#اسارت
🩸ای پیرزن! آن زینب که تو میگویی، همین زن است که داری با او صحبت میکنی...
در نقلی آمده است:
🥀 در یکی از منزل های در راه شام، حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها با اطفال خردسال نشسته بودند و رسم این بود که در هر منزل، مردم به تماشا میآمدند.
🥀 ناگهان پیرزنی عصا به دست آمد و نگاهی به دایره اسرا کرد و چشم او به زینب کبری سلاماللّهعلیها افتاد. جلو آمد و عرضه داشت: از کجا هستید؟ زینب کبری سلاماللّهعلیها فرمودند: از اسيران کربلا. پرسید: از کدام شهر آمدهاید؟ حضرت فرمود: مدینة الرسول صلی اللّه علیه وآله.
🥀 پرسید: از کدام طايفه هستید؟ حضرت فرمودند: از بنی هاشم. عرضه داشت: من و شوهرم در زمان امیرالمؤمنین علیهالسلام به مدینه آمدیم. شوهرم فقیر بود از امیرالمؤمنین علیهالسلام مالی طلب کرد.
🥀 امیرالمومنین علی علیهالسلام، فرزندش حسین علیهالسلام را طلبید و فرمود: ای فرزندم! قرض این فقیر را بده. با حسین علیهالسلام رفتیم به در خانه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها.
🥀 دیدم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به دخترکی کوچک که زینب سلاماللّهعلیها نام داشت،فرمود: دخترم! گردنبند خود را بده به این فقیر. آن دختر چنین کرد و به برکت آن گردنبند تاکنون فقیر نشدهام.
🥀 به من بگو آیا زینب کبری سلاماللّهعلیها به سلامت است؟ یک مرتبه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام که این صحنه را مشاهده مینمود، به گریه درآمد فرمود: «ای پیرزن! آن زینب که تو میگویی همین زن است که با او صحبت میکنی!»
📚جامع المجالس، ص۷۵ (نسخه خطی)
✍ در کربلا صبور رسید و دچار رفت
زینب عزیز آمد و با حال زار رفت
آنکس که روزگار به گردش نمیرسید...
آخر به سایهی ستم روزگار رفت
روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر
آنسان سوار آمد و اینسان سوار رفت!
بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن...
بین غریبه آمد و با نیزهدار رفت
زینب اگرچه وقت بلا پس نمیکشید
هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت!
میخواست تا وداع کند با تن حسین
او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت
خلخال دختران همه سوغات کوفه شد
از آن به بعد پای همه روی خار رفت
عباس گریه گرد همان دم که خواهرش
با مستهای بیسروپا همجوار رفت
احمد عمامه را به زمین زد میان عرش
وقتی بهروی معجر زینب غبار رفت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3.98M
مناجات #امام_زمان عج
بابای شیعه در دل صحرا چه می کنی
روضه #اسارت اهل بیت
#روضه_ام_حبیبه
اگر تو زینبی پس کو حسینت؟
حاج مهدی ایروانی🎤
گل سرخ بهارانی حسینم
چراغ نیزه دارانی حسینم
بخوان قرآن برایم که دنبالت بیایم
حسینم وا حسینم
سرت بالای نی مثل ستاره
تنت مانند قرآن پاره پاره
صفابخش دل من چراغ محفل من
حسینم وا حسینم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بقربان سر نورانی تو
چرا خون ریزد از پیشانی تو
بنال ای نور دیده ز رگهای بریده
حسینم وا حسینم
Mojtaba Ramezani - Arbaein Ghesmate Khooban Shod (320).mp3
14.87M
اربعین، قسمتِ خوبان شد و من جا موندم!
رفیقام یکی یکی رفتن و من تنها موندم…
من که کم نذاشتم این محرمی، برا غمت
یه ماهه آواره ام؛ تو ماتمِ محرمت…
آقا من پیرهن مشکی، یه ماهه که تنمه
خش داره صدام…
دلیلشم، حسین گفتنمه…
چی میشد؛ منم صدا میکردی و میومدم؟
کم تو این شبا؛ برا غمِ تو سینه نزدم…
چی میشد منم تو اربعین؛ بین الحرمین خسته و زخمی بیام؟
بگم دخیلک یا حسین!
عکسای رفیقامو میبینم و دق میکنم…!
شبا بعد روضه توی خونه؛ هق هق میکنم…
حسین، حسین…
فکر نکن قهرمو و با تو درد و دل نمیکنم…!
کربلام نیام
بدون… من تورو ول نمیکنم!
مگه من چندتا ارباب دارم…
راضیم ازت! نه دلخوری دارم نه بغض و خشم
نوکری خوبه که هرچی بگه ارباب؛ بگه چشم
نیام؟ چشم!
من نیومدم حرم؛ عیب نداره فدا سرت
آخ بمیرم؛ برا زخمِ کف پای دخترت. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab11Moharram1403[03].mp3
6.39M
🎙چقدر زود گذشت... (#زمزمه)
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
#وداع_با_دهه_محرم
🏴 #شام_غریبان_امام_حسین
#محرم۱۴۰۳
چقدر زود گذشت
دههی اول ماه غمت
چقدر زود گذشت
گریهی هر شب محرمت
چقدر زود گذشت
گریه از غم تو ای بیکفن
چقدر زود گذشت
گریه واسه غارت پیرهن
یکی توو خیمه پی معجر بود
یکی دنبال تن اصغر بود
گریه کردیم چقدر
وقتی که از روی زین افتادی
گریه کردیم چقدر
که با صورت رو زمین افتادی
گریه کردیم چقدر
جلو چشم تو زدن زینب رو
گریه کردیم چقدر
نعل تازه میزدن مرکب رو
خیمهها رو به غارت میبرن
خواهرت رو اسارت میبرن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شاعر: رضا یزدانی
Poyanfar - Ye Konj Az Haram (128).mp3
4.55M
#نوحه #امام_حسین(علیه السلام )
#محمدحسین_پویانفر
یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت
ببر کربلا به جای بهشت
حرم کربلا حرم کربلا فقط آرزومه برم کربلا بشارت بده بگو عازمم
میدونی که خیلی حرم لازمم میدونی که خیلی حرم لازمم
عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم عزیزم عزیزم حسین
بمیرم برات نه اینم کمه تو فرق میکنی حسین با همه
واسم مادرت دعا میکنه به من خاکتم وفا میکنه
به من خاکتم وفا میکنه
عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم حسین عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم عزیزم عزیزم حسین
بی رمقی و بی حالی پیش چشم مادر میون گودالی
میجنگی با دست خالی ای تشنه لب ای بی کفن ای یارالی
ای محروم از آب فرات از تشنگی دیگه نمیبینه چشات
ای وای ای وای خشکه لبات کشتنت با ذکر و سلام و صلوات حسین
یه کنج از حرم
حرم کربلا فقط آرزومه برم کربلا بشارت بده بگو عازمم میدونی که خیلی حرم لازمم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Rohollah Rahimian - Be Emam Reza Migam Harfamo.mp3
2.99M
.
#فراق_کربلا
به امام رضا میگم حرفامو
آخه بهتر میدونه دردامو
اربعین نزدیکه و آشوبم
میشه آقا بزنی امضامو
اگه مردم چی اگه قبل اربعین
چشامو بستم چی
اگه مردم چی همه رفتن
پس من که دلشکسته ام چی
اشکامو ببین من فقط
یه کربلا ازت میخواهم همین
اشکامو ببین نکنه دوباره جا بمونم اربعین
یه حرم فقط رفیق با معرفت
به رقیه میگم از جاموندن
آخه جاموندنو درکش کرده
کاش منو تو کربلا خاک کنند
حیفه آدم از حرم برگرده
دل وا موندم بیقراره
از همون سالی که جا موندم
اگه دل خونم خسته ام
بس که یه کنج از حرمو خوندم
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت
بریم کربلا به جای بهشت
یه حرم فقط رفیق با معرفت
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5776330339915926353.mp3
15.35M
یه کنج از حرم بهم جا بده
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت
ببر کربلا به جای بهشت
نگاه بکن پناه به این پرچم آوردم
بدی و خوبی آقا درهم آوردم
خودت یه کاری کن برام من کم آوردم
آقا حسین … آقا حسین
بمیرم برات نه اینم کمه
تو فرق میکنی حسین با همه
واسم مادرت دعا میکنه
به من خاکتم وفا میکنه
قسم به تربتت خسته دردم
چقدر با مهر تربتت درد دل کردم
ایندفعه کربلا بیام برنمیگردم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
haj mokhtar sadeghzadeh.9.mp3
1.17M
نوحه حضرت رقیه
رقیه چوخ آغلاما غم خانه ده
