eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•👊⃠• آیـا سلبـࢪیتےهـا بـایـد دࢪ انتخـابـات سیـاسے شࢪکـت کننـد؟؟ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_چهل_نهم ــ چادرتون خیس شده،بریم تا سرما نخوردید سمانه باشه ای گفت
✐"﷽"↯ 📜 💟 غرید: ــ چی گفتی؟ با صدای لرزانی که سعی در کنترلش داشت گفت: ــ گفتم گندکاریای دخ.. با مشتی که بر روی صورتش نشست،جلوی ادامه ی حرفش را گرفت. دستش را بر روی بینی اش گذاشته بوداز درد روی شکم خم شده بود، کمیل دوباره به طرف او خیز برداشت و یقه ی او را در مشت گرفت: ــ گوش بده ببین چی میگم،یه بار دیگه تو یا داداشتو یا هر کی از خاندان محبی رو اطرف این خونه دیدم ،به ولای علی میشکمت فریاد زد: ــ فهمیدی؟ و محکم او را هل داد،سهیلا سریع به سمت بردارش که بر روی زمین افتاده بود دوید،و با صدای بلند گفت: ــ بخدا ازت شکایت میکنم،به خاک سیاه مینشونمت کمیل به طرف سمانه و فرحناز خانم که نگران نظاره گر بودند چرخید و آرام گفت: ــ برید داخل سمانه از ترس اینکه کمیل دوباره با کوروش درگیر شود با لحن ملتمسی گفت: ــ توروخدا شما هم بیاید کمیل که دلیل پیشنهاد سمانه را می دانست گفت: ــ نترسید دوباره باهاش درگیر نمیشم ** فرحناز خانم سینی چایی را مقابل کمیل گرفت،کمیل تشکری کرد و چایی را برداشت و نگاهی به سمانه که متفکر روی مبل روبه رو نشتسته بود ،انداخت. ــ تو دیگه چرا خاله جان،اون نااهله برا چی درگیر میشی باهاش؟ ــ یعنی چون اون نا اهله باید بزارم هر حرفی که دلش بخواد و بزنه ؟ ــ چی بگم خاله جان ــ محسن و سید میدونن؟ ــ نه عزیز دلم نمیدونن نمیخوام قضیه بزرگ بشه تو هم چیزی بهشون نگو ــ چشم،ولی دوباره اومدن خبرم کنید ــ باشه خاله جان کمیل استکان خالی را در سینی گذاشت و از جایش بلند شد. ــ منم دیگه برم،ممنون بابت چایی ــ کجا خاله الان دیگه وقته نهاره ــ بای برم کار دارم،با شما که تعارف ندارم ــ هرجور راحتی عزیزم اما صبر نن یه چیزی بهت بدم ،بدی به سمیه ــ باشه ✍🏽نویسنده:فاطمه‌امیری ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
•👊⃠• جنــگِ امـࢪوز☛ اسلــحہ‌نمۍخــواد🚫 اسلحــه‌‌اتـــ ࢪو‌↯ بایــد‌تـو مغزتــ پـࢪوࢪش‌بــدۍ💪 ڪه‌بتـونـۍتــو دنیــاۍ مجازۍ📲 بـا‌دشمـن‌واقعۍبجنــگۍ⭄ نــه‌اینڪہ تــو جبــهہ خــودی‌؛ گـــل‌ بـه خــودی بزنـۍ😉 جنــگ ایـن‌ ࢪوزا‌ ↯نخبــه‌ مؤمــن‌ میخــواد‌ نــه‌✖علاف تـو‌ی فضــاۍ مجــازۍツ✋🏻 ○| به‌خودمان_بگیریم °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
•👊⃠• جنــگِ امـࢪوز☛ اسلــحہ‌نمۍخــواد🚫 اسلحــه‌‌اتـــ ࢪو‌↯ بایــد‌تـو مغزتــ پـࢪوࢪش‌بــدۍ💪 ڪه‌بتـون
•📲⃟↯‌•• رفیــقツ حواستــ بہ‌مین‌هاۍجبہہ‌مجـازۍهستــ⁉️📱 قربانۍایـن‌جنــگ‌بـشۍ↯ دیگہ تمـومہ ...👋🏻 شہیــدجنــگ‌سختــ میــࢪسہ‌بہ ←خـ‌♡ــدا .. ولۍ ...☝️🏻 قࢪبـانۍجنــگ نـࢪم  ... ازخـ∞ـدادوࢪمیشہ↻ حواستــ بـاشہ ➣ حواسمــون‌بــاشہ ...✔️
