eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
شور2 شب سوم.mp3
9.63M
|⇦• اومدم زیارتت با گریه... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی مصطفی نیکنهاد
. |⇦•خورشیید من... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── من یه چی میگم قبل این روضه ای که میخوام بخونم، بعد تو میدونی و حضرت رقیه...همتون یه خلوت کنید با حضرت رقیه...این خانم حق و اختیار انتخاب ویژه داره.یعنی اگه کسیو رقیه چشمشو بگیره رد خور نداره. به هرکی ام نشون بده به باباش به عموش..به هرکی نشون بده، رو حرف این بچه حرف نمی زنن. حرف رقیه زمین نمی مونه. همه میخوان یجوری از دلش در بیارن. آخه این بچه رو خیلی زدن. کربلا تا شام زدنش. با بهانه بی بهانه زدنش. همه میخوان یجوری از دلش دربیارن... * فقط دختر حسین بود شبا از سرما خوابش نمی برد تو خرابه.. روزا از گرما میگفت بابا! همینطور داره صورتم پوست میندازه. از خوشگلی دخترت سراغ نگیر. دخترا اینجوری میگن دیگه. بابا از بَر و رو افتادم! اما من هنوزم دختر قشنگتم مگه نه؟ حالا مونده گریه کنی...* خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه * امشب نخوای گریه کنی کِی میخوای گریه کنی؟ تقصیر حرارتِ تنور است این سوختگیِ زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلندِ دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسطِ شرابخواران کَت بسته به زور تازیانه «آه باباجان... آه باباجان...» برخورده به من چرا نبوده برخوردِ کسی مؤدبانه من دخترِ شاه عالمینم دادند ولی به من اعانه در راه شتر تکان نمی خورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه «بابایی بابایی بابایی بابایی...» این عین مقتله... از لشکر دشمنه. میگه دیدم یه دختری از وسط این اسرا بلند شد آرام و بی صدا که بقیه بیدار نشن یه وقت، رفت سمت نیزه بابا. همچین دور و برشو نگاه کرد کسی بیدار نشه. هی دست تکون داد اومد رو پنجه هی صدا میزد بابا! بابا! منم منم رقیه. بیا یه بغل به من بده. یه بغل به من بده. من دلم برات تنگ شده. من بغل تو رو نداشته باشم می میرم بابا خوشگلم. راوی قسم میخوره میگه دیدم نیزه خم شد، سر باباشو بغل گرفت. این صورت کبود رو گذاشت جای نیزهٔ خولی. تو نمیگی دل دخترت برات تنگ میشه. دخترت میمیره...* (این روضه مردن داره. کسی نشینه نگاه کنه ها. رفقا! خیلی بلا می بینیم با این روضه بخوایم راحت کنار بیایم. این روضه مردن داره...) با این پای زخم و خونی عمه بگو باید چیکار کرد هرجا میرم سنگه و خاره آخه کجا میشه فرار کرد؟ اگه نیای عمو اباالفضل اهل حرم بیچاره میشن یه عده پخشن توی صحرا یه عده هم توی آتیشن «آه آه بابا ...» بی آبی سخت تر میشه وقتی گیر یه مشت بی آبرویی حالا تو این هجوم دشمن ما چه کنیم با بی عمویی دیگه چی میخوای از وجودم ازم گرفتی تو بابامو نزن نزن یه لحظه وایسا خودم میدم گوشواره هامو «آه آه بابا...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم هنوز در اثر مشت های نامحرم تمام روز کنار خرابه مدهوشم چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟ صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟ از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم ✍ .