گیشدی گونون گوشه ویرانه ده
سالما اشاقه باشون
توکمه یوزه گوز یاشون
یولارا باخما قیزیم
گلمز علی قارداشون
آغلاما ای فاطمه ریحانه سی
قارداشیمون سوگول دردانه سی
گوردی فلک باشیوه غم شانه سی
آز منی آغلات قیزیم
گل سینمه یات قیزین
آهو باخش نازلی شیرین دل قیزیم
غصه سی چوخ هرسوزی نسگل قیزیم
آغلاما بسدور گوزوی سیل قیزیم
یولارا تیکمه گوزون
عموه ده هر سوزون
آخشام اولاندا باخوسان یولارا یولارا
گل یوزوی قویما قیزیم دیوارا دیوارا
قلبیمه ورما گوزلیم چوخ یارا چوخ یارا
آخشام اولوب همشه گون باتاندا باتاندا
گئجه گویه ستاره لر چخاندا چخاندا
هی دیوسن عمه بابام هایاندا هایاندا
آخشام اولوب هرگئجه گون باتاندا باتاندا
هامی گیدیب ایولرینه یاتاندا یاتاندا
هی دیوسن قالدی بابام هایاندا هایاندا
چوخ باباوی سسلمه
گلدی گئجه غم یمه
دشمن دینین ایوی ویران اولا
سالدی شمادت سنی حالدان حالا
قویما یوزون تپراقا یورقون بالا
یوردی شمادت سنی
غصه قوجالدیب منی
رقیه چوخ آغلاما غم خانه ده
گیشدی گونون گوشه ویرانه ده
سالما اشاقه باشون
توکمه یوزه گوز یاشون
یولارا باخما قیزیم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کانال_متن_سبک_مداحی
#رضا
#ابوالحسنی گلمز علی قارداشون
روضه حضرت رقیه.mp3
8.2M
استمداد از حضرت زهرا در شهادت حضرت رقیه(س)
ایاقون ئوپدی حسین کرب وبلایه گده سن
یومِ عاشوریده اول قانلی منایه گده سن
ئوپورم منده الون بذرِ محبت اکسن
اولسا امکانی اگر شامه ده بیر باش چکسن
دئمورم باشیمیزه کول توکولنده گلَسن
دئمورم قامت لیلا بوکولنده گلَسن
بالامین رختینی غساله سویاندا گل آنا
اوچ یاشیندا نَووی قبره قویاندا گل آنا
توکدی سویی غساله ایسلاندی قراتلر
ایسلاندقیجا تللر آغلور قره معجرلر
سسلندی خانم زینب غساله الین ساخلا
زینب گوزونی اوپسون اونان کفنین باغلا
(زینب دیدی قیزیم دردین ندی؟ دییر بالانی دانشدردم الیمی چکیرم باشنا جواب منه ویرمیر. قیزیم رقیه آی ننمه بنذر بالا سنون نیوندی بو گئجه؟ دیدی عمه جان یاپش الیمنن ایسترم گیدم بابامن دیدارینه ایلشدی دیدی عمه سنده ایلش یورقونسان یورقونام دیدیم رقیه به نیه منه جواب ویرمیرسن دیدی عمه الیوی قوی یوزومه )
عمه با سمت چپ صورت من حرف نزن
سیلی زجرگرفته شنواییه مرا
آنجا رقیه فهمید بابا دوبخش دارد
بخشی بروی صحرا بخشی بروی نیزه
آی قلبیمون قراری لای لای رقیه لای لای
عاشقلرون نگاری لای لای رقیه لای لای
سینم سنون یروندی تپراقلار اوسته یاتما
آی خوش صدا قناری لای لای رقیه لای لای
الله نگاریم ئولدی دل خسته یاریم ئولدی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
قالدی الیم بلیمده دارو نداریم ئولدی
#کانال_متن_سبک_مداحی
#رضا
#ابوالحسنی
لای لای یارالی لای لای
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_حماسی
🏴#ترکی
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اموی مسجدی بیر مسجد زیبا و کبیر
روز جمعیدی جماعت دولوپ حضار کثیر
دور منبرده شیوخ اموی تیره ضمیر
وزرا بیعت مخصوصیله سلطان پلید
مسجدین شاه نشینینده اوتورموشدو یزید
ناگهان داخل اولوب مسجده فرزند نبی
جنب منبرده جلوس ائدی شریف علوی
حیرته دوشدو هامی گورجک او والا نسبی
آچیلیپ رمز و اشاره دولوب هر مرد و زنه
دیدیلر خارجی گلدی نیه بو انجمنه
وقت او وقت اولدو چیخیپ منبره ناپاک خطیب
جیره خوار اُموی خود سر و بی باک خطیب
پرده شرمی خطابیله ائدوپ چاک خطیب
قیلدی تعریف غزل نسل ابوسفیانی
سورا هذیان دانیشوپ سبع اله دی مولانی
مسجده بیر ملکوتی سس اوجالدی اوزمان
توتولوب هرزه خطیبین دیلی سیندی خفه گان
او صدا صاحبی گفتاره گلیپ دیر اوجادان
ای خطیب اموی ساخلا خطابه ادبین
خلق راضی ایلیوب خالقین آلدین غضبین
