eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
▪️نوحه قدیمی شب هشتم محرم جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید بگوئید مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... بگویید عمه اش زینب بیاید علی را بر در خیمه رساند خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... علی جان چراغ شام تارم فراقت برده آرام و قرارم نچیدم حجلگاه شادی تو ندیدم من شب دامادی تو جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... امیدم بود تو در هنگام پیری عصای پیری مادر بگیری به امیدی علی اکبر بیاید در غم بر رخ لیلا گشاید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... منو یاد قد شمشادی تو منو ناکامی و ناشادی تو منو یاد لب خشکیده ی تو منو سوز دل تب دیده ی تو منو اون زخمهای بی حسابت منو اون پیکر در خون خضابت. جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... ✍ سید حسین عمادی سرخی
AUD-20220725-WA0037.mp3
8.02M
◾نوحه حضرت علی اکبر(ع)◾ علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲) صبا بر گو به لیلا ناله سر کن جوانان مدینه را خبر کن تنِ اکبر که گشته پاره پاره جوان مُرده دلش سامان نداره علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲) به جسمش آمده باران نیزه شده شبه پیمبر ریزه ریزه خدا صبرت دهد مولا حسین جان که رفته از کَفَت سرو خرامان علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲) بهارِ عمرِ اکبر شد خزانی ندیده کامی از این زندگانی حسین قدش زِ داغِ او خمیده چه زحمتها که بر پایش کشیده علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲) تنِ اکبر به زیرِ سُمِ اسبان حسین زین ماجرا گردیده نالان تسلایش دهید زین داغِ سنگین ندارد تابِ غم شاهنشه دین علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲) خداوندا بحقِ خونِ اکبر جوانی همچو گُل نگرده پرپر علی اکبر بگیر دستِ جوانان توسل بر تو دارند جمعِ یاران علی کُشته شده ای داد بیداد جوان مُرده دلش هرگز نشد شاد(۲)
roozeh.mp3
3.4M
▪️روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️جایی برای بوسه ی مادر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
▪️روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد(۲) ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️جایی برای بوسه ی مادر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد اونجا دیگه محاله که بتونی خودتو نگه داری، محضر ابی عبدالله جوری اقامه ی عزا میکنی که حضرت فرمود یا رَب اَنجِزنِی مٰا وَعَدتَنِی بچه بود، محضر پیغمبر اکرم رسید فرمود تو رو به اون خدایی که تو رو به پیغمبری مبعوث کرده ، قیامت من زودتر از گریه کنام وارد بهشت نمیشم، فهمیدی چی شد همون مدالی که به سعیدبن عبدالله حنفی داد فرمود اَنتَ اَمامِی فِی الجَنَّة، تو زودتر از حسین وارد بهشت میشی همون مدال رو به ما گریه کنا داده، لذا شبها کم نزار یه اشاره کنم پسرم ▪️من بی وضو موی تو را شانه نکردم(۲) اما ▪️حالا به دنبال سرت باید بگردم حسیـــــــــــــن ای تشنه لب حسیــــــــــن..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
Shab2_Moharam95_Mirzamohamadi_a.mp3
8.32M
▪️چه می شود که شبی هم کنار ما باشی ▪️به درد عاشق بیچاره ات ، دوا باشی ▪️رضایت دل زهراست از رضایت تو ▪️خدا کند که همیشه زما رضا باشی ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلا ▪️چه می شود که شبی هم کنار ما باشی(۲) ▪️به درد عاشق بیچاره ات ، دوا باشی ▪️رضایت دل زهراست از رضایت تو ▪️خدا کند که همیشه زما رضا باشی ▪️خدا نیاورد آن روز را که بینم من ▪️غضب کنی و از این بینوا جدا باشی ▪️در آن قنوت سحرگه برای یک لحظه ▪️چه میشود که دعا گوی این گدا باشی یابن الحســـــــــــــن .... ▪️امید غایب من ، ای مسافر زهرا ▪️بلا نبینی الهی به هر کجا باشی السلام علی سٰاکن کربلاء السلام علیٰ مَنِ الاِجابَةُ تَحتَ قُبَّتِه السلام علیٰ مَن جَعَلَ اللهُ الشّفاء فِی تُربَتِه السلام علی بن خاتَم الانبیاء و علی بن سید الاوصیاء السلام علی بن فاطمة الزهراء السلام علی المَنحورِ فِی الوَریٰ ▪️لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ▪️ای مهربانتر از پدر و مادرم حسیـــــــن حسیـــــــــــن جان..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
