eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.5هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
781 ویدیو
66 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️بهش گفتن آرزوت چیه؟! گفت: آرزوی من #شهادت هست ولي حالا نه! من دوست دارم در نبرد با #اسرائيل شهيد شوم! #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
نامه ای به خدا24.mp3
زمان: حجم: 6.58M
❤️ سحر۲۴ دلم برایت تنگ میشود نميدانم تارمضان دیگر، چه برایم مقدر کرده ای؟ اما بگذار؛ سهم من از این رمضان، همین سجاده خیسی باشد، که در همه طول سال، نمناک بماند! 🆔 @Ebrahimhadi
دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان🌙 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
@EbrahimhadiJuz24_@Ebrahimhadi.mp3
زمان: حجم: 4.79M
📎جزء بیست و چهارم: قرائت روزانه یک جزء قران کریم @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
🌹 پنجشنبه 🌹 همان روزی که دل میگیرد روزی که دل، دلتنگ میشود... واسه عزیزانی که در کنار ما نیستند. آخرین پنجشنبه ماه رمضان🌱 بیاد پدر و مادران آسمانی💐 بیاد شهدای عزیزمون🌹 ذکر فاتحه وصلوات...🌿 🆔 @Ebrahimhadi
🌺از پيامبر(ص) ســؤال شــد: «کداميــک از مؤمنين ايماني کاملتــر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با جان و مال خود جهاد کند.» 📌سردار محمد کوثري؛ فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول (ص) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف ميكرد: در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير. در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟ گفتم: آخر هفته. بعد گفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده هاي مستحق و آبرودار بودند. 🆔 @Ebrahimhadi
🔸ـــــــــــ قسمت چهاردهم ـــــــــــ🔸 ‌ ✨ حوزه حاج آقا مجتهدی #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi مطالعه کنیم🔻🔻🔻
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــــــ قسمت چهاردهم ـــــــــــ🔸 ‌ ✨ حوزه حاج آقا مجتهدی #کتاب_سلام_بر_ابرا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🗣راوی:ايرج گرائي سال هاي آخر، قبل از انقلاب بود. ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود. تقريباً کســي از آن خبر نداشــت. خودش هم چيزي نميگفت. اما كاملاً رفتار واخلاقش عوض شده بود. ابراهيم خيلي معنوي تر شــده بود. صبح ها يک پلاستيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد کتاب داخل آن بود. يكروز با موتور از ســر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟! گفت: ميرم بازار. ســوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاســتيک رو دستت ميبينم چیه!؟ گفت: هيچي کتابه! بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظي کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟بــا كنجكاوي بــه دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مســجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد. فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از مسجد آمدم بيرون. از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم: ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم طلبه شده باشه. آنجا روي ديوار حديثي از پيامبر(ص) نوشته شده بود:((آسمان ها و زمين وفرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال علم هستند و انسانهاي با سخاوت)). شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟ يکدفعه باتعجب برگشــت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: آدم حيف عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمي نيســتم. همينطوري براي اســتفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلاً به کسي حرفي نزن. تــا زمان پيروزي انقـلاب روال کاري ابراهيم به اين صــورت بود. پس از پيروزي انقلاب آنقدر مشــغوليت هاي ابراهيم زياد شــد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد. ♻️ .‌.‌. 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
نامه ای به خدا25.mp3
زمان: حجم: 6.06M
‍ ‍ ‍ سحر بیست و پنجم ✍ فقط چهار سحر مانده، تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم. یادم هست؛ زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود؛ مـ💝ـادر 🆔 @Ebrahimhadi
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان🌙 🆔 @Ebrahimhadi