|⇦•تو این شبا...
#مناجات وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو این شبا برای حال خستمون دعا کن
تو رو خدا برا دل شکستمون دعا کن
ببین گناه، بال و پر پروازمون رو بسته
آقا بیا، برای بال بستمون دعا کن
تو رو به اضطرار زینب، بیا آقا
به قلب بی قرار زینب، بیا آقا
به غربت مزار زینب، بیا آقا
تو رو به غربت رقیه، بیا آقا
به زخم صورت رقیه، بیا آقا
تو رو به لکنت رقیه، بیا آقا
دوباره باز، گدا در انتظار لطف شاهه
حاجت من، از تو فقط یه گوشه ی نگاهه
امشب فقط، امید من به دستای کریمت
دستی بگیر از منی که پرونده ام سیاهِ
به مشک پاره ی علمدار، بیا آقا
تو رو به اون دو چشم خون بار،بیا آقا
به طفل تشنهٔ بین گهوار،بیا آقا
تو رو به شاه بین گودال بیا آقا
تو رو به اون پیکر پامال بیا آقا
به مادری که رفته از حال،بیا آقا
من اومدم،صدات زدم تو هم منو صدام کن
یه کاری کن،بیا منو دوباره رو به رام کن
تو رو قسم به خجلت سکینه از اباالفضل
آقا منو، این اربعین زائر کربلام کن
تو رو به قلب زار حیدر،بیا آقا
به چهره ی کبود مادر،بیا آقا
تو رو به خون میخ رو در،بیا آقا
تو رو به پهلوی شکسته بیا آقا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به محسن به خون نشسته بیا آقا
به حرمت دو دست بسته، بیا آقا
4_5794080335943698881.mp3
6.4M
|⇦•تو این شبا...
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
استاد دانشمند:
شیرینی گناه رو خوب چشیدیم
ولی شیرینی لبخند مهدی(عج) رو نچشیدیم
کارم به جایی نرسه امام زمان بگه خستم کرد...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
Seyed Javad Zaker - Hame Raftan Karbala [128].mp3
8.29M
ذاکر
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟ ♬♩
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟ ♬♩
کی روا باشد گل از ما و گلاب از دیگران؟ ♬♩
غمِ روی ساقی از ما و شراب از دیگران ♬♩
یا حسین یا حسین یا حسین ثارالله ♬♩
نمی دونم چه سر زد از من که بر غمت مبتلا شدم ♬♩
مبتلا بر فراقت ای کشته ی سر از تن جدا شدم ♬♩
ای خدا جون نمیدهم تا حسینوُ بر من نشون بدی ♬♩
منو تا دستِ تیر مژگان یار ابرو کمون ندی ♬♩
بخواهی یا نخواهی یه روز برا دیدنت میام ♬♩
تو میدونی اگر بیام یا نیام چقدر من تورو میخوام ♬♩
یا حسین خوب میدونی من از روزِ ازل دیوونت بودم ♬♩
خبر از هستی نبود من جاروکشِ می خونت بودم ♬♩
ای خدا مرغِ جانِ ما را به جانب کربلا ببر ♬♩
به زیارتگه عباس بن علی مرتضی ببر ♬♩
همه رفتن ای خدا همه رفتن ای خدا ♬♩
من نرفتم کربلا من نرفتم کربلا ♬♩
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟ ♬♩
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16323957927014379069000.mp3
8.1M
◼️ندارم آروم که اربعین شد
نگو که مهمون نمیخوای مهربون آقا
🚩| ۹ روز مانده تا #اربعین
ندارم آروم، که اربعین شد
خبر داری که عاشقت خونه نشین شد
به دل میگفتم، میریم زیارت
یه دلخوشی داشتیم و بس، آخرش این شد
نگو که مهمون نمیخوای مهربون آقا
نگو که بد زائرایی بودیم برات ما
خودت بگو بغضمونو کجا بباریم؟
خودت بگو چیکار کنیم با دل شیدا
عراقیا!یادش بخیر صوت شما: اهلا و سهلا
راه نجف تا کربلا تو موکبا: اهلا وسهلا
یه روز میایم باز با همون شور و نوا: اهلا و سهلا
از راه دور سلام آقا، سلام دلشکسته ها
خدا بخیر بگذرونه، این اربعین دور از شما
«زوروا عنّا فی الاربعين
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mahmood Karimi - Lalaei Golam Lala (128).mp3
16.22M
نوحه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام
😭😭😭😭😭🥀🥀🥀
لالایی گلم لالا، مهتاب اومده بالا… 😭
موقع خواب حالا، اما نه به زیر خاک…
لالایی چه شیرینی، روی ابرا بنشینی!!
خوابای خوب ببینی، اما نه به زیر خاک!!
لالایی گل زهرا، عمو بیاد از صحرا… 😭
آب بیاره سقا، اما نه به زیر خاک….
لالا گل یاسینم، گل پس شیرینم!! 😭
دومادیتو میبینم، اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر… 😭
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک!!
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک… 😭
لالایی گل مریم، میبری ز قلبم غم…
قد که میکشی، کم کم اما نه به زیر خاک!!
لالایی عزیز جونم، نور چشم گریونم 😭
شمع شبهای خونم، اما نه به زیر خاک… 😭
لالا گل بارونی لالایی پریشونی… 😭
گفتم میری مهمونی، اما نه به زیر خاک!! 😭
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر…
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک!!
علی لای لای، علی لای لای 😭
لالا لالا لالایی گل پونه، قناری بی آب و دونه…
خدا خودش روزی رسونه، علی لای لای!!
مادر تو بدون شیره، این لب یا این که کویره 😭
گریه نکن صدات میگیره، علی لای لای!! 😭
تیری که خورد به چشم ساقی، با حنجرت کرده تلاقی…
چیزی ازت نمونده باقی، علی لای لای… 😭
حرمله میخنده عزیزم، دل منو کنده عزیزم…
سرت به مو بنده عزیزم، علی لای لای!😭
#کانال_نوحه_یا_زینب_س
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
😭🥀😭🥀😭🏴🏴🏴🏴
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
❣﷽❣
🥀 #روضه_حضرت_زینب_س 4
🥀 _زینب س 4
🥀#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
❤️(#دعای_فرج)
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..
امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب..
کدوم روضه رو بخونم نام بیبی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد
♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند ))
🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ ..
یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
بگم و التماس دعا
⬅️ سوز و اوج⬅️
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
خواهر برادر و خیلی دوست داره..
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر
🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بیبی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁
✨ یا حسیـــــــن✨
💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
❣﷽❣
🥀 #روضه_حضرت_زینب_س 3
❤ #دفتری_زینب س 3
🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
❤️(#دعای_فرج)
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥
🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🌾کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🌾کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..
امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅
(زمزمه کن)➡️
🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب..
کدوم روضه رو بخونم نام بیبی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد
♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند ))
🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
آخ ..
یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا...
⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
بگم و التماس دعا
⬅️ سوز و اوج⬅️
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
(دشتی)
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
✨ حسینت کو✨
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
خواهر برادر و خیلی دوست داره..
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂
🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است
🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است
🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر
🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است
🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بیبی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁
✨ یا حسیـــــــن✨
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
❣﷽❣
⚫️#روضه_حضرت_عباس_ع
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
⚫️#بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔻همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است
🔻چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است
🔻دودست داده به راه خدا پس چه عجب
🔻اگر که معنی دست خدا ابالفضل است
اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه
( قدر مادراتونو بدونیداا)
همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم
مادر فدات بشه
🔻دوای درد گرفتارا ابالفضل است
🔻خود امام زمان گفته هست
🔻میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است
روضه ام این یه جمله باشه
قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه
کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن
بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید
اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده
اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده
این قافله دیگه سه ساله نداره
این قافله دیگه علی اصغر نداره
قاسم نداره محمد نداره عون نداره
این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن
بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه
کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره
چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم
⏺بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از
کربلا چه خبر از حسینم چه خبر
صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم
تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر
دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن
دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر
چیشد
یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی
چرا هی سراغ حسین و میگیری
یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره
یاصاحب الزمان
دلت اماده هست برات بخونم
دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد
گفت عباسم
🏴نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی
یه جمله ای رو میخوام تصور کنی
الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی
از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد
تا اومد بالا بدن ابالفضل
ببینم حقشو ادا میکنی یا نه
ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه
بگم یا نه
گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش
ناله ات میرسه کربلا یا نه
💥پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم
بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم
هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست
میدونی چرااا
اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره
یا صاحب الزمان
این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید،
ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته
گفته
◾️سر عباس تا سر نی رفت
سادات منