💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
#عباس_دوران
#قسمت_هشتـم
🕊شهید دوران ۱۲۰ پرواز برون مرزی داشت آیا از این ماموریتها حرفی در خانه می زد؟🤔
❌ نه عباس خیلی اهل حرف زدن نبود 😐فقط قبل از هر پرواز می گفت قول👌 می دهم بمب ها💣 را جایی که مردم عادی و خانواده های عراقی زندگی می کنند نریزم.💥 چه می دانست روزی میرسد که همسرش بی سرپرست و پسرش👶 یتیم می شود.
البته من همیشه به مولایم علی (ع) متوسل شده و می شوم.🙂 مقتدایی که پدر یتیمان بوده و همیشه دست👋 من و پسرم👶 را گرفته است.
از روز آخر بگویید.🗣
روز آخر هم اکثر وقت عباس با امیررضا گذشت👨👦 البته نه با شور و حال همیشه. شب شامش 🍲را خورد و خیلی زودتر از حدمعمول رفت🚶 و خوابیــ😴ــد.
صبــ🌤ــح ساعت ⌚️۴ رفت برای پرواز و قبل از آن مثل همیشه برگه پرواز را پر کرد اما اینبار در صد برگشتنش از ماموریت را کمتر از ۵ درصد اعلام کرد بی آنکه به ما بگوید رفتنی است. رفت و داغ نبودنش را بر دلمان گذاشت.😔
#ادامــہ_دارد...
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🕊*داشتید از روزهای بعد از شهادت عباس می گفتید.😐
از بعد از 🕊🌹شهادت عباس🕊🌹 فقط همین را بگویم که تا ۶ سال مادری برای امیررضا نکردم نه اینکه نخواهم، نه، نمی توانستم.😓
مادرم جور مرا کشید و امیررضا را عزیز تر از بچه های خودش بزرگ کرد.👌
مادرم عباس را خیلی دوســ❤️ــت داشت حتی بیشتر از من و یادگار عباس را روی چشمـانش بزرگ کرد. 😍
دوران بدی بود.😖 پدرم یکسال بعد از ازدواج🎉 ما فوت کرده بود🏴 و حالا مادر و دختر مثل هم به فاصله کمتر از دو سال بی سایه سر شده بودند. ولی مادرم محکـ💪ـم تر از من بود.
♨️ دردهایش را در دلش ریخت تا من و پسرم آسیب بیشتری نبینیم.🙄 ۶ سال که گذشت و من توانستم کم کم خودم را پیدا کنم تصمیم به مستقل شدن از خانواده گرفتم.😊
هرچه بود امیررضا در سن مدرسـ📝ــه قرار داشت. نمی خواستم دوستانش را که می بیند که اتاق🚪 و تخـ🛌ـت و کمد🗄 دارند احساس بدی پیدا کند.
البته مستقل شدن هم مشکلات خاص خودش را داشت☹️ ولی به خاطر پسـ👶ــرم، تنها یادگار عباس همه مشکلات را تحمل کردم.👌
#ادامــہ_دارد...
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🕊*پس همزمان با مدرسـ✏️ــه رفتن امیررضا شما هم زندگی مستقل را شروع کردید❓
بله. دقیقا.✅
اولین روزی که امیررضا مدرسه رفت🚶 روز سختی بود دوباره آشوب شد 😨در دلم.
جای 🕊عباس🕊 در آن روز خیلی خالی بود که پسرش 🙎♂را در لباس🎓 مدرسه ببیند. ما به خانه ای نقل مکان کردیم که عباس بعد از ازدواج به نامم کرد😌
*امیررضا حالا چه می کند؟🤔
امیرم حالا ۳۲ سال دارد. درسش را در رشته مهندسی شیمی📚 خوانده و به استخدام شرکت نفت در آمده.👷
پارسال ازدواج کرد🎉 و تا دو ماه دیگر خودش پدر👨 می شود.
ازدواج امیررضا هم برای خودش حکایتی داشت.😊
پیدا کردن همسر مورد علاقه اش🙂 را به خودش سپردم ولی او اینکار را نکرد❌ و در دانشگاه هیچ دختری چشمـ👀ـش را نگرفت.
ترجیح می داد سنتی و عاقلانه ازدواج کند.😍 خواستگاری های زیادی رفتیم. انصافا همه هم دخترهای خوبی بودند😊 ولی خب من وسواس زیادی داشتم.
انتخاب کسی که می خواست میراث🕊 عباس، فرزند امیررضا، را بزرگ کند کار آسانی نبود.😓 ملاکم اصلا زیبایی دختر👰 نبود. زیبایی دختر را در تربیت خوب و اصالتش می دانستم. 🙂دلم می خواست همسرش تک فرزند نباشد تا امیررضا لذت داشتن خواهرو برادر👫 را درک کند.
همینطور هم شد. همسر امیررضا یک دختر ایده آل است و رسم همسرداری را به خوبی ایفا کرده.✅
#پایان_قسمت_هشـتم
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
📣📣📣📣📣📣
عاشقان حی سبحان 💙
بشتابید به سوی بهترین عمل😇
مهم ترین ملاقات فرا رسیده⏰
خیلی زیبا شده در این موقع از شب از خواب شیرین گذشتی و میخوای بری به درگاه خالقت
😴❌😊
#نمازشب_به_افق_مشتاقان_نماز_شب
🗓 #روزشمار_چله_نمازشب:
📍 #نماز_شب_پنجم
🔆هدیه میکنیم سلامتی و فرج آقاصاحب الزمان(عج) و حاجت روایی اعضای محترم
🔰 به نیابت از:
🕊🌹 #شهیدمدافع_حرم #شهید_نویدصفری_طلابری 🌹🕊
@ebrahimdelha🌹
💠🍃💠✨☘🌺☘✨💠🍃💠
💠🍃💠✨☘🌺☘✨💠🍃💠
سلاااااام 😍
و تـبرررریـڪ بـه هـمـه اونـایـی ڪه تـوی چـلـه ی امـروز مـوفـق بـودن👏👏
☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄
💟امام صادق علیه السلام می فرماید:
نماز شب گناهانی را که مومن در روز مرتکب شده است را از بین می برد .»
