eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
229.3K
سبک:به سمت گودال 🎤کربلایی عباس حیدری
مرغ دل پر میزند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا اشک چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون ز خاک میکند چشمم به هر سو جستجوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا دانلود مداحی مرغ دل پر میزند پیوسته سوی کربلا مجید بنی فاطمه کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسینه ی توست هر که را مینگرم شور محرم دارد نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت جامه ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک ارثیست که ذریه آدم دارد نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است سلطنت هم چو خدا در دل عالم دارد اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین جای در چشم رسولان مکرم دارد جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش هر دم از زخم دگر دارو و مرهم دارد روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخل تر میثم دارد.
6)zamine-haftegi-14030520.mp3
12.24M
🔘 به زیتون قسم، به آن راز در پرده خون قسم به لاتَظلمون و لا تُظلمون به پایان صهیون قسم حسین است آنکه نامش زنده کردست آزادگی را حسین است آنکه عشقش یادمان داده دلدادگی را ببین ای دل آیا آزاده ای به یاری مظلوم آماده ای کدام سمت تاریخ ایستاده ای حسین جان ۲ آقای عالم امیری حسین نعم الامیر .... بگرید چشم مادر پرده ی روضه هایی حماسی که این راه زنده مانده از همین گریه های سیاسی غمِ غزه شد در دنیا نشان به آنها که زندست وجدانشان بگو با حسین است پیمان شان ببین ای دلا یا آزاده ای به یاری مظلوم آماده ای کدام سمت تاریخ ایستاده ای امیری حسین نعم الامیر 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 شنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۳ به زیتون قسم
. متن:باید به این دوری.... 🎤 •••••••••••••••••••••••••••••••••• باید به این دوری به این حال بدم عادت کنم خیال این دل بی طاقتمو راحت کنم نمونده هیچ حوصله ای که شرح قصه‌اشو بگم تموم حاجتم اینه بزار خلاصشو بگم اشکامو برات آوردم میخری یا نه من حرم لازمم حرم میبری یا نه دوریتو عادت ندارم همه میدونن رفیقام ازم میپرسن بهتری یا نه آقای با مرام تا کی سلام بدم با حسرت جواب سلام بگو چیکار کنم که به چشم شما بیام آفای با مرام اباعبدالله آقام آقام آقام... ••••••••••••••••••••••••••••••• تا کی باید روز و شبو با غصه هام ادامه بدم‌ تا کی به عکس حرمت با گریه هام نامه بدم چی به سرم میاد اگه بیفتم از چشمای تو منی که هر چی دارمو گرفتم از دعای تو دنبال پرچم سرخت باید آدم رفت تو همون گهواره بودم دلو دادم رفت هر وقت این چشمای خیسم به ضریح افتاد اومدم تا گله کنم اصلا یادم رفت غمت توی دله یه کاری کن حسین برا دل بی حوصله دوای دردمه حرم لعنت به فاصله غمت توی دله اباعبدالله آقام آقام آقام... .👇
. متن: عهده دار مردم بی دست و پا ... 🎤 ••••••••••••••••••••••••••••• عهده دار مردم بی دست و پا افتادی زیر دست و پا یوم علی صدر النبی یوم علی وجه الثَّری خاک از خونت گل شد خون دل شد ساربان دید کرم میکنی سائل شد خون دل شد آه ثم آه روی خنجرش دیدم موی تو رو ابی عبدالله آه ثم اه نعل مرکبا گرفت موی تو رو ابی عبدالله ••••••••••••••••••••••••••••••• زینت آغوش ختم الانبیا خاکت نکردن کوفیا میگرده دور پیکرت ای خوش به حال بوریا کار ما مشکل شد خون دل شد خواهرت تنهایی سوار محمل شد خون دل شد آه ثم آه پره نامحرمه دور کاروان ابی عبدالله آه ثم آه جای عباسو گرفته ساربان ابی عبدالله 👇
. از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ✍ .