روضه شب ۲ سال ۹۵.mp3
8.81M
السلام علیک یا رحمتَ اللهِ الواسِعَة و یا بابَ نِجاةِ الاُمّة غافله رسید کربلا، همه رو نگه داشت... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا رحمتَ اللهِ الواسِعَة و یا بابَ نِجاةِ الاُمّة غافله رسید کربلا، همه رو نگه داشت دونه دونه داره میپرسه، مَاسمُ هٰذِهِ الاَرض اسم این سرزمین چیه؟ نه اینکه ابی عبدالله نمیدونه اینجا کجاست، بیست و پنج سال قبل با پدرش علی اومد اینجا، دید باباش علی دو رکعت نماز خوند توی سجده ی آخر به شدت گریه کرد بعد از اینکه نمازش تموم شد، مشتی از این خاک رو برداشت اول بو کرد بعد فرمود وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ طُوبیٰ لَک ، خوش به حالت روی تو کسانی زمین میفتند يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرحِسابٍ، فرمود هٰذا مَصارِعُ عُشّاق، بعد اونایی که علی رو نمیشناختند گفتند آقاجان چرا اینجوری گریه میکنی فرمود دارم میبینم حسینم اینجا تو خون داره دست و پا میزنه، دونه دونه اسامی رو شنید تا گفتند نام این سرزمین کربلاست فَبَکی الحُسین، گریه کرد فرمود همینجا خیمه ها رو برپا کنید عباسم، هر منزلی که میرسیدند اول اصحاب سوار میشدند و میرفتند، تاریخ مینویسد تا دونه دونه زن و بچه رو خودش سوار نمیکرد ، ابی عبدالله سوار نمیشد اینجا که رسیدند، نمیدونم چرا صدا زد عباس ، تو این زن و بچه رو پیاده کن، با چه عزت و احترامی این زن و بچه روپیاده کرد، عباس جان، خیمه ی زنها و بچه ها رو تو پستی بزن. مبادا اینا معرکه ی جنگ رو ببینند، همینم شد هیچ کدومشون معرکه ی جنگ رو ندیدند اما دو جا زینب پابرهنه از خیمه بیرون اومد، یکی برا مقتل علی اکبره، دوم برا مقتل خود حسینه، این مسیر طولانی رو دختر علی پابرهنه میدوید، آخ بمیرم، دید آخر آنچه را که نباید ببینه، سی هزار نفر محاصره اش کردند ▪️او میدویدو.... دست روی سر گذاشت راوی میگه دیدم دختر علی زمین میخوره هی بلند میشه هی میگه یاغِیاثَ المُستَغِیثین اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد، هی میگه وا حسینا آخه ببینه وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه حسیــــــــــــن ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
1_1133259566.mp3
9.63M
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ▪️پر کن دوباره کیل مرا ایُّهَا العَزِیز ▪️دست من و نگاه شما، ایُّهَا العَزِیز ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ▪️پر کن دوباره کیل مرا ایُّهَا العَزِیز ▪️دست من و نگاه شما، ایُّهَا العَزِیز ▪️رو از من شکسته مگردان، که سالهاست ▪️رو کرده ام به سمت شما، ایُّهَا العَزِیز ▪️وادی به وادی آمده ام، از درت مران ▪️وا کن دری به سوی گدا، ایُّهَا العَزِیز ▪️چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود ▪️این کاسه را «فَاَوفِ لَنا ایُّهَا العَزِیز هر کی اومده کشکول گداییشو پر کنه، یوسف فاطمه رو مهمان کنه، یابن الحســـــــــــــن... السلام علی ساکن کربلا السلام علی غَریبِ الغُرَباء السلام علی قَتیلِ الاَدعِیاء السلام علی مَن بَکتهُ ملائکةُ السَّماء مثل امروزی رسید کربلا، این زمین و از اهالی کربلا خریداری کرد یعنی محل دفن و حرم و حائرش رو وطن قرار داد برا همه ی شیعیان و زائرین، از اهل کربلا قول گرفت ابی عبدالله، فرمود هر زائری بعد از من به اینجا رسید هم نشونی قبرم رو بهش بدید هم سه روز ازش