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست☺️😍
@ebrahimdelha🌹
🌹یا مظلوم حسین🌹
🌷سلام بر سرهای دور از بدن🌷
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
#سلامی ازدور👇👇
#به نیابت ازجمیع شهــــ🌷ــدا
#اللخصوص
#شهید_ایرج_دستیاری(اولین شهید دفاع مقـدس)
#اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ.
صلی الله علیک یا اباعبدالله ❣
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#پایبندبه_نمازشب
#مادرشهید
مادر شهید دوامی با بیان اینکه نماز شب علی هرگز ترک نمیشد، تصریح کرد: تا طلوع آفتاب نمیخوابید. میگفتم:«علیجان! بخواب خستهای!» میگفت:«کراهت دارد.» 😞
هیچگاه نمیتوانم حالات سیدعلی را هنگام نماز خواندن توصیف کنم.☺️ او همچون فردی ناتوان و فقیر به روی قبله مینشست، با گردنی کج با خشوع با خدای خویش راز و نیاز میکرد. سجدههای طولانی،حالات عرفانی و روحانی خاصی داشت. گاهی که نماز میخواند از پشت به او نگاه میکردم، میگفتم:«خوش به حالت سیدعلی! قامتت چون حضرت ابوالفضل (ع)، مظلومیت و ایثارت چون جدت امام حسین (ع) و سجدههایت چون امام سجاد (ع) است.»😍
🌺
#شهیدسیدعلی_دوامی
#سالروزولادت
@ebrahimdelha🌹
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂
#طنزجبهه
برانکارد
در اوج باران تیر و ترکش بعضی از این نیروها سعی شان بر این بود تا بگویند قضیه اینقدرها هم سخت نیست و شبها دور هم جمع میشدند و روی برانکاردها عبارت نویسی میکردند.😕
یکبار که با یکی از امدادگرها برانکارد لوله شدهای را برای حمل مجروح باز کردیم، چشممان به عبارت «حمل بار بیش از 50 کیلو ممنوع» افتاد.🙂
از قضا مجروح نیز خوش هیکل بود. یک نگاه به او میکردیم یک نگاه به عبارت داخل برانکارد. نه میتوانستیم بخندیم،😆 نه میتوانستیم او را از جایش حرکت بدهیم.
بنده خدا هاج و واج مانده بود که چه بگوید. بالاخره حرکت کردیم و در راه مرتب میخندیدیم.😂😁
@ebrahimdelha🌹
🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂❤️🍂❤️
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#قسمت_نوزدهم
🌺جهش معنوی🌺
⬅️به روایت از جبار ستوده و حسين الله ڪرم:
در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود🤔
اين كار باعث رشــد ســريع معنوي آنان ميگردد😇 اين کنترل نفس بيشتر در شهوات جنسي
است،حتي در مورد داستان حضرت يوسف خداوند ميفرمايد:
«هرکس تقوا پيشه کند🙂 و در مقابل شهوت و هوس صبر و مقــ💪ــاومت نمايد،خداوند پاداش⚜ نيکوکاران را ضايع نميکند،که نشان ميدهد اين يک قانون عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف ندارد.»😌
از پيروزي انقلاب يك ماه گذشت❣
چهره و قامت ابراهيم بسيار جذابتر شده
بود😊 هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار مي آمد. محل کار او در شمال تهران بود🌷
يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است!🤔 کمتر حرف ميزد، در حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام
چيزي شده؟!🙄 گفت: نه،چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده😑گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم🙏
#ادامه_دارد 👇
❣ @ebrahimdelha ❣
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌷خلاصه..
کمي سکوت کرد😞 به آرامي گفت:
چند روزه كه دختري بي حجاب👩 ،توي اين محله به من گير داده! گفته تا تورو به دست نيارم ولت نميکنم!🤐
رفتم تو فكــ🤔ــر،بعد يکدفعه خنديدم😅! ابراهيم با تعجب ســرش را بلند کرد و پرسيد:خنده داره؟!😳گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟
بعــد نگاهي به قد و بالای ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که تو داري،اين اتفاق خيليم عجيب نيست!😉
گفت: يعني چي؟!😐 يعني به خاطر تيپ و
قيافه ام اين حرف رو زده!
لبخندي زدم وگفتم: شک نکن!😌
روز بعد تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت،با موهاي تراشيده💇♂ آمده بود محل كار، بدون کت و شــلوار ! فرداي آن روز بــا پـيراهن👚 بلند به محل کار آمد! با چهره اي ژوليده تر😒،حتي با شــلوار کُردي و دمپائي آمده بود😑 ابراهيم اين کار را مدتي ادامه داد. بالاخره از آن وسوسه شيطاني رها شد.😊💪
ريزبيني و دقت عمل در مسائل مختلف از ويژگي هاي ابراهيم بود❤️.
اين مشخصه،او را از دوستانش متمايز ميکرد.😌
#ادامه_دارد 🌷
❣ @ebrahimdelha ❣
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