بخش سوم روضه.mp3
19.72M
|⇦•خورشید من... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 زیارتنامه حضرت سلام الله علیها🌿🖤🌿🖤🌿 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e لطفا دوستانتان را به گروه اشعار وروضه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها دعوت کنید و در ثواب نشر مطالب سهیم باشید.🌷🍃
نوحه گوشه ی خرابمون خوش اومدی گوشه ی خرابه مون خوش اومدی به یتیمان چه عجب تو سر زدی عمه میگفت که بابات رفته سفر حالا که تو اومدی منم ببر گوشه ی خرابه مهمونی شده بابا جون لبات چرا خونی شده قربون محاسن خونیت بابا سنگ کی خورده به پیشونیت بابا بابا جون، باباجون ، بابا جون باباجون گوش بده تا برات بگم قصه ی زندگیمو با درد و غم عمه میگفتش به من که دخترم میدونی چرا تورا دوست دارم تو که نور دیدگان عمه ای شبیه مادر من فاطمه ای دخترم ، دخترم ، دخترم دخترم دلم برات غرق غمه سرگذشتت شبیه مادرمه از روزی که این حدیثو فهمیدم مشتاق دیدن مادرت شدم وقتی از ناقه به صحرا افتادم به امید دیدن زهرا بودم پاشدم رو خار صحرا دویدم یه خانوم قد خمیده رو دیدم صورتش کبود و قلبش خسته بود مثل اینکه پهلوشم شکسته بود تازه من به حرف عمه رسیدم با چشام دیدم اونی که شنیدم اون خانوم من رو،  دامنش نشوند دست خسته اشُ روی سرم کشوند بابای خوب منو مهربونم نمیتونم بی تو زنده بمونم تشنه ی محبتم تورو میخوام بخدا یتیم شدن زوده برام پاشو بابا موهامو شونه بزن به روی دختر خود بوسه بزن بابا جون تورو که اینطور می بینم از یادم رفته خرابه نشینم چرا بابا سرتو خونی و خاکستریه مزد قرآن خوندنت طعنه و سنگ کوفیه جگرم سوخته از این آمدنت سرت اینجاست کجا شد بدنت گفته بودم چو بیایی ز سفر غم دل باتو بگویم یکسر ای پدر بس که زنندم سیلی رویم از سیلی کین شد نیلی هرکجا نام پدر می بردم سیلی از شمر و سنان می خوردم بر لب بابا سپس لب بنهاد گفت ای بابا و شهیده جان داد لب بلبل به لب گل چو رسید چرخ بر حالت زینب نالید 😭😭😭😭
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ *حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها* *سبک: صلی الله علیک یا فاطمه،،،* شد خرابه قــتـلگـاه نوگـــل زهـــــــرا دخــتر ســــه ســـــاله مولا با ســــــر بریـــــــده بابا الله اکبر زین همــــــه بلا الله اکبر زین ظلـــم وجــفا الله اکبر با جـســــم کـبــود دختری سه ساله شــده فدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ *((مولاتی مولاتی رقیه جان))* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دختری که قامتــش خمـیــده از مـاتم رزق و رزویش شداشک غم خورده از عدو کتک هـر دم الله اکبر از طفل حـــــزیـن الله اکبر از زجـر لعــــــیـن الله اکبر زآن لحـظـه ای که می کشید اونوبر روی زمین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ *((مولاتی مولاتی رقیه جان))* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می زنم بر از داغـش به سینه و بر سر خــون ریـــزد ز دیـدگان تر که گشــتـه بســـان گل پرپر الله اکـبر کـــه اربابــمــــــه الله اکـبر تاب و تـبـمـــــــه الله اکـبر نام خــوشـگلـش ذکر جـاری بـر روی لبمــــه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ *((مولاتی مولاتی رقیه جان))* 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ *شعر:طاهر کاشانی* ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ࿇༅ ═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❣﷽❣ 🔘 دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن * کودکی را که پدر در سفر است دائما چشم امیدش به در است هر صدائی که ز در می آید به خیالش که پدر می آید * ویرانه را بابا چراغان کردی امشب همچو علی یاد یتیمان کردی امشب بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت بابای مظلومم ، بابای مظلومم * دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم * گفت ای جان پدر من به فدای سر تو ای سر غرق به خون ، گو چه شده پیکر تو کاش می مرد نمی دید تو را دختر تو بنشین تا که زنم شانه به موی سر تو * من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما نام تو رقیه جان چراغ دل ما دل سوختگان غم خود را در یاب بگذار تو مرهمی به داغ دل ما 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🌹 🌹 من دسته گل پرپر گلزار حسینم من شمع فروزان شب تار حسینم من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم من عاشق دل باخته و یار حسینم من کعبۀ دل، قبله جان همه هستم سر تا به قدم آینۀ فاطمه هستم هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم ای مردم عالم مشمارید حقیرم کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم با گریۀ پیوسته و غم‌های نهانم حاکم به دل و جان همه خلق جهانم در بحر شرف گوهر یکدانه منم من بر شمع ولا سوخته پروانه منم من بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من امیّد دل عاقل و دیوانه منم من من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم پیغامبر خون تمام شهدایم ای خلق گرفتار بیائید بیائید در خانۀ من دست گدائی بگشائید بر دامن ویرانۀ من چهره بسائید و زخاک درم رنگ غم از دل بزدائید من کودکم اما به خدا کودک وحیم در آل علی فاطمۀ کوچک وحیم اسلام، شفا یافت زخون جگر من توحید، چراغی است زآه سحر من بگذار بخندند به اشک بصر من وز چار طرف سنگ ببارد به سر من جان دو جهان در بغلم باز کشیده با دست خدائیش ز من ناز کشیده امروز اگر گوشۀ ویرانه غریبم رفته است زکف سلسلۀ صبر و شکیبم بیمارم و بر درد همه خلق طبیبم جان بر کف و خود منتظر وصل حبیبم زود است که لب بر لب بابا بگذارم تا سر به سر شانۀ زهرا بگذارم امشب شب وصل است دلم داده گواهی نوری به سویم پر کشد از قلب سیاهی خورشید به ویرانه سرایم شده راهی ویرانۀ من پُر شده از نور الهی آوای منادی به من زار رسیده جان پیشکش آرید که دلدار رسیده یار آمده با طلعت همچون قمرش باز گردد زطبق باز به من چشم ترش باز روشن شده این خسته، چراغ سحرش باز ای دست، کمک کن که بگیرم به برش باز تا روی ورا بر روی قلبم بگذارد افسوس که دستم به بدن تاب ندارد ای سر چه شد امشب به من زار زدی سر از لطف، بر این مرغ گرفتار زدی سر صد بار مرا کشتی و یک بار زدی سر چون بود که در خانۀ اغیار زدی سر در گوشۀ ویران، قمر من شدی امشب از لطف، چراغ سحر من شدی امشب مهمان منی سفرۀ رنگین مرا بین دست تهی و سینۀ سنگین مرا بین رخسار کبود و سرخونین مرا بین در تلخی غم لحظۀ شیرین مرا بین گر دست دهد پای دویدن ز تو گیرم آن قدر به دور تو بگردم که بمیرم بین عاشق صد بار زغم مردۀ خود را بر شانۀ جان، کوه ستم بردۀ خود را برگیر به بر طوطی افسردۀ خود را در گوشۀ ویران، گل پژمردۀ خود را صد کوه غم از کودک تو خم نکند پشت ای مونس جان درد فراق تو مرا کشت بگذار رها گردد، جان از بدن من بگذار بود نام تو آخر سخن من بگذار شود پیرهن من کفن من بگذار به ویرانه شود دفن، تن من دردا که عدو دوخت زخواندن دهنم را میثم برسان بر همه عالم سخنم را 🌹🌹() ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کرب و بلا من دختری حزینه ام یه دنیا غم تو سینه ام می شناسی ام گُلِ حسین سکینه ام این جا عمویی باوفا گم کرده ام آره عبا گم کرده ام چهل روز پی ش این جا بابا گم کرده ام کرب و بلا سایه بالا سرم کو اون داداش با غیرت اکبرم کو به من بگو مزار اصغرم کو اگه لباس من سیاه و دودیه زخم تنم کبودیه سوغاتیه محله ی یهودیه لعنت به دنیا که ما را به شام رسوند به مجلس حرام رسوند راستی بابا رقیه ام سلام رسوند چهل روزِ که رباب دلِ ما رو سوزوند یه لحظه تو سایه نموند هرکجا شیر خواره ای دید لالایی خوند تو بزم می یکی منو نشون می داد یزید سر رو تکون می داد عمه اگه نبود سکینه جون می داد کرب و بلا سایه بالا سرم کو اون داداش با
