eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🌸مصاحبه با مادر شهید محمد حسین حدادیان: 🔸اگر می‌شود به موضوع شهاد
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 بعد از شهادت محمدحسین جوانی که همان شب در هیئت حضرت زهرا (س)💚با محمدحسین آشنا شده بود به خانه ما آمد و برایم تعریف کرد: محمدحسین را در هیئت دیدم و همان شب با هم دوست شدیم. سینه زدن‌ها و حال و هوای محمدحسین من را به خودش جذب کرد و شیفته‌اش شدم. لباسش خیس عرق بود. ساعت 11 بود که دیدیم محمدحسین می‌خواهد از هیئت خارج شود، از محمدحسین پرسیدم: فردا شب هم می‌آیی؟ گفت: بله،حتماً، من هیئت حضرت زهرا (س) را ترک نمی‌کنم. امروز فهمیدم محمدحسین شهید شده است. من در هیئت با محمد دوست شده بودم اما باورکردنی نبود که محمدحسین ظرف چند ساعت بعد از آشنایی‌مان، شهید شده باشد. او با لباس عزای حضرت زهرا(س) از هیئت خارج شد. میان هیئت از محمدحسین و دوستانش خواسته می‌شود که خودشان را به خیابان پاسداران برسانند. محمدحسین با همان عرق عزای خانم زهرا(س) که بر جانش نشسته بود، راهی می‌شود و بعد هم که شهادت محمدحسین در نزدیکی‌های اذان صبح اول اسفند ماه رقم می‌خورد. 🔸نحوه شهادتش چطور بود؟ وقتی پیکر چاک چاک پسرم را دیدم، به عمق فاجعه پی بردم. البته نگذاشتند همه پیکر را ببینم. وقتی خواستم سینه‌اش را ببینم نگذاشتند و گفتند دست به چیزی نزنید. همه صورتش سوراخ سوراخ شده بود😔. نمی‌دانم با چشمانش چه کرده بودند، بینی محمدحسین شکسته بود، هر جنایتی که از دستشان برمی‌آمد با پسرم کرده بودند. تمام برجستگی‌های بدن و صورت محمد حسین را برایم با پنبه درست کرده بودند . وقتی شنیدم محمدحسین شهید شده، خدا را شکر کردم . محمد آرزو داشت این مدلی به دیدار معبودش برود. بعد‌ها وقتی لحظه شهادتش❤️را شنیدم یاد آن صحنه عاشورا افتادم که بر پیکر امام حسین(ع) تاختند. شهادتش داستان کربلا را برایم تداعی کرد. ابتدا با تفنگ شکاری به محمدحسین شلیک می‌کنند ، بعد با همان تفنگ به سر و صورتش می‌زنند. بعد که محمدحسین دست تنها می‌ماند با قمه و هر چه در دست داشتند به جانش می‌افتند و در آخر هم با خودرو از روی بچه‌ام رد می‌شوند و این کار را تکرار می‌کنند😭. اگرچه دراویش وحشی، اسبی برای تاختن به جان محمدحسین نداشتند اما سوار بر خودرو بر بدن چاک چاکش تاختند و شهادت محمدحسین اینگونه غریبانه رقم خورد. اینها نشان‌دهنده نفرت و کینه دشمنان اسلام و انقلاب است. خدا را شاکرم که بعد از 1400سال ذره‌ای تنها ذره‌ای از آن دریای مصائب عاشورا را به ما نشان دادند 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
  🕊نماز اول وقت🕊 🕊شهید حمزه اباذری🕊 ✍ برادرِ شهیدِ بزرگوار حمزه اباذری نقل می کند: «در زمین کشاورزی نزدیک روستا مشغول کار بودیم. می خواستیم هر چه زودتر کار تمام شود تا برگردیم به خانه که ناگهان حمزه دست از کار کشید و به طرف شیر آب رفت. با تعجب به او گفتم: کجا می روی؟ گفت: مگر صدای اذان را نمی شنوی؟ وقت نماز است. گفتم: بیا کار را تمام کنیم، بعد می رویم نماز می خوانیم. با حالت عجیبی به من گفت: چطور این قدر به نفْسِ خودت اهمیت می دهی، اما به خدای خودت نه؟ و بعد رفت تا نماز را در اول وقت به جا آورد».  👈پیام رفتاری شهید👉 《اهمیت دادن به نماز اول وقت، در برابر دیگر کارهای زندگی. 