eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧁﷽꧂ شبی حضرت زهرا(س) را در خواب می‌بیند که به عروسی‌اش آمده است😍 شــهید ردانی‌پور به ایشان می‌گوید: خانم!! قصد مزاحمت نداشتم و فقط می‌خواستم احترام کنم،حضرت زهرا (س) پاسخ می‌دهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟» مصطفی دیگر تا صبح نخوابید و نماز می‌خواند،دعا و گریه می‌کرد و می‌گفت من شهید می‌شوم.دوستش گفته بود «این همه گریه و زاری می‌کنی، می­گی می‌خوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه؟»جواب داد: «خانمم سیده.می‌خوام اون دنیا به حضرت زهرا(س) محرم باشم، شاید به صورتم نگاه کنه...🥺 /🖤
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم_‌همراه✍ با هم از وزارت دفاع آمده بودیم بیرون و عضو سپاه شده بودیم ولی
📚 ✍ باور کن سعید هربار که نماز جماعت میخوانم یاد تو و نوید می افتم یاد آن نماز جماعتی که با هم خواندیم چقدر با زبان خوش گفتیم که برو جلو بایست و پیش نمازما باش تقصیر خودت بود. اگر این قدر تواضع به خرج می دادی این همه کشک هم می خوردی نوید از خنده سرخ شده بود داشت پخش زمین میشد. به قیالدی تو نگاه میکرد و ریسه میرفت با اصرار و التماس و کتک کاری تو را راضی کردم که امام جماعت ما بشوی بعد همین که تو بسم الله اول را گفتی مهرهایمان را برداشتیم و امدم جلوی تو ایستادیم شوخیهای نوید برای من تازگی نداشت ولی تا قبل از اینکه با هم برویم سوریه تصور نمی کردم نوید این قدر شجاع .باشد خیلی نترس بود. راحت میزد به دل دشمن تو البته این را بهتر از من میدانی من و نوید را برای عملیات آزادسازی شهرکهای نبل و الزهرا توی یک تیم شناسایی .نگذاشتند تو هم تیمی نوید شدی و از همان موقع بود که دیگر حال و روز رفیق من را از این رو به آن رو کردی نوید پیش من که نمیتوانست مخفی کاری کند بعد از شهادت تو چهره ی نوید تغییر کرد خیلی خواستنی تر شده بود حرف زدنش تغییر کرده بود. نماز شبهایی که با آب و تاب میخواند نفوذ کلامش را خیلی بیشتر از قبل کرده بود. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
' 🌾🌸 ° یکی از دوستان شهید تعریف می‌کرد: اگر کوچکترین بی‌احترامی یا حرفی می خواست زده شود یا تذکر می‌داد که صحبت نکنیم یا جمع را ترک می کرد.خیلی برایش مهم بود که نقدها و شوخی‌های‌مان سمت بی‌ادبی نرود و کسی خدای نکرده به بزرگان و بالاخص مقام رهبری اساعه ادبی نکند. علاقه شدیدی به اهل بیت داشت. در کربلا و مشهد رفتن‌هامان خیلی این ارادتش را می‌دیدیم. حتی بعضی اوقات تکرار می‌کرد که «در هیات نباید بعضی از حرف‌ها زده شود. هیات حرمت دارد.» 🍃
~بِسمِ‌رَبِ‌الشُهدآ♥️•• : زنده‌ نگهداشتن‌ یاد‌ شهدا‌ کمتر از شهادت‌ نیست🕊 خادم‌ "خانم" جهت‌‌ آماده سازی متن، ساخت استوری و عکسنوشته، کانال ‌نیازمندیم🌱 اگر دوست‌ دارید خادم‌ جهادی‌ شهدا بشید‌ اطلاع‌‌ بدید👇 🆔@ya_fatemat_al_zahra
💌شهید کاظمی: در راه خدا ثابت قدم باشید ایمانتان را حفظ کنید در تقویت ایمانتان تلاش کنید /🌷
﷽ برخورد آموزنده شهید ابراهیم هادی با خانم بدحجابی که به او فحش داده بود. با ابراهیم هادی پاییز سال 61 با موتور به سمت میدان آزادی میرفتیم میخواستم ابراهیم را برای عزیمت به جبهه به ترمینال برسانم. یک ماشین مدل بالا از کنار ما رد شد. خانمی کنار راننده نشسته بود که حجاب درستی نداشت.نگاهی به ابراهیم انداخت و حرف زشتی زد. ابراهیم گفت: سریع برو دنبالش! من هم با سرعت به سمت ماشین رفتم. بعد به ماشین اشاره کردیم بیا کنار! با خودم گفتم این دفعه حتما دعوا میکنه. اتومبیل کنار خیابان ایستاد ما هم کنار ان متوقف کردیم. منتظر برخورد ابراهیم بودم. ابراهیم کمی مکث کرد و همینطور که روی موتور نشسته بود با راننده سلام و احوالپرسی گرمی کرد! راننده که تیپ ظاهری ما و برخورد خانمش را دیده بود ، توقع چنین سلام و علیکی را نداشت! بعد از جواب سلام ابراهیم گفت: من خیلی معذرت میخواهم خانم شما فحش بدی به من و همه ریش دارها داد. میخواهم بدونم که ... راننده حرف ابراهیم را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد ، بیجا کرد! ابراهیم گفت: نه آقا اینطوری صحبت نکنید. من فقط میخواستم بدانم آیا حقی از ایشان گردن بنده است؟ یا من کار نادرستی کردم که با من اینطور برخورد کردند؟ راننده اصلا فکر نمیکرد ما اینگونه برخورد کنیم. از ماشین پیاده شده و صورت ابراهیم را بوسید و گفت: نه دوست عزیز شما هیچ خطایی نکردی. ما اشتباه کردیم. خیلی هم شرمنده ایم و بعد از کلی معذرت خواهی از ما جدا شد و رفت. منبع: کتاب سلام بر ابراهیم صفحه 173, 174  
꧂ به یک نگاهِ خدایی شهید خواهی شد ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌شهید اگر بشوی، روسپید خواهی شد🕊 [عادل‌حسین‌قربان✍] /🌱
~بِسمِ‌رَبِ‌الشُهدآ♥️•• : زنده‌ نگهداشتن‌ یاد‌ شهدا‌ کمتر از شهادت‌ نیست🕊 خادم‌ "خانم" جهت‌‌ ساخت استوری و عکسنوشته کانال ‌نیازمندیم🌱 👌منظم‌و‌حرفه‌ای😎 چنانچہ‌ دوست‌ دارید خادم‌ جهادی‌ شهدا بشید‌ اطلاع‌‌ بدید👇 🆔@ya_fatemat_al_zahra
••🦋🌸•• بابکــــ••• ؛__________ و تو چه خبر داشتی از جاذبه چشمانش... آنگاه که یک به یک در دل جوانان همین عصر انقلابی ایجاد کرد...📻 تو می‌نویسی رفیق، من می‌خوانم بابک🌿 🦋 .