eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 صف کشیده می رسد آن حیدر زهرا نشان تا دهد آداب سر هدیه نمودن را نشان در دودستش حاصل عمرش دو رعنا نوجوان در پی اش الله اکبر گو همه هفت آسمان وه بنازم بر امیر عشق و این سرلشگرش تا به خرگاه سپه سالار عاشورا رسید قامت رعنای دلبر پیش پایش قد کشید از نفیر عصمت الهی به روح دل دمید رشته ی هرچه محبت بود از طفلان برید کرد امر عاشقی بر آن امیر و رهبرش گر که خواهی رزم زینب بنگری اینان نگر حاصل شیر محبت را به جسم و جان نگر حیدر و جعفر به دو آیینه تابان نگر عالمی را در پی گیسویشان حیران نگر این غریب کربلا و هدیه های خواهرش خود حمائل کرد شمشیری به روی دوششان وعده ی دیدار مادر داد بر آغوششان من نمی دانم چه سری گفت او در گوششان کرد از جام شهادت واله و مدهوششان آتش عشق حسینی بود از پا تا سرش گفت یا ابناء زینب آبرو داری کنید تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید از ابوفاضل مدد گیرید سالاری کنید من زنم اما شما باید علمداری کنید جانت قربان یک تاری ز موی اکبرش هستیش تا راهی میدان عاشورا نمود هرچه مجنون بود مست ساغر لیلا نمود لشگری را با دو رزمنده دگر رسوا نمود خود به خیمه رفت و بر امدادشان آوا نمود دستی از دل بر دعا دستی دگر بر معجرش مو پریشان بین خیمه ذکر یا حیدر گرفت بر قبول هدیه هایش دامن مادر گرفت هر دو دست مستجابش را به روی سر گرفت تا خبر از کودکانش با دوچشم تر گرفت دیده آورده حسین دو یار خونین پیکرش به سر دوش حبیبش کعبه ی آمال او چون همای پر شکسته خون چکد از بال و تا که دید آن انکسار چهره و احوال او از حرم بیرون نیامد بهر استقبال او این اصول عاشقی آموخته از مادرش (قاسم نعمتی)
1_5909438539.mp3
11.95M
السلام علیک یا اباعبدالله مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی، وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا اباعبدالله مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی، وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته، با پنج هزار سرباز، شریعه رو به روی ابی عبدالله و بچه هاش بست ، با کمال جسارت، اومد سمت خیام حسینی، فریاد می‌زد حسین، یه قطره از این آب فراتم نمیزارم بهت برسه، از امشب دیگه برا آوردن آب، قمر بنی هاشم و علی اکبر جنگیدند رفتند از فرات مشکها رو پر از آب کنند، یعنی از امروز دیگه قحط آبه، آب تو کربلا جیره بندی شده، الله اکبر، تو اون گرمای طاقت فرسا، اونم از امروز تا روز عاشورا، ▪️تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... خیمه هام که کنار فرات بنا نشده بود لذا میرفتند ۲۰ تا ، ۲۰ تا مشکو پراز آب میکردند، می آوردند توی خیمه ها، حتی تو بعضی نقل‌ها داره مشکها رو که تو خیمه ی بچه ها آویزان کردند، بُرِیر میگه من خودم آوردم یه دونه از این مشکها رو، بچه ها انقده تشنه بودند آویزان از مشک شدند، آب مشک رو زمین خیمه ریخت دیدم برای اینکه هدر نره آب، دارند رو خاکها خودشونو میغلطونند، شکمهاشونو به خنکی آب و خاک میزنند، بلکه رفع عطش بشه، شب عاشورا سکینه ی بنت الحسین میگه سهمیه ی آب ما تو خیمه تمام شد روم نشد بیام به بابام بگم گفتم میرم خیمه ی عمه جانم زینب، حتما عمه برام یه راه چاره ای داره، اومدم صحنه ای دیدم پشیمون شدم بگم، تشنمه، دیدم عمه برادرم علی اصغر رو بغل کرده، هر کاری میکنه داداشم آرام نمیگیره، عمه هی رو زمین مینشینه