eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.5هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💫✨💫✨💫✨💫✨ پدر و مادرم، پدر و مادر خیلی خوبی بودند.☺️ مادرم یک خانم بسیار فهمیده،👌 باسواد،‌ کتابخوان،👌 دارای ذوق شعری و هنری، حافظ‌شناس👌 -البته حافظ‌شناس که می‌گویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مانوس بودن با دیوان حافظ- و با قرآن کاملا آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.🙂 وقتی بچه بودیم، همه می‌نشستیم و مادرم قرآن می‌خواند، خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ می‌خواند.☺️ ما بچه‌ها دورش جمع‌ می‌شدیم و برایمان به‌مناسبت، آیه‌هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، می‌گفت. ❤️من خودم اولین بار زندگی حضرت موسی "علیه السلام"، زندگی حضرت ابراهیم "علیه‌السلام" و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم -به این مناسبت- شنیدم.🌺 قرآن که می‌خواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است می‌رسید، بنا می‌کرد به شرح دادن.😍 بعضی از شعرهای حافظ که هنوز بعد از سنین نزدیک شصت سالگی یادم است،‌ از شعرهایی است که آن وقت از مادرم شنیدم...☺️❤️ ۷۶/۱۱/۱۴ ✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ... 😍🌺 @ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ❤️ ...پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.👌 برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوش‌برخورد بود،☺️ پدرم مردی ساکت، آرام و کم‌حرف می‌نمود،😊 که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشه‌ی حجره بود.👌 البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنه‌ی تبریز است_ و مادرم فارس زبان.🌺 ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم🙂 و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود.🏠 شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر می‌گذاشت.😊 چیزی که حتما می‌دانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، بودم!😃 یعنی در بین سنین ده و سیزده‌سالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! 😍قبل از آن هم همینطور.☺️ ۷۶/۱۱/۱۴ ادامه دارد... 😍🌹 @ebrahimdelha🌹 ✨💫✨💫✨💫✨💫✨
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💐 🙂 💠از اوائلی که به مدرسه رفتم با قبا رفتم، منتها تابستان‌ها با سرِ برهنه می‌رفتم.☺️ 👈 زمستان که می‌شد، مادرم عمامه به سرم می‌پیچید. مادرم خودش دختر روحانی بود و برادران روحانی هم داشت، لذا عمامه پیچیدن را خوب بلد بود، سرِ ما عمامه می‌پیچید و به مدرسه می‌رفتیم.👉 💠البته اسباب زحمت بود که جلوی بچه‌ها، یکی با قبای بلند و لباس نوع دیگر باشد. 💠 طبعاً مقداری حالت انگشت‌نمایی و اینها بود، اما ما با بازی و رفاقت و شیطنت و این‌طور چیزها جبران می‌کردیم و نمی‌گذاشتیم که در این زمینه‌ها خیلی سخت بگذرد.😁 💠دوران‌های کلاس اول و دوم و سوم را که اصلا یادم نیست😅 و الان هیچ نمی‌توانم قضاوتی بکنم که به چه درس‌هایی علاقه داشتم، لیکن در اواخر دوره‌ی دبستان _یعنی کلاس پنجم و ششم_ به ریاضی و جغرافیا علاقه داشتم، خیلی به تاریخ علاقه داشتم، به هندسه هم بخصوص علاقه داشتم. ✋ 💠البته در درس‌های دینی هم خیلی خوب بودم. قرآن را با صدای بلند می‌خواندم. قرآن خوانِ مدرسه بودم.☺️ 💐 @ebragimdelha 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 🌺🌹 قرآن خوانِ مدرسه بودم،📖 یک کتاب دینی را هم وقت به ما درس می‌دادند به نام تعلیمات دینی،📕 برای آن‌وقت‌ها کتاب خیلی خوبی بود، من تکّه‌هایی از آن کتاب را که فصل‌فصل بود، حفظ می‌کردم.😊 به هر حال، گاهی انسان به فکر آینده می‌افتد، اما من از اینکه چه زمانی به فکر آینده افتادم، هیچ یادم نیست، اینکه در آینده‌ی زندگی خودم، بنا بود چه شغلی را انتخاب کنم، از اول برای خود من و برای خانواده‌ام معلوم بود.🙂 همه می‌دانستند که من بناست طلبه و روحانی شوم.🙂 این چیزی بود که پدرم می‌خواست و مادرم به شدّت دوست می‌داشت،❤️ خود من هم علاقه‌مند بودم، یعنی هیچ به علاقه به این مساله نبودم.❗️ اما اینکه لباس ما را از اول، این لباس قرار دادند، به این نیّت نبود، به این خاطر بود که پدرم با هر کاری که رضاخان پهلوی کرده بود، مخالف بود❗️ _از جمله اتحاد شکل از لحاظ لباس_ و دوست نمی‌داشت همان لباسی را که رضاخان به زور می‌گوید، بپوشیم.☺️ می‌دانید که رضاخان، لباس فعلی مردم را که آن‌زمان، لباس فرنگی بود،😐 و از اروپا آمده بود، به زور بر مردم تحمیل کرد.😡 ادامه دارد... 😍🌹 @ebrahimdelha🌹 ✨💫✨💫✨💫✨💫✨
🌹 در مورد بازی کردن پرسیدید. بله بازی هم می‌کردیم،☺️ منتها در کوچه بازی می‌کردیم، در خانه جای بازی نداشتیم و بازی آن وقت بچه‌ها فرق می‌کرد.😉 یک‌مقدار بازی‌های ورزشی بود، مثل والیبال🏐 و فوتبال⚽️ و این‌ها که بازی می‌کردیم. من آن موقع در کوچه‌ها با بچه‌ها والیبال بازی می‌کردیم،🏐 خیلی هم والیبال را دوست می‌داشتم،😊 الان هم اگر گاهی بخواهیم ورزش دسته‌جمعی بکنیم _البته با بچه‌های خودم_ به والیبال رو می‌آوریم که ورزش خیلی خوبی است.😍 بازی‌های غیر ورزشی آن وقت، "گرگم به هوا" و بازی‌هایی بود که در آن‌ها خیلی معنا و مفهومی نبود.😕 یعنی اگر فرض کنی که بعضی از بازی‌ها ممکن است برای بچه‌ها آموزنده باشد و انسانِ با تفکر، آن‌ها را انتخاب کند، این بازی‌هایی که الان در ذهن من هست، واقعا این خصوصیت را نداشت، ولی بازی و سرگرمی بود.☺️ ۷۶/۱۱/۱۴ 🌹😍 @ebrahimdelha🌹