‍ ❣﷽❣ 💐🍃🌿🌸🍃🌾 🍃🌺🍂 🌿 🍂 🔳 ♻️ ♻️ 🔳 تا مشکتو تو آب زدی چوخ آغـــلاما خرابــده گوزوم ضیاسی آی بالا سرشگیله دولان گوزون بیبون فداسی آی بالا سولوبسان گل تک اولوبسان پرپر رقیه مــلال و غمــــدن ســـارالدی گـوزلر رقیه اوقدری ویران سراده فریاده گلـدون یانــوب احـوالـونده آلحیــدر رقیه 🔳رقیه وفـالی حسیـنون مـارالی ادبلـی مهربــان بالا سه ساله قهرمان بالا کجاوه لرده شامه جک نوالی نوحه خوان بالا اولان همــدم زینب نـالانه رقیه اولوب سینون ظلمیله غمخانه رقیه یاناردون غم مجمرینده اشرار الینده گله لعنت دشمن دورانــــه رقیه 🔳رقیه وفالی حسیـنون مارالی اولوبدی نیلی صورتون عزیزحی لامکان دوشوب گوزه جفائیله ستم الیله لخته قان آنام کیمی واریوزوندهسیلی نشانی آلور غمدیده بی بیـوندن تاب وتوانی سن آغلورسان قان اولور اورکلرغمونده نجه سیلیم صــاق گوزونده کی لخته قانی 🔳رقیـه وفالی حسیـنون مارالـی وراندا سیلی زجردون نوایـه گلمدون ندن الون عـذاروه قویوب ملالون ائتمدون علن یانوب اوحاله یقین عرش اهلی سراسر گلوب معناده نوایه زهرای اطــهر ملالـونده قان اولاراشگی عالمینون توکـوب رخساره سرشگ محنت ملکلر 🔳رقیه وفـالی حسینون مـارالی یانوب فراقه آغلوسان آخور عذاره گوزیاشون خـرابده ائدورنواتمـام یارو یولداشون چخور سپهره شرار آهون نهــانی دوتوبدی معناده افغانون نـُه سمانی سنـون ملال و مصیبتون دفتــرینده گرک یازسون موبه مو یازاندا(جوانــی) 🔳رقیه وفالی حسینون مارالی ✅ ترنم عاشورا (✍ موسی جوانی تبــریزی) 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷
‍ ❣﷽❣ 🌸 س 🌺 س 🌸 🌺 👌👌 حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه ذُریه ی صدیقه ی کبراست رقیه سَر سلسله ی کل کریماست رقیه محبوب علی اکبر لیلاست رقیه بی بی خاتونم، عزیزتر از جونم سَر سفرت از همون بچگی مهمونم اسم اعظمی رقیه ، جون عالمی رقیه بنازم من دختر شاه معظمی رقیه تب و تابمی رقیه ، رگ خوابمی رقیه بنازم من که ملیکه ی اربابمی رقیه 🌺🌸 مددی یا رقـیه روحیه ی کل خیمه لبخند لباته عالم همه تحت نظرِ نیمه نگاته محبوبیتت توی دلا عین باباته جبریل خادم ریزه خور صحن و سراته قطره ای از این آب اقیانوسم خاک پای همه نوکراتو میبوسم دلو میبَره رقیه ، منو میخره رقیه حرف زدناش دقیقاً شبیه حیدره رقیه کس و کارمی رقیه ، افتخارمی رقیه همه ی دلخوشیِ این دل زارمی رقیه 🌺🌸مددی یا رقـیه صاحب خونه ی هفت آسمونه بی بی خاتون خوش به حال من که جامِه گوشه ی نگاتون سینه زنا محکم بکوبید به سینه چون که امشب بی بی کربلا گذاشت کنار براتون منو میشناسه آخر احساسه برادر زاده ی نازنین عباسه سینه که میزنی محکم تورو میبینه رقیه کنار گریه کناش میاد و میشینه رقیه خودِ زینبه رقیه ، ذکر هر لبه رقیه لالایی دم گوشم توی هر شبه رقیه 🌺🌸مددی یا رقـیه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔳 🔳 عمّه بیا گم شده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده مژده که بابا ز سفر آمده شام رقیه به سحر آمده چشم رقیّه روشن گشته خرابه گلشن 🔳یا ابتا یا حسین عمّه بیا بین که پدر آمده موسم ناله ها به سر آمده رأس پدر در دل یک تشت زر گم شده ی من ز سفر آمده چشم رقیّه روشن گشته خرابه گلشن 🔳یا ابتا یا حسین عمه بیا مژده بده بر دلم شکر خدا حل بشده مشکلم دیده ودل محو تماشا شده کنج خرابه شب یلدا شده چشم رقیّه روشن گشته خرابه گلشن 🔳یا ابتا یا حسین پدر! فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانی ات بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله چشم رقیّه روشن گشته خرابه گلشن 🔳یا ابتا یا حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
173.9K
