eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5962997813397686356.mp3
2.75M
‍ دیر راهب نصرانی اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي از بزم این جماعت مهمان کش آمدي با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید .. دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر در کسوت مسیح به مهمانی آمدی وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت *شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...* اين دير كربلا شده قرباني ات شوم قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت رأست چنين شده است چه كردند با تنت تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار از هر چه هست زخمي داري به يادگار با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي از وضع نامرتب رگهاي گردنت پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت "زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع پاسخگویی به سوالات مقتل
سینه زنی حضرت رقیه علیها سلام باباحسین 2به بزم من تو سر زدی خرابه مو تو در زدی ممنونتم سری به این دختر زدی 2 باباحسین از دست دنیا خسته ام بار سفر را بسته ام میام باهات با این پرشکسته ام 2 بابا حسین کی سرت وبریده تن تو رو به خاک وخون کشیده الهی که منم بشم شهیده 2 بزار بگم که چه کرده دشمن توتن دختر نمونده جای سالمی بابابه رو پیکر غریب مادر 4 باباحسین هرکی که از راه میرسید دخترت و تنها میدید وحشیونه پنجه به موهاش میکشید 2 باباحسین استخونام تیر میکشه سه ساله که پیر نمیشه کسی تو سن من زمینگیر نمیشه 2 می سوزه پام از خارهای مغیلان خوردم زمین از رو ناقه ی عریان پلک چشام درد میکنه باباجان 2 بابا رقیه ات تنها میان یه مشتی گرگه دستای دشمن خیلی بزرگه خیلی بزرگه غریب مادر 4 ارباب حسین کشته من و داغ غمت تموم شده محرمت انگار نشد دلم دوبار محرمت 2 ارباب حسین از راه دور میگم سلام چیز زیادی نمیخوام ازت میخوام فقط یه بار حرم بیام2 اقا ببین به عشق تو اسیرم بی کربلا بی چیزم وفقیرم بزار بیام کنج حرم بمیرم 2 انگار نمیخوای به این دل من کنی عنایت احساسم اینه که دوست نداری بیام زیارت غریب مادر 4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
562.5K
بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) وضوی اشک گرفتم تمام دوران را مگر طواف کنم خانه‌ی کریمان را حسن حسن به لبم آمده به این امید... که بر دلم بگذارند نور ایمان را سلام من به شریفه، عقیق سرخ حسن کریمه‌ای که از‌ او دیده‌ایم احسان را کرامتش نبوی، نور عصمتش علوی دخیل چادر او کرده‌اند عرفان را بگو به هرچه گرفتار، وقت وقتِ عطاست شریفه پُر بکند کیسه‌ی گدایان را خدا گواه که هر حاجتی روا بشود به او قسم بدهی گر خدای سبحان را نوشته‌اند که با عمه‌اش اسیری رفت گذشت پای برهنه همه بیابان را نوشته‌اند که خیلی زدند بانو را به حکم بغض حسن می‌زدند ایشان را عذابِ زخم زبان بیشتر ز شلاق است چه حرف‌ها که نگفتند این اسیران را صبا برو به مدینه بگو به بابایش که دخترت چه کند ناقه‌های عریان را... سیدپوریا_هاشمی 🎤🥀
