eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
714 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ebrahimhadi-omid-be-khoda.mp3
3.78M
۱۱۷ موضوع: امید به خدا سخنران: حجه الاسلام مومنی 🆔 @Ebrahimhadi
#السلام‌علیڪ‌یا‌حجة‌الله‌فی‌ارضه❤️ سلام بر تو و بر لحظهٔ قیام و قعودت چه میشود که دلم شاهد اذان تو باشد چه میشودکه بخوانی تو بیتی ازغزلم را خوشا ترنم شعری که بر لبان تو باشد أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج تعجیل در فرج امام‌زمان صلوات 🆔 @Ebrahimhadi
📖 #حدیث_روز 🆔 @Ebrahimhadi
#حجاب #چادر♥ شاید #چادر کلمه ای است عربی! ولی عرب که "چ" ندارد! پس شاید ، شاید به جای "چ" باید "ج" گذاشت "ج" گذاشت و گفت " #جادر"❤️ یعنی "جایِ دُر"😇 یعنی تو "دُر" هستی همان مروارید همانی که جایش در #صدف است همان " #مروارید" زیبا در صدف که گران قیمت ترین است در بین "دُر" ها پس #چادر همان صدف است صدفی برای #محفوظ ماندن من و تو صدفی برای ما "خواهر مسلمان" کلامی از برادرمان ابراهیم: دوست عزيز؟! همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بي‌حجاب شما به گناه ميافتند! #شهید_ابراهیم_هادی 🌷 🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۶۸ راوی:یوسف غلامی 🌿"حضور" همسر من بعد از ماجرای فرش رنگی ارادت عجیبی به سید مجتبی پیدا کرد. همیشه شب های جمعه به کنار مزار او ميرفتیم و برای او زیارت عاشورا ميخوانديم. همسرم آن زمان آنقدر قرص اعصاب ميخورد که خسته شده بودیم. از سید خواستم که ما را یاری کند. بعد از مدتی که به زیارت سید ميرفتیم حال او رفته رفته خوب شد! دیگر به سراغ قرص اعصاب نرفت!پانزده سال است که خانم بنده قرص نخورده! دیگر هیچ مشکل اعصاب و روان ندارد.روزي سر مزار سید نشسته بوديم. خانم من گفت:((من هرچه از خدا بخواهم با خواندن زیارت عاشورا در کنار مزار سید برآورده ميشود.))آن روز گفت:((آقا سید، من این زیارت عاشورا را به نیابت شما ميخوانم. از خدا ميخواهم زیارت عمه سادات، حضرت زینب(س) ،را نصیب ما کند.))روز بعد یکی از دوستان من زنگ زد و گفت:((با یک کاروان راهی سوریه هستیم. دو نفر جا دارد. اگر گذرنامه داری، سریع اقدام کن. باورکردنی نبود شب جمعه بعد در حرم حضرت زینب(س) نائب الزیاره سید بودیم!))در بین بچه های همکار این ماجرا را تعریف کردم. اینکه هر کسی از خدا چیزی بخواهد به سراغ مزار سید ميرود و با قرائت زیارت عاشورا از خدا ميخواهد که مشکلش برطرف شود.هفته بعد سید را در عالم خواب دیدم. گفت:((به فلانی از همکاران محل کار، این مطلب را بگو ...)) روز بعد همان شخص در حضور جمع گفت:((تو درباره سید مجتبی چی ميگفتی؟! من رفتم سر قبر سید. زیارت عاشورا هم خواندم. اما مشکل من حل نشد.))گفتم: ((اتفاقا سید برات پیغام داده. گفته تو دو تا مشکل داری!)) از جمع خارج شدیم. ادامه دادم:((سید پیغام داد و گفت: ((مشکل اول تو با توسل به مادرم حضرت زهرا(س) حل ميشود. اما مشکل دوم را خودت به وجود آوردی. در زندگی خیلی به همسرت دروغ گفتی و این نتیجه همان دروغهاست!)) رنگ از رخسار دوستم پریده بود. گفت: ((درسته.)) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 توی سفر راهیان نور همین مطالب را گفتم. نوروز 1388 بود. یکی از روحانیان کاروان جلو آمد و گفت:((من زیاد به این حرف ها اعتقاد ندارم. برو به این سید که ميشناسی بگو یه دختر شهید داره طلاق ميگیره براي اینکه بچه دار نميشه. بگو آبروی خانواده شهید در خطره.))من هم بعد از سفر به سراغ مزار سید رفتم و بعد از زیارت عاشورا همین مطلب را گفتم. نوروز سال 1389 همان روحانی با من تماس گرفت. ميخواست آدرس قبر سید را بپرسد.گفت:((با همان دختر شهید و همسر و فرزندش ميخواهیم برویم سر مزار سید!))سید به یکی از دوستانش گفته بود:((هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید زیارت عاشورا بخوانید. سه بار هم در اول و آخر آن نام مادرم حضرت زهرا(س)را ببرید.)) ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
ترجمه صفحه ی 44
@Ebrahimhadi-tarbiatdini.mp3
5.74M
۱۱۸ موضوع: تربیت دینی سخنران: حجه الاسلام ماندگاری 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
تنها، غریب، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت... بیهوده نیست این همه رنگ خزان شدی ▪ ️شهادت امام هادی النقی علیه‌السلام تسلیت باد. آخرین سخنان امام هادی(ع) به فرزندش امام حسن عسکری(ع): سلام مرا به فرزندم مهدی(عج) برسان و بگو، جدت در حالی شهید شد که بسیار آرزوی دیدار تو را داشت... 🆔 @Ebrahimhadi
ده روزی مانده بود به عیدنوروز۹۶، آمد که جایی سراغ نداری در وقت‌های تعطیلاتی بایستم کار کنم؟ گفتم:(( اتفاقا این قنادی که کار می‌کنم نیرو می‌خواد.)) خب اگر من بودم قاعدتا برایم مهم بود که چقدر حقوق می‌دهد؛ بیمه می‌کند یا نه و ساعت کاری‌اش به چه شکل است.  اولین سوالش این بود:(( سرِ ظهر می‌ذاره برم نماز اول‌وقت بخونم؟)) تا بعد از سیزدهم عید آمد مغازه. وسط کار کلا نقل زبانش سوریه و شهادت و رفقای شهیدش بود. برای این‌که جو را عوض کنم. گفتم:(( بروبابا! منم اگه برم شهید می‌شم.)) صاحب‌مغازه گفت:(( محسن! این‌طور فایده نداره. برو یه گونی بزرگ بیار این مجید رو کله کنیم بره.)) همین‌طور که داشت شیرینی‌ها را می‌چید داخل جعبه گفت:(( پررو می‌شه؛ ولی تو جنگ خودمون بودن همچین منافقایی که سرشون به سنگ خورد و رفتن و شهید شدن. یه دفعه می‌بینی این مجید شهید می‌شه و سر ما بی‌کلاه می‌مونه!)) برشی از کتاب " " ❤️ 🆔 @Ebrahimhadi
💓 #سلام_امام_زمانم 🍃 ای یوسف گم گشتهٔ غایب ز نظرها 🍃 جان بر لب عشاق رسیدست کجایی؟ 🍃 باز آی و نظر کن به من خستهٔ بیمار 🍃 جانم به فدایت که طبیب دل مایی 🔹 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود🔹 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷 🆔 @Ebrahimhadi