❣﷽❣ ▪️ ◽️ ▪️ میگذرد کاروان کنج خرابه پدر چشم براه توام با رخ نیلی شده محو نگاه توام پای من از ره شده پدر پر از آبله به گردن‌عمه‌ام بسته شده سلسله شور محشری برپا شده صورتم مثل زهرا شده ▪️بابایی بابایی باباجون لباس من پاره و دیده‌ی من در فشان سه ساله‌ام ای پدر قامت من شد کمان طفل خیالی بغل گرفته اینجا رباب ذکر لبش شد مدام زمزمه‌ی آب آب نجمه از داغ قاسم خمید راس پرخونش به نیزه دید ▪️بابایی بابایی باباجون میان‌طشت طلا چوب به لبها زدن به پیش چشم همه لطمه به زنها زدن پای سرت عمه را دیدم و گریان شدم به مثل موی سرت سخت پریشان شدم بابایی کنج ویرانه‌ام شمعی و مثل پروانه‌ام ▪️بابایی بابایی باباجون () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
112.4K
❣﷽❣ 🥀 🥀 خرابه چراغونه امشب از فراقت پدرجان , کنج ویرانه امشب جان من بر لب آمد ، پیش چشمان زینب صورت من کبود است بر لبم این سرود است (۲) 🥀ای پدر جان پدرجان همچو زهرای اطهر ،قامتم شد کمانی غنچه روی من شد ،در بهاران خزانی یک نظر کن به حالم من رقیه سه سالم(۲) 🥀ای پدرجان پدرجان با سرغرق خونت، آمدی در خرابه بین‌دوچشمان‌عمه، ای پدر غرق‌آبه لعل لبهات کبوده مزدت اینها نبوده(۲) 🥀ای پدرجان پدرجان () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
475.1K
❣﷽❣ 🔘 ⚫️ 🔘 👌👌 عمه ببین که،اومده بابام دیگه نمیگم،غریب وتنهام اومده باسر،بابا کنارم سرش رو روی،سینه میذارم ⚫️بابای خوبم … دوره ی هجران،دیگه سر اومد وصل پدر با،یه دختر اومد اومدی بابا،ولی چرا دیر ببین سه ساله ات،چقدر شده پیر ⚫️بابای خوبم … نمیدونی که، چها کشیدم بعد تو بابا،چها ندیدم گوشو کشیدن،با گوشواره لاله گوشام ،شد بابا پاره ⚫️بابای خوبم … عمه ی خوبم، برام سپر بود براش بمیرم،بی بال وپر بود می گفت کجایی،عباس علمدار زینب کجا و،اینهمه آزار ⚫️بابای خوبم … امان زدست،این قوم بد ذات ببر بابا جون،منو به همرات طاقت دوری، دیگه ندارم از خدا میخوام،جون بسپارم ⚫️بابای خوبم … (اسماعیل تقوایی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
122.3K
❣﷽❣ 📿 📿 از صلابت ملت و کنج این خرابه شده ای خدا سرای من عمه جان بیا میهمان آمده برای من لحظه های آخر است وجان به لب رسید میهمان من ببین که نیمه شب رسید 📿 یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2) ای پدر ببین هر دو پایم شده پر آبله گم شدم پدر نیمه شب بین راه ز قافله آنقدر صدا زدم بیا عموی من مادرت رسید وبوسه زد به روی من 📿یا ابتا، من الذی ایتمنی(2) کنج این خرابه شده نیمه شب مطاف من دور راس تو ای پدرجان ببین طواف من حق دختری در این سرا ادا کنم جان خود به مقدم پدر فدا کنم 📿 یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2) (آقای یوسف حق پرست (غریب)) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
474.6K
❣﷽❣ 🔳 🔳 همه میگن که من یتیمم اما نمیدونن عجب بابایی دارم درسته چند روزه اونو ندیدم ولی همین روزا میاد کنارم از سفر می یاد انتظارم یه روزی سر میاد از سفر می یاد برای دیدنه دختر میاد از سفر می یاد همراهش علیه اصغر میاد شنیدم غریب گیرآوردنت الهی برات بمیرم بابایی شنیدم توقتلگاه می زدنت 🔳الهی برات بمیرم بابایی برگشتی از سفر کنارم اما کنار این سرت که پیکرت نیست تاره چشام دست کشیدم فهمیدم یه جای سالمی روی سرت نیست چشم من تاره مثه چشمای تو خون میباره چشم من تاره پیشونیت زخم عمیقی داره چشم من تاره همه جای لب تو شد پاره سر تو بذار رو پای دخترت الهی برات بمیرم بابایی پره خاکستره موهای سرت 🔳الهی برات بمیرم بابایی بابا تو دردمو میدونی اما خدا میدونه که گله ندارم شکایتی از صورت کبودو از پای پر از آبله ندارم به فدای تو کاش سرم رو می برید جای تو به فدای تو کاش منو می زد یزید جای تو به فدای تو کاشکی می شدم شهید جای تو چرا پیرشدی توی این چند شبه الهی برات بمیرم بابایی چرا رگهای تو نامرتبه 🔳الهی برات بمیرم بابایی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