》 #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج <💚>🍂----🌸----🍂<💚> 👉 @ebrahimdelha 👈 <💚>🍂----🌸----🍂<💚> 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ✍ #خاطرات_شهید📚 ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، #خادم بودیم برا راهیان نور😊 جواد #مسئول ما بود☺️ جواد همه را صدا کرد برا #نماز_صبح با چک و لگد😂 به من میگفت بلند شو ابله و رو شکمم راه میرفت😇 اقا بلند شدیم رفتیم #وضو گرفتیم وایسادیم نماز تا همه خوندیم، گفت خب #بخوابید ساعت دو عه😅 ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳 آقا خوابید کف کانکس و #میخندید ماهم اعصابا...😬 هیچی دیگه #پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😂 #شهید #جواد_محمدی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹 #به جمع شهدایی ما بپیوندید👇👇👇 @ebrahimdelha ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_بیست_و_
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 9⃣2⃣ . باچهره ای درهم پشتت راب من می ڪنی و میروی سمت نیمڪَتی ڪ رویش نشسته بودی..درساق دستم احساس درد می ڪنم نڪند بخـــــیه ها بازشوند؟احساس سوزش می ڪنم و لب پایینم را جمـــــع می ڪنم..مچ پایم هم درد گرفته! زیر لب غر میزنم: بی عصاب!😒 فاطمـــــه سمتم میآید ودرحالی ڪ بانگرانی ب دستم نگاه می ڪنهه میگوید: _ دیدی گفتم سوار نشیم!؟..خیلی غیـــــرتیه! _ خب هیشڪی اینجا نبود! _ آرع نبود.اما دیدی ڪ گفت اگه میومد.. _ خب حالا اگههه...فعلا ڪه نبود! میخندد.. _ چقد لجـــــبازی تو!....دستت چیزیش نشد؟ _ ن ی ڪم میسوزه فقط همـــــین! _ هوف ان شاءا... ڪ چیزیش نشده.وقتی پاتو ڪشیدا گفتم الان بامـــــخ میری تو زمین.. با مشت آرام ب ڪتفم میزند و ادامه میدهد: _ اما خوب جایی افتادیا!😉 لبخـــــند تلخی میزنم.مادرم صدامیزند: _ دخترا بیاید شام!...آقا عـــــلی شمام بیا مادر.اینقد ڪتاب میخونی خسته نمیشی...؟ فاطمـــــه چادرم رامی ڪشد و برای شام میرویم..تو هم پشت سرمان آهسته تر میآیـی.نگاهم ب سجاد می افتد! ڪمی قلقلڪ غیرتت چطور است؟چادرم رااز دست فاطمـــــه بیرون می ڪشم..ڪفش هایم را درمی آورم و ی راست میروم ڪنار سجاد مینشینم!نگاهم ب نگاه متعجبت گره میخورد..سجادازجایش ذره ای تڪان نمیخورد شاید چون دیدش ب من مثل خـــــواهر ڪوچڪ تراست!رو ب رویم مینشینی و فاطمـــــه هم ڪنارت..مادرت شام 🍲می ڪشد و همه مشغول میشویم..زیر چشمی نگاهت می ڪنم ڪ عصبی با برنج بازی می ڪنی...لبخند میزنم 🙃و ته دیگم را ازتوی بشقاب برمیدارم و میگذارم در ظرف سجـــــاد! _ شما بخورید اگر دوس دارید! _ ممنون!نیازی نیست! _ ن من خیلی دوس ندارم حس ڪردم شما دوس دارید... و اشاره ب تیڪه ته دیگی ڪ خودش برداشته بود ڪردم.لبخند میزند... _درسته!ممنون! زهراخانوم میگوید: _ عزیزدلم!چقـــــد هوای برادر شوهرشو داره...دخترمونی دیگه!مثل خـــــواهر برای بچه هام. مادرم هم تعـــــارف تیڪه پاره می ڪند ڪ: _ عزیزی ازخـــــانواده خودتونه! نگاهت می ڪنم.عصبی قاشقت را دردست فشار میدهی...میدانم حرڪتم رادوست نداشتی..هرچ باشدبرادرت نامحـــــرم است!آخر غذا ی لیـــــوان دوغ میریزم و میگذارم جلوی سجاد!ی دفعه دست ازغذا می ڪشی و تشڪر می ڪنی! تضـــــاد در رفتارت گیـــــج ڪنندس!اگر دوستم نداری پس چرااینـــــقدر حساسی⁉️ فاطمـــــه دستهایش رابهم میمالد و باخنده میگوید: _ هووورا! امشب ریحـــــان خونه ماست! خیره نگاهش می ڪنم: _ چرااااا؟ _ واا خب نمیخـــــاای بعد ده روز بیای خونمون؟..شب بمـــــون باهم فیلم ببینیم.📺.. _ آخه مزاحم.. مادرت بین حرفم میپرد... ♻️ ... 💘 @ebrahemdelha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نمازشب نمازشبو ولو شده شفع و وتر رو بخون استاد رائفی پور👆 حجة‌الاسلام ‌و المسلمین میرباقری 🌹 اوليای خدا که پرچمداران حرکت‌ها‌ی بزرگ بودند خلوت‌هايی با خدای خود داشتند. 🦋 زنده بودن در حيات روز، در گرو بيداری و احيای شب است. با احيای در شب، انسان به حيات در روز می‌رسد. 🌹 همه بزرگانی که متصرف بودند، اين حالات را داشتند؛ از جمله حضرت امام(ره) كه خلوت های فراوانی قبل از رسيدن به اين مناصب اجتماعی داشتند. 🦋 ما در اين سه ماه (ماه رجب، ماه شعبان و ماه رمضان) هر قدر هم که اشتغال داشته باشيم، بايد خلوت‌های بهتری داشته باشيم تا بتوانيم ماموريت‌ها را بهتر انجام دهيم. . ⚜ 🌹 اگر کسی می‌خواهد اهل دعا بشود يکی از شرايطش اين است که سعی کند اهل سحر و اهل خلوت با خدای متعال باشد 🌹 و به هر قيمتی برنامه‌ريزی کند که اين سحر و گنج الهی را دريابد. . 🌹 بدانيد هيچ‌چيز جای سحر را نمی گيرد. سحر موضوعيت دارد. 💕✨💕✨💕✨ @ebrahimdelha 💕✨💕✨💕✨
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله24☆9☆98 #ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز♡هشتم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷 عمار _ بهمنی ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🍂🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🍃 🌞امروز شنبه 📆 ۱ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش 📆 ۲۵ماه ربیع الثانی ۱۴۴۱ ه.ق 📆 ۲۲دسامبر ۲۰۱۹ میلادی 📿ذکر روز 100مرتبه📿 💚یاذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام💚 💚ای صاحب جلال و بزرگواری💚 #ختم_قرآن 🔹صفحه۴۶۹ 🔹جزء ۲۴ جهت سلامتی #امام_زمان_عج #مقام_معظم_رهبری هدیه به روح #امام و #شهدای_والامقام 🌷اللّٰھـُم🌷 🌷؏جِّل🌷 🌷لِوَلیڪَ🌷 🌷الفَرَجْـ🌷 🌺❄️🌼❄️🌸❄️🌺❄️🌼 ❄️ @ebrahimdelha ❄️ 🌸❄️🌺❄️🌸❄️🌼❄️🌺
این پاییز هم به یلــ🍉ــدایش رسید اما من هنوز هم در پاییزِ خود 🍂 تو را انتظار میکشم.... بی تو برای من هر شب طولانیست یلدا که جای خود دارد تو آنجا بدون من بدون انار بدون حافظ و من اینجا بدون تو💔 بدون تو💔 بدون تو💔 ..و دعا کن که من هم رو سفید شوم @Ebrahimdelha •••••••••••••••••••••••••••••••
4_6030379498015295463.mp3
4.59M
🔊 #تلنگر 💽 یاران ضعیف‼️ 🎤 #استاد_عالی 🎧 گوش کنید و نشر دهید📡 🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @ebrahimdelha 🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🕊نماز اول وقت🕊 🍁شهید علی صیاد شیرازی🍁 ✍ امیر دلاور، سردار دربندی، از هم رزمان شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی می گوید: «در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر. دیدم ایشان مدام به ساعت شان نگاه می کند. علت را پرسیدم. گفت: موقع نماز است. همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیاید تا نماز را در اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح بدانید تا مقصد صبر کنیم. شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز را بخوانیم. هلی کوپتر نشست. با آب قمقمه ای که داشت، وضو گرفتیم و نماز ظهر را همگی به امامت ایشان اقامه کردیم».  