. دیگه امساله منو جواب نکن دیگه با دوری منو عذاب نکن به همه رفیقا گفتم که میرم منو پیش رفقا خراب نکن به اشکای شب سوم من به حق این همه سینه زدن نزار دوباره جا بمونم با گریه این شعرو بخونم من ایرانمو تو عراقی چه فراقی .... بگیر از دلم یه سراغی. چه فراقی ... ////////////////////////////////////// ارباب ای عزیزترین کسم دریاب. , به تو بنده نفسم کاشکی با این نوکری ها زودتر به خیمه ات برسم منو تو بغل بگیر و سر براه کن بین خوبا به من بدم نگاه کن ای که تنها تکیه گاهمی تو دنیا فکری به حال دل یه بی پناه کن همه دلیل شیرینی زندگی من. تلخی چای عراقیِ تو اربعینته بخدا که با همه دنیا عوض نمی کنم حس و حال بی نظیری که تو سرزمینته نزار دوباره جا بمونم با گریه این شعرو بخونم کفران نعمت کردم. ببخش. آقا اگر اذیت کردم ببخش اقا با هر کسی غیر از تو زبونم لال اگر رفاقت کردم ببخش اقا ✍ .👇
🍃سبک: 🎤مداح: کربلایی (ع) کربلا توی دار دنیا، خونه ی بهشتی منه خونه ای که چراغش با نور اباعبدالله روشنه خونه ی پدری مون نجفه خونه ی مادری کرببلا مادرت فاطمه واسطه مه تا منو هم ببری کرببلا عشق و تقدیرم، بی تو می میرم به خدا قرض کنم کربلا میرم دامن لطفِ، تو رو می گیرم به خدا قرض کنم کربلا میرم "ای نبضم ای ضربانم، حسین جانم" زندگی با غمت شیرینه، بایدم توو روضه بگذره روضه ی تو برا من از نون شبم آقا واجب تره نوکری ارث اجداد منه باقیات صالحاتِ همه شون این شبا مهمونای حرمن کربلا میشه برات همه شون گفتن اجدادم، نره از یادم برسه نوکری دست اولادم با تو آبادم، با همین شادم  برسه نوکری دست اولادم "ای نبضم ای ضربانم، حسین جانم" صبح محشر خودت میبینی، همه دنبال یک هیئتن اهل اشک و اهالیِ روضه ت به والله اهل جنتن من بهشتو تصور می کنم هر درخت یه نخ از پیرهنته پس بهشت منه پیرهنی که مادرت دوخت و حالا تنته ای تب شورم، با تو محشورم تو سلیمانی و من همون مورم گوشه ی گورم، حب تو نورم  تو سلیمانی و من همون مورم "ای نبضم ای ضربانم، حسین جانم" 👇👇
. علیه_السلام 🍃🍃🍃 ضربه رو برم چه بی تردیده یه غضب کنه زمین لرزیده تو جمل صدای جیغ و ناله واسه کیه اینقده ترسیده چه یلی به به ضرب الاجلی به به دست و سر میزنی بی معطلی به به با یه ام ضربه اش دائم وسط میدون سینه‌شو میده جلو میگه علی به به ضربه هاش جلیه به به عجب یلیه این صدای غرش شیر نر علیه عین بی عقلیه جنگیدن باهاش خدایی یه تنه کل سپاه والی الولیه ☘☘☘☘☘☘☘ طلحه بدجوری شده آشفته داره سکته میکنه میفته وقتی که حسن میتازه حیدر مطمئنم به حسینش گفته صدر زین به به میزنه کمین به به داداشت حسن ببین چه میکنه به به میبینی حالا قطعِ بر یقین بابا شتر عایشه میخوره زمین به به اینقده دلیره دشمن و کرده خیره نحوه‌ی جنگیدنش خدایی بی نظیره داره هی نشون میده که اومده به میدون انتقام سیلی فاطمه رو بگیره کربلایی رضا شیخی 🎤 .👇👇
4_5827670686755198522.mp3
5.46M
ضربه رو برم چه بی تردیده... کربلایی رضا شیخی
4_5785362097793664965.mp3
638.3K
