🍃🕊🍃🌸🍃🕊🍃🌸
🕊🌸 🕊
🍃 🍃
🌸
سلاااااام 😍
و تـبرررریـڪ بـه هـمـه اونـایـی ڪه تـوی چـلـه ی امـروز مـوفـق بـودن👏👏
☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄
💟امام صادق علیه السلام می فرماید:
نماز شب گناهانی را که مومن در روز مرتکب شده است را از بین می برد .»
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست☺️😍
@ebrahimdelha🌹
🍃
🌸
🍃 🍃
🕊🌸 🕊
🍃🕊🍃🌸🍃🕊🍃🌸
به نام معبــود شهــدا❤️
اللــهم ارزقــنا کربـــلا🙏
کشـتی سـانچی برایــم شـد اجــل در آبــها
قــسمتم ایـــن بــود و در آغــوش دریـــا سـوختم...
ساعت ۵:۴۵ به وقــت امــام #حسین💛✋
🌺اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌸
بـه نیــابت از جمیـــع شهــدا
🌷و بــه ویـژه
#شهدای_کشتی_سانچی
@ebrahimdelha
💚💚💚💚💚💚💚💚💚
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#سرپرست_خانوارهای_بی_سرپرست_بود
#همسرشهید
زیردست نواز بود. بعداز شهادتش فهمیدیم که سرپرستی5.6 خانواده را برعهده داشت.👌 در پایگاه شیراز معماری به نام قبادی بود که برای نجات یک مقنی از چاه، خفه شد.😞
جواد از آشپز رستوران خواسته بود از همان غذایی که تیمسار و افسران میخورند به خانواده قبادی هم بدهند و خودش پول آن را حساب میکرد.☺️
البته هیچ وقت به من نمیگفت. یک روز خانم قبادی به منزل ما آمد و موضوع را به من گفت و تاکید کرد: میخواهم شما هم راضی باشید. گفتم: آنچه سرهنگ فکوری میکند مورد قبول و رضایت من است.😊
#شهیدجوادفکوری
#سالروزولادت
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
سلام ✋داداشیییی!!!
بالاخره به منم نظر کردی😢
داداشی جونم😍
منم دوست بی وفات😔😔
منم همونی که هر وقت مشکل داره میاد سراقت😔😢
منم همونی که یه روز دم از ارزوی شهادت میکرد😭😭
منم همون بی وفایی که...
بیخیال داداشی تو که میدونی حال من چیه
@ebrahimdelha🌹
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
از حال خودت بگو😊
بگو چه خبره اون بالا بالاها
بگو چه خبره زندگی تویه وعده های خدا😍😍
یادته چقدر با هم میخندیدیم😂
اونجا هم با دوستات خوشی؟؟❤️
میشه یه چیز بخوام؟؟؟؟🙏
شفاعتم کن داداش جونم☺️
دستمو بگیر داداش گلم
کمکم کن داداش جونم😌
حالا از اول
حالت خوبه؟؟
چه خبر....❤️❤️
#ارسالی_ازکاربران
@ebrahimdelha🌹
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
دوستان گرامی
✍شاید خیلی ازشما عزیزان هم توسل به شهدا کردین و حتما هم کمکتون کردن😊
خوشحال میشیم اگه مایل بودین حتما به این آیدی #دلنوشته_هاتون رو بفرستین☺️👇
@EBRAHIM_hadi_97
#نماز اول وقت چه زمانی است:
#نماز اول وقت یعنی چی؟ ایا مثلا یعنی همون لحظه یا 10 دقیقه اول یا نیم ساعت؟ آیا وقت فضیلت همون اول وقت حساب میشه.
آیت الله خامنه ای: منظور وقت فضیلت آن مىباشد.
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
سلاااااام☺️
✨شبتون پرستاره دوستان🌠
🌼نماز همگے قبول ان شاءالله😊
🌼خب دوستان بریم ادامه داستان رو ورق بزنیم😉
بِسْمـِ الله..👇
@ebrahimdelha🕊
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
#ادامہ –داستان
در سنگر بالاي تپه🗻، فرمانده نيروها به ما گفت:🗣
تپه مقابل محل درگيري ما با نيروهاي عراقي است. 💥
از تپه هاي بعدي هم عراقيها قرار دارند. 😯
چند دقيقه بعد، از دور يك سرباز عراقي ديده شد. 😨همه رزمندهها شروع به شليك كردند. ⚡️⚡️
ابراهيم داد زد: 🗣چيكار ميكنيد! 😦شما كه گلوله ها رو تموم كرديد!😑 بچه ها همه
ساكت شدند. 😶ابراهيم كه مدتي در كردستان بود و آموزشهاي نظامي 💥را به خوبي
فرا گرفته بود گفت:
صبر كنيد دشمن خوب به شما نزديك بشه، بعد شليك كنيد. 🔥
در همين حين عراقيها از پايين تپه، شــروع به شــليك كردند.☠
گلوله هاي آرپيجي و خمپاره مرتب به سمت ما شليك ميشد. 💣
بعد هم به سوي سنگرهاي ما حركت كردند.😱 رزمندههايي كه براي اولين بار
اسلحه به دست ميگرفتند با ديدن اين صحنه به سمت سنگرهاي عقب دويدند.😒
#ادامه_دارد👇
@ebrahimdelha
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
خيلي ترسيده بوديم😰. فرمانده داد زد: صبركنيد.🗣 نترسيد!
لحظاتي بعد صداي شــليك عراقيها كمتر شــد. 😳نگاهي به بيرون ســنگر
انداختم. 👀عراقيها خوب به سنگرهاي ما نزديك شده بودند.😱
يكدفعه ابراهيم به همراه چند نفر از دوستان به سمت عراقيها حمله كردند! 👊👊💥
آنها در حالي كه از سنگر بيرون ميدويدند فرياد زدند:🗣🗣 الله اكبر
شايد چند دقيقه اي نگذشت كه چندين عراقي كشته و مجروح شدند.☠☠
يازده نفر از عراقيها توســط ابراهيم و دوستانش به اسارت درآمدند 🙌. بقيه هم فرار كردند.🏃🏃
ابراهيم ســريع آنها را به طرف داخل شهر حركت داد.🌹🌹
#ادامہ _دارد
@ebrahimdelha
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
تمام بچه ها از اين
حركــت ابراهيم روحيه گرفتند. 💪💪چند نفر مرتب از اســرا عكس ميانداختند.😃 📸
بعضيها هم با ابراهيم عكس يادگاري ميگرفتند! 📸👥
ســاعتي بعد وارد شهر سرپل شديم.😊
آنجا بود كه خبر دادند: چون راه بسته بوده، پيكر قاسم هنوز در پادگان مانده.😢
😢ما هم حركت كرديم و در روز پنجم جنگ به همراه پيكر قاسم و با اتومبيل خودش به تهران آمديم.🚑
در تهران تشــييع جنازه باشكوهي برگزار شد 👌و اولين شهيد دفاع مقدس در محل، تشييع شد.
جمعيت بسيار زيادي هم آمده بودند.
علي خرمدل فریاد میزد🗣
فرمانده شهيدم راهت ادامه دارد.✊
#پایان
@ebrahimdelha
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔺یادتون باشه حتما منتظر باشید تا فرداشب برگردم و ...
قسمت بعدی داستان سردارِ بی پِــلاڪ رو براتون تعریف کنم 😊
یا حق 👋
@ebrahimdelha
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
#طنز_جبهه
یکی از روزها مقداری عرق بیدمشک در #فاو به دستم رسید. مقدار زیادی یخ تدارک دیدم و شربت🍹 گوارایی درست کردم. برخلاف همیشه که در پخش شربت دست و دلبازی می کردم،😊 این بار به خاطر تعداد زیاد نیروهای حاضر در منطقه نمی توانستم به هر نیرو بیش از یک لیوان شربت بدهم.
بوی شربت و صدای تکبیر🗣 من که بلند شد بچه ها جلوی ایستگاه به صف شدند و یکی یکی سهمیه شربتشان را گرفتند و نوش جان کردند.😋
ولی این شربت شیطنت😜 بعضی ها را هم قلقلک داد. یکی از بچه ها، بار اول کلاه_آهنی بر سر گذاشت، آمد و شربتش را خورد.😐 بار دوم به دور صورتش چفیه پیچید و دوباره شربت خورد.😳
بار سوم کلاه_سربازی گذاشت و باز هم شربت خورد.😒 بار چهارم بدون کلاه آمد و باز هم شربت خورد.😬 وقتی می خواست برود خطاب به او گفتم: "این بار برو چادر سرت کن و بیا شربت بخور.😐😑" بچه ها خندیدند😂 ولی او از رو نرفت و با تعجب از من پرسید: "چه طور مرا شناختی😅؟" گفتم:"پسر جان! تو فقط پوشش سرت را عوض می کنی، بقیه لباس هایت که همان است😊😁😂
خاطرات#حاج_حسن_جوشن
@ebrahimdelha🌹
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