هی بلند میشه هی مضطرانه میگه یَابنَ اَخِی، اِصبِر، پشیمون شدم که به عمه بگم تشنمه، یه مرتبه پدرم ابی عبدالله وارد خیمه شد این اضطراب عمه رو که دید این بچه رو از عمه گرفت دیدم داداشم داره زبونش رو دور لبهاش میچرخونه، بلکه با تریِ زبان، بتونه قدری رفع عطش کنه، الله اکبر، دیدم بابام علی رو بغل گرفت زبان خودشو گذاشت تو کام دهان علی، دیگه بعد از این ندیدم داداش علی، زبونشو بیرون بیاره، یعنی ابی عبدالله با این کار با شیرخوارشم داره نشون میده زبانتو دور دهان و لبهات نچرخون علی جان خدا رحمت کنه استاد ما رو میفرمود روز عاشورا اولین کسی ک جلو خیمه ها مقابل ابی عبدالله قرار گرفت سکینه بود چقدر این خانوم عقیله ست میدونه جلوتر اومده، باباش از رباب خجالت نکشه. من ندیدم رباب اومده باشه بیرون، سکینه جلوتر آمد دید بابا داره میاد علی رو هم داره میاره، اما چه آمدنی، قنداقه غرق خون، بابا مضطر ، تیر رو اگه بیرون بیاره سر جدا میشه، تیر رو بیرون نیاره، چکنه با علی، این بچه رو رو دست بگیر ، دو دست بگیرش، ببین چه کردن با این تیری که زدن، ▪️روی این دستم تنش ▪️بر روی این دستم سرش ▪️آه بفرستم کدامش را برای مادرش... حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
گیرِ یه عده نانجیب افتادی خواهرت بمیره هدیه هامو قبول کنی داداشی جای دور نمیره دوتا دلاور رشید ، جنگاور و رزم آورن از نسل پاک جعفر و شاگرد رزم حیدرن عون و محمدم فدات داداشم دسته گلام نذر چشات داداشم بذار که جون بدم برات داداشم نکن امیدم نااُمید میخوام که باشم رو سفید بذار بشم مادر شهید ... داداش حسین ، داداش حسین ... دستمو رد نکن داداش نذار قسم بدم به مادر بزرگشون کردم بشن فدای کربلات برادر برید کنار داییتون یاریش کنید تنها شده برید به جای باباتون که نوبت بابا شده برید نشون بدید دایی غریب نیست برید نشون بدید که بی حبیب نیست دایی خجالت بکشه عجیب نیست منتظرم تو خیمه ها دسته گلای کربلا خدا نگهدار شما ... داداش حسین ، داداش حسین ...
AUD-20200831-WA0031.mp3
9.6M
⚘گمنام⚘: 🎤 چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا غسل زیارت از فرات نگاه به گنبد طلا کربلا عشقت منو دیوونه کرد از تو چه پنهون آقا جون دیگه امیدی ندارم عمرم کفاف بده بیام سر رو ضریحت بذارم میگن نمیدونی چقدر قشنگه بین الحرمین دور تا دورش نخلای سبز صفا میدن به عالمین کربلا عشقت منو دیوونه کرد زندگی و حیات من بدون تو جهنمه خاطرخواتم دیوونتم دوست دارم یه عالمه داد میزنم دیوونتم تا در رو روم وا بکنی @eetazeinab دیوونتو ببینی و فکری به حال ما کنی همه میگن دیوونه ها آواره و در به درن شبا اسیر روضه و از غم تو بی صبرن کربلا عشقت منو دیوونه کرد گریه برای بچه هات برای من توشه شده این قدر برات سینه زدم دلم یه شش گوشه شده گمان کنم دشمنان خیز به کام من زبان ز دور بسکه با سرت سر اشاره می کنند سر تو را به روی نی هر چه نظاره می کنم سیر نمی شود دلم نگه دوباره می کنم به دختران خود بگو که گوشواره ها چه شد گریه به گوشواره نه به گوش پاره ها چه شد @eetazeinab
