eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•امامُنا حسین.... حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── اِمامُنا حسین سلامُنا حسین حیاتُنا حسین مماتُنا حسین ما نباشیم بقیه هستن کار تو لنگ نمی‌مونه همه کربلاتو می‌بینن هیشکی دلتنگ نمی‌مونه دور و برت شلوغه همیشه، ماشاءالله دور و برِ تو خلوت نمیشه، ماشاءالله ماشاءالله اباعبدالله راه اباعبدالله .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
Mirdamad 1402 shab02 b(8).mp3
12.1M
|⇦•امامُنا حسین..... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•پرچم سبز افتخار.... #روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " *شبِ آقازاده ي امامِ مجتبي است، شبِ پنجم و شيشم از دو تا نازدانه ي يتيم ميخونن، به يادِ اون دستي كه عبدالله در راهِ امامش فدا كرد، دوتا دستامون رو به سر بذاريم، آقامون رو صدا بزنيم: يا صاحبِ الزمان! الغوث و الامان...* پرچم سبزِ افتخارِ حسن نور در نور یادگارِ حسن روحِ بی باک ذوالفقارِ حسن مردِ رزمِ جَمَلْ شکارِ حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مردِ پیکار است *امشب يكي از سخت ترين روضه هاست، چون روضه روضه ي گودالِ، آخرين شهيدِ قبل از اباعبدالله است، آخرين شهيد با چه خصوصيتي؟ دو تا شهيد تو آغوشِ حسين جان دادن، توي آغوشِ حسين بودن كه تير اصابت كرد، خيلي از شهدا رو ابي عبدالله بغل كرد و جان دادن، اما دو تا از شهدا تو بغلش بودن كه دست و پا زدن، يكيش عبدالله بن الحسن بود، يكيش هم يه شيش ماهه ي شيرخواره، امشب خيلي بايد برا عبدالله يتيم نوازي كنيم...* عزتِ مجتبی ست عبدلله روحِ قالو بلاست عبدلله سپرِ نیزه هاست عبدلله غرقِ خونِ خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد *هر شهيدي، هر دلاوري ميزد به دلِ لشكر، بالاخره يه وسيله دفاعي داشت، يه ابزارِ جنگي داشت، اما اين آقازاده هيچي نداشت رفت ميدان، يه بدن داشت يه تن داشت، همين رو سپر كرد برا امامش، الله اكبر، از ابتدا ابي عبدالله سفارشش رو كرد، ده سال تو بغل حسين بزرگ شده بود، يه ساله بود باباش حسن رو از دست داد، يازده ساله اومد كربلا، ابي عبدالله خوب ميشناخت اون رو، خودش بزرگش كرده بود، يه عبارتي هست تو مقاتل، به خواهرش زينب فرمود:"اِحبِسیه یا اُختي" نگهش دار، توي خيمه حبسش كن، اين از خيمه بيرون بياد منو ببينه مياد سمتِ من، اين آقازاده رو توي خيمه نگه داشته بودن، با اينكه زينب از اول صبح هي ميرفت همراهِ برادر بيرون خيمه، اما حواسش به اين آقازاده بود، مبادا اين آقازاده دستش رو از دستِ عمه رها كنه، آخه اين آقازاده هم امانت حسنِ، هم امانت حسينِ، خيلي برا زينب مهم بود تا حواسش باشه، اما حواس عبدالله به ميدانِ، آخرين شهيد يعني شهادت همه رو ديده، دو سه جا خونش به جوش اومد ميخواست از خيمه بيرون بزنه اما عمه نذاشت، اولين باري كه از جا بلند شد وقتي بود كه بدن علي اكبر رو آوُردن، ديد خيمه ها ريخت بهم، عمه دستش رو گرفت، دومين جايي كه خونش به جوش اومد آسمون رو سرش خراب شد، مي دونيد كي بود؟ پرده ي خيمه رو كنار زد، ديد عموش با قد خم داره مياد، فهميد ديگه عموش عباس رفته، ديگه بي عمو شده، ديگه خيمه ها علمدار نداره، سومين جايي كه ديگه نگه داشتنش سخت شد، ديد علي اكبر رفت، قاسم رفت، عون و محمد رفتن، ديد عمو عباسش رفت، ديگه كسي نمونده، يهو متوجه شد شيرخواره هم رفت، علي اصغر هم رفت، پس من چي؟ هي توي خيمه به خودش نهيب زد: خجالت نميكِشي، عموت تنها تويِ ميدونه؟ دست تويِ دستِ عمه است، يهو ديد عمه از خيمه زد بيرون، يه دستِ عمه آزاده، عمه با يه دست، دستِ عبدالله رو گرفته، زمين كربلا داره ميلرزه، عمه رفت رويِ بلندي، ديد يه دستي كه آزاده رفت رو سَرِ عمه، خودم ديدم زبالاي بلندي، عزيزِ مصطفي را سر بريدن، ديد عموش رو دارن ميكُشن...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی ●━━━━━━─────── ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد دست یک عده نا نجیب افتاد : حسن كردي عمه ببین عمو چه بی حال شده عمه عمو وارد گودال شده عمه ببین جلو چشِ مادرش به زیر دست و پا لگدمال شده *دستش رو كشيد، زد به دلِ لشكر، هر شهيد رَجَز داشت، هر شهيدي خودش رو معرفي مي كرد، اين يازده ساله يه رجز خونده تا دنيا دنياست باقيه، از لابلاي اسبا فرار مي كرد به طرفِ گودال، داد ميزد:" وَالله لا اُفارِقُ عَمّی" بخدا عموم رو رها نمي كنم... اومد رسيد ديد گرد و خاكِ، خوب گرد و خاك كه نشست، يهو چشمش باز شد، ديد موهاي سَرِ عمو دستِ قاتلِ، شمشير بالا رفته...*  ببین قیامتي شده دور و برش  نشسته یه حرومی روی پرش بذار سپر كنم خودم رو براش مگر نه دق ميكنه باز مادرش *شمشير بالا رفت، دست عبدالله بالا رفت، شمشير پايين اومد بازو قطع شد، دست قطع شد، اي حسين.... افتاد تو بغلِ ابي عبدالله، عينِ عبارت رو بخونم"فَضَرَبَهُ بِالسَّيفِ، فَاتَّقاهَا الغُلامُ بِيَدِه"صداي شكستن استخوان اومد" فَأَطَنَّها إلَى الجِلدِ، فَإِذا هِيَ مُعَلَّقَة" دست به پوست آويزان شد، افتاد تو بغلِ حسين، يهو يه ناله زد: "فَنَادَى يَا أُمَّاهْ"  گفت: واي مادرم!... هنوز ابي عبدالله يه ذره رمق داشت"فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ" دو دستي حسين، عبدالله رو بغل گرفت، گذاشت رويِ سينه... اينجا حرمله اومد، ديگه بچه ي يازده ساله ي دست بريده تير سه شعبه نميخواد، چرا حرمله؟ دستت بشكنه... حرمله يه بار يكي از تيرهاش رو خرج كرده بود، اونم سهمِ گلوي علي اصغر شده بود، حرمله تيري كه به علي اصغر زده از دور زده، امام حسين علي اصغر رو روي دست گرفت، بچه پيدا شد، حرمله كمين كرده بود، امام داشت حرف ميزد يهو ديد بچه داره دست و پا ميزنه، حرمله اولين تير رو از دور زد، بي هوا زد، چون هدف معلوم بود، از دور شليك كرد، تير دوم برايِ عبدالله بود، از دور نزد، اومد بالاي گودال، از نزديك، خودمونيشو بگم؟ تيرِ خلاص زد، يه جوري زد، گلو تو بغل حسين پاره شد،حسين....  افتاد تو بغل حسين، آخرين شهيد توي گودالِ، تو بغلِ حسينِ، نه حسين ميتونست برش داره، نه حسين مي تونست جداش كنه، اين بچه روي بدن حسين موند، ده نفر اسب هاشون رو آوُردن، رو بدن با اين اسبا رفتن، اين بدن با حسين يكي شد...* زينب گرفته دست به سر ميكند نگاه درهم شده حسين و حسن بينِ قتلگاه *به نيت فرج سه مرتبه بگو: ياحسين!...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Mirdamad 1402 shab05 a.mp3
35.8M
|⇦•پرچم سبز افتخار...... و توسل به ابن کریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تاج روی سر اربابی دردونه گوهر نایابی یا عزیزه الحسین بی بی چی میشه گداتو دریابی طوفان میکنه اسمت اعجازه کف دستات هستی باب الحوائج ای جان عمه ی سادات یا رقیه کرمت خیلی زیاده یا رقیه نوکرت دل به تو داده یا رقیه من به نیت تو میرم کربلا پای پیاده یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پای عشق تو زمینگیرم سر سفرتون نمک گیرم به گدایی از تو معروفم کربلامو از تو میگیرم از تو معجزه دیدم چون داری تو کرامات حق داری گردنه من ای جان عمه ی سادات یا رقیه گدای تو پادشاهه یا رقیه میذارم برا تو مایه یا رقیه اربعین به نیت تو پا میذارم تو مشایه متن_وسبک_مداحی یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین
سینه زن –  نهر علقم سنه   سو  دِئیَن   دوداقلار   نیه  یاندی  نهر علقم سودان  اوتری  چوخ   ئورکلر  یارالاندی نهر علقم ایلدون   طیور   و   وحشی    حیوانی   سو   قوناقی قورودی   سوسوزدان    اما  علی اصغرون  دوداقی نیه  یاده  سالمادون  بس سن او صودامر  اوشاقی سو  دگل  داخی گوزومده  بوسو  قاندی  نهر علقم سنه  یالواراندا  اصغر سارالان  یوزونده  گوز  یاش اونا  ایتمدون ترحم داخی آخ بو  سن  بو داغ داش قورویان دوداقلاریم تک قورویوب یانیدون ایکاش بو   سو سوزلقی  بلیدون   نه  یاماندی   نهر علقم چتین اصغریم گوز آچسون بوسوا دوباره باخسون اونیلان  داخی  دانشماز   نقدر آخور  قوی  آخسون اونی  اورگدوبدی  پیکان سو  خیالینی   بوراخسون گنه      حرمله      الیندن     نگراندی      نهر  علقم صود امر  اوشاقه   هاردا  سویون   اعتناسی کمدی نه کم   اعتنالق ایتدون  بو  نه  جور  و نه  ستمدی علی اصغریم سوسوزدان  قوریان  دوداقین  امدی گویه   تشنه لر      نواسی    اوجالاندی  نهر علقم سووا     مشتریدی   سقّا    اونی   آلدی   نقد  جانه صورا  راضی  اولمادون    بس  نئی   ایلدون  بهانه نیه  فسخ   اولوندی سودا   نیه  سو  دولاندی  قانه نقدر    بو   چولده    آیا   سو     گراندی   نهر علقم دی   سرین  سرین  او    یِللر   بو  فراتیدن  اسنده اونهالون اوستن اسسون که دوشوبدی بو چمنده گون  اذیّت  ایتمسون  تا  یارا  چوخدی  گل  بدنده منی   آغلادان   او    قولسوز   یخلاندی   نهر علقم گورونر  آی   عکسی  کامل  سووا   ایلسون   نظاره ولی   بدر   آل  هاشم  که  سن    آلموسان  کناره نظره      گلور     باخاندا    سو     یانندا    پاره  پاره نیه   سنده     بدر    کامل     پارالاندی    نهر علقم نولا     ((منزوی))   نصیبون    اولا    کیمیای    احمر سنه ده    او   کربلانی     ایده    قسمت   حی  داور یوزوی   دوتوب    فراته   دیه سن   ئوزون    مکرر سنه   سو    دِیَن   دوداقلار   نیه یاندی  نهر علقم منزوی اردبیلی
ayshameman-salim.mp3
10.06M
ای شمع من بسوز که پروانه می رود زین آستان صاحب این خانه می رود بانوای ملکوتی سلطان والذاکرین حاج سلیم موذن زاده اردبیلی
138- SMozenzadeh-Golchin Sine Zani Qadimi (44).mp3
2.67M
دورسنه قربان گئدیرم رقیه رقیه بیادسلطان والذاکرین حاج سلیم موذن زاده
دور سنه قوربان گئدورم رقیّه ،رقیّه دور سنه قوربان گئدورم رقیّه ،رقیّه گور نه پریشان گئدورم رقّیه ،رقیّه   دور بالا عمّون قولونی آچوبلار،آچوبلار هم صاقینی هم صولون آچوبلار،آچوبلار کرب و بلانین یولونی آچوبلار،آچوبلار اکبره مهمان گئدورم رقیّه،رقیّه   دور ئوزوم آلّلام گوزون قاداسین،قاداسین الده قالوب غارت اولان اساسین، اساسین من کیمه سوغات آپاروم لباسین، اساسین دیده سی گریان گئدورم رقیّه،رقیّه   گون که باتار روشن اولار چراغلار، چراغلار کیم سنی غربتده گلوب سراغلار، چراغلار قبرورون اوسته اوتوروب کیم آغلار، چراغلار من که یانوندان گئدورم رقیّه،رقیّه   گئتدون ئوزون قالدی آدون دیلیمده، دیلیمده یوخدی فراقونده توان دلیمده ، دیلیمده خورداجا گوشواره قالوب الیمده، دیلیمده قلبیم اولوب قان گئدورم رقیّه،رقیّه   وای منی گوزدن نیه بس آتوبسان، آتوبسان خون دلیم گوزیاشیما قاتوبسان، آتوبسان قبریده یورقون یارالی یاتوبسان، آتوبسان من ولی نالان گئدورم رقیّه،رقیّه     وادی بطحا یولووی گوزتلور، گوزتلور عترت طاها یولوی گوزتلور، گوزتلور غمزده صغرا یولوی گوزتلور، گوزتلور ایلورم افغان گئدورم رقیّه،رقیّه   گوزلرون آچ بیر بیره وور دوداقون، دوداقون سویله عزیزیم نجه دی ایاقون ، دوداقون وای بالا ئولدوردی منی فراقون، دوداقون مونس هجران گئدورم رقیّه،رقیّه