4_6030596282194595638.mp3
8.79M
|⇦•صیحه جبرئیل از عرش اعلا آمد امشب ... نوحه/ شب شام غریبان •ೋ کربلایی مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صیحه جبرئیل از عرش اعلا آمد امشب لایوم کیومک اباعدبالله آه و واویلتا عالم شده محزون زینب لایوم کیومک اباعدبالله افتاده شاه عالم بر زمین از روی مرکب لایوم کیومک اباعدبالله در خون تپیده فرزند زهرا رأس بریده رفته بر نیزه ها وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ؁؁؁؁؁؁؁ پیغمبر سینه زند با دم الله اکبر لایوم کیومک اباعدبالله مو کَنان مویه کُنان آمده زهرای اطهر لایوم کیومک اباعدبالله رخت ماتم به بر دارد علی ساقی کوثر لایوم کیومک اباعدبالله میپوشد زینب رخت اسارت میبیند از شمر و سنان جسارت وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ؁؁؁؁؁؁؁ افتاده در علقمه ساقی لب تشنه آخر لایوم کیومک اباعدبالله ارباً اربا به روی خاک تن صدچاک اکبر لایوم کیومک اباعدبالله بریده شد گلوی نازک شهزاده اصغر لایوم کیومک اباعدبالله اشک سکینه مرهم ندارد داغی بدتر از این عالم ندارد وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
1_1150469955.mp3
3.65M
نوحه شور/کرببلا بسیار زیبا 😭😭😭😭 کرب و بلا ای کاش من مسافرت بودم اربعینی کاش میشد که زائرت بودم مسافرت بودم ذکر حسین این شب ها شده گل آهنگم از حرم اربابم نگو که دل تنگم دوباره دل تنگم من موج فراتم که همش در تب و تابم از کرب و بلا برام نگین خیلی خرابم دل تنگ حسینه بین الحرمینه کرب و بلا میدونی چقدر گرفتارم کبوتر زخمی صحن علمدارم عبد علمدارم صحن چشام ابری بارون الماسه روح و دل و جون من تو کف العباسه دل پیش عباسه کاشکی به زیارتش بشیم دوباره نائل دل پر میزنه تا که میگن یاابوفاضل ساقی مؤدب ای حامی زینب 🍂🍁🍂 😭😭😭😭😭
کربلایی یا بهشتی تو یه دنیا خوبی داریϟ•♪♬ سحرت قشنگه اما باز عجب غروبی داریϟ•♪♬ صاحب حرم حسینه ، صاحب علم اباالفضلϟ•♪♬ شاه و امیر حسینه ، ماه منیر اباالفضلϟ•♪♬ دوست دارم که زائر عرش خدا شَمϟ•♪♬ دوست دارم جاروکش صحن و سرا شَمϟ•♪♬ دوست دارم محرما رو بوم خونمϟ•♪♬ چندتا از کبوتراتو داشته باشیمϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆ توی بین الحرمینم سر یک دوراهی گیرمϟ•♪♬ حرم حسین و عباس من برم کجا بمیرمϟ•♪♬ این گنبد حسینه ، اون مرقد اباالفضلϟ•♪♬ صاحب لوا حسینه ، شاه وفا اباالفضلϟ•♪♬ دوست دارم کرب و بلا برم دوبارهϟ•♪♬ اربابم روی سرم منت بذارهϟ•♪♬ دوست دارم رقیه باشه و ببینهϟ•♪♬ صحن بین الحرمین بارون ببارهϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆ یکی عاشق یکی معشوق ، یکی بارون یکی دریاϟ•♪♬ یکی مِی شد یکی ساقی ، یکی مجنون یکی لیلاϟ•♪♬ پیر حرم حسینه ، میر حرم اباالفضلϟ•♪♬ درد و دوا حسینه ، مشکل گشا اباالفضلϟ•♪♬ دل عباسی و نوحه ی غم توϟ•♪♬ باز این چه شورش است و ماتم توϟ•♪♬ حرم امام رضا برات بگیرمϟ•♪♬ با حرم حرم بیام تا حرم توϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ
نوحه سینه زنی روزعاشورا 🏴🏴 «اَزحَرَم تاقتلگه زینب صدا میزَد حسین» زیرتیغ شمرمَلعون دَست وپا میزَدحسین نالهٔ واغُربَتا واغُربَتا میزَد حسین گاه گاهی مادرش راهَم صدامیزَدحسین یاحسین ویاحسین2ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 کربلا بود ونوا بود وخدا بود وحسین لَشکری اَزکوفیان بی حیا بود وحسین تیغ وشَمشیر وسنان بودوعَصابودوحسین خیمه ها لَبریز اَزاَشک وعَزابود وحسین درمیان موج خون حَرف اَزخدامیزد حسین واحسین. واحسین ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 غَرق درخون پیکَرشاه شهید افتاده بود یکطَرَف دَست عَلَمداررشیدافتاده بود آنطَرَف دیگَر غُلامی زَرخَرید افتاده بود بیسَراَزجور لَعینان پَلید افتاده بود دَست غم برسینه زین جوروجفامیزد حسین2 واحسین واحسین2 ای علی رانورعَین2 🏴🏴🏴 نوجوانی تشنه درموج بلا افتاده بود دَرمیان لُجَّهٔ خون سَر جداافتاده بود ای دَریغا زیرسُّم اَسبها افتاده بود باتَن صدپاره دیگَر اَز نوا افتاده بود جام می اَزساغَرعشق خدامیزدحسین2 واحسین واحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 کاکُل شَهزاده اَکبرغَرق خون گردیده بود سَرزَمین کَربَلا دَشت جنون گَردیده بود پیکَرشبه پَیَمبَرلاله گون گردیده بود باقَدخَم نالهٔ روحی فدا میزَد حسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 میچکید خون خدا اَزحَنجَرسُلطان دین اَزسماءفَریادمیزَد حَضرَت روحُ الاَمین گوئیا اَزچَمبَرخلقَت جداگَشته نگین گَشته جاری خون ثارَاللّه بَرروی زَمین ناله های بیکَسی دَرکَربَلامیزَدحسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 زینَب کُبری بگریَداَزغَم سُلطان عشق اَزغَم گلهای پَرپَرگَشته درمیدان عشق میزَنَدبَرسینه وسَراَزغم جانان عشق آفَرینش هم شده درمانده وحیران عشق باهَمین حالَش دَم اَزصَبرورضامیزَدحسین یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 خیمه ها آتَش گرفته شوروغوغائی بپاس پیکَرشاه شَهیدان زیرسَنگ ونیزه هاست گوئیا عَرش خدا هم زائر کَربُبَلاست باغ گل پُراَزگُلان تشنه کام وسَرجداست اَزثَری تا به ثُرَیاّ ناله ها میزَد حسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 آنطَرَف دریای آب واینطَرَف قَحطی آب چَشم دریا خونفشان گردیده چون چَشم رباب این هَمه تَحقیر باآن ظُلم بیحَدّوحساب اَزعَطَش لبهاکبوداست وزغَم دلها کَباب ناله اَزسوزجگَرتابه خدا میزَد حسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 دَرمیان دود وآتَش ناله هاپیچیده بود لَعل لَبهای همه اَزتشنگی خُشکیده بود بَرسَراَهل حَرَم باران غَم باریده بود وَخزانی باغ گلهای نَبی گردیده بود نالهٔ یارَبَناّ یا رَبَناّ میزَد حسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 کودکی گریان وَلی آتَش گرفته دامنَش سوزَداَزجوروجفای کوفیان پیراهَنَش گَشته سوزان پیش چَشمان تَراو گُلشَنش روبصَحراکرده ازجوروجَفای دُشمَنَش باز دَم اَزآیَهٔ قالوا بلا میزَد حسین 2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین 🏴🏴🏴 جبرَئیل اَزعَرش پایین آمده است در دل گودال خونین آمده است بادلی مَحزون وغَمگین آمده است مَحضَرشاهَنشَه دین آمَده است آتَش غَم بَردل خَیرُالنساّ میزَدحسین2 یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 بازکرده شَهپَرش رالیک از راه ثواب تانَسوزَاند تَن سلطان دین را آفتاب آفتاب گرم اَماّ بی حجاب وبی نقاب تانبیندپیکَرصَدپاره راچَشم رُباب صحبَت اَزلطف خدای کبریا میزدحسین یاحسین ویاحسین. ای علی رانورعین2 🏴🏴🏴 گفت باروحُ اَلاَمین آن شهریار محتَرم لَحظه ای بَرگیربال خویش اَزروی سَرَم تادَمی برروی جانان باتأمُلّ بنگَرَم جبرئیلا بین ماحائل مَشو . سَدّ راه مادراین مَنزل مَشو بَزم عشق وعاشقی برهم مَزَن بَرتَن زخمی من مَرهَم مَزن جبرَئیلا شوروحالَم راببین بین مَقتل قیل وقالَم راببین من به عشق دوست اینجاآمدَم قَطره اَم که سوی دَریاآمدَم آمدَم تاعشق رامَعنا کنم پای این پَرونده را امضا کنَم عشق یعنی همچوگُل پَرپَرشدن درمیان موج خون بیسَرشُدَن عشق یعنی یاری اَزدین جدا دستگیری کَردَن اَزشاه وگدا خسروی فَر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #
بازار کوفه زنجیر زنی و سینه زنی🌑 راس تو برنی خواهرت ازپی در غمت تاکی مظلوم حسینم ۴🌴 سوزم و سازم قبله رازم روح نمازم مظلوم حسینم ۴🌴 کن نطر برما ای شه والا مانده ام تنها مظلوم حسینم ۴🌲 شد کارم مشگل بردی از من دل گوشه ی محمل مطلوم حسینم ۴🌿 دیده خونبارم غم شده یارم بی تو بیمارم مظلوم حسینم ۴🌲 مخصوص اموزش نوحه 👇 سبکهای سوزناک😭 اجرای سبک مداح پیرزاده🎤👇
مداح:👌😭 : من علی مطلوم خانه نشینم •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• آماده گشتم ای جان جانان اذنم بده تا روم به میدان طاقت ندارم دوری اکبر خواهم سر آید این درد هجران 😭مظلوم عمو جان،مظلوم عموجان،مظلوم عمو جان، مظلوم عمو جان ۲ من ازسبوی عشق تو مستم ای بعد بابا تمام هستم شوق شهادت بین در وجودم دل دیگر از این دنیا گسستم 😭مظلوم عمو... زینب بپوشان روی چو ماهش یوسف در آمد از قعر چاهش او می درخشد چون ماه تابان حیران بماند دشمن سپاهش 😭مظلوم عموجان.... حالا که پا در میدان گذاری بر تن چرا تو زره نداری ای بچه شیرِ شیر جمل تو شیرت حلالت،با این سواری 😭مظلوم عمو... بااینکه عمر تو در پگاهست اندر مصاف تو یک سپاهست این دل گواهی دارد عمو جان بر تو شهادت پایان راهست 😭مظلوم عمو... از پشت اسبش پایین بیفتاد آمد بگوش عمویش فریاد ادرک عمو جان برس بدادم قاسم تو در این ورطه جان داد 😭مظلوم عمو.... شعر:اسماعیل تقوایی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_6008226168371680258.mp3
1.21M
مداح:👌😭 :نمیشه باورم که وقت رفتن •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• مثه شیشه ی عطر_که از هم شکسته گلاب تن تو_تو صحرا نشسته گرفت نعل اسبا_گلاب تنت رو بلای عظیمه_تو خون رفتن تو صداتو بریدن_با سنگای کینه مسیرت رو بستن_با بغض مدینه تنت خورد شده تو_کش و قوس میدون موهات پر ز خاک و_دهانت پر از خون چقدر کرده تغییر_سر و صورت تو یه لشکر گذشت از_روی قامت تو ۲ سراغت رو باید_کجاها بگیرم صدات در نمیاد_الهی بمیرم از این خطّ خونِ_رو خاك بيابون ردِ پیکرت رو_گرفتم عمو جون شدی راحت اما_کنارت خمیدم تو بودی امانت_جوون شهیدم لبت مثل بابات_پر از لخته خونه الهی بمیرم_تنت تخته خونه نکش پاتو اینقدر_روی خاک عزیزم عرق خجالت_کنارت میریزم شاعر •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_5875458051963621496.mp3
8.95M
فدای شال عزات فدای سوز صدات بمیرم آقا برات امام زمانم می‌ریزه خون از چشمات واسه قتیل العبرات می‌خونی با گریه هات امام زمانم یا جداه ... لابکین علیک داری همیشه روی لب خون گریه می‌کنی از روضه بی بی زینب خون گریه کردنت برا شام بلاست خون گریه کردنت برای عمه ها ست خون گریه کردی آخه دیدی آقا زینب توی محله یهودی‌ ها ست خون گریه می‌کنی آقا شبیه ابر خون گریه می‌کنی برای قتل صبر خون گریه می‌کنی برا طفل رباب خون گریه می‌کنی برای نبش قبر قلوبنا محزونا قلوبنا محزونا قلوبنا محزونا عمتی المظلومه عمتی المظلومه عمتی المظلومه نمیره از یاد من غریب دور از وطن موندی بدون کفن برادر زینب هنوز تو گوشمه داداش صدای نحر کردنت که از قفا می‌زدنت برادر زینب ارجعی ... هنوز تو گوشمه صدات گفتی از گودال برو هنوز تو گوشمه صدای کندی خنجرو هنوز تو گوشمه صدای ناله برادرو مجبور شدم زجه به هر سو بزنم مجبور شدم به خاک زانو بزنم دیدم داری پا می‌کشی روی زمین مجبور شدم به قاتلت رو بزنم خواهش می‌کنم برید کنار که من خودم خاکش می‌کنم مذبوح دیدمت تو رو بین قتلگاه مجروح دیدمت عطشان دیدمت روی خاک کربلا عریان دیدمت مجبور شدم میون جنجال بیام مجبور شدم میون گودال بیام وقتی که دیدم همه دورت کردند گفتم کنار تن پامال بیام قلوبنا محزونا قلوبنا محزونا قلوبنا محزونا عمتی المظلومه عمتی المظلومه عمتی المظلومه
هدیه به حضرت رقیه صلوات 👆شور یا زمینه و واحد حضرت رقیه از غصه دیدهام تر حال من گریه اور این گره ی موی من زخمه نه گل سر خبر داری این چند روز کجا بودم خبر داری بابا با کیا بودم خبر داری توی بازار بودم وای بابا رو سر دختر تو سنگ می پاچیدن به اشک دختر تو خیلی خندیدن دور و بر دختر تو می رقصیدن وای بابا وای بابا نپر س چی اومد سرم نپرس کجاس معجرم نپرس چرا زخمی و کبوده این پیکرم از بس خردم تازیون شد رنگ من ارغوون صدامون زدن کنیز این حرف باشه بینمون دیگه بدونه تو بابا نمی تونم شبیه موی تو منم پرشونم شبیه دندونات شکسته دندونم‌ وای بابا رنگین کمون شده تمومه این تنم نمونده جای سالمی تو بدنم زجر پلید با مشت می زد تو دهنم وای بابا وای بابا موهاتو من می بوسم چشاتو من می بوسم شبیه عمه زینب رگاتو من می بوسم اه اه اه کجایی بابا رضا نصابی
👆نوحه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) استاد_حیدرزاده شام من بی سحر کی میایی دگر جان من از سفر ؟ ای پدر جان حسین .. بوی باران رسید تا که مهمان رسید بر لبم جان رسید ای پدر جان حسین .. شام من بی چراغ قلب من غرق داغ خسته ام از فراق ای پدر جان حسین .. مَنِ الذی ایتمنی ...
1_5702636097.mp3
802.3K
یازهرا🌹: 🖤روضه حضرت رقیه (دشتی ) با نوی سید حاج مهدی میر داماد🎙 ▪️▪️▪️▪️ خرابه با تو بهتر از جنان است وای دل پیرم به شوق تو جوان است 😭😭😭 اگر خونی شده لبهای خشکت وای گمونم جای چوب خیزران است امان ای دل ای دل ای دل دلت بره خرابه شام قربون اون لحظه ای که با سر بریده بابا روبرو شد نازدانه صدا زد بابا چندتا سوال ازت می کنم بعد بهت میگم با دخترت چه کردن بابا جان تیغ کدوم ظالم رگهای گلوتو بریده سنگ جفای کدوم ظالم پیشونیتو شکسته یتیمای مجلس منو ببخشند بابا کی منو در کودکی یتیم کرد بابا چشماتو بسته نبینم نبینم نبینم لباتو پاره نبینم ۳ عمه رو خسته نبینم ۳ آنقدر با سر بریده بابا درد دل کرد گفت بابا هر چه کتک خوردم دلم نمی سوزه از شتر افتادم گوشمو دریدن گوشوارمو بردن اما یه جا خیلی دلم سوخت طاقت داری بگم یا نه بابا نبودی عمه ام زینب و کتک زدن بابا صدا بزن حسین جانم حسین جانم حسین جانم یه وقت دیدن سر بریده یه طرف افتاده رقیه یه طرف نمیدونم اینجا به خانم‌ زینب جه گذشت اومد رقیه رو بغل گرفت گلوم سارالدی الله دردیمی آلدی الله بالام خرابه لرده جان وردی اولدی الله یه وقت امام‌سجاد صدا عمه چه می کنی به خدا رقیه از دنیا رفته 😭😭😭😭
👆چرا مادر نمی خوابی گمانم تشنه ی آبی لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2) بخواب ای غنچه ی پرپر بخواب ای کودک مادر بخواب ای شیرخوار اصغر لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2) مزن آتش به جان من مبر تاب و توان من ببین اشک روان من لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2) عزیز من مکن غوغا بخواب ای کودک زیبا مسوزان قلب مادر را لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا (2) چه شور است این به سرداری مگر میل سفر داری چنین مادر مکن زاری لالایی مادرم لالا علی اصغرم لالا(2)
روضه ی گودال قتلگاه بنگریدازعرش پیغمبر به گودال آمده دخترش صدیقۀ اطهر به گودال آمده قدخمیده فاطمه باچشم گریان ناله زد باسر بشکسته اش حیدر به گودال آمده میزنددرگوشه ی مقتل حسینش دست وپا بهردیدارحسین مادر به گودال آمده زخم های پیکرش ازحد فزون تر گشته بود قدخمیده سوره ی کوثر به گودال آمده کیست اینجا زیرخنجرها بریده حنجرش شمرملعون بهرآن حنجر به گودال آمده تیرباران پیکر مجروح شاه عالم است بهردیدارسری خواهربه گودال آمده اینچنین خم گشته زینب در کنار علقمه خواهر عباس نام‌آور به گودال آمده بهرانگشتربریده ساربان انگشت او فاتل خون علی‌اکبر به گودال آمده شاه را دربین مقتل پاره پاره کرده اند قاتل خون علی‌اصغر به گودال آمده کاش(مجنون)درمیان روضه هایت جان دهد قدخمیده نوکری مضطر به گودال آمده ----------------------
امام_حسین_علیه_السلام # رزق عالم میرسدبا یک نوایت یاحسین بازآقاکرده ام حال وهوایت یاحسین وصف وشانت باید از پیغمبر و حیدر شنید ما کجا و گفتن از حال و هوایت یاحسین دربهشت جاودان بردرب آن حک کرده اند اولویت هست اینجا با گدایت یاحسین در اذان خود بگویم اشهد ان حسین می شوم وارد به جمع بچه هایت یاحسین گفت مجنون نعمت لیلی فراوان میرسد هرچه دارد این جماعت از دعایت یاحسین #
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ،وَ لعَنْ اَعْدائَهُم بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" *امشب حواستون باشه هم دعا برا سلامتی آقاتون بکنید و هم صدقه بدید برا سلامتی آقا...مرحوم علامه ی امینی می فرمایند: شب عاشورا قلب حضرت در فشارِ،براش صدقه بدید... "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" به بَزمِ ماتم جدت بیا اباصالح در این مُحرَّم جدت بیا اباصالح شعار صبحِ ظهورِ تو یالثارات است به زیرِ پرچم جدت بیا ابا صالح به اشک چشمِ محبان سید الشهدا که ریخت درغمِ جدت بیا اباصالح هنوز خون گلوی حسین می جوشد به حُرمتِ دَمِ جدت بیا اباصالح چقدر خجلت بابا زکودکش سخت است به اشکِ نم نم جدت بیا اباصالح به لحظه ای که به زانو کشان کشان آمد کنار علقمه جدت بیا اباصالح قسم به غربت شب الخضیبِ کرب وبلا به ذبحِ اعظم جدت بیا اباصالح یکی لباسِ تنش بُرده و یکی دیگر ربوده خاتم جدت بیا اباصالح به جابه جا شدن آیه ی یک سوره به جسم در هم جدت بیا اباصالح دعای آخر او در میانِ گودالی نموده زمزمه جدت بیا اباصالح *فقط ابی عبدالله امام زمان رو،صداش نزده ، علامه امینی رحمةالله علیه نوشته: حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها، بین در و دیوار چهارتا ناله زد،اول صدا زد: "ابتا یا رسول الله" ناله ی دوم علی رو صدا زد، علی جان! به دادم برس... کار یه مقدار سخت تر شد باید یه خانوم به دادش می رسید، صدا زد: "یا فضةُ خذینی" اما مرحومِ علامه نوشته توی ناله چهارم بین در و دیوار صدایِ بی بی بلند شد: پسرم! مهدی جان!....یه جور ناله بزن دلِ حضرت زهرا رو به دست بیار: یا صاحب الزمان... * وای اگر امشب این دشت به فردا برسد شیون و گریه و آهم به ثریا برسد به لب خشکِ تو دق میکنم از غصه اگر تیغ خورشید بر این پهنه ی صحرا برسد *امشب زینب مقابل حسین نشسته التماس میکنه....* کوکب بخت جدایی زتو تقدیر من است چشم از روی تو برهم نزنم تا برسد به تن اصغر تو یک سرسوزن حس نیست با کمی آب تلظّیش به لالا برسد علی ات را بشناسند نخواهند گذاشت بویی از پیرهنش نیز به لیلا برسد بدنش مثل فدک پخش زمین خواهد شد پای عبّاس اگر برلب دریا برسد گرگها،یوسفِ خواهر به سرت می ریزند چاره ام چیست اگر کار به اینجا برسد نیزه، خون، چکمه،سراشیبیِ گودال سرت، عمر زینب، به گمانت به تماشا برسد روی تل دختر مضطر شده می میرد اگر پای اسبی به لب تشنه ی بابا برسد وای اگر پایِ شقاوت به حرم باز شود دستِ بی عاطفه بر چادر زنها برسد آتش و خیمه و غارت شدن هرچه که هست هیچ کس نیست به دادِ من تنها برسد "الهی زینب فدا بشه،چقدر امشب می گفت:داداش! میشه بری التماسشون کنی بگی بیان جای سرِ تو سرِمنو جدا کنن؟* نذر بوسیدن ِسی جزءِ توأم تا خودِ صبح قبل از آنی که به قرآن تنت پا برسد نَفَسِ سینه ی زینب، نفست می گیرد وای اگر امشب این دشت به فردا برسد حسین جان! چرا حرف رفتن اومد رولبِ تو؟ حسین جان! می ترسم از این اشک نیمه شبِ تو،حسین جان! وصیت نکن می میره زینبِ تو ،حسین جان! میدونی یه روزم تحمّل ندارم نباشی، میدونی چقدر سخته تو کوفه انگشت نماشی، میدونی هنوز زوده از خونواده ات جدا شی،حسین جان! عزیزم! دم آخری سخته روت و ببوسم، عزیزم! جلوتر از اون پنجه موتو ببوسم ، عزیزم! یه قولی بده که گلوتو بوسم ،عزیزم! نگو که، تو گودال به غارت میره پیرهن تو نگو که، با اسبای جنگی میان رو تن تو نگو که میذارن یه خنجر زیر گردن تو دعا کن رونیزه نبینم جگرگوشه هامو دعا کن نخندند به من تا دیدند گریه هامو دعا کن نبینند شلوغیِ بازارِ شامو دعا کن... الهی نینی اسیرم به دستم طنابِ الهی نبینی چقدر بی تو حالم خرابِ الهی نبینی که زینب تو بزم شرابِ یکی از بدترین و سخت ترین روضه ها برا قمر بنی هاشم امروز اتفاق افتاد ،برای سرداری که همه از خشمش فرار می کنند، نانجیب می خواست عبّاس رو میان خواهر و برادرها خجالت زده کنه، صدا زد: عبّاس! امروز برا تو امان نامه آوردم... شمر داره داد می زنه، ابی عبدالله فرمود: عباس! دشمنِ معطلش نکن، جواب بده، اومد قمربنی هاشم فرمود: چکار داری؟ گفت:
عبّاس! ما قرابت داریم ،امان نامه آوردم برات، عباس گفت: من امان دارم پسرفاطمه امان نداره .... میگن: چنان شمشیر آقا قمر بنی هاشم کشید که اگر سرش رو شمر نمی کشید اولین کشته اون نانجیب بود، فرار کرد... امشب پاسبان خیام قمربنی هاشمِ، دید یه سیاهی داره میاد ،صدازد: بایست... فرمود عبباس جان! من زینبم... آمد خودش رو انداخت به پاهای زینب... همین امشب شما راحتی تا استراحت کنی، چرا آمدید؟ بی بی فرمود: می خوام یک خاطره تعریف کنم نشست، فرمود: عبّاس! یادته شب بیست و یکم بابام علی می خواست وصیت کنه فرمود به جز بچه های فاطمه همه برن بیرون تو هم اومدی بری، بابام فرمود: عباس جانم!تو هم بایست... همه کارم با توست؟ قمر بنی هاشم،عرضه داشت زینب جان یادمه چی رو می خواهی یاد آوری کنی؟ فرمود: یادته بابام دست تو رو توی دست حسین گذاشت، فرمود: عباسم! نیستم کربلا حسین رو یاری کنم... عوض من باید حسین رو یاری کنی... گفت: یادمه عزیز دلم، منظورت رو بگو... فرمود: شنیدم امروز برات امان نامه آوردن... عرضه داشت بی بی جان! خیالت راحت باشه تا جون در بدن دارم ازاین خیام پاسبانی می کنم، اگه حسین به من اجازه بده، فردا شمشیر زدن رو به اینها مشق می کنم.... فردا، هی عباس میگفت: داداش سینه ام داره سنگینی می کنه بذار برم میدان، امّا باز دستاشو ابی عبدالله بست فرمو:د برو فقط برای این بچه ها یه مقدار آب بیار...... امشب تو هم بگو:آقا جان! من میدونم آلوده ام،اما با همه ی این آلودگی هام عاشقِ تواَم،همه ی افتخارم اینه نوکر شما باشم... آقا جان! شما زهیر رو رفتی دنبالش،عثمانی مذهب بود، هر جا خیمه ات بر پا می شد،می گفت: خیمه ی من رو یه جایِ دیگه ببرید،چشمم به چشمِ حسین نیوفته،با یه نگاه عوضش کردی،آقا! حرف منم امشب اینِ...اگه تو بخوای میشه این بد رو هم خوبش کنی... همین زهیر وقتی ابی عبدالله فرمود:هر کی میخواد برِ،برِ....بلند شد گفت:آقا جان! کجا برم؟ اگر هزار مرتبه منو بکشن،بدنم رو قطعه قطعه کنن،بدنم رو آتیش بزنن،خاکسترم رو به هوا بدن،بازم میام دورِ سرت می گردم... اشکات رو روی دستت بگیر،دستای گدایت رو بالا ببر"اللهم عجل لولیک الفرج"