👈 پیام رفتاری شهید 👉 《 توجه داشتن به اوقات و زمان نماز و جدیت در به جای آوردن آن در اول وقت حتی در شرایط ناامن.》  #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃 🌺 @ebrahimdelha 🌺 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎 #کلام_شهید حتی اگر احساس بی‌نیازی داشتی #دستت را به سوی #اهل‌بیت بگیر... اگر مشکل هم نداشتی همیشه #وصل باش مخصوصا به #مادرت زهرا(س) فرزند نباید بیخیال مادر باشه... #شهید_ابراهیم_هادی🌷 ❤️ @ebrahimdelha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 ‌‌ـ✿﷽✿- گروه فعالیت‌های ذکر وقرآنی: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‌ُ، با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‌یابد 📿به امید برآورده شدن تمام حاجات قلبی همه ی اعضای گروه به نیابت ازآقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف..‌ 🥀به نیت شهید ابراهیم هادی🥀 به امید🙏🙏🙏🙏 ❤️ظهور آقا امام زمان عج 🌼شفای تمام بیماران 🌼خوشبختی و عاقبت به خیر شدن جوونا 🌼عاقبت بخیری گره گشایی ،حاجت روایی عزیزانی که در این ختم ما را یاری میکنند 🙏🙏🙏🙏 آمین🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌿🌻اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.🌻‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⭐️خادمین گروه ذکر @Zahrayyy ⭐️خادمین گروه ختم قران @Ya_mogibalmoztar 🌺 @ebrahimdelha 🍃 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_بیست_نه
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 0⃣3⃣ _ ن عزیزم!اتفاقا نیـــــاي دلخور میشم آخه ي هفته ست...ي ذره ام پیش شوهرت بیشتر میمـــــوني دیگه..! درضمـــــن امشب ن سجاد خونس ن باباشون....راحت ترم هستي گیره سرم راباز مي ڪنم و موهایم روي شانه ام میریزم..مجبور شدم لباس ازفاطمـــــه بگیرم شلوار و تي شرت جذب!لبه تختش مینشینم.. _ ب نظرت علي اڪبر خـــــوابید..؟ _ ن!مگه بدون زنش میتونه بخـــــوابه..؟ _ خب الان چي ڪارڪنیم؟ فیلم میبیني یا من برم اونور؟ _ اگه خـــــوابت نمیاد ببینیم! _ نچ!نمیاد! 🗣جیغي ارخوشحالي مي ڪشد، لب تابش راروي میز تحریر میگذارد وروشنش مي ڪند... _ تاتو روشنش ڪني من برم پایین ڪیف و چادرمو بیارم.. سرش را ب نشانه " باشه " تڪان میدهد.آهسته ازاتاق بیرون میروم و پله هارا پاورچین پاورچین پشت سرمیگذارم....تاریڪی اطراف وادارم مي ڪند ڪ دست ب دیوار بڪشم و جلو بروم.ڪیفم و چادرم را در حال گذاشته بودم..چشمهایم راریز مي ڪنم و روي زمین دنبالش میگردم ڪ حرڪت چیزي رادر تاریڪي احساس مي ڪنم.دقیق میشوم..قد بلند و چهارشانه! تو اینجا چي ڪر مي ڪني؟پشت پنجره ایستاده ای و ب حیاط نگاه مي ڪني ڪیفم راروي دوشم میندازم و چادرم راداخلش میچپانم.آهسته سمتت مي آیم. دست سالمم را بالا مي آورم و روي شانه ات میگذارم ڪ همـــــان لحظه تورا درحیاط میبینم!!! پس... فرد قد بلند برمیگردد و شوڪه نگاهم مي ڪند!سجاد!!! 😩نفس هردویمان بند ميآید.من باوضعیتي ڪ داشتم و او ڪه نگاهش بمن افتاده بود و تو ڪه درحیاط لبه حوض نشسته ای و نگاهمـــــان مي ڪني!! سجاد عقب عقب میرود و درحالي ڪ زبانش بند آمده ازحال بیرون میرود و ب طرف پله ها میدود.یخ زده نگاهم سمت حیـــــاط میچرخد...نیستی!!!!همین الان لبه حوض نشسته بودي...! برمیگردم و ازترس خشڪ میشوم.باچشمهایي عصبي بمن زل زده ایي ..ڪي اینجااومدي؟