‍ مناجات با امام زمان (عج) زمزمه ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم ای عمر من عمری سر راهت نشستم محراب من ابـروی تو          یا بن الزهرا ای قبــله من  روی تو        یا بن الزهرا ای شـام قدرم موی تو       یا بن الزهرا از دیده خون افشانده‌ام      یا بن الزهرا چشم انتظارت مـانده‌ام     یا بن الزهرا هر جمعه ندبه خوانده‌ام     یا بن الزهرا كی می‌شود از خاك پای تو بوسه گیرم كی می‌شود دورت بـگـــردم و بمیرم من دیده بر راه توام           یا بن الزهرا من عبـد درگاه توام           یا بن الزهرا محو رخ مـــاه توام             یا بن الزهرا روی تو بـاشد قمرم           یا بن الزهرا خال تو بـاشد حجرم          یا بن الزهرا ناز تو با جان می‌خرم        یا بن الزهرا مادر به زیر تازیانه زد صـدایت بین در و دیوار خانه زد صدایت زمزمه می‌گوید بیا                        یا بن الزهرا علقمه می‌گوید بیا           یا بن الزهرا فاطمه می‌گوید بیا            یا بن الزهرا هر خوشــه می‌گوید بیا     یا بن الزهرا بی تـوشـه می‌گوید بیا      یا بن الزهرا شش گوشه می‌گوید بیا   یا بن الزهرا ای آبروی روی زشت من كجــایی ای چشم تو باغ بهشت من كجایی هر نــاله می‌گوید بیا         یا بن الزهرا هر لالـه  می‌گوید بیا         یا بن الزهرا سه ساله می‌گوید بیا       یا بن الزهرا پروانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا ویرانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا دردانه  می‌گوید بیا.
روضه امام حسن (ع) سنگ نگین اگر بتراشم برای تو باید كه از جگر بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه ی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد من حاضرم كه پر بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یك گنبد از گوهر بتراشم برای تو باشد كه من به سوی تو آزاد رو كنم از چوب ِ سرو در بتراشم برای تو صد فرش دستباف برایت بگسترم گلهای سرخ و تر بتراشم برای تو بر مرقد تو لاله ی عباسی آورم فانوسی از قمر بتراشم برای تو از والدین ، خادم درگه بسازمت قربانی از پسر بتراشم برای تو چون محتشم كه شعر برای حسین گفت من شعر بر حجر بتراشم برای تو * كریم كاری به جز جود و كرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره همیشه غم نصیبی بی یار و بی حبیبی الهی من برات بمیرم تو خونه ات هم غریبی غربت امام حسن از مجلسش معلومه، حالا یه حسین بگو ببین چی میشه،می خوای بگم؟ غریب اونی ِ كه سر به بدن نداره آقام رو زمین ِ ولی كفن نداره * آیا شده بال و پرت آتش بگیرد هر چیز در دور و برت آتش بگیرد  آیا شده بیمار باشی و نگاهت از نیش خند همسرت آتش بگیرد  آیا شده یک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی حنجرت  آتش بگیرد  آیا شده تصویری از مادر ببینی تا عمر داری پیکرت آتش بگیرد ***  همچین كه زهر رو خورد جیگرش آتیش گرفت گفت:دیگه راحت شدم،دیگه چشمم به اونی كه تو كوچه غلاف به بازوی مادرم زد نمی افته، به عبدالزهرا یكی از نوكرا و ذاكرین قدیمی در عالم رؤیا امام حسن فرمود:عبدالزهرا ازت یه گله دارم. گفت:آقا من كه نوكر شما هستم، عبدالزهرا چرا روضه ی من رو نمیخونی؟ آقا امشب تو حرم برادرتون ابی عبدالله روضه ی شما رو خوندم. بگو ببینم چه طور خوندی؟ آقاجان گفتم:شما رو زهر دادن،مثل مار گزیده به خودت می پیچیدی،تشتی رو طلب كردی، پاره های جگرت بالا اومد، خواهرت زینب به سر و صورت زد.عبدالزهرا نه اینها روضه ی من نیست، اینها حسن رو نكشته، روضه ی من و هر وقت خواستی بخونی بگو: سن و سالی نداشتم، دستم به دست مادرم بود، تو كوچه داشتیم می اومدیم،یه نامردی جلومون رو گرفت،هی اون جلو جلو اومد مادرم عقب عقب رفت، عبدالزهرا:* دستی غرور کودکی ام را شکسته است دستی که روی مادرمان را کبود کرد یه طوری به مادرم زد دیدم دیگه راه نمیتونه بره. یا زهرا........
