❤ #امام_حسین علیه السلام:
🌷هرکس گره ای از مشکلات مؤمنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می نماید.🍃
📚بحار، ج۷۵، ص۱۲۲🌿
🔻پ.ن:
امروز اگه تونستی دست یه نفر رو بگیر و به یکی کمک کن. بقول شهید هادی: آدم هرکاری از دستش برمیاد باید برای بندگان خدا انجام بده.
روز و لحظه هاتون شاد😊✨🌸
🆔 @Ebrahimhadi
آرزوهایم...
زیاد نیست...
بزرگ است...
دست نیافتنی ست...
اما...
آرزو بر جوانان عیب نیست!
هست؟
یعنی میشود؟؟
روزی...
اسم من هم شهید شود؟؟
خدایا من گناهکارم...
قبول...
اما فضل تو کم نیست؛هست؟
مهربانی ات دریاست و لطفت بی همتا...
میشود روزی بگویند:
فلانی
هم‼ ️
شهید
شد...
سر سجاده کارم شده
دعا و اقتدا به شَهید کرب و بلا...
خدایا!
گناهکار تر از حُر هستم؟؟؟
توبه کرد ؛ برگشت!!..
و شهید هم شد....
تازه فهمیدم مردن بی فایده است...
باید شهید شد....🌹
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیل_الله
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
@Ebrahimhadi-tavajoh-be-anavin.mp3
4.05M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۱۵۲
موضوع: توجه به عناوین و ظاهرنمایی
سخنران: حجه الاسلام قرائتی
🆔 @Ebrahimhadi
آیت الله بهاءالدینی:
🍃 اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند، دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید.
🍃 و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور میشود:
☀ در درون قبر
☀ در برزخ
☀ در قیامت
🔥 و اگر زنان بی حجاب از من میخواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند.
#حجاب #چادر #تاج_بندگی #حجاب_زهرایی
🆔 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــ قسمت بیست و چهارم ـــــــ🔸 ✨ دبیرِ ورزش #کتاب_سلام_بر_ابراهیم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🗣راوی:خاطرات شهيد رضا هوريار
ارديبهشت سال 1359 بود. دبير ورزش دبيرستان شهدا بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته مرام و اخلاق ابراهيم شدم. آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشــه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه! سرويس اول را زد. آنقدر محكم بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... رنگ چهره ام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويس ها واقعاً مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند. نگاهي به من كرد. اين بار آهســته زد. امتيــاز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و... ميخواست ضايع نشم. عمداً توپ ها را خراب ميكرد! رســيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم كه سرويس بزند. توپ را در دســتش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. اللهاكبر... ندای اذان ظهر بود. تــوپ را روي زمين گذاشــت. رو به قبله ايســتاد و بلندبلند اذان گفت. در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عدهاي هم براي خانه. او مشــغول نماز شــد. همانجا داخل حياط. بچه ها پشت ســرش ايستادند. جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم. نماز كه تمام شــد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با رفاقت باشد.
♻️ #ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