پذیرایی کنید آقاجان ازت ممنونیم از امروز برا ما وطن درست کردی، اما خودت رو توی وطنت چجوری دفن کردند السلام علی مَن دَفَنَه أهلُ القُراء ▪️بوی هجران رسد ،زین بیابان حسین ▪️منزل اینجا مکن ، ای مرا جان حسین ▪️ترس آن دارم که آخر ▪️گردم اینجا بی برادر ای حسین جان ▪️ترس آن دارم که آخر ▪️گردم اینجا بی برادر ای حسین جان از لحظه ای که رسیدن این زن و بچه آروم و قرار نداشتند هی ام کلثوم میاد هی زینب کبری میاد ، داداش این سرزمین چقدر هولناکه یه سوال از داداش کرد اشک ابی عبدالله جاری شد ▪️گفته بودی شوند کوفیان بر تو یار ▪️پس چرا آمده اینهمه نیزه دار ▪️وای اگر بینم برادر ▪️جسم تو برخون شناور ▪️آمد به سرم هرآنچه میترسیدم... همه ی این مصائب رو ، ده روز بعد دختر علی با چشم خودش مشاهده کرد ▪️دیدم تورا به سجده، ولی سر نداشتی... حسیـــــــــــن... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
1401.05.09_3.mp3
13.14M
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️با مدینه چقدر فاصله دارد اینجا ▪️فکر آشفتگی قافله دارد اینجا ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️با مدینه چقدر فاصله دارد اینجا ▪️فکر آشفتگی قافله دارد اینجا زبان حال زینب کبری و ام کلثوم سلام الله علیهما با ابی عبدالله ست داداش ▪️کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین ▪️ از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا ▪️ این بیابان چقدر خار مغیلان دارد ▪️ خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا ▪️ این سرازیری تل دل نگرانم كرده ▪️همچنان سعی و صفا ،هروله دارد اینجا کجا هروله کرد عصر عاشورا اومد بالا بلندی، دید شمشیرها و نیزه ها همه بالا میره، داداشش رو همه محاصره کردند این هاجر کربلا هروله کنان به سمت گودال ، روضه اش بمونن برای روز عاشورا... امیرالمومنین تو ماجرای صفین، وقتی رسید به این نقطه، ابن عباس میگه دیدم فَبَکیٰ بُکائاً طَویلاً قالَ مٰا لِی لِاَبِی سُفیان و مٰا لِی لِآلِ حَرب آبی طلب کرد وضو گرفت چند رکعت متوالی نماز خواند بعد قدری خوابش برد توی اون حالت مَنامِیّه، یه مرتبه بلند شد فرمود دارم میبینم حسینم تو خون دست و پا میزنه، یَستَغیث وَ لا یُغاث... استغاثه میکنی اما کسی جوابش رو نمیده میدونی کیا جوابشو دادن تو حدیث قدسی آدم ابوالبشر داره فَلَم یُجِبهُ اَحَدٌ اِلّا بِالسُّیوف شمشیرها و نیزه ها جوابش رو دادند ابن عباس میگه دیدم رو کرد به ابی عبدالله سیدالشهدا اینجا بود دیدم چند مرتبه خطاب به ابی عبدالله فرمود صبراً یا ابا عبدالله.... دوباره علی گریه کرد وَ بَکـَینا مَعَه، ماهم گریه کردیم یه مرتبه دیدم حضرت چنان با صورت به زمین خورد فَغُشِیَ عَلَیه، از حال رفت حالا آماده ای بریم کربلا یا نه مثل امروزی دختر علی هم همان کاری رو کرد که باباش علی، توی صفین کرد شنید ابی عبدالله داره اشعاری رو میخونه گفت داداش هٰذا کلامُ مَن اَیقَنَ بِالقَتل، این زبان قالِ کسیه که میکشنش، فرمود بله خواهرم، این همون سرزمینیه که منو از تو جدا میکنه فَبَکـَت نِسوَةٌ و لَطَمْنَ الخُدود و شَقَقنَ الجُیوف... یه نگاه کرد دید زینب همراه خواهران، لطمه بصورت میزنه گریبان پاره میکنه هر طوری بود خواهر رو آرام کرد ... مرحوم سیدبن طاووس می‌نویسه نه تنها لطمه میزد نه تنها گریبان پاره کرد بلکه ابی عبدالله دید خواهر با صورت زمین خورد فَغُشِیَ عَلیها ، خَرَّت مَغشِیَّةً عَلیها ، رُشَّ عَلیهَا المٰاء آب میپاشید رو صورت خواهر، میدونم دلت تا کجا رفت، هر چه بادا باد، توکلت علی الله، ناله اش رو بزن من میخام بگم بی بی جان، فقط یه خبر شنیدی، هنوز سایه ی حسین و عباس بالا سرته، اینجا اینجوری داری بی تابی میکنی پس حق داشتی اون ساعتی که دیدی... وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه.... حسیــــــــــــن.... ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی.