نفسهایت تند و رگ هاي گردنت برجسته شده مچ دستم رامیگیري .. _ اول ته دیگ و تعـــــارف!بعد دوغ و دلسوزي...الانم شب و همه خـــــوااب...خانوم خودشو زیاد خـــــواهر فرض ڪرده..آره؟ تقریبا داد میزني...دهانم بسته شده و تمـــــام تنم میلرزد! _ چیه؟؟چرا خشڪ شدي؟؟..فڪر ڪردي خـــــوابم آره؟ن!!..نمیدونم چه فڪري ڪردي؟..فڪر ڪردي چون دوست ندارم بي غیرتم هستم؟؟؟؟ _ ن.. _ خب ن چي....دیگه چي!!!بگو دیگه..بگووو...بگو میشنوم! _ دا..داري اشتباه... مچـــــم را فشار میدهي.. _ عهه؟اشتباه؟؟...چیزي ڪ جلو چشمه ڪجاش اشتباس؟ انقدر عصبي هستي ڪ هرلحظه از ثانیه بعدش بیشتر میترسم!خون ب چشمـــــانت دویده و عرق ب پیشاني ات نشسته.. _ بهت توضـــــیح...م..میدم _ خب بگو راجب لباست...امشب..الان...شونه سجاد!شوڪه شدنت...جاخوردنت..توضـــــیح بده _ فڪرڪردم... چنان درچشمـــــانم زل زده اي ڪ جرات نمي ڪنم ادامه بدهم..ازطرفي گیـــــج شده ام...چقدر مهم است برایت!! _ فڪ ڪردم..تویی!😔 _ هه !...یني قضیه شام پارڪم فڪر ڪرده بودي منم اره؟ این دیگر حق باتوست!گندي ست ڪه خودم زده ام.نمیخـــــواستم اینقدر شدید شود... بگذاشتي ام!!..غم تو نگذاشت مرا حقا ڪ غمت ازتو وفادارتراست... ♻️ ... 💘 @Ebrahimdelha
#نمازشب 🌺 ⚜ حجة الاسلام پناهیان: 🌼 سَحر هنگام بیداری است و سرآغاز زندگی. 🌼 اگر بیداری خود را از سحر آغاز نکنیم، در طول روز با تمام وجود زنده نخواهیم بود و در بیداری هم شبیه خواب، تمام مشاعرمان کار نمی‌کند. 🌼 سحر هنگام اندیشیدن است و اگر اولیاء خدا در سحر گریه می‌کنند، این اشک نتیجۀ اندیشه‌هایشان است. 💕✨💕✨💕✨ @ebrahimdelha 💕✨💕✨💕✨
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله24☆9☆98 #ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز♡نهم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷 مهدی_ باکری 🕊🌷 حاج حسین_خرازی ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🌞امروز یکشنبه 📆 ۲ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش 📆 ۲۶ماه ربیع الثانی ۱۴۴۱ ه.ق 📆 ۲۳دسامبر ۲۰۱۹ میلادی 📿ذکر روز 100مرتبه📿 🥀یا قاضِیَ الْحاجات🥀 🥀ای برآورنده حاجت‌ها🥀 #ختم_قرآن 🔹صفحه۴۷۰ 🔹جزء ۲۴ جهت سلامتی #امام_زمان_عج #مقام_معظم_رهبری هدیه به روح #امام و #شهدای_والامقام 🥀اللّٰھـُم🥀 🥀؏جِّل🥀 🥀لِوَلیڪَ🥀 🥀الفَرَجْـ🥀 🍁❄️🍁❄️🍁❄️🍁❄️🍁 🍂 @ebrahimdelha 🍂 🍁❄️🍁❄️🍁❄️🍁❄️🍁 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊
#حدیث_۶🌹 ╔═ 🌸🌿════⚘ ═╗ ✾ @ebrahimdelha ✾ ╚═ ⚘════🌸 🌿═╝
4_5884429418306208378.mp3
2.82M
#تلنگر 🔰چرا دوستی باشهدا؟! 🎧 #بشنوید| دختر دانش آموز در راهیان نور "خاطره ای از ارتباط یک دانش آموز با شهید مهدی ناصری 🥀شهیدان الگوی جذب جوانان #راوی:حاج حسین کاجی #التماس_دعای_فرج @ebrahimdelha
❤️ نماز اول وقت ❤️ ❄️شهید ابراهیم شجیعی❄️ ✍ یکی از دوستان شهید ابراهیم شجیعی نقل می کند: «یک بار که با اتوبوس هم سفر بودیم، وقت نماز صبح شد. سید به من گفت: برو به راننده بگو چرا نگه نمی دارد؟ زمستان بود و خیلی هوا سرد. راننده هم قصد نداشت فعلاً جایی نگه دارد. من رفتم جلو و به راننده گفتم، ولی اعتنا نکرد. سید بلند شد و با لحن خوبی به راننده فهماند که وقت نماز صبح است و شاید بعضی ها بخواهند نماز بخوانند. راننده در حالی که ناراحت شده بود، کنار یک پل نگه داشت. جایی که فکر نمی کرد کسی پیاده شود، سید در را باز کرد و هفت هشت نفر پیاده شدیم. توی گل و سرما با آب سرد وضو گرفتیم و همان جا کنار جاده به نماز ایستادیم. بعد هم سید رفت و از راننده تشکر کرد و به او گفت: ببین چه ثواب بزرگی بُردی، باعث شدی تعدادی نمازشان را در اول وقت بخوانند همین توشه آخرت توست».  