🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آن اوایل، یکبار که از معرکه برگشته بود، وسط حرفهایش خیلی محکم گفت: «جانفشانی اصلاً کار آسانی نیست»🙌 بعد تعریف کرد که آنجا در نقطهای باید فاصلهای چند متری را در تیررس تکفیریها میدوید و توی همین چند متر، دخترش آمده جلوی چشمش.👧😔
بعد توضیح داد که تعلقات چطور مانع شهادت شهید است…😔 تمرینهای زیادی توی یکی دو سال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه را هم برید؛ این بار که میرفت به کسی گفته بود «این دفعه از کوثر بریدم».👧💔
#سالروزتولدشهیدمحمودرضابیضایی❤️
🌹🍃تولدت مبارک شیربچه حیدری🌹🍃
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🌹
#قسمت_چهارم
#شهیدبابایی
وی برای پیشرفت سریع عملیاتها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمیکرد،🙂 بلکه شخصاً پیشگام میشد و در جمیع مأموریتهای جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت میکرد.💪
بابایی به علت لیاقت و رشادتهایی👏 که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد،✊ در تاریخ 1362/2/8 به درجه سرتیپی مفتخر گردید.🎖👏
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🌹
قرار شد جمعی از درجه داران نیروی هوایی به همراه همسرانشان🌺 به سفر معنوی حج اعزام شوند😊
شهید بابایی و همسرش نیز برای این سفر انتخاب شدند☺️.هرچند عباس هیچ تمایلی برای رفتن نداشت😕 و میگفت حج من الان جنگ است😔! بلاخره راضی به رفتن شد☺️ ولی زمان حرکت به همسرش گفت که نمیتونه باهاشون به سفر بیاد😳عباس گفت شما برید و من تا عید قربان🐏خودم رو بهتون میرسونم😊. بشنوید از خانم حکمت👇👇
وقتی عباس بهم گفت نمیتونه بیاد خیلی ناراحت شدم😔همش حس میکردم این آخرین دیدار من با عباس خواهد بود😢
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🌹
شبی که قرار بود فرداش حرکت کنیم مهمانان زیادی به منزل ما آمدند.😊
عباس مرا صدا زد و خواست که تنها حرف بزنیم.🙂من لباس احرام به تن داشتم.😍به عباس گفتم زشته جلوی مهمونا مااومدیم اینجا😐 ولی اون گفت عیبی نداره این دم رفتن میخوام بیشتر ببینمت مخصوصا توی این لباس☺️🌹 اونشب کلی حرف زدیم و علاوه برمن عباس نیز به پهنای صورت اشک ریخت😭😭انگار میدونست دیگه قرار نیست همدیگه رو ببینیم😞
🌹🍃پایان قسمت چهارم🌹🍃
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐
#نکات_کلیدی_کوتاه
♻️اگر فهمیدید یک صفت بدی در روحتان هست که شما را از #امام_زمان دور می کند، آن صفت را در خودت از بین ببر.
اول بخاطر خودت بعد بخاطر شاد کردن دل امام زمان♻️
✅استاد اخلاق جناب حاج آقا زعفری زاده حفظه الله
💐 @ebrahimdelha
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐
🌙یک شب بخیر🌙
🌸حال مرا خوب می کند !🌸
آن را بگو ...
و نسخه ی من را تمام کن....♡
شب بخیر مولایم[❤️]
💐 @ebrahimdelha
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
طبق هرروز
بردن نام حسین بن علی میچسبد:
👏السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْن
@ebrahimdelha
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
#خاطرات_رهبر_انقلاب❤️
#قسمت_2
...پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.👌
برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوشبرخورد بود،☺️ پدرم مردی ساکت، آرام و کمحرف مینمود،😊 که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشهی حجره بود.👌 البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنهی تبریز است_ و مادرم فارس زبان.🌺
ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم🙂 و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود.🏠 شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر میگذاشت.😊 چیزی که حتما میدانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، #معمّم بودم!😃 یعنی در بین سنین ده و سیزدهسالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! 😍قبل از آن هم همینطور.☺️
۷۶/۱۱/۱۴
ادامه دارد...
#خاطرات
#سید_علی_خامنه_ای 😍🌹
@ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
منزل شهید یوسف مردانزاده دانش آموز رشته ریاضی
وصیتنامه شهید بادستخط مبارڪ
خودش
که این هفته باجمعی از دوستان ختم قرآن گرفته شد
شهرزنجان
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 🌺
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً😐
استاد سرکار گذاشتن بچهها بود.😁 روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبهرو میشوید برای آنکه کشته نشوید و تو💣پ و تانک آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟»🤔
آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمیگردد🙂 والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمیکند.😒
اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحمالراحمین»😐😳
طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است»🤔 اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آوردهای؟»😑😐
😂😁😂😁
@ebrahimdelha🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#و_در_ادامه_قسمت_نهم
هفته بعد دوبـاره همان افراد آمدند اين دفعه با چند يار قويـ💪ـتر، بعدگفتند: اين دفعه بازي سر هزارتومان! 😏
ابراهيم گفت: من بازي ميکنم اما شــرط بندي نميکنم😊 آنها هم شــروع کردند به مســخره کردن و تحريک کردن ابراهيم😳 و گفتند: ترسيده، ميدونه ميبازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و... 😨
ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه،من هم اگه ميدونستم هفته هاي قبل با شــما بازي نميکردم😞پول شما رو هم دادم به فقير☺️،اگر دوست داريد، بدون شرط بندي بازي ميکنيم.
که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد.
دوســتش می گفت: بــا اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه كرد كه شرط بندی نکنید...👇
#ادامه_دارد
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
..شــرطبندي نكنيد،امــا يكبار با بچه هاي محله نازی آباد بــازي كرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم😑! آخــرای بازي بود كه ابراهيم آمد و به خاطر شــرط بندي خيلي از دست ما عصباني شد.😠
از طرفي ما چنين مبـ💶ـلغي نداشـتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شــد ابراهيم جلو آمد وتوپ⚽️ را گرفت. بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟🤔
از بچه هاي نازی آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با غرور خاصي جلو آمد وگفت: سرچي!؟😏
ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري،او هم قبول كرد.👌
ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم😧او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد. اما بعد ازآن حسابي با ما دعوا كرد!😓
#ادامه_دارد
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
ابراهيم به جز واليـ⚽️ـبال در بســياري از رشــته هاي ورزشي مهارت داشت😇
در کوهـ⛰ـنوردي يک ورزشکار کامل بود💪 تقريبًا از سه سال قبل از پيروزي انقلاب تا ايام انقلاب هر هفته صبحهاي جمعه با چندنفر👬 از بچه هاي زورخانه ميرفتند تجريش.
نمـ📿ـاز صبح را در امامزاده صالح ميخواندند، بعد هم به حالت دويدن🏃 از کوه بالا ميرفتند.
آنجا صبحـ🌯ـانه ميخوردند و برميگشتند.
فراموش نميكنم. ابراهيم مشغول تمرينات كشتي بود و ميخواست پاهايش را قوي كند💪 که از ميدان دربند يكي از بچه ها را روي كول خود گذاشــت و تا نزديك آبشار دوقلو بالا برد!😳😳
اين کوهنوردي در منطقه دربند و کولکچال تا ايام پيروزي انقلاب هر هفته ادامه داشت.✌️
ابراهيم فوتبـ⚽️ـال را هم خيلي خوب بازي ميكرد،در پينگ پنگ🏓 هم استاد بود و با دو👐 دست و دو تا راكت بازي ميكرد وكسي حريفش نبود. 😇
#پایان_قسمت_نهم☺️
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
•┈┈•••✾••✾•••┈┈•
رفتید ولے به یاد ما مے مانید ..
در خاطر سرخ لاله ها مے مانید ..
سرباخـتگان راه عشق اے شهدا ..
ما رفتنے هستیم و شما مے مانید ..
•┈┈•••✾••✾•••┈┈•
#_شهید_مدافع_حرم_مهدی_یاغی
#یادش_با_صلوات
🕊 @ebrahimdelha 🕊
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
یا امام رضا
به کوی تو هر جا که پا می گذارم
همان جا دل خویش جا می گذارم
مبادا برانی که با صد امید
قدم در حریم شما می گذارم....
@ebrahimdelha🌹
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
سلام شبتون بخیر☺️
بریم ادامه ماجرای زندگی شهید عباس بابایی رو باهم بخونیم😊
🌺🌺🌺🌺🌺🌺