💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
💥حضرت امام خمینی (ره) بعد از پیروزی انقلاب وبا توجه به خطرات داخلی و خارجی دستور تشکیل نهادی را دادند تا انقلاب را دراین تندباد حوادث بیمه کند.✨
با تشکیل سپاه پاسداران من جز اولین کسانی بودم که به این دعوت لبیک گفتم☺️
💥در بدو ورود در قسمت پذیرش سپاه پاسداران قم مشغول خدمت شدم.💫
و بعد از مدتی با توجه به توانایی های من مسئولیتی بزرگتر به من محول شد
و آن فرماندهی مسئول واحد اطلاعات عملیات سپاه قم بود.
💥درنابودی حزب خلق و همچینن قائله کردستان در اواخر سال 1358به همراه همرزمان دلیر خود شرکت داشتم.👊✌️
ازهجده نفری که برای قائله کردستان رفتیم، فقط چهار یا شش نفر برگشتیم و بقیه شهید شدند😔
بعد از شروع جنگ به همراه صد نفر از دوستان خود به منطقه جنوب عازم شدیم☺️
🌹
🌺
🌸 @ebrahimdelha🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
💐ازدواج💐
یکی از دوستانم یه روز به هم گفتن: آقا مهدی الان وقت ازدواج شماست، چرا دست به کار نمیشوی؟😐
جواب دادم: راستش تا به حال فکر اینجا را نکرده بودم.🙂 ما که با جنگ ازدواج کردهایم.😌
چند وقت بعد یک روز رفتم و بهش گفتم: فلانی من حاضرم ازدواج کنم،😇 ولی همسر من، دختری باید باشد که بتواند با ما زندگی کند؛☺️ چون ما مرد جنگیم و کمتر دختری حاضر میشود سختیهای ما را تحمل کند.😕
💥 پس از مدتی، همراه صبور و پرتحمل خودم را پیدا کردم😍 که حاصل این ازدواج، یک دختر بود که اسمش را لیلا گذاشتیم.😘😍
🌹
🌺
🌸 @ebrahimdelha🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
ببخشید☺️
ازاینجا به بعد رو از زبان دوست شهید بشنوید👇👇👇👇
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🍃🌹مردی به رنگ خاک🍃🌹
شهید زین الدین، آنقدر خاکی و بی آلایش بود که بسیاری از اوقات، او را به عنوان فرمانده نمیشناختند.☺️ لباسهای ساده بسیجی، و تواضع بسیار، از ویژگیهای بارز اخلاقی او بود.😍 یکی از بسیجیان در این باره میگوید: یک روز که برای نماز جماعت به حسینیه لشگر رفته بودم، پس از نمازظهر اعلام کردند که از سخنرانی برادر مهدی زین الدین فرمانده لشکر استفاده میکنیم.😃
من هنوز ایشان را نمیشناختم با خود گفتم که فرمانده لشگر حتما با تشریفات خاصی میآید.😎 در افکار خود بودم که ناگاه یک نفر از کنار من بلند شد و به راه افتاد و پشت تریبون قرار گرفت و مشغول صحبت شد.😳
خیلی تعجب کردم؛ چون او تا چند لحظه قبل در کنار من نشسته بود 😐و کسی هم همراهش نبود. صحبت ایشان که تمام شد، دوباره در کنار من نشست.😥 اینجا بود که شهید زین الدین را شناختم.😊
🌹
🌺
🌸 @ebrahimdelha🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🌺🍃سردار خط شکن🌺🍃
💥یکی از فرماندهان ارشد سپاه درباره شهید زین الدین میگوید: لشگر 17 علی بن ابیطالب قم، از جمله بهترین لشگرهای سپاه بود که پیچیده ترین و سختترین عملیات جبهه های نبرد را به این لشگر میدادیم.💪✌️ این لشگر خط شکن بود. نشد که لشگر 17 با فرماندهی شهید زین الدین به خطی از خطوط دشمن حمله کند و آن خط شکسته نشود.😃😊 شهید زین الدین به عنوان فرمانده خط شکن و هم به عنوان فرماندهی که دشمن نتوانست او را از جزایر مجنون بیرون براند، حماسه آفرید و از این رو به نام «سردار خطشکن» معروف شده بود.💪✌️
🌹
🌺
🌸 @ebrahimdelha🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🌹جنگ و خلاقیت شهید زین الدین🌹
💥جنگ، عرصه بروز استعدادهای نهفته فرزندانی بود که به عشق خمینی کبیر به صف مجاهدان راه حق پیوستند. با شروع جنگ، میدان بروز این خلاقیتها و استعدادها فراهم شد.👌
💥 یکی از فرماندهان ارشد نظامی میگوید: در جنگ خیبر که منجر به آزادسازی جزایر مجنون واقع در هورالهویزه، در شرق رودخانه دجله گردید، برای اولین بار طلسم جنگ در روز شکسته شد.👏 ما سعی میکردیم از جنگ روزانه، به خاطر مشکلاتی که داشت، پرهیز کنیم،😐 ولی با خلاقیت شهید زین الدین، ما جنگ در روز را آغاز کردیم و به نتیجه هم رسیدیم.😃😊
🌹
🌺
🌸 @ebrahimdelha🌹
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
✨💫✨💫✨💫✨💫
🌺🍃قسمت آخر زندگی نامه شهید مهدی زین الدین ان شاءالله فرداشب☺️☺️
✨💫✨💫✨💫✨
💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐
❤️ #امام_زمان ارواحنافداه
🔻انسانی که از #خواب_غفلت بیدار شده، لحظه به لحظه دوری از امام زمان برایش جهنم است، آتش است!