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿‍ (ع) )) دوست دارم پر بگیرم برم تا بین الحرمین توی بین الحرمین گریه کنم بگم حسین با ادب با احترام/ بگم آقا جون سلام (۲) یا قتیل العبرات - حسین زهرا بفدات آبروداده به من - اشک عزای روضه هات(۲) کربلا کربلا (۲) ببین شور و نوایم - به عشقت مبتلایم تو هر لحظه ی عمرم - به یاد کربلایم دوست دارم تا کربلا با شور و احساس بیام -- پابوس عباس بیام بگیرم ذکر ابوالفضل و هوائی بشم -- کرببلائی بشم گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین (۲) اباعبدالله دلم خونه ی غم های شماست توی قلب عاشقم بعد خدا جای شماست آقا مصباح الهدی/ جون به قربون شما (۲) روح ایمان منی - یا سفینه النجات معنی صوم و صلات - منم گدای خاک پات (۲) کربلا کربلا (۲) قرار همه دلها - منم عبد و تو مولا تموم افتخارم - ابالفضلیم آقا میشه مثل حججی منم کبوتر بشم - عاشق بی سر بشم میشه عاقبت منم شهید راهت بشم - مست نگاهت بشم گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین(۲) من که از کودکیم عشق شما شد سخنم لحظه ی آخر عمر من بیا به دیدنم به شما وفا کنم / شما رو صدا کنم(۲) بگم آقا جون حسین - زائر کربلات منم عاشق عاشقات منم- تشنه ی یک نگات منم (۲) کربلا کربلا(۲) به جسم علی اکبر - به لاله های پرپر که خون شد دل زینب - ز داغ علی اصغر(۲) تو حسینیه ی قلبم شده ماتم  به پا- شور محرم به پا شده نجوای لبم همیشه مولا حسین - فقط میگم یا حسین گل زهرا حسین گل زهرا حسین ای گل زهرا حسین (۲) سرو ده غلامرضا ابوالقاسمی         ( استادنجوا ) ▪️
اینشاالله راهی میشیم کربلایی میشیم چه میشه امام حسین هم منو دعوت بکنه ببره تو حرمش غرق زیارت بکنه چه میشه دستای خالی من هم پر بکنه دست به هر سنگی بذارم واسه من در بکنه صبح که از خواب پا بشم برم جوازش بگیرم تا برم تو حرمش ضریح نازش بگیرم بشینم توی رواقش و زیارت بخونم آتش اسپند بزنم تو حرمش بگردونم صحن جارو بزنم به مهموناش گلاب بدم به کبوترای صحنش کمی دون و آب بدم بشینم توی سراش نگاه گنبد بکنم ان یکادی بخونم نگاه بد رد بکنم بگیرم گهواره اصغر و لالا بخونم نوحه سینه زنی یکه و تنها بخونم پرچم سرخ حسین از این طرف نگاه کنم با دلی پر غصه رو جانب خیمه گاه کنم تل زینب برم و جنگ حسینش ببینم قتلگاه سر بکشم تا نورعینش ببینم راه بین الحرمین هم با وضو طی بکنم جام چشم عاصیم لبالب می بکنم میدون مشک ابوالفضل دل آدم می گیره هر کسی آب ببینه بی خودی ماتم می گیره صحن عباس برسم اذن دخولش بگیرم التماسش بکنم مهر قبولش بگیرم گریه اینقدر بکنم تا هفتا افلاک بگیره توبه نامم بخونم تا بدی هام لاک بگیره نذر عباس بکنم زیارتم خراب نشه نقشه های تو سرم نقشه ی روی آب نشه شاعر : قنبر سماچی
این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد آتش شوقم میکشد شعله این نوا میل بر نینوا دارد میروم بینم در کجا عباس ناله و بانگ وا اخا دارد میروم بینم در کجا صغری ماتم اصغر او به پا دارد میروم بینم در کجا زینب شکوه از شمر بی حیا دارد میروم بینم در کجا زینب گمشده ای در کربلا دارد میروم بینم در کجا لیلا ماتم شاه کربلا دارد میروم بینم در کجا قاسم جامه خونین بر تنش دارد میروم بینم در کجا اصغر تیر سه پیکان بر گلو دارد میروم بینم در کجا اکبر تیر سه شعبه بر دو چشم دارد میروم بینم در کجا لیلا از غم اکبر ناله ها دارد میروم بینم در کجا زینب ماتم عون و جعفرش دارد گل ستان من کربلا باشد شمع گلزارش داستان دارد زینب مضطر تا صف محشر به جگر داغ شش جوان دارد ام لیلا بین با غم و اندوه لاله سان داغ نوجوان دارد ام کلثوم بین با دل خسته داغ عباس و نوجوان دارد مادرقاسم با غم و حسرت نقل دامادی بر زبان دارد راس شاه دین بر سر نیزه آیه قرآن بر زبان دارد.