👈پیام رفتاری شهید👉 در نظر گرفتن رضای خداوند در همه حال و اقدام به نماز اول وقت، در سخت ترین موقعیت ها.》  #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃 🕊 @ebrahimdelha 🕊 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈• 🔴 مرتاضی از هند به قم آمده بود وادعاهای عجیبی داشت ازجمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلندکنم..😳. روزی امام موسی صدر- گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن.مرتاض گفت درون آن سینی بنشین.مرتاض آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد.😳 ما سید موسی صدر راسرزنش کردیم چرا آبروی ماها را بردی. سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم. 😰ولی هر چه تلاش کردم نتونستم مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی تبریزی بردیم. گفتیم که این مرتاض از هند امده و کارهای خارق العاده میکندعلامه فرمودند خب نشان دهد من همینطور که مشغول نوشتن📝 هستم به نوشتنم ادامه می دهم و او هم کار خودش را بکند.مرتاض مقداری دم و دستگاهش را در اورد و اورادی میخواند علامه هم کماکان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود و مشغول نوشتن. مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کردو دوباره سرش را پایین انداخته ومشغول نوشتن شد.مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا اورده و نظری به چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد مرتاض آثار ناراحتی در چهره اش موج میزد علامه در مرحله سوم نگاهش را به مرتاض دوخت مرتاض وسایلش را جمع کرد سراسیمه بیرون رفت از وی پرسیدیم چه شد؟ گفت هر بار که میخواستم روحش را تسخیر کنم نیروی من را خفه میکردفهمیدم این روح را نمیتوان تسخیر کردوخیلی عظمت دارد @ebrahimdelha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🌸مصاحبه با مادر شهید محمد حسین حدادیان: 🔸اگر می‌شود به موضوع شهاد
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🌸مصاحبه با مادر شهید محمد حسین حدادیان: 🔸فکرش را می‌کردید محمدحسین در خیابان پاسداران تهران به آرزوی همیشگی‌اش برسد؟ نه اصلاً تصور نمی‌کردم در تهران این اتفاق برای محمدحسینم بیفتد. فکر شهادتش را می‌کردم اما به این شکل نه، فکر نمی‌کردم. اگر این اتفاق برای محمدحسین در سوریه می‌افتاد برایم عجیب نبود. این همه صدمه و جراحت بر پیکرش اگر در سوریه و به دست داعش تکفیری اتفاق می‌افتاد جای تعجب نداشت😔. آن روزی که من محمدحسین را به سوریه فرستادم، منتظر بودم . منتظر اسارت ، جانبازی و شهادتش. می دانستم آنها رحم ندارند. آمده‌اند که اسلام را نابود کنند و شنیده و دیده بودم که چه بلایی سر مدافعان حرم می‌آورند، اما اینکه یک همچین اتفاقی در ایران، در تهران، در امن‌ترین شهر اسلامی جهان برای پسرم بیفتد ، کمی غیرمنتظره بود🤯. دراویش شقی با هر چه در دست داشتند به محمدحسین ضربه‌ زده بودند. همه نیزه به دست به جان محمد افتادند.