شما تا بحال عشقهای مجازی را دیدید؟ شخص عاشق می نشیند، بلند میشود، راه میرود، به فکر محبوبش است، لحظه شماری می کند تا وقت دیدار برسد...
آیا ما برای #امام_زمان اینطوری هستیم⁉️
🔻امام زمانی که با ارزشترین و عزیزترین منبع علم و حکمت، و خیر و سعادت است، در بین ماست، چقدر حرکت کردیم به طرف ایشان؟
چقدر فراق، لحظه های دوری از امام زمان را برایمان سخت کرده⁉️
🔻مگر خود امام زمان نفرمودند: اگر به اندازه مرغ گمشدهتان دنبال من می گشتید مرا پیدا می کردید؟؟؟
انصافا چقدر تلاش کردیم؟
چقدر قدم برداشتیم؟
شب با خیال راحت رفتیم خوابیدیم!
اگر هم خوابمان نبرده از فکر چک فردا و خستگی کار و درد دل و ... بوده یا واقعا از فراق امام زمان خوابمان نبرده⁉️
🔻آیا تا بحال گفتیم: آقا جان، وای برمن! یک روز گذشت، من شما را ندیدم!!!
مگر در دعای ندبه نمی خوانیم: اَینَ بقیة الله؟ پس دیده میشود!
مگر نمیگوییم: هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی؟ یعنی راه هست! منتها حرکت نکردیم، باور نداریم.
🔆استاد حاج آقا زعفری زاده
@ebrahimdelha
💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐
🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
طبق هر روز سلام میدهیم بر سرورو سالار شهیدان
حیف ازسرتو نیست بیفتد، سرم که هست
گیرم مرا به قتلگهت ره نداد شمر
تاسر به زانویش بنهی،مادرم که هست
@ebrahimdelha
💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐
وصیت نامه #شهید •| احمد مشلب |•
مواظب #حجاب خود باشيد كه اين مهمترين چيز است☝️
در اجتماع ما كسى به فكر #رعايت_حجاب و #اخلاق نيست!
ولی شما به فكر باشيد و #زينبى برخورد كنيد👌
سه چهارم دختران حال حاضر حجابشان حجاب نيسـت! و چيزهايى كه می پوشند واقعا حجاب نيست❌
ممكن است چادر بپوشند ولی چادرشان داراى مد و زرق و بـرق است!! داریم به سراغ بدعتها میرویم...💥
حجاب مىپوشند ولـی #بدن_نما! حجاب بر سر دارند ولی با مدلهای جدید و صورت #آرایش کرده!!
اینها از کجا میآید⁉️
احترام چادری را كه بر سر دارید نگه دارید☝️
👈ما بايد از فاطمه زهرا "سلام الله علیها" #الگو بگيريم✨
@ebrahimdelha
💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐
چـادرم
را باد💨 نیاورده
ڪہ باد ببره...😏
چـ💖ـادرم
پرچم غیرٺِ همہ ے مردان سرزمینم❣ اسٺ
ڪہ سرخـ♥️ـے خونشان را
بہ سیاهے آن بخشیدن...
@ebrahimdelha
💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐
💐
✨امیرالمومنین علی علیه السلام:
🔺امور دنیا شما را از اول وقت نماز خواندن باز ندارد. چون خداوند مذمت کرده کسی را که اول وقت #نماز نخواند.
📚بحارالانوار جلد ١٠ صفحه ١٠٠
@ebrahimdelha
💐
💐💐💐💐💐💐
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🌹🍃چهره ای بشّاش🌹🍃
💥مردان الهی چهرهای بشاش دارند☺️ و اگر غمی هم باشد، در سینه مخفی میکنند. آنها همیشه به زندگی لبخند میزنند و از سیاهی های زندگی شکوه ای ندارند.🙂 شهیدزین الدین یکی از این مردان الهی بود.😍
💥یکی از سرداران میگوید: «من همیشه در قیافه شهیدزین الدین این بشاش بودن را میدیدم.☺️ او مأموریتها را هرقدر هم که سخت بود انجام میداد، ولی چهرهاش به طرز عجیبی خندان بود».😊👌
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سلام_بر_ابراهیم✋🌻✨
#قسمت_پنجم
🍀ورزش باستانی به روایت جمعی از دوستان شهید ☺️
اوایل دوران دبیرستان بود که ابراهیم با ورزش باستانی آشنا شد.او شب ها به زورخانه حاج حسن میرفت.💪
حاج حسن توکل معروف به حاج حسن نجار،عارفی وارسته بود . 😇او زورخانه ای نزدیک دبیرستان ابوریحان داشت. ابراهیم هم یکی از ورزشکاران این محیط ورزشی و معنوی شد.🙂
حاج حسن ورزش را با یک یا چندآیه از قرآن شروع میکرد. سپس حدیثی میگفت وترجمه میکرد. بیشتر شب ها ابراهیم را می فرستاد وسط گود او هم در یک دور ورزش معمولا یک سوره از قرآن دعای توسل و یا اشعاری در مورد اهل بیت میخواند وبه این ترتیب به مرشد هم کمک میکرد.😍
از جمله کارهای مهم در این مجموعه این بود که هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب میرسید،بچه ها ورزش را قطع میکردند و داخل همان گود زورخانه،پشت سر حاج حسن نماز جماعت میخواندند. ✨☄
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
به این ترتیب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب، درس ایمان و اخلاق رادرکنار ورزش به جوان ها آموخت.🌹
فراموش نمیکنم، یکبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس و مشغول خداحافظی بودند یکباره مردی سراسیمه وارد شد بچه خردسالی را در بغل داشت.😥
با رنگی پریده و صدائی لرزان گفت:حاج حسن کمکم کن.😭 بچه ام مریضه دکترا جوابش کردند.داره از دستم میره. نفس شما حقه، توروخدا دعا کنید توروخدابعد شروع به گریه کرد .😭
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
ابراهیم بلند شد و گفت :لباساتون رو عوض کنید و بیائید توی گود.😊
خودش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهیم در یک دور ورزش،دعای توسل را با بچه ها زمزمه کرد.✨ بعد هم از سوز دل برای آن کودک دعا کرد.😔 آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود وگریه میکرد. 😭
دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شدی! با تعجب پرسیدم:کجا؟😳
گفت:بنده خدائی که با بچه مریض آمده بود،همان آقا دعوت کرده.😊بعد ادامه داد:الحمدالله مشکل بچه اش برطرف شده.دکتر هم گفته بچه ات خوب شده برای همین ناهار دعوت کرده. ☺️
برگشتم ابراهیم را نگاه کردم مثل کسی که چیزی نشنیده، آماده رفتن میشد اما من شک نداشتم دعای توسلی که ابراهیم با آن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.☺️🙂
🌹🍃پایان قسمت پنجم🌹🍃
@ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🌹
🌸🍃وداع آخر🍃🌸
روزهای آخر زندگی شهید مهدی زین الدین حال و هوایی دیگر داشت و نورانیت چهرهاش، خبر از یک واقعه بزرگ میداد.😔😇 این اتفاقات توجه مادرش را هم جلب کرده بود. پدر شهید زین الدین میگوید: «روز جمعه، آقا مهدی از یکی از شهرها تماس گرفت و با مادرش صحبت کرد.😊 مجید (برادر کوچک آقا مهدی که با هم به شهادت رسیدند)😔 هم بعد از مدتی زنگ زد و با مادرش صحبت کرد. بعد از اتمام تلفن، مادرش برگشت و گفت: «بچه ها با من خداحافظی کردند و من مطمئن هستم که این آخرین خداحافظی بود.😢 در صحبتهای آقامهدی چیز عجیبی دیدم که خبر از خداحافظی آخر میداد». این آخرین تماس مهدی با ما بود.😔
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