‌•••مجموعه‌شـھـدایی‌"ابراهیم‌ونوید‌دلها" باتوجه‌به‌افزایش‌شیوع‌کرونا‌تصمیم‌دارد... 📌تمام‌هزینه‌مراسم‌‌‌سالگرد‌شھادت↯ "‌‌شهید‌نوید‌صفری" و "شهید‌خلیلی" ‌ر‌ا‌ صرف ‌‌تهیه ‌بسته ‌ارزاق‌ برای‌ کمک ‌به‌نیازمندان‌کند☛ ◈لذ‌‌ا‌ از شما ‌خیرین ‌و‌ خیرخواهان‌عزیز خواهشمندیم با کمک های خود هرچند اندک مارا در این کارخیرهمراهی ‌کنید. 💳6037-9972-9127-6690⇦ آیدی‌جـھـت‌ارسال‌فیش↯ @shohadaa_sharmandeimm ⇜اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ♥⃟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|📩↯|• ■✎|پیــام‌رهبــرمعظـم‌انقـلاب‌خـطاب‌به‌ جــوانان فـرانسه درپی‌هتاڪی‌ماڪرون جـوانـان فـرانـسه!↯ از رئیـس‌جمہــ‌‌‌ـور خــود بپــرسیـد: چــرا❓ از اهـانتــ به پیامبــر خــدا حمایتــ می‌ڪند و آن را آزادی بیــان مۍشمـارد⁉️ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
•|📩↯|• ■✎|پیــام‌رهبــرمعظـم‌انقـلاب‌خـطاب‌به‌ جــوانان فـرانسه درپی‌هتاڪی‌ماڪرون جـوانـان فـرانـ
•°🍃⃟💚°• بࢪدشمـن ساحـتــ نبوّتــ ← لعنتــ ✖ بࢪ جمعیّتــ اهل‌جسارتــ ← لعنتــ ✖ بࢪهـر ڪه‌مُحبِّ مصطفے‌شـد رحمتــ❤️ بࢪهر ڪه عدوۍِاوستــ ←صد لعنتــ ✖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•○♢ ⃟🧕 ♡پــــࢪۆفایݪ‌ڊختــࢪۆنــہ‌شہــ∞ــڊایێ♡ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
[•بســـــم‌ࢪب‌الشـھـدا‌والصدیـقیـن•] همراهان‌گرامے‌🌱 بࢪای‌حمایت‌از‌مجموعه‌لطفا‌ازطࢪیق لینڪ‌هاۍدࢪج‌شده‌گـࢪوه‌هاوکانال‌هاۍ مـاࢪادنبال‌ڪنیـنツ ‌•••ابࢪاهیـم‌ونـویـددلـھـاتاظـھـور👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f •••کانال‌عشق‌یعنے یه‌پـلاک👇 https://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f •••کانال‌استیکࢪشهدا 👇 https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80 ••• بیت‌الشـھـدا (ختم قرآن )👇 https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c •••بیت‌الشـھـدا(ختم ذکر)👇 https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733 ⇦ایدی ما در اینستاگرام: Instagram.com/ebrahim_navid_delha 💫دࢪکـاࢪخیࢪحـاجـت‌هیـچ‌استخاࢪه نیست.🌱 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
●"🌿]↯ ❞اطلاعیه🔔⇩❝ عزیزانےکہ‌ساکن‌شهࢪ تبریز هستند و تمایل بہ‌همکارێ دربرگزارێ زیارٺ‌نیابتے گلزار شهدا دارندبہ ایدێ زیرمراجعہ‌کنند😊👇🏻 ♡@hadiDelhaa3
'𓇬⃞🕊•° قسـمتۍ‌از‌وصیتنامہ‌شھید‌نوید‌صفڔۍ:↯ خدایاعمڔم‌ڔابگیڔوبہ‌عمڔآقایم‌بیفزاۍ💫 خدایااعضاوجواڔحم‌ڔادڔڔاه‌خودفــدا کن‌واستخوان‌هایم‌ڔادڔڔاه‌دین‌خودخُڔد کن‌وایمان‌ڔاباگوشت‌وخون‌من‌دڔآمیز و بعدگوشت‌و‌خون‌من‌ڔ‌ادڔڔاه‌دین‌خودفَدا کن‌وخونم‌ڔاجاڔۍوگوشت‌هایم‌ڔالِہ‌و خُڔدڪن‌ولۍفقط‌مڔابہ‌غیڔ‌خودواگذاڔ مَکن‌ڪہ‌ازهمہ‌این‌حالات‌واتفاقات‌سخت‌ تڔوتحمل‌ناپذیرتڔاست.💔 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
VID_20201026_101859_713_a01.mp3
2.4M
❞"🔉 ⃟𝅘𝅥𝅮"❝ میگہ‌اگر‌تو‌صراط‌مستقیم‌بودۍ‌↯ خــدا‌فضڵ‌بھت‌داده… فضڵ‌الھی‌شامڵټ‌شده… فضڵ‌یعنۍچی؟یعنۍ‌نعمټ‌زیادی... ྀ استاد‌رائفی‌پور °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
~°●⏳●°~ بہ احتࢪامـ نماز طـواف کعبہ تعطیـل میگردد کاࢪ شما چطوࢪ؟ ﴿حۍ علۍ الصلاة﴾
●"🌿]↯ ❞اطلاعیه🔔⇩❝ عزیزانےکہ‌ساکن‌شهࢪ تبریز هستند و تمایل بہ‌همکارێ دربرگزارێ زیارٺ‌نیابتے گلزار شهدا دارندبہ ایدێ زیرمراجعہ‌کنند😊👇🏻 ♡@hadiDelhaa3
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_پنجاه غرید: ــ چی گفتی؟ با صدای لرزانی که سعی در کنترلش داشت گفت:
✐"﷽"↯ 📜 💟 سمانه که آن همه وقت بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه رسیده بود باید از کمیل تشکر کند ،این فرصت را طلایی دانست‌. ــ خیلی ممنون . ــ بابت چی؟ سمانه نمی دانست چه بگوید،بگوید به خاطر دعوا یا بخاطر دفاع کردنش یا بخاطر مشت زدن تو صورت کوروش آنقدر حرص خورد که دوبار بدون فکر کردن حرفش را زده،با استیصال به کمیل نگاه کرد،از وقتی که کمیل به او پیشنهاد ازدواج داد بود،برایش سخت بود که با او صحبت کند و همه وقت هول میکرد. به کمیل نگاه کرد و دعا می کرد که منظورش را از چشمانش بخواند،کمیل نگاه کوتاهی به چشمانش انداخت و با لحنی دلنشین گفت: ــ تشکر لازم نیست وظیفمه،اینقدر بی غیرتم که ببینم یکی داره به ناموسم تهمت بزنه و ساکت باشم؟ و چه می دانست که با این جمله ی کوتاهش چه بلایی بر سر قلبی که عشق به تازگی در آن جوانه زده،چه آورد. . سمانه تشکری کرد و چایی را از دست محمد گرفت. محمد روبه رویش روی صندلی نشست و گفت: ــ چی شده که سمانه خانم یادی از داییش بکنه،و بیاد محل کار ــ ببخشید دایی نمیخواستم بیام محل کارت اما مجبور بودم ــ نشنوم این حرفو ازت،بگو ببینم چی شده سمانه که همیشه برای تصمیم های مهم زندگی اش محمد را برای مشاوره انتخاب می کرد اینبار هم انتخابش او بود،آرام گفت: ــ کمیل ازم خواستگاری کرد لبخندی بر لبان محمد نشست ،سمانه انتظار داشت که محمد از این حرفش شوکه شود اما با دیدن این عکس العملش مشکوک گفت: ــ خبر داشتید؟ ــ کمیل به من گفت،خب پس دلیل این پریشانی و آشفتگی چیه؟ سمانه لبخندی به این تیز بینی دایی اش زد. ــ نمیدونم دایی خجالت میکشید صحبت کنه و از احساسش بگه،محمد دستانش را در دست گرفت و فشرد، ــ به این فکر کن که میتونی زندگی در کنار کمیلو تحمل کنی؟کمیلو میشناسی؟با اعتقاداتش کنار میای؟یا اصلا برای ازدواج و تشکیل خانواده آماده ای؟ سمانه سرش را پایین انداخت و زمزمه کرد: ــ نمیدونم دایی تا میام جواب منفی بدم چیزی به یاد میارم و منصرف میشم ،تا میام جواب مثبت بدم هم همینطور میشه. ناراحت گفت: ــ اصلا گیج شدم،نمیدونم چیکار کنم، محمد لبخندی به سمانه زد و گفت: ــ کمیلو دوست داری؟ ✍🏽نویسنده:فاطمه‌امیری ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°• ⃟ ⃟🌼 🍃•|امیــࢪالمـؤمنیـن‌عليـہ‌السـلاݥ: 《يَسيــرُ الهَــوىٰ يُفسِــدُالعَقــلَ 》 انـدڪى‌هـۆاۍِ‌نفــس،عقــل‌ࢪا‌ تبــاه‌ســازد. 📚|غࢪࢪالحــڪم‌،حـدیث10985 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
°• ⃟ ⃟🌼 🍃•|امیــࢪالمـؤمنیـن‌عليـہ‌السـلاݥ: 《يَسيــرُ الهَــوىٰ يُفسِــدُالعَقــلَ 》 انـد
•♢ ⃟🍃 ازحالا ڪه جــۆان هستیــد' وقواۍ جوانۍ محفـوظ استــ؛ جدّیتــ‌ ڪنیــدبه‌اینڪه ‌↯ هواۍنفـس ࢪا… ازنفـس خۆدتــان خاࢪج ڪنیـد↻ 🔹|امــام‌خمینے(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا