eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
hoseynkhani_roghaye.mp3
4.2M
|⇦•من یه کبوتر بچه ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم‌ محرم به نفس کربلایی جواد حسینخانی 🖤🖤🖤 من یه کبوتر بچه ام ‌بال منو نبندید خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید «بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه» از روی نی گریه نکن به حال پیرهن من اگه رو نی خسته شدی بیا رو دامن من «بابا،بابا،بابا، دیگه گوشواره به گوشم بابا جون جا نداره شامیا به من میگن رقیه بابا نداره اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه دست میزارم روی گوشام بابام گوشامو نبینه» با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو عمه یادم داد ببوسم زخمِ رگ گلوتو سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده قرآن نخون ای بابا جون زخمِ لبت وا شده کی سنگ زده رو پیشونیت راه نگاتو بسته ای بابای مهربونم کی ابروتو شکسته «بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه»
: نوحه زمزمه حضرت رقیه س سبک مختارنامه برخیزکه شورمحشرآمد ای عمه شب هجران سرآمد بنگر پدرم از سفر آمد ای عمه ببین بابا خوبم بردیدن دخترباسر آمد باباای پدرجان ای پدرجان۴بار ای عمه چرارنگش پریده سنگ کین پیشانیش دریده ای عمه چه کس باتیغ خنجر رگهای گلویش را بریده باباای پدر ای عمه بابای من غریب است رخ غرق بخون شیب الخضیب است بهراین لبان خشک وخونین ذکر لب من امن یجیب است باباای پدر ای عمه اگراین سرباباست برگوپس کجاپیکرباباست گه برروی نی گه طشت زربود حال آغوش من بسترباباست باباای پدر ای عمه به غمهایت سهیمم کی بنشانده درسوگ عظیمم ای عمه تولااقل به من گو کی درکودکی کرده یتیمم باباای پدر ای عمه ببوسم این لبان را این لبها نه جای خیزران را آنقدر ببوسم تا دهم جان اهدایش نمایم نیمه جان را باباای پدر ای عمه ببین نیلی تن من بی تاب ورمق شدبدن من ای عمه بیا و کن تماشا درپیش پدر جانکندن من باباای پدر (عبدالحسین محبی) نوحه حضرت رقیه س سبک حاج ناظم امشب تومهمان منی پدرجان توبهترازجان منی پدرجان میهمان که دیده تشنه سربریده ای تشنه لب آب آورت کو ای سر بریده پیکرت کو باباحسینجانم حسینجان۴بار رگهای گردن تورابریدند باسنگ کین پیشانیت دریدند چولاله پرپری رخت خاکستری هلال منخصف بخونی ازخیزران لب لاله گونی باباحسینجانم بامن توبودی ای پدرصمیمی رفتی نصیبم بی توشدیتیمی بعدتوای پدر شدم من دربدر دشمن مرامیزدپدرجان ازکربلا تاشام ویران باباحسینجانم جامانده ام ازقافله پدرجان پایم شده پرآبله پدرجان زجرتامرا دید گیسویم میکشید مشتی بدستش مانده مویم نیلی زسیلی کرده رویم بتباحسبنجانم جان برلبم رمق به تن ندارم تاکه سرت بردامنم گذارم نثارت میهمان کنم این نیمه جان لب برلبانت میگذارم بابوسه ای جان میسپارم باباحسینجانم (عبدالحسین محبی) رباعی حضرت رقیه س بگوش پاره بی گوشواره چک نزنید شبیه فاطمه راازپی فدک نزنید زتازیانه وسیلی وکعب نی مردم دگربس است مرابیش ازاین کتک نزنید به طفل بی گنه دربدرکتک نزنید بکودکی که شده بی پدرکتک نزنید رسیده جان بلبم مرگ من شده نزدیک بجسم نیلی من اینقدر کتک نزنید ( عبدالحسین محبی)
◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هنگامی که کاروان اهل بیت می خواست با محمل های سیاه از شهر شام خارج شود، اهل شام با حال خجالت و حال عزا، آنان را مشایعت می نمودند، یک وقت حضرت زینب (سلام الله علیها) سر از محمل بیرون آوردند و فرمودند: ای اهل شام اگر ما را خارجی خواندید رفتیم، و اگر در خرابه جای دادید رفتیم، سپس فرمود: ای زنان شامی! یک امانتی از ما در خرابه مانده، جان شما و جان این امانت، گاهگاهی سر قبرش بروید و آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی روشن کنید.... 😭 پس از آن که کاروان به مدینه بازگشت، زنان مدینه، دسته دسته به نزد ایشان می آمدند و تسلیت عرض می کردند، حضرت زینب (سلام الله علیها) از مصیبت ها و حوادث کربلا و کوفه و شام برای آنها تعریف  می نمود و آن  ها می گریستند، حضرت زینب (سلام الله علیها) از شام می فرمود، تا به یاد خرابه ی شام و حضرت رقیه (سلام الله علیها) افتادند، فرمود: (اما  مصیبت شهادت رقیه (سلام الله علیها) در خرابه ی شام، کمرم را خم نمود و مویم را سفید کرد.)...😭 زنان وقتی مصیبت های رقیه (سلام الله علیها) را شنیدند، صدای ضجّه و شیونشان بلند شد... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌
اربعین مقدمة الظهور 09.mp3
10.13M
۹ اربعین ، موسمِ بلوغِ تفکر است. لابلای سفــر، گوشه ای خلوت کن و فقــط فکر کن! نقشِ من در این لشگر چیست؟ مجموعه سبک زندگی انسانی
995.6K
بند 1⃣ چشایِ تارم بابایی، غرق اشک و آهه موهام سفیده، عوضش، گونه‌هام سیاهه سه سالمم نیست نیگا کن، قد من خمیده تو لطمه خوردی، عوضش، رنگ من پریده این چند روزه نبودی اتفاقای بد افتاد دستمو دادم به تقدیر روی صورتم رد افتاد پاشو/ مویِ سرمو ببین پاشو/ بال و پرمو ببین پاشو فدات شم باشه/ هرچی تو بگی همون باشه/ ولی نرو و بمون پاشو فدات شم بند 2⃣ نیازی نیست یـکی یکی، درداتو بدونم همینکه با سر اومدی، رازتو می‌خونم کسی اصن ایـنجا یکم، فکر بچه‌ها نیست آب از سرِ من که گذشت، عمه روبرا نیست این چند روزه نبودی عمه‌جون تو زحمت افتاد دفتر سفیدی بود که رویِ برگه‌هاش خط افتاد عمه/ سینه سپرِ همه‌س عمه/ یادگار فاطمه‌س عالَم فداش شه عمه/ سپاه یه نفره عمه/ واسه همه مادره عالَم فداش شه بند 3⃣ چشام سیاهی میره تا، مـی‌خوام از جا پاشم شاید یه دردِ لاعلاجی گرفته باشم موهای سوخته‌م بابایی، دیـگه تا کمر نیست می‌خوام دوباره بپرم، اما بال و پر نیست این چند روزه نبودی حال و روزمو بدونی وقتی اومدی که باید فاتحه برام بخونی پاشو/ دیگه تمومه سفر دیگه/ همه غمامو بخر دردت به جونم خسته‌م/ بی تو جایی نمیرم کاشکی/ کنار تو بمیرم دردت به جونم ✍ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
1_5906177200.mp3
7.29M
و توسل به رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ استاد حاج منصور ارضی قَبْرهُ فی قُلوبِ مَن والاهْ در دلم غیر دوست جا نشود رو به هرکس زدم مرا پس زد هیچ جا کوی آشنا نشود اشک اگر آبرو نگه دارد راز من با تو برملا نشود گریه کن همنشینِ معصوم است تا قیامت از او جدا نشود زهدِ بی حبِّ تو فقط ضرر است پس کسی بی تو با خدا نشود پرچمت اعتبار منزلِ ماست بی تو این خانه ها بلا نشود دنیا بداند وادی تور ما حسینیه هاست نطق ما هرکجا که وا نشود وانکن از سر خودت ما را سفره ی شاه بی گدا نشود بی پناهم پناهِ من زهراست دستم از چادرش وانشود تعزیه دار روضه ی تو رضاست او نگرید عزا، عزا نشود * بچه ای که از شتری که داره میره، افتاده باشه، بچه دنده هاش شکسته میشه، دیگه نفس نداره... بی بی رقیه سلام الله علیها با اون شیرین زبانیش صدا زد: چشم عموم رو دور دیدی داری منو میزنی؟ برسم به عموم عباس شکایتت رو میکنم. عینِ مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها حرف میزنه، حضرت زهرا هم به اون ناجیبا فرمود: الان میرم به حمزه عموم میگم شما چجوری منو زدید.* گلویت نامرتب ذبح شد تقصیر من بوده رقیه بودکاش آن لحظه خنجر را نگه دارد عمو عباس! ما را حرمله هُل داد تا بازار بگو تا حرمت اولاد حیدر را نگه دارند ندارم جسمِ سنگینی ولی در وقت تدفینم نشد عمه به روی دست پیکر را نگه دارم حسین...
نوحه بسیار زیبا بوی کربلا بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ، کربلا یا کربلا در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ، کربلا یا کربلا ای شهید خفته سروری ُربت سلام یاحسین با نیت قُربت سلام بر ضریح عشق و ایوان طلا مرقد و  گُلدسته و تُربت سلام کعبة قلب منی ای کربلا جان و تن را می دهی هر دم جلا کاش می شد چون کبوتر پر زنم روی بام و زیر ایوان طلا به عشق تو اسیرم           الهی که بمیرم ولی ضریح شش گوش          به دست خود بگیرم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ، کربلا یا کربلا بر مشامم عشق پاکت می رسد عطرجان افزای خاکت می رسد گر بخوانی بار دیگر گویمت زائر  از دل هلاکت می رسد بارگاهت بوی جانان می دهد جلوة نابی به یاران می دهد شیعه با رغبت بیاید کربلا (عاشقان را عشق فرمان می دهد) به عشق تو اسیرم           الهی که بمیرم ولی ضریح شش گوش          به دست خود بگیرم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ، کربلا یا کربلا کاش بود از یک دهه غم بیشتر یا از این ده شب عزا هم بیشتر گر به هر سالی محرم یک مه ست کاش بود این ماه ماتم بیشتر هر محرّم تا محرّم بی قرار می نویسم در رسایت بی شمار تا به پایان محرّم می رسم می کشم تا سال دیگر انتظار به عشق تو اسیرم           الهی که بمیرم ولی ضریح شش گوش          به دست خود بگیرم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ، کربلا یا کربلا هر که بر دیدارتو نائل شده آن چنان مهری تو را قائل شده پادشاهم بوده گر زوّار تو در کنار کوی تو سائل شده روی خود سازم به جویت شست و شو عشق گم گشته به کویت جست و جو سروری از عمق جانش تا قلم روز و شب دارد به سویت گفت و گو به عشق تو اسیرم           الهی که بمیرم ولی ضریح شش گوش          به دست خود بگیرم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ، کربلا یا کربلا ** شاعر : محمدرضا سروری شب وروز دهم محرم عاشورا
2. حالا اومدی.mp3
2.39M
( سلام الله علیها ) حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا ، اومدی حالا که بار سفر بستم از این دنیا ، اومدی عمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدی بابایی ، خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی ، عزیزم بابایی بابایی بابایی بابایی بابایی بابایی از غُصه پُرم ، خیلی از نبودنِ داداش علی اصغر ، دلخورم عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم افتادم روی زمین ولی نیوفتاده چادرم بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که این جور سر و روت کبوده ، عزیزم بابایی بابایی بابایی بابایی بابایی بابایی ... تیرماه 1402
724K
زمزمه / نوحه 💔 🎤🎤💔😭😭🏴🏴🏴 کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها ________🥀__________ کجایی بابا شده نماز من شکسته کجایی بابا شده قیام من نشسته کجایی بابا ببین تیمم به روی خاک صورتت با دست بسته ای بابا حکایتی شده مویم ای بابا شکستگی ابرویم ای بابا ببین کبوده بازویم باشه کوچه به کوچه رو نیزه ها رفتی خونه ما نیومدی باشه کنج تنور و تشتت طلا رفتی خونه ما نیومدی **** کجایی بابا عزا گرفته دختر تو میخونه روضه خودش برای خواهر تو تو بازار شام دیدم که میفروشن یه گوشوارمو با انگشتر تو ای بابا ببین دیگه زمین گیرم ای بابا سه سالمه ولی پیرم ای بابا شبیه زهرا میمیرم ای وای دل پریشونم تو کوچه ها بابا بی کسی ام بد دردیه ای وای خیلی میترسم بردن ما رو بابا بردن ما بزم شراب نامردیه *** دور از نگاه غیرت عباس روی نی بر روی قیمت اسرا چانه میزنند اجرای سبک: ذاکر اهل بیت علیهم السلام⬇️ 🎤 _____🥀_______ https://eitaa.com/eetazeinab