مدح ابالفضل..ع.mp3
2.45M
۴ (حضرت ابوالفضل ع) تو گل ام البنینی،شیعه را حبل المتینی در خصال و خلق و خویت،چون امیرالمؤمنینی گل باغ ولا،همه امید ما کنی از شیعیان،شفاعت در جزا ابوفاضل مدد۳ شمع جمع عالمینی،بر علی نور دو عینی گل گلزار ولایت،تو علمدار حسینی الا صاحب کرم،گدای این درم دعا فرما که من،شبی باشم حرم ابوفاضل مدد۳ تو امید این جهانی،شیعه را آرام جانی بر تمام اهل عالم،چون حسینت مهربانی عزیز فاطمه،شهید علقمه بود با یاد تو،به لب ها زمزمه ابوفاضل مدد۳ کعبه ی دل ها تویی تو،شافع عقبی تویی تو در شجاعت همچو حیدر،در صف هیجا تویی تو تو پور حیدری،امید مادری در عالم تا به حشر،تو از خوبان سری ابوفاضل مدد۳ منم مهمان اباالفضل،غرق احسان اباالفضل از طفولیت شدم من،از محبان اباالفضل منم عبد فقیر،تویی مهمان پذیر ز لطف و مرحمت،آقا دستم بگیر ابوفاضل مدد۳ عمریه هستم گدایت،میهمانم در سرایت یاد دستان بریده،سوزم و گریم برایت تویی یار حسین،علمدار حسین چراغ روشن،شب تار حسین ابوفاضل مدد۳ دشمنان عترت و دین،در کمین تو نشسته با عمود آهنین از،کینه فرقت را شکسته کنار علقمه،دو دستت از جفا ز ظلم کوفیان،شده از تن جدا ابوفاضل مدد۳ تا حسین بشنید صدایت،ناله ی ادرک اخایت شد روان سوی تو و دید،دست از پیکر جدایت کنار هر دو دست،دگر از پا نشست کنار پیکرت،حسین پشتش شکست ابوفاضل مدد۳ مدح/نوحه/شور حسین/ابالفضلی.
. |⇦•آب که نخوردی.. #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی ●━━━━━━─────── آب كه نخوردي تشنته مي دونم چند روزيه گرسنته مي دونم اينقده دست و پا زدي رو سينه ام خسته شدي يه مدته مي دونم *ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...* نگاه نكن لشكرِ روبرو تو تا نبينن سفيدي گلوتو انگاري تير داره مياد به سمتت شبيه اون تيري كه كُشت عموتو صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم *خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد... اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و  بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...* اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم تير شعبه اي كه به گلوت خورد نذاشت يه سالگيت رو من ببينم سرتو افتاده به روي دوشم صداي عمه ها مياد به گوشم زير عبا گرفتمت عزيزم با مادرت چه جوري روبرو شم *اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:"  فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...* سقاي دشت كربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل *يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mirdamad 1402 shab07 a.mp3
28.47M
|⇦•آب که نخوردی..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050202.mp3
11.37M
|⇦•آقا بیا..... روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
record049.mp3
724.3K
سبک: یا اباعبدالله آقای من منم پریشان حسین مجنون و حیران حسین عزادارم من به یادِ شام غریبان حسین یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله شام غریبان حسین شام عزای زینب است خیمه های آتش زده ماتمسرای زینب است یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
. |⇦•تو رفتی و دلم.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تو رفتی و دلم درمونده اصغر لباسات توی دستم مونده اصغر آی پدر هنگام دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر شکایت از کمان و تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را میان آب بُردم حلالم کن نبودی آب خوردم «علی لای لای علی جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924517.mp3
7.94M
|⇦•تو‌رفتی و دلم..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•هر چه آمد به سرم .. و و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── جز خدا من به عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود چیدنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود «سیدتی یا رباب....» روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش آه بفرستم خدا نعش ر ابرای مادرش *رباب داره میبینه خواهر و برادر رفتن پشت خیمه، خانم زینب دید ابی عبدالله داره با غلاف خاکها رو کنار میزنه بچه رو با احترام گرفت گذاشت درون خاک... عمه ی سادات دید امام حسین هی خیره خیره داره نگاه میکنه ..گفت: حسین جان خاک رو بریز راحتمون کن الان بچه ها می ریزند پشت خیمه، صدا زد.‌ خواهرم نمی تونم.. آخه هنوز داره لباش می خنده چه جوری خاک بریزم رو صورت این بچه..؟ حسین جان خدا رو شکر خاک رو ریختی رباب رو راحت کردی.. اما یک ساعت نگذشت دیدن حرمله نیزه اشو بلند میکنه رفت پشت خیمه هی نیزه رو تو خاک میزنه یه وقت عمه ی سادات گفت: رباب صورتتو برگردون..میخوام بگم رباب! غارت که تموم شد عمه ی سادات زن و بچه ها روجمع کرد یه گوشه یه وقت دیدن اسبا دارن رفت و آمد میکنند..خانم زینب دید یه خانمی هی خودشو زیر دست و پای اسبا میندازه... من که همه رو جمع کردم، نگاه کرد دید ربابه، رباب بیا کنار زیر دست و پای اسبا می میری... گفت: خانم میخوام یه جور زیر دست و پای اسبا برم.. این اسبا گرد و غبار میکنند می ترسم بچه ام از زیر خاک بیرون بیاد.. ببین یه مادرچه با معرفته حاضره زیر دست و پای اسب بره تلف بشه بمیره اما بچه ی مرده اش از زیرخاک بیرون نیفته اما عصر عاشورا واویلتا عصر عاشورا دیدند یه بدن و با نیزه بلند کردن..* دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد جلو چشام بگو بخند کرد به حلقومت یه نیزه بند کرد رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدند چقدر سرت رو بد بریدند *فقط برا یه شهید از عالم بالا تسلیت گفتن ...دیدند حسین فاطمه خودشو باخته..آرام باش حسین جان این بچه رو میبرند بهشت شیرش میدن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924516.mp3
22.29M
|⇦•هر چه آمد به سرم..... و علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•چرا اینقدر بی قرارین.. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده چرا اینقدربی قرارین بچه اتون که تیرنخورده مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه حرف مادر عزادار رو فقط مادر میفهمه بری از هرکی بپرسی میگه باورم نمیشه بچه ی شیرخواره رو لب تشنه کشتندمگه میشه؟؟ به خدا تصورش هم دل ما رو می سوزونه بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه ولی کربلا چه کردندغم ما رو زنده کردند پسر از تشنگی جون داد پدر و شرمنده کردند حرفِ إن ترحمونی جون ِآدمو می گیره هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید می میره یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد خون گرفت صورت شاه و تیر رو دید به استخون خورد اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر می گرده این طرف حسین با گریه هی میره هی برمیگرده بچه رو داد دست زینب روضه رو سر بسته گفته *بچه تیرخورد تنهاکسی که می تونست به ابی عبدالله کمک کنه فقط زینب بود این بچه تیرخورده سر آویزونه برد پشت خیمه زنها...* بچه روداد دست زینب روضه روسربسته گفته زینبم مراقبت کن یه موقع سرش نیفته نمی خوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم بچه امو محکم بگیرش تیر رو میخوام در بیارم یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن وقتی از سینه ی مادر میخ و با هم می کشیدن *بدجور حسین مستأصل شده بود. میگن عمه سادات تو‌ مصیبتهایی که تو زندگیش دو جا کم آورد چشماشو بست...یکی اون لحظه ای بود که با ابی عبدالله اومد پشت خیمه که وقتی ‌امام حسین گفت: محکم بگیر علی رو، فهمید میخواد تیر رو دراره یهو چشماشو بست هول کرد.. خیلی ترسید چون دید امام حسینم به نفس نفس افتاده... یه جام اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزد.. صداش تو صدا گم بود هی میگفت جلوتر نیا..* «تو که می سوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمی گرفت» یا باب الحوائج یاعلی اصغر...لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی..لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی.. یکم آروم گریه کنید علیم خوابیده خنده رو لباشه مگه چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون چکیده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924563.mp3
38.77M
|⇦•چرا اینقدر بی قرارین..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی