eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر جان : هروقت دلم برای دفاع از #حـرم_زینبـتان پر میکشد... 💔 چادرم را محـکم تر میگیرم تا تیر ها بر #چـادرم بنشیند نه بر #دل_زینب... @ebrahimdelha 🌺🌺─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─🌺🌺
‌ خـون ریـزی شدیدی داشٺ داخـل اتاق عمـل،دڪتر اشاره ڪرد ڪه چـادرم رو در بیارم تا راحـٺ تر مجـروح رو جـا به جـا ڪنم ، گوشہ ے چـادرم رو گرفٺ و بریده بریده گفٺ: من دارم مـیرم تا تو چادرٺ رو درنیاری ... #چـادرم تو مُشتش بود ڪه #شهید شد ... #شهید_آخر_شهیدت_میکند #حسینی_هایی_که_رفتند #زینبی_هایی_که_ماندند ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
﷽ 🌹﷽ •┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈• 🌹﷽🌹 ﷽🌹 🌹 🕊 🕊 ━═━⊰❀❀⊱━═━ _بیمارستان از مجروحین پر شده بود… حال یکی خیلی بد بود… رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت… . _وقتی دکتر مجروح را دید به من گفت بیاورمش اتاق عمل!!!دکتر اشاره کرد را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم!! . _مجروح که چند دقیقه ای بود که به هوش امده بود... گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری…😞 ما برای این چادر میرویم!!😊 چادرم در مشتش بود که شد…😓😔 _از ان زمان به بعد در بدترین و سخت شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم....😭😌 (راویی خانم موسوی یکی از پرستاران دوران ) ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ ↬ @ebrahimdelha ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