eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
اول وقت چه زمانی است: اول وقت یعنی چی؟ ایا مثلا یعنی همون لحظه یا 10 دقیقه اول یا نیم ساعت؟ آیا وقت فضیلت همون اول وقت حساب میشه. آیت الله خامنه ای: منظور وقت فضیلت آن مى‌باشد. @ebrahimdelha ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
سلاااااام☺️ ✨شبتون پرستاره دوستان🌠 🌼نماز همگے قبول ان شاءالله😊 🌼خب دوستان بریم ادامه داستان رو ورق بزنیم😉 بِسْمـِ الله..👇 @ebrahimdelha🕊
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫 –داستان در سنگر بالاي تپه🗻، فرمانده نيروها به ما گفت:🗣 تپه مقابل محل درگيري ما با نيروهاي عراقي است. 💥 از تپه هاي بعدي هم عراقيها قرار دارند. 😯 چند دقيقه بعد، از دور يك سرباز عراقي ديده شد. 😨همه رزمندهها شروع به شليك كردند. ⚡️⚡️ ابراهيم داد زد: 🗣چيكار ميكنيد! 😦شما كه گلوله ها رو تموم كرديد!😑 بچه ها همه ساكت شدند. 😶ابراهيم كه مدتي در كردستان بود و آموزشهاي نظامي 💥را به خوبي فرا گرفته بود گفت: صبر كنيد دشمن خوب به شما نزديك بشه، بعد شليك كنيد. 🔥 در همين حين عراقيها از پايين تپه، شــروع به شــليك كردند.☠ گلوله هاي آرپيجي و خمپاره مرتب به سمت ما شليك ميشد. 💣 بعد هم به سوي سنگرهاي ما حركت كردند.😱 رزمندههايي كه براي اولين بار اسلحه به دست ميگرفتند با ديدن اين صحنه به سمت سنگرهاي عقب دويدند.😒 👇 @ebrahimdelha 🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫 خيلي ترسيده بوديم😰. فرمانده داد زد: صبركنيد.🗣 نترسيد! لحظاتي بعد صداي شــليك عراقيها كمتر شــد. 😳نگاهي به بيرون ســنگر انداختم. 👀عراقيها خوب به سنگرهاي ما نزديك شده بودند.😱 يكدفعه ابراهيم به همراه چند نفر از دوستان به سمت عراقيها حمله كردند! 👊👊💥 آنها در حالي كه از سنگر بيرون ميدويدند فرياد زدند:🗣🗣 الله اكبر شايد چند دقيقه اي نگذشت كه چندين عراقي كشته و مجروح شدند.☠☠ يازده نفر از عراقيها توســط ابراهيم و دوستانش به اسارت درآمدند 🙌. بقيه هم فرار كردند.🏃🏃 ابراهيم ســريع آنها را به طرف داخل شهر حركت داد.🌹🌹 _دارد @ebrahimdelha 🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
تمام بچه ها از اين حركــت ابراهيم روحيه گرفتند. 💪💪چند نفر مرتب از اســرا عكس ميانداختند.😃 📸 بعضيها هم با ابراهيم عكس يادگاري ميگرفتند! 📸👥 ســاعتي بعد وارد شهر سرپل شديم.😊 آنجا بود كه خبر دادند: چون راه بسته بوده، پيكر قاسم هنوز در پادگان مانده.😢 😢ما هم حركت كرديم و در روز پنجم جنگ به همراه پيكر قاسم و با اتومبيل خودش به تهران آمديم.🚑 در تهران تشــييع جنازه باشكوهي برگزار شد 👌و اولين شهيد دفاع مقدس در محل، تشييع شد. جمعيت بسيار زيادي هم آمده بودند. علي خرمدل فریاد میزد🗣 فرمانده شهيدم راهت ادامه دارد.✊ @ebrahimdelha 🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔺یادتون باشه حتما منتظر باشید تا فرداشب برگردم و ... قسمت بعدی داستان سردارِ بی پِــلاڪ رو براتون تعریف کنم 😊 یا حق 👋 @ebrahimdelha 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 یکی از روزها مقداری عرق بیدمشک در به دستم رسید. مقدار زیادی یخ تدارک دیدم و شربت🍹 گوارایی درست کردم. برخلاف همیشه که در پخش شربت دست و دلبازی می کردم،😊 این بار به خاطر تعداد زیاد نیروهای حاضر در منطقه نمی توانستم به هر نیرو بیش از یک لیوان شربت بدهم. بوی شربت و صدای تکبیر🗣 من که بلند شد بچه ها جلوی ایستگاه به صف شدند و یکی یکی سهمیه شربتشان را گرفتند و نوش جان کردند.