زمینه؛ مثل الامام، مثل الکعبه.mp3
1.57M
🔹مثل الامام مثل الکعبه🔹 زندگی بی اباعبدالله، نداره صفایی هر کسی که بشه عبدالله، می‌شه کربلایی با هروله به شوقِ کمال عشق اومده از خیمه سمت کعبه، با بال عشق اومده کم سن و ساله اما، دنبال عشق اومده نشون می‌ده اوج پرندگی‌شو هروله داره عشق و بندگی‌شو می‌خواد که بگذرونه پای کعبه یازدهمین بهار زندگی‌شو «مثل الامام، مثل الکعبه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی بی اباعبدالله، زندگی نمی‌شه هر کسی که بشه عبدالله، حسین زندگیشه به قلب ظلمت زده با چهرۀ سپیدش به استلام اومده با دستای رشیدش رسیده پابرهنه به کعبۀ امیدش از خیمه شد شبیه چشمه جاری دویده با امید جان‌نثاری کعبه گرفتار شیاطین شده اعوذ بالله... شده وقت یاری «مثل الامام، مثل الکعبه» شاعر: رضا خورشیدی فرد
. (ع) حلقه زده دست غربت به پای من یابن الزهرا مولا مسلم غریب است بسته خزان سنگ محنت به پای من ورد لبم جانا امن یجیب است من یار ندارم_غمخوار ندارم راهی به سیر_گلزار ندارم سرگشته و حیرانم_در کوفه سرگردانم خون میچکدخون‌جگر ازلبهای‌عطشانم عهد و وفا بسته بار سفر امشب از کوفه میآید بوی جدایی قلب من خسته درد از ریا دارد نه محرم رازی نه آشنایی از کوفه یکسر_آید مکرر بانگ خیانت_الله اکبر دیشب‌دستان‌یاری_بامسلم‌غمگساری امشب‌تن رنجور من‌مجروح زخم‌کاری بازار شمشیر و تیر و سنان گرم است نخل وفاداری خشکیده امشب داد از دورنگی ها از بی وفایی ها من بی خبر هستم از حال زینب با قلب خسته_این دل شکسته صید طناب است_دستان بسته جا‌ مانده‌ام‌حسین‌جان_از کاروان‌یاران این‌جان ناقابل‌شود خون‌خدا راقربان منزل به منزل شد مرآت پیغمبر با حضرت لیلا رو سوی کوفه محمل به محمل شد شیرین زبان اصغر با زینب کبری رو سوی کوفه ترک سفر کن_عزمی دگر کن از شهر کوفه_مولا حذر کن داد از غم غریبی_فریاد از غم نصیبی نه‌مونسی نه‌همدمی‌نه یار و نه‌حبیبی از شهر مختار و از وادی هانی حرف از وفاداری آید نیاید دارد نسیم غم حرف از جفا بر لب یک نکهت از یاری آید نیاید در شور و شینم_فکر حسینم اشک «فرات» است_از هر دو عینم ذاکرالحسین 👇