banifateme-shahadat.mp3
2.04M
امام حسن مجتبی علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها
متن روضه حضرت زینب سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️ آی بمیرم،ای كاش یكی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست،این منظره ها رو نمی دید،آخ تا رسید كنار گودال قتلگاه،هر چی صدا زد،دادش جواب زینب و بده،حسین چشما رو باز نكرد،تا قسم داد حسین جان،جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز كرد،زینب برگرد برو به خیمه،می گه دیدم زینب داره می ره،اما عقب عقب می ره،هی به سر می زنه،هی فریاد می زنه،حسینم و دارن می كشند، أَمَا فِیكُمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم،نانجیب روی زینب و زمین زد،گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می كشند،گفت :كار حسین و زودتر تموم كنید،یه وقت زینب ببینه،سری به نیزه،اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه،وقتی شام غریبانیه،بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد،عجب خوابیدنی،خواب به چشمش اومد یا نه،بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد،این بچه ها سرشون رو دامن بی بی،همه از حال رفتند،یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید،مادر اومدی،اما دیر اومدی،یه جمله رو می خوام عرض كنم،گفت زینب جان،من از صبح اینجا بودم،خودم همه ی منظره ها رو دیدم ،اونوقتی كه می خواست سر از بدن حسین جدا كنه،سر رو دامن خودم،هر چی فریاد زدم،بُنَیَّ ، ** حدود ساعت سه ،من عقیله دختر حیدر چنان مرغی كه پرپر می زند، بر خاك و خاكستر حدود ساعت سه،من پریشان آمدم با سر ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر حدود ساعت سه، دیدمت بر خاك و خاكستر ولی عریان نه پیراهن نه عمامه،نه انگشتر ** آنطرف از دور دیدم سارقی كرده كمین  چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها كاش تنها آن حرامی با گلویت كار داشت می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها با قد خم مادرت آمد عیادت كرده ای یاد پهلو یاد میخ در به خیلی چیزها داخل گودال حالش را رعایت می كنی چون كه حساس است مادر به خیلی چیزها صلی الله علیك یا مظلوم یا اباعبدالله شب عاشوراست امشب،كربلا غوغاست امشب ** چه خبره امشب تو خیمه ها،آی ،نوكرا،فدایی های ابی عبدالله،بیاید بریم تو خیمه،با حضورمون با ناله زدنمون،با گریه كردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم،اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه،اینقدر سكینه خوشحال می شه،آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه ،لشكر برا كی داره می آد،تا صدای پای دو تا مركب اومد،مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر،تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند،برا حسینت لشكر اومده،اینقدر زینب خوشحال شد،به حبیب كه گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده،شروع كرد گریه كردن،گفت:مگه من كیم؟الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم،آی كربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال كنید،ناله بزنید یاحسین.......... ** كه ای خفته خوش به بستر خون دیده باز كن احوال ما ببین و سپس خواب ناز كن ای وارث سریر امامت،به پای خیز ما را سوار بر شتر بی جحاز كن ** دلی در خون نشسته دوست داری بگو قلبی شكسته دوست داری تو را ای عشق بی سر دوست دارم مرا با دست بسته دوست داری ** نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده سر پیراهنت هم جنگ بوده ولی شرمنده زینب دیر فهمید كه انگشتر به دستت تنگ بوده
متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین در چرخ ولایت است کوکب، زینب علّامه نارفته به مکتب، زینب گفتم به خرد: یگانه دوران کیست؟ بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب زینب که از خدا صلوات مکررش زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش آن شیردخت شیر الهی که گفته اند در خاندان شیرخدا شیر دیگرش این است آن سلاله زهرا که انبیا گلبوسه می نهند به قبر مطهرش شب نیمه ماه رجب امشب شب زیارتی ایاعبدالله الحسین، خیلی دلت آماده است امشب،برا زینب بلند بلند گریه کنید،منم امشب همراه دل تو میام تا تل زینبیه، زهرای دومی که نشد در تمام عمر عباس بی اجازه نشیند برابرش از مدینه تا مکه و تا کربلا هروقت میخواست پیاده بشه، آقا قمر بنی هاشم خودش نزدیک میومد. به جوانهای بنی هاشم میگفت کوچه باز کنید زینب میخواد پیاده شه، قد و بالای دختر علی رو کسی نباید ببینه. زهرای دومی که نشد … علامه ی معلمه نادیده ای که بود تیغ سخن به خطبه چو شمشیر حیدرش کجا زینب درس خونده؟ در کدام مکتبی زینب این همه معارف و این همه بیان فراگرفته؟ کلاس زینب محضر علی بوده، این بیان رو از بیان مادرش فاطمه فراگرفته. هفتاد داغ بر جگرش بود، باز هم لرزید کوفه از کلمات چو تندرش از اول صبح عاشورا تا بعد از ظهر پا به پای ابی عبدالله هی رفت میدان و کشته بغل کرد تو خیمه ها، اگر کنار بدن علی اکبر خودش رو نمیرسوند، همون جا حسین جان میداد عبدالله جعفر سوال کرد، بی بی شنیدم وقتی عزیزانتو از میدان آوردن از خیمه بیرون نیومدی. فرمود: عبدالله! نمیخواستم تو اون لحظه چشمم به چشم حسین بیفته. ببینم امشب چقدر ارادت داری خدمت عمه سادات؟  امشب می تونی صداتو آزاد کنی برا زینب بلند بلند گریه کنی،این احتمال رو بدید صاحب عزا دم در مهدیه ایستاده،خودش فرمود،مجلس عمه جان منو گرم کنید،دوستان من برا زینب بلند بلند گریه کنند، لزرید کوفه از کلمات چو تندرش جانم زینب راس حسین خطبه او را چو می شنید میکرد افتخار که اینست خواهرش از خشت مسجد کوفه ندا رسید این شیرزن علیست به بالای منبرش کرب و بلا، کوفه، شهر دمشق، نه گردید کل عالم هستی مسخرش اراده کرد دم دروازه کوفه، تا موقعیت رو آماده دید برای سخنرانی فرمود: اسکتوا! نقسها در سینه ها ماند. زنگها از صدا افتاد. چه کسی میخواد حرف بزنه؟ مردم کوفه با بیان علی آشنا بودند. با سخن علی انس داشتن. بعضی ها گفتند نکنه علی زنده شده داره حرف میزنه نزدیک خیمه اومدند دیدند نه! دختر علی نشسته. آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند … امام سجاد فرمود: ندیده بودم نافله شبت رو نشسته بخونی. آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند آن شب که ریخت خون دل از دیده ترش آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را (حسین)…. بی خود نبود وقتی اربعین وقتی اومد کربلا گفت حسینم، همه مصیبتها یک طرف، عزیز دلم داغ رقیه ات زینبت رو کشت. خادمه اشون گفت دیدم امروز حال بی بی مساعد نیست، فرمود از میان حجره، بسترم رو توی حیاط بینداز گفتم بی بی جان! آفتابه! هوا گرمه فرمود: میدونم، اما این دقیقه های آخر من که یادم نمیره، خودم دیدم بدن حسینم، خودم دیدم حسینم برهنه و عریان میان گودی قتلگاه وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی دو مظلومه کتک خورده، وای وای … مادرش رو تو کوچه های مدینه زدند، مادرش بین در و دیوار، اما زینب رو کنار گودال قتلگاه … وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی دو مظلومه کتک خورده، کنند از هم پذیرایی پس از قتل حسین دگر تنهای تنها بود کلام آخر او هم حسینم وا حسینا بود خودش فرمود شما نبودید ببینید، بدن حسینم رو زیر سم اسبها بردند. شما نبوید ببینید سر حسینم رو چهل منزل بالای نی **
روضه (خسته ام بس که بین این صحرا).mp3
12.56M
*از زبان زجر(لعنت الله علیه)* خسته‌ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده‌ام ای طفل *این بچه گم شده بود، زینب سلام الله علیها گریه می کرد وقتی دید سه ساله نیست. زینب هی می گفت صبر کنید، هی ناله می زد، فریاد می زد یه بچه جا مونده، این بی شرف رو فرستادن برای پیدا کرد دختر، اعصاب و روانش بهم ریخته بود.* چکمه‌هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده‌ام ای طفل نام من را شنیده‌ای تاحال؟ خوب بشنو که نام من زجر است! از من و شغل من چه می‌دانی؟ کار هر صبح و شام من زجر است! دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب می‌کردی چه کسی را در این بیابان‌ها مادر خود خطاب میکردی؟ به امید کمک مباش ای طفل! احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی‌دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب می‌کردی که تو با بد کسی درافتادی *از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها)* بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی‌ترسم نوه‌ی مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم، بزنی باز هم جان نمی‌سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی‌رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده‌ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمی‌گذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می‌روم، می‌روم سوی پدرم
‍ ❣﷽❣ 🥀 🥀 میروی سردار ، کوچک جانبازم عزم میدان کردی ، آخرین سربازم ای تمام ، حاصل من، خنده تو میزند آتش دل من ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا مادرت در خیمه، میکند بی تابی تو به روی دستم تا ابد میخوابی پشت خیمه، با دلی شاد میگذارم کودکم را در دل خاک ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا سر بنه بر دوشم، لاله ی خاموشم قتلگاهت گشته عاقبت آغوشم خواهر تو بی قرار است مادر تو در حرم چشم انتظار است ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا شب هفتم گشته، دل ما. در ماتم مهدی فاطمه غرق در سوز و غم ای خدایا، یک عنایت کی شود تا، که رویش را ببینم او بیاید، تا که شیعه در رکاب حضرت مهدی بمیرد ◼️یا مهدی ۳ بیا یا مهدی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
4_5830111963346114480.mp3
887.7K
‍ ❣﷽❣ 🥀 🥀 میروی سردار ، کوچک جانبازم عزم میدان کردی ، آخرین سربازم ای تمام ، حاصل من، خنده تو میزند آتش دل من ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا مادرت در خیمه، میکند بی تابی تو به روی دستم تا ابد میخوابی پشت خیمه، با دلی شاد میگذارم کودکم را در دل خاک ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا سر بنه بر دوشم، لاله ی خاموشم قتلگاهت گشته عاقبت آغوشم خواهر تو بی قرار است مادر تو در حرم چشم انتظار است ◼️واویلا، واویلا واویلا حسین واویلا شب هفتم گشته، دل ما. در ماتم مهدی فاطمه غرق در سوز و غم ای خدایا، یک عنایت کی شود تا، که رویش را ببینم او بیاید، تا که شیعه در رکاب حضرت مهدی بمیرد ◼️یا مهدی ۳ بیا یا مهدی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