😋 ولی این شربت شیطنت😜 بعضی ها را هم قلقلک داد. یکی از بچه ها، بار اول کلاه_آهنی بر سر گذاشت، آمد و شربتش را خورد.😐 بار دوم به دور صورتش چفیه پیچید و دوباره شربت خورد.😳 بار سوم کلاه_سربازی گذاشت و باز هم شربت خورد.😒 بار چهارم بدون کلاه آمد و باز هم شربت خورد.😬 وقتی می خواست برود خطاب به او گفتم: "این بار برو چادر سرت کن و بیا شربت بخور.😐😑" بچه ها خندیدند😂 ولی او از رو نرفت و با تعجب از من پرسید: "چه طور مرا شناختی😅؟" گفتم:"پسر جان! تو فقط پوشش سرت را عوض می کنی، بقیه لباس هایت که همان است😊😁😂 خاطرات @ebrahimdelha🌹 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
جاتون خالی☺️ کنار دوستای شهید 😍 به عشق دوست شهیدم ❤️ @ebrahimdelha💚
یــا انـیس مـن لا انـیس له❤️ السـلام علیــک یـا علــی ابن موســی الرضا المـرتضــی✋💛 دریــای طـوفــانی ببـــین ایــنجا، ایــن غربـت عــشق اســت میســوزد رقــص کبـــوتــرهـا در ایـــن دریـــا، آتــش بــه مــوج و آبــ مــی دوزد💔 سـاعت بـه وقـت امـام 💛 بــه نیــابت از جمیــع شهــدا 🌷و بـه ویــژه @ebrahimdelha 💚💚💚💚💚💚💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلااام✋ شبتون عالی☺️ امروز تولدم بود😃😊 وامشبم قراره براتون از آخرین صفحه زندگیم بگم😉 بسم الله👇 @ebrahimdelha🌴
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 🍃آغاز جنگ و کمان ۹۹🍃 به‌دنبال حمله👊 ارتش عراق به فرماندهی صدام حسین 👺به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، من با موفقیت✌️ 🍃عملیات البرز یا طرح کمان ۹۹🍃 را که شامل حملهٔ سراسری💪 به پایگاه‌های نیروی هوایی عراق و مراکز حساس نظامی👌 و اقتصادی💵 این کشور بود به اجرا گذاشتم😃. موفقیت نیروی هوایی در اجرای این عملیات در شرایط بحرانی بعد از پیروزی ✌️انقلاب اسلامی و وضعیت جنگی شگفتی 😳ناظران جهانی را به دنبال داشت😁. در این ماه‌های آغازین جنگ👊 نیروی هوایی تحت فرماندهی من😇 به مقابله با تهاجم زمینی ارتش عراق پرداخت 💪و در بسیاری از موارد به‌ویژه حفظ شهر استراتژیک دزفول ☄و پشتیبانی از مدافعان شهر آبادان☄ نقشی حیاتی را ایفا کرد☺️. 💥 همچنین شخصاً در طراحی و اجرای 🍃عملیات اچ-۳🍃، حمله به پایگاه‌های نیروی هوایی عراق در جوار مرز این کشور با اردن، شرکت داشتم😌💪. ✨حمله به اچ -۳ در کنار کمان ۹۹✨ جز موفق‌ترین عملیات‌های نظامی نیروهای هوایی مدرن هستند✌️. 💥در شهریور ماه ۱۳۶۰ و با نزدیک شدن زمان اجرای ✨عملیات شکست حصر آبادان ✨من به پیشنهاد تیمسار سرلشکر فلاحی😇 به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی منتقل شدم☺️ و جای خود را به سرهنگ معین پور واگذار کردم😊. ... @ebrahimdelha🌺 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 ❣ 💔شهادت💔 💥جواد فکوری در ۷ مهرماه سال ۱۳۶۰ در راه بازگشت از جبهه بر اثر سقوط پرواز🛩 هرکولس سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران، به همراه جمعی از فرماندهان👮👮👮👮 ✨ارتش و ✨سپاه، ☄تیمسار سرلشکر فلاحی، ☄سرهنگ نامجو، ☄سرداران کلاهدوز و ☄جهان آرا، به شهادت💔رسیدند😔. پس از شهادت شهید فکوری ، ایشان را به درجه تیمسار سرلشکر🎖 ترفیع درجه دادن✌️ و از او به‌عنوان رسمی ✨«شهید تیمسار سرلشکر جواد فکوری»✨ یاد می‌کند. او در «قطعه ۲۴ شهدا ردیف ۷۳ شماره ۲۵» بهشت زهرا در تهران به خاک سپرده شده‌است❣. 