فکرش را نمی‌کردم در خود تهران داعشی‌ها این مدلی لانه کرده باشند. البته لانه هم ندارند اینها مانند گرد هستند، مانند کاهی که با یک فوت به فنا می‌روند. فقط اراده می‌خواهد. شهادت جوانانمان را در تهران در زمان فتنه‌ها شاهد بودیم، اما این نوع شهادت به این وحشتناکی نداشته‌ایم. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🌸مصاحبه با مادر شهید محمد حسین حدادیان: 🔸فکرش را می‌کردید محمدحسی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔸چه پیامی برای آن به اصطلاح دراویشی دارید که به بهانه‌های واهی به جان و مال مردم تعدی کرده و جوانان غیور ناجا و بسیج را به شهادت رساندند؟ «جاء الحق و ذهق الباطل ان الباطل کان ذهوقا» فقط همین یک جمله را به آنها می‌گویم. باطل رفتنی است😌. ما اینها را باطل می‌دانیم که نمی‌خواهیم از آنها صحبت کنیم. حالا هر از چند گاهی برای خودشان توهماتی ایجاد می‌کنند و برای این توهمات سروصدا به راه می‌اندازند که ماندگار نیست. ما اینها را باطل می‌دانیم. 🔸محمدحسین وصیتی داشت؟ محمدحسین خیلی روی حجاب تأکید داشت. غیرتی بود. ما تذکر در مورد رعایت حجاب از طرف او نداشتیم اما اگر حتی اقوام را در بیرون از منزل می‌دید که حجاب درستی نداشتند توجه نمی‌کرد و گاهی آنها پیش من گله می‌کردند که محمدحسین ما را در خیابان دید و سلام نداد و توجهی نکرد. من هم می‌گفتم حجابتان را رعایت کنید تا محمدحسین به شما سلام کند😊. تا مادامی که اینطور هستید توجه نمی‌کند. 🔸خانم تاجیک در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید. من به عنوان یک مادر دلشکسته از همه جوانان غیور کشورم عاجزانه درخواست می‌کنم که ‌ای عزیزان من، فرزندان من، برای اینکه راهمان را گم نکنیم ، باید به نوری گره بخوریم و چراغ💡راه زندگی‌مان قرار دهیم. حالا خودتان انتخاب کنید. یک بزرگی را، یک بصیری را تا در این دوره که هزاران گروه انحرافی و شیطانی قارچ‌گونه رویش می‌کنند ، از مسیر اصلی زندگی‌مان خارج نشده و راه را گم نکنیم تا مثل شهدا عاقبت بخیر شویم. برای مردم کشورم هم پیام دارم. از این اغتشاشات و فتنه‌های کوچک و بزرگ‌ ترس به دل راه ندهید چون دلاوران غیوری چون فرزند شهید من در این سرزمین وجود دارند که خداوند این انقلاب را زیر سایه امام زمان(عج) از همه بلاها حفظ خواهد کرد و من ایمان دارم که اتفاق خواهد افتاد😍. همانطور که امام خامنه‌ای فرمودند: این انقلاب مسیرش را ادامه می‌دهد و کور باطل‌ها نمی‌توانند ببینند. اما این انقلاب در حال رفتن و به کمال رسیدن خودش است. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🌸 نماز اول وقت🌸 🌸 شهید محمد ابراهیم همت🌸 ✍ همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت می گوید: «ابراهیم بعد از چند ماه عملیات به خانه آمد. سر تا پا خاکی بود و چشم هایش سرخ شده بود. به محض اینکه آمد، وضو گرفت و رفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی دَر کُن، بعد نماز بخوان. سر سجاده اش ایستاد و در حالی که آستین هایش را پایین می زد، به من گفت: من باعجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود. این قدر خسته بود که احساس می کردم، هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود».  👈پیام رفتاری شهید👉 (اقامه نماز در اول وقت، حتی در حال خستگی فراوان.) #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج 🕊⚘🕊⚘🕊⚘🕊⚘🕊 ⚘ @ebrahimdelha ⚘ 🕊⚘🕊⚘🕊⚘🕊⚘🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا