♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_شصت_دو ــ حواستونو جمع کنید،نمیخوام اتفاقی بیفته . امیرعلی لبخندی
✐"﷽"↯
📜#رمان_پلاک_پنهان
💟#پارت_شصت_سه
بعد از بله گفتن کمیل فضای اتاق را صلوات ها و بعد دست زدن ها در بر گرفت.
بعد از امضای دفتر بزرگی که جلویش قرار گرفت که هر کدام از آن امضاها متعلق بودن بهم را برای آن ها ثابت می کرد و چه حس شیرینی بود،سمانه که از وقتی خطبه ی عقد جاری شده بود احساس زیبایی به کمیل پیدا کرده بود به او نگاه کوتاهی کرد،یاد حرف عزیز افتاد که به او گفته بود که بعد از خوندن خطبه عقد مهر زن و شوهر به دل هر دو می افتد.هر دو سخت مشغول جواب تبریک های بقیه بودند شدند،
صغری حلقه ها را به طرفشان گرفت،و سریع به سمت دوربین عکاسی رفت،آقایون از اتاق خارج شدندو فقط خانم اطراف آن ها ایستادند،آرش کنارشان ماند هرچقدر محمد برایش چشم غره رفته بود قبول نکرد که برود،و آخر با مداخله ی کمیل اجازه دادند که کنارش بماند.
کمیل حلقه را از جعبه بیرون آورد و دست سرد سمانه را گرفت،با احساس سرمای زیاد دستانش ،با نگرانی به او نگاه کرد و گفت:
ــ حالت خوبه؟
اولین بار بود که او را بدون پسوند و سوم شخص صدا نمی کرد،سمانه آرام گفت:
ــ خوبم
کمیل حلقه را در انگشت سمانه گذاشت که صدای صلوات و دست های صغری و آرش در فضا پیچید،اینبار سمانه با دستان لرزان حلقه را در انگشت کمیل گذاشت و دوباره صدای صلوات و هلهله....
سمانه نگاه به دستانش در دستان مردانه ی کمیل انداخت،شرم زده سرش را پایین انداخت که صدای کمیل را شنید:
ــ خجالت نکش خانومی دیگه باید عادت کنی
سمانه چشمانش را از خجالت بر روی هم فشرد ،کمیل احساس خوبی به این حیای سمانه داشت،فشار آرامی به دستانش وارد کرد.
دست در دست و با صلوات های بلندی از محضر خارج شدند،کمیل در را برای سمانه باز کرد و بعد از اینکه سمانه سوار شد به طرف بقیه رفت،تا بعد از راهی کردن بقیه سری به امیرعلی و امیر که با فاصله ی نه چندان زیاد در ماشین مراقب اوضاع بوند،بزند.
در همین مدت کوتاه احساس عجیبی به او دست داد باورش نمی شد که دلتنگ کمیل بود و ناخوداگاه نگاهش را به بیرون دوخت تا شاید کمیل را ببیند،بلاخره موفق شد و و کمیل را کنار یاسین که با صدای بلند آدرس رستورانی که قرار بود برای صرف شام بروند را میگفت.
کمیل سوار ماشین شد سمانه به طرف او چرخید و به او نگاهی انداخت،کمیل سرش را چرخاند و وقتی نگاهش در نگاه کمیل گره خورد،سریع نگاهش را دزدید،کمیل خندید و دوباره دستان سمانه را در دست گرفت و روی دنده ماشین گذاشت،دوست داشت دستان سمانه را گاه و بی گاه در دست بگیرد تا مطمئن شود که سمانه الان همسر او شده.
لبخندی زد و شیطون روبه سمانه که گونه هایش از خجالت سرخ شده بودند ،گفت:
ــ اشکال نداره راحت باش من به کسی نمیگم داشتی یواشکی دید میزدی منو
وسمانه حیرت زده از این همه شیطنت کمیل آرام و ناباور خندید...
✍🏽نویسنده:فاطمهامیری
#ادامه_دارد...
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• • • ⃟💔
^حســینآقــاݥ
⇠همہمیࢪنــد…
⇦|تــۆ|⇨
میمونۍبـــرام
#استوری_کربلا|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
• • • ⃟💔 ^حســینآقــاݥ ⇠همہمیࢪنــد… ⇦|تــۆ|⇨ میمونۍبـــرام #استوری_کربلا|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـ
♥️Γ∞
↫فقط تــویۍ...
ڪهبࢪایممۍمانے↬
از گذشتہ و پیـش از تولدݥ↻
بودهاۍ ۆ تــا ابــد...↯
⤶ادامہ خواهے داشٺ!
ماندنۍتࢪین ࢪفیقـ∞ـم⤹
『حسیـــن』
#شب_جمعه┆#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
⃟ ♥ ⃟ الـۅعــدهۅفـــا🙌🏻 اعضـاۍمحتــࢪمسـلام🌿 ⇦بالاخـࢪهࢪوزشـࢪوع #چلهحـاجـتࢪوایۍ فـࢪا
♥️Γ∞
گاهۍ|خــدا|آنقدر⤹
صدایٺرادوسٺدارد
ڪهسڪوٺمیڪندتاتو
بارهابگویۍخداۍمــن
ࢪوزششـم#چلهحـاجـتࢪوایۍ
فراموشنشـود❌
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🦋 ͜͡💚•
✦چࢪایۆسفگمگشتہبھ ڪنعاݩ نࢪسیدهاسٺ؟
✦چࢪاڪلبهۍاحزانبھ گلستاݩ ࢪسیدهاسٺ؟
#استوری⋮#امام_زمان
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
•🦋 ͜͡💚• ✦چࢪایۆسفگمگشتہبھ ڪنعاݩ نࢪسیدهاسٺ؟ ✦چࢪاڪلبهۍاحزانبھ گلستاݩ ࢪسیدهاسٺ؟ #استوری⋮#امام_زم
【•💔•】
جمعہهـا ࢪفٺ ۆلۍ…↯
جمعہ مۆعود نشـد^
جمعہهـا مۍࢪۆد اۍ…
جمعہ دلخواه بیـــٰا↻
#اللهمعجللولیکالفرج|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
•°✆ ⃞•𖣐°•
دیگہوقتشہگوشیاࢪوبزاࢪیمڪناࢪ
بࢪیمبہاستقبالنمــاز🕋🌿
°"نسألڪمالدعـــا🤲🏻"°
#نماز_اول_وقت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 ⃟𖣔
🎙|استــادپناهیــان
⇠در روایٺهسٺڪهبیشتراز
ابرازمحبتزنبهمـرد ⇣
ابراز محبٺمـردبه زنتاڪیدشده💯
#خانواده|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
○🦋 ⃞ 🌹○↯
بعضۍوقتـاخیلی دلتنگ شهدا میشیم و
کلی حرف باهاشون داریم
اونموقعاستڪہباشهدادرددلمیکنیم
◹خواستمبگـ🗣ـــم◸
شمااعضاۍمحترمهممیتونید
دلنوشـ💌ـتہهاتونوباشهداتوۍلینڪ ناشناسبرامونبفرستید↻
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
منتظࢪ دلنۆشته های شهداییتون هستیم👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/793699172
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◆❤️ ⃞ ° ⃟•◆↴
بایـدمثـلشهـدازندگـیڪنـی!
تـامثـلشهـدابـری🕊•"⇆
#استوری
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f