💥نورالدین کیانوری دربارهٔ علل مرگ سرلشکر فکوری، اتفاقی بودن🙄 سانحه هوایی را صراحتاً زیر سؤال برد😒 و دست «عوامل دشمن» را در کار دید.😡 .... @ebrahimdelha🌺 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 🍃اول جنگ 🍃 💥بیست روز اول جنگ غیبش زد😐. در پایگاه بود ولی به خانه نمی‌آمد😕 چند قدمی خانه بود، ولی از بس کار داشت تلفنی 📞حال ما را می‌پرسید😑. بعد که او را دیدیم. قیافه‌اش عوض شده بود😳…. موهای نزده، ریش شانه نکرده و لباس‌های چروک شده.☹️ به شوخی گفتم: خوب شد جنگ شد و ما کثیفی تورو دیدیم😁. از بس که مرتب و تمیز بود و همیشه بوی عطر می‌داد.😇😌 🍃به نقل ازهمسرشهید🍃 ... @ebrahimdelha🌺 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❣ 🍃خبر شهادت 🍃 یک روز جواد هراسان به خانه آمد😨 و گفت: «ساک مرا ببند می‌خواهم با تیمسار فلاحی به جبهه بروم» 😐برخلاف همیشه نگران شدم 😰و خواهش کردم نرود نپذیرفت.😔 به او گفتم: «تو مدت‌ها در جبهه بودی، من و بچه‌های دوری تو را زیاد تحمل کردیم😭. به خاطر بچه‌ها👦👧👦 نرو!»😢. 💥برخلاف همیشه شماره تلفنی داد😕 و گفت: «هر وقت کاری بود تماس 📲بگیر، ولی من باید بروم» سه‌شنبه قرار بود بیایید 😢ولی دوشنبه زنگ زد و گفت: «برگشت ما به تاخیر افتاده و پنجشنبه می‌آیم».😕 💥آن شب نگرانی و دل شوره‌ام بیشتر شد 😥و بی‌خوابی به سرم زد. صبح خواب ماندم😴 و برخلاف همیشه اخبار ساعت ۸ را گوش👂 ندادم. هنوز خواب بودیم💤 که یکی، یکی دوستانم به بهانه‌های مختلف به خانه ما آمدند🤔 و وقتی دیدند من از ماجرا خبر ندارم چیزی نمی‌گفتند.😐 💥حتی ظهر، وقتی علی را از مدرسه🏨 آوردم متوجه حضور ماشین‌های🚙🚕🚗 متعدد دوستان و آشنایان نشدم 😕که منتظر بودند تا بعد از خبردار شدن من از ماجرا داخل خانه شوند😢. تا این که پسر دایی‌ام با من تماس گرفت و خبر را داد😭. جیغ کشیدم😱 و بی‌هوش شدم. خیلی‌ها به دیدن من آمدند؛ ولی بیشتر اوقات بی‌هوش بودم😞. حتی در دیدار با حضرت امام(ره) هم بی‌هوش شدم😞☹️. 🍃به نقل ازهمسرشهید🍃 🍃پایان🍃 @ebrahimdelha🌺 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
شهید فکوری بر سر قولی که به همسرش داده بود ماند!! گفته بود دو روز بعد یعنی روز دوشنبه برمیگردد😔 اما زنگ زد و گفت برگشتشان به روز پنجشنبه موکول شده😢 وآمد.... بر #بال_ملائک✨✨ @ebrahimdelha🌺
شهید فکوری در کنار همسر و فرزنداشون☺️❤️ @ebrahimdelha🌺
شهید فکوری در حال دادن گزارش جنگ به محضر حضرت امام خمینی (ره)❤️🍃 @ebrahimdelha🌺
آرامگاه شهید فکوری ❤️در کنار شهید چمران❤️ شهید ناصرکاظمی ❤️و شهید موسی نامجو❤️ در بهشت زهرا @ebrahimdelha🌺
بلاخره به آخر رسید😊 ولی تا دنیا دنیاست و تاوقتی ظلم هست امثال من و رفقام برای حفاظت از آرمانها و عقایدمون خواهیم ایستاد💪❤️ یاعلی✌️ @ebrahimdelha🍃
شادی روح همه شهدای عزیز به خصوص شهید تیمسارسرلشکر جواد فکوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یــا نیــاز من لا نیــاز لـه❤️ خـواب دیــدم کــشتی ات نـورانـی است آســمان را دیـدگان بـارانــی اسـت آب را دیــدم کــه آتـش میـزدند حــرف هـا از کـیش و مـاتـش میـزدند... سـاعت #ده بـه وقـت امـام #تنها💛 بــه نیت جمــــیع شـهدا 🌷بـه ویـژه #شهدای_کشتی_سانچی @ebrahimdelha 💚💚💚💚💚💚💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا