده، بلكه به اعتراف بزرگان اهل سنت متواتر است و حتي كتاب‌هاي مستقلي در باره آن توسط آنها نوشته شده است، اما پذيرش و اعتراف به آن نيازمند ذره ای انصاف است كه متأسفانه برخي از متعصبین در انحراف از مسیر اهل بيت عليهم السلام من جمله ابن عربی و ابن تيميه از داشتن آن محروم بوده اند. 📌 مشاهده توضیحات کامل و مستندات مربوطه 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
⭕️ آیا برای ذکر و دعا، اجازه از استاد لازم است؟! آیت الله صافی رحمة الله علیه سؤال: آيا همان طور كه در علوم تخصصى مثل علم‌الحديث، كسب اجازه از متخصص آن نياز است، در نقل اذكار مأخوذه از ائمه معصومين عليهم السلام هم اذن لازم است؟ پاسخ: «در جهت خواندن ادعيه، همين مقدار كه شخص، ادعيه و اذكار را از كتاب هاى معتبری مثل كتاب هاى علامه مجلسى، و كتاب “مصباح المتهجّد” شيخ طوسى و “مفاتيح الجنان” بخواند، كافى است، و نيز نظر شخص خاصّ و اجازه لازم نيست، بلكه بعضى برنامه‌ها به اين عناوين – كه بايد با اجازه باشد، که صوفيه و بعضى ديگر عنوان كرده و مى كنند – بى اصل، و بعض صورت هاى آن بدعت و حرام است. غرض اين است كه برنامه دعا و عبادت و همه وظايف بايد از شرع و از حضرات معصومين عليهم السلام رسيده باشد، و نبايد شخص از اختراعات أشخاص تقليد نمايد.» 📚 منبع: معارف دین، مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی، ج۳، ص۲۵۸ ◾️ عرفا و متصوفه برای رونق دُکان خود، ادعا می‌کنند که ذکر و دعا باید با اجازه و تحت نظر آنان خوانده شود و اگر بدون إشراف آنان باشد، ثمره ندارد و سنگینی می‌آورَد. در حالی‌ که عکس این مسئله صادق است و این اجازات به منظور سوء استفاده های باطنی و روحی از افراد و مرید پروری است. 📌 مشاهده در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
⭕️ فلسفه ملاصدرا در عصر مدرن هیچ ارزش علمی ندارد ⚠️ملاصدرا قائل به اتحاد فیزیک و متافیزیک است. وی متکلمان شیعه را مورد سرزنش قرار داده و از عدم تبحرشان در طبیعیات بر بطلان نظرات کلامی شان دلیل می آورد. در صورتی که امروزه کاملا واضح و آشکار گردیده که طبیعیات فلاسفه توهمی بیش نبوده و عاری از حقیقت است. او در اسفار اربعه می نویسد: «اینان (متکلمان) در واقع اهل بدعت و گمراهی و پیشتازان نادانان و فرومایگان اند که شرّ تمامی ایشان باربر اهل دین و تقواست و زیانشان بر علما و دانشمندان، و بیشترین دشمنی و ستیز با مؤمنان از حکما و ربّانیان(فلاسفه و صوفیه) را همین گروه مجادله گر و مخاصمه جو دارند، اینان که پندارند معقولات را می دانند، در حالی که محسوسات را نمی فهمند و به براهین و قیاسات می پردازند، در حالی که ریاضیات را درست نیاموخته اند در الهیات سخن می گویند، در صورتی که از طبیعیات بی خبرنددر دوران کنونی ثابت شده است که طبیعیات ملاصدرا، یعنی درک او از طبیعت، فاقد ارزش علمی است. نظرات علمی مدرن در مورد حرکت، نور، آسمان، مکان و زمان، تقارن، ماهیت زندگی، جوهر اشیا و ترکیبات مولکولی شان، عملکرد مغز انسان، بیماری ها، وراثت ژنیتکی، عشق و… هیچ سازگاری با نظرات ملاصدرا ندارند. ◾️ مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی می نویسند: «از وقتی که در حکمت قدیم وارد شدم، حسن ظنی به تمام مطالب بزرگان نداشته ام؛ چون قبلاً مخالفت علوم عصری و انظار متاخرین با علوم حکما و فلاسفه ی سابق در طبیعیات و هیأت اجمالاً دانسته بودم....گویی این حساب مرکوز در ذهن من بود: اینان که در طبیعیات، خطا و اشتباه داشته اند، چگونه می شود در الاهیّات، خطاء و اشتباه نداشته باشند؟! و به خصوص که باز متوجه این معنی می شدم که فلاسفه در مسائل الاهیّات هم بین خودشان اختلاف و نزاع دارند، با خود می گفتم: چگونه حق در مطلب از سخن آنان معلوم شود؟! ....» 📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
سالروز واقعه شکوهمند مباهله و فضیلت بی نظیر امیر مؤمنان علیه السلام
✅ [بدء حدوث الفلسفة في الاسلام]. ▪️يكفي في كذب الجميع و بطلانها، أنّ الفلسفة التي سمّوها بالحكمة، قد حدثت في الاسلام بعد النبي صلّى اللّه عليه و آله في أثناء القرن الثاني، و صارت إليهم من اليونان، و قد قال تعالى: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» و مثله في آيتين أيضاً ... على أنّ الفهيم البصير ربّما يفهم من قوله تعالى: «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» ان ما كان من قبل الإسلام بين الأنام، ممّا لم يكن من وحي و إلهام، كلّه ضلال. 📚 هدایة الأمة إلی معارف الأئمة علیهم السلام «شیخ محمد جواد خراسانی» ٫ صفحه 13 @ebnearabi
⭕️ فتنه فلاسفه، صوفیه و عرفاء – آية الله صافی گلپایگانی رحمة الله علیه (بیان صریح مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در نقد فلاسفه، صوفیه و عرفا - ترجمه بخشی از کتاب لمحاتٌ فی الکتاب والحدیث والمذهب تالیف معظم له) از دوران مامون عباسی که فلسفه یونانی در میان مسلمانان رواج یافت، متونی دین، به ویژه اصول دین، هدف تاویلات فلاسفه قرار گرفت و نصوص دینی را بر نظرات خویش تاویل نمودند... آنان دین خود را بر اساس حدس و گمان بنا کردند و نصوص را به گونه ای تفسیر کردند که مطابق رضای صاحبان اصلی دین و کسانی که مفسران حقیقی آن هستند (یعنی اهل بیت علیهم السلام)، نبود. معارف خود را بر اساس آموزه های کسانی پایه گذاری کردند که از راه پیامبران پیروی نکرده بودند و از انوار هدایت های آسمانی بی بهره بودند. تنها به عقول خود تکیه نمودند و با پیش روی در این مسیر، اصطلاحاتی جعل کردند که با اصطلاحات قرآن کریم مغایر هستند، و قائل به حلول، اتحاد و وحدت وجود گردیدند. ربط حادث به قدیم را به رابطه علت و معلول تعبیر کردند، نه رابطه ای مانند مخلوق با خالق، و تفاوت این دو اصطلاح آشکار است... علت را می توان گفت علت اول و دوم و . . . و اما آفریدگار را نه نمیشود خالق اول و خالق دوم گفت. معلول هم می تواند اول و دوم و سوم. . . باشد ولی مخلوق اول و دوم و سوم نداریم (بله، در برخی از احادیث آمده است که اولین چیزی را که خداوند آفریده است این یا آن است، أوّل ما خلق الله . . .، اما مقصود از آن شبیه این نیست که معلولِ اول، علتِ دوم و عقلِ دوم گفته می شود، و معلولِ دوم از علتِ دوم بیرون بیاید، و…). پس همه مخلوقات، حتی اگر خلقت بعضی از آنها در طول خلقت بعضی دیگر باشد، از یک خالق آفریده شده اند و همه خلق به طور یکسان به خداوند منسوب است، نه اینکه علتِ سوم، معلولِ معلولِ اول و علت دوم باشد و… قدمای فلاسفه به بافته های ذهنی خود اکتفا کرده و احساس بی نیازی کردند، و در مسائلی که عقل به آنها راهی ندارد، با تکیه بر عقل خود از هدایت انبیاء، احساس استقلال نمودند. و کسانی که بعد از آنها آمدند، راه آنان را پیمودند و از روش آنها اتباع کردند، جز این که تلاش کردند مباحث فلسفی را با کتاب و سنت تطبیق دهند. کانّه می خواستند شریعت را با چیز هایی که به ذهنشان رسیده پاکسازی کنند. آیا گروهی که راه ارسطو، افلاطون، سقراط، رواقیون، مشائیون، فارابی، ابن سینا و دیگران را پیمودند هدایت یافته هستند؟ یا کسانی که از آموزه های محمد و آل او – صلوات الله علیهم – پیروی نمودند؟ 🔺 و از زیان آورترین و زشت ترین کسانى که کار خود را بر تاویل بی ضابطه نصوص بنا کردند و بر حسب هوا و هوس و خیالاتشان آنها را معنی نمودند، گروهى هستند موسوم به عرفا و متصوفه. اینها اصول و فروع دین را به بازی گرفتند و آنها را بر عقاید فاسد خود تطبیق دادند و اعمال بد خود را با آن توجیه کردند. برای آنها رساله هایی است که فاقد ارزش و مشتمل بر اباطیل است. حلال را حرام و حرام را حلال کردند و با وجود اختلافاتی که در نوع سیر و سلوک و سلاسل خود دارند، به مخالفت با نصوص صریحه و تاویلاتی پرداختند که ضعیف تر از خانه عنکبوت است. 🔺 و مضرتر از این دو گروه (برای خود و دیگران)، کسانی هستند که آنچه را که اینها عرفان می نامند با فلسفه یونانی آمیختند و بدین ترتیب مکتب انحرافی جدیدی ایجاد نمودند. و اگر می خواهی بدانی صوفیه و پیروان این مسیر، به چه چیزهایی معتقد هستند، به تفسیر ملا عبدالرزاق کاشانی مراجعه کن که در آن تاویلات فراوانی از این دست خواهی یافت. بطور مثال در تفسیر آیه شریفه: «وانظر الى حمارك» (بقره: آیه 259) الاغ را به عزیر پیامبر تاویل نموده است [3]. و صفا و مروه را به قلب و نفس [4]... ◾️ (همچنین بخوانید: ابن عربی: کفار، همان اولیاء خدا هستند! – تاویل عجیب آیات قرآن) و تاویلات فاسد در کلام آنها فراوان است جدّاً، برای مطالعه بیشتر، به فصوص الحکم و کتب دیگری از این دست، رجوع شود. ما شواهدی بیش از این ذکر نمی کنیم، چرا که غرض تنها اشاره ای به فساد طریقت آنان بود. 📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت 📌 مشاهده متن اصلی به زبان عربی 🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف: https://t.me/ebnearabi @ebnearabi
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِالله علیه السّلام إِذَا اسْتَسْقَی الْمَاءَ ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَد اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ، ثُمَّ قَالَ لِی یَا دَاوُدُ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ ، فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ ، وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ ، وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ ، وَ حَشَرَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ. داود رقّی میگوید محضر مبارك امام صادق عليه السّلام بودم ، حضرت آب طلبيدند و زمانى كه آب را نوشيدند ديدم در حضرت حالت گريه پيدا شده و دو چشمش غرق اشك شد ، سپس به من فرمود اى داود خدا قاتل حسين را لعنت كند ، بنده اى نيست كه آب نوشيده و حسين عليه السّلام را ياد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر آنكه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور میكند ، و صد هزار گناه از او محو كرده ، و صد هزار درجه مقامش را بالا برده ، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده ، و روز قيامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش میكند. کامل الزیارات / باب ۳۴ ، حدیث ۱. کافی ۶ / ۳۹۱ ، حدیث ۶.