🌷🌷🌷
#قسمت_نود_و_هشت
#راهيان_نور
#بروایت_حامد_وزيري_نادر_پناهي_و..
🍀🍀🍀
✍خداميدونه چي تو قلب اون جوان انداخت واون جوان چي از شهداخواست که
خيلي زودپدرش اومد ورضايت حضورپسرش رواعلام کردوهمون شب راهي نور
شدند.
#سيد وقتي اين کرامت هارواز شهدا مي ديد عطشش براي رسيدن به اون قافله
بسيارزيادترمي شد.
نزديک مناطق که مي شد دم مي گرفت وديگه مي رفت تو حال
و حس خودش. حتي در گوشه اي ازوصيت نامه اش به اين موضوع اشاره مي کند.
درثبت نام راهيان نور خيلي تلاش مي کردباراولي هاروببره، خيلي هم هواشون
روداشت.مي گفت: حتمًابنشينيد پاي صحبت راوي و..
بعدازراهيان نورهم بازبچه هاروزيرنظرداشت.مي ديدبا کي رفيق هستند، کجا
مي روند،دوست داشت نتيجه کارش روببينه که بچه ها ازدست نروند.
#سيدازراهيان نور که برميگشت خيلي دلگيرمي شد،مدتها توحال خودش بود.
دلتنگ شهداومناطق ميشد.ميگفت حيف امسال هم تموم شد واستفاده نکرديم.
يكسال درحال برگشت بوديم که کم کم #سيدشروع کرد درد دل کردن وحرف
زدن، از اون طرف هم راوي کاروان اومد و مجلس مون رو گرم کرد و مجلس
روضه برپا شد.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