سورا یوز دوتدو یزیده دیدی اول میره گرا
اذنی ورسن منه بو تخته نین اوستونه چیخارام
رخصت آلدی اوتوروپ عرشه ی منبر ده امام
ذات اعلایه فصاحت له ائدوب حمد و سنا
او دانیشدیخجا خانوم عمه سی ایلیردی دعا
ایها الناس اولون مطلبه اگاه بیلین
بیزه بذل ایلیوب آلتی صفت آلله بیلین
ایندی نعمتله وریپ مرتبه و جاه بیلین
ارثی دور جود و فصاحت له شهادت بیزه ده
واردی اخلاص و عبادت و شجاعت بیزه ده
قلبی مومن ده اولان مهر سزاوار بیزیم
انبیا زمره سینه سید و سالار بیزیم
خلقتین مفخری پیغمبره مختار بیزیم
حضرت حمزه بیزیم جعفر طیار بیزیم
حافظ قلعه ی دین حیدر کرار بیزیم
لیله اسرا ملکوته گدنین اوغلو منم
ساحته اقدسه معراجی ده دین اوغلو منم
قاب قوسین فَتَتَلا گورنین اوغلو منم
او که گوی لر ده ائدوب راز و نیاز اوغلو منم
قبلتینه او که ایلیوب نماز اوغلو منم
زمزمین اوغلو منم، مکه منا اوغلو منم
مشعرین اوغلو منم،مره صفا اوغلو منم
عرفات اوغلو منم،غار حرا اوغلو منم
مسند عدلیده داد ایلینین اوغلو منم
ایکی نیزیله جهاد ایلینین اوغلو منم
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#کانال_متن_سبک_مداحی
#رضا
#ابوالحسنی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•چندی ست که گم گشتهٔ...
#روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاجمهدی سلحشور
چندیست که گمگشتۀ؛ در نیمۀ راهم
بستهست همه پنجرهها؛ رو به نگاهم
حس میکنم آیینۀ دل تیره و تار است
بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است
*چرا دلم رو گرد و غبار گرفته؟..*
از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم
سجادۀ بارانی خود را نگشودم
پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم
یک عده در آغاز به مقصود رسیدند
یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند
اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم
آوازهی مردان خدا را نشنیدم
باید که کمی کم کنم این فاصلهها را
با خَمسه عَشر طی کنم این مرحلهها را
بر آن شدهام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب
ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمههایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت
من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم
عالم همه سجاده شد افتاد به پایت
چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را
بر دوش گرفتی عَلمِ کرب و بلا را
با خطبۀ تو تا به ابد کربوبلا ماند
ویرانهای از کوفه و از شام به جا ماند
ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت
در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت
یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم
دستانِ علی را نتوان بست در عالم
بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم
*بگذار این روضه رو از زبان زینالعابدین عرض کنم..آقا که همهی عمرش شده گریهی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانوادهست. چرا اینجوری گریه میکنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمهام زینب رو بسته ان..*
بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم
بگذار بگریم کمی از شام بگویم
مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار
اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار
*روضه اینه بخدا..گفت بابا!*
وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان
بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن
*یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن
گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان..
شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زینالعابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریهی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونههای بابام جای کیسههای نان و خرما رو شونههای بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسههای نان و خرما میگرفت درِ خونهی فقرا میبردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه میداد به این بچههاصدقه بین بچهها تقسیم میکردنان و خرما میداد آقایی که کیسههای نان و خرما به دوش میبردکارش به یه جایی رسید به زن و بچهاش کیسههای نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچهها میگرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جملهای نوشته مقتل..گفت:من نمیدونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمیدونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمیدونم! اما از خدا میخوام خدا زن و بچهی منو به حال و روز شما نندازه نگاه میکنم با این معجرپارهها سرها رو پوشوندین..نگاه میکنم پاها همه آبله زده نگاه میکنم صورتها همه زرد شده...*
"صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ
#کانال_متن_سبک_مداحی
#رضا
#ابوالحسنی
4_5850187916092904824.mp3
1.34M
⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️
⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴
روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#تنور_خولی
#روضه_شام_جمعه. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🕊﷽🕊
🕊#روضه_فاطمه_صغری_س
🌿#دفتری_فاطمه_صغری_س
📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
📔بر روح مطهر امام و شهدا
📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
(#دعایفرج)
❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣
✨الهی کام ناکامان بر آید
✨شب هجران بیماران سر آید
✨غم تنهایی و درد جدایی
✨ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
🌾خدایا رحم کن بر حال زارم
🌾که عمر رفته بار دیگر آید
🌾ز دشت کربلا سوی مدینه
🌾دوباره ناله پیغمبر آید
🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
🌾مرا کی اینجا دست یاور آید
🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم
🌾چو اکبر نوجوان از در درآید
⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
▪️درد بی پدریُ نمیدونید
▪️هر کسی بابا داره غم نداره
▪️چیزی توی این جهان کم نداره
▪️الهی هر کی سفر کرده داره
▪️کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
.....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
🔘دختری را که پدر در سفر است
🔘روز و شب چشم امیدش به در است
🔘هر صدایی که ز در می آید
🔘به گمانش که پدر می آید
🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش
🔘پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🕊هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
متن نوحه :
#نوحه_الوداع_ای_سر_بریده
می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
می روم ای یارِ در خون آرمیـده ، الوداع ای سر بریده
می روم اما دلم اینجا تپیده ، الوداع ای سر بریده
می روم با این دلِ آتش کشیده ، الوداع ای سر بریده
الوداع ای بر زمیـن افتاده بی سر ای برادر
پیکـر صد پارة عریان شده در خون شناور
کنج محمل دیده تر از کربلایت می روم من
بر سـرِ نیـزه سـرت بینـم بـرادر در برابر
نِی به تن پیراهنی داری نه انگشتر به انگشت
از جفـای ساربانان دیده ای خنجر به انگشت
از سرِ نِی دیده بگشا کن نگاهی حال و روزم
سر شکستم تا گرفتم گوشة معجر به انگشت
می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
در کنارت نعش صد چاک علی اکبر فتـاده
زیر پایت طفلکِ قنداقه پوش اصغر فتـاده
دور تا دورت اگر دیدم فراوان نِی شکستـه
پیکـر هفتـاد و دو پـروانـة پـرپـر فتـاده
دختـرانـت در کنـارم مثـل بـاران بهـاری
خون ز مژگان می کنند از دوری روی تو جاری
من که خود بی طاقت و بی صبر و تاب و بیقرارم
کو توان و طاقتـی تا سر کنـم با بی قراری
می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
نعش زیر سمّ مَرکب لِه شده داری کنارت
قاسـم نو رسته بی سر آرمیـده در جوارت
عـون و عبـداله و جعفـر نوگلان باغ حیدر
بر زمیـن افتـاده اند آلاله هـای لاله زارت
دسـت عبدالله کنارت مانده بر خاک بیابان
می درخشد چون شهابی زیر این خورشید تابان
ساربان آهسته تر این ناقه را فرمان بده تا
اندکـی دیگر ببینـم قامـت عـالی جنـابان
می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
در کنـار علقمـه افتـاده سقـای حرمـگـاه
بین عباس و حسین گردیده پهنای حرمگاه
قدّ و بالای یلِ ام البنیـن کوتاه شد این جا
دیدن بی دستی او گشته غوغـای حرمگـاه
تا نگـاه آخر زینـب به نعـش بی سر افتاد
قطـره های اشـک او آبی به باغ پرپر افتاد
گفتن یاران خداحافظ دلش دریای خون کرد
باز شعـر سـروری بر آهِ سوزِ خـواهر افتاد
می روم از کربلا قامت خمیده ، الوداع ای سر بریده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه در باره خانه دار شدن
3.98M
مناجات #امام_زمان عج
بابای شیعه در دل صحرا چه می کنی
روضه #اسارت اهل بیت
#روضه_ام_حبیبه
اگر تو زینبی پس کو حسینت؟
حاج مهدی ایروانی🎤
گل سرخ بهارانی حسینم
چراغ نیزه دارانی حسینم
بخوان قرآن برایم که دنبالت بیایم
حسینم وا حسینم
سرت بالای نی مثل ستاره
تنت مانند قرآن پاره پاره
صفابخش دل من چراغ محفل من
حسینم وا حسینم
بقربان سر نورانی تو
چرا خون ریزد از پیشانی تو
بنال ای نور دیده ز رگهای بریده
حسینم وا حسینم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
📋سلام اگه دلت نمیگیره نگام نکن
#زمینه 1446
#پنجم_صفر
............................................
.(بند اول).
سلام اگه دلت نمیگیره نگام نکن
نگاهی بابا به زخم پاهام نکن
از این اون سیلی خوردم من هر قدم
گوشام نمیشنوه انقدر صدام نکن
مو داشتم منم النگو داشتم
برای داداش اصغرم چقدر آرزو داشتم
میبارم شبا تا صبح بیدارم
همش خجالت کشیدم از این لباس پاره م
نا مهربونا با هم میزدنم
زخمه روی بدنم
خیلی زجر بدش میاد
از این بابا گفتنم
بیابونارو داد زدم کجایی؟
بابا بابا بابا بابایی
.(بند دوم).
یجوری رفتار کردن با دخترا
یه جای سالم نمونده تو پیکرا
نشسته خاک پنجه ی زنای شام
رو تک تک صورتا و رو معجرا
خارم کرد راهی بازارم کرد
خواب تورو میدیدم با سیلی بیدارم کرد
آشفته م تو هر قدم میوفتم
سنان میزد تو گوشم تا اسمتو میگفتم
از شاخه برگای آرزوم و چید
اشک چشممو ندید
دیشب خولی تا سحر
خیلی موهامو کشید
بیا با هم گریه کنیم دوتایی
بابا بابا بابا بابایی
.(بند سوم).
موهات مث نمک رو زخم تازمه
خیمه ی سوختمون چادر نمازمه
به موقع اومدی پیشم بابا حسین
حالا که وقت تشییع جنازمه
زجر دیدم از این و اون رنجیدم
گم شده بودم بابا نگو چقدر ترسیدم
سر حتی شکسته بیشتر حتی
رحمی نکردن بابا به اشک دختر حتی
اشکامو دیدن این خرابه ها
واسه من عذابه ها
اینکه رأس پدرم
تو ظرف شرابه ها
هنوز تو امید دخترایی
بابا بابا بابا بابایی
................................................
حاج مسعود پیرایش
👇
.
📋 تو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#واحد #حضرت_رقیه
🏴#پنجم_صفر
............................................
.(بند اول).
تو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم
دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم
از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد!
طعم بابا داشتن و اونطور که باید نچشیدم
بابا جونم
سرت رُو که رو نیزه ها دیدم
لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم
شبِ بیابون خیلی سرده
بابا جونم
منو زدن اونجا به قصدِ کُشت
با تازیانه و لگد ، با مُشت
چیزی که واسم مونده درده
مث زهرا شکست پهلوم
ابالمظلوم ابالمظلوم
.(بند دوم).
مثل شمعی آب شدم چیزی نمونده از تن من
هر کجا که اِسمتُ و بُردم زدن تو دهن من
تا بهونه می گرفتم می زدن منو دوباره
عمه می گفت نزنید که طاقتِ لگد نداره
باباجونم
نمیدونی چقد کتک خوردم
اگه نبود عمّه که میمُردم
به لطف اونه که من اینجام
باباجونم
با اینکه حال مضطری دارم
ولی هنوزم روسری دارم
درسته که کَم شده موهام
شکست دستم شکست بازوم
ابالمظلوم ابالمظلوم
.(بند سوم).
فکرشم حتی نمیکردم بابا از تو جداشم
بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم
خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد
لحظه های آخر و میخوام توو آغوش تو باشم
دیگه بابا
رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت
به زنده موندنم امیدی نیست
دارم میمیرم توو خرابه
دلم سیر از
این زندگیِ سخت و بی رحمه
اگه لبم شبیه تو زخمه
تأثیر مجلسِ شرابه!
شدم از داشتنت محروم
ابالمظلوم ابالمظلوم
شاعر : #بهمن_عظیمی
................................................
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
حاج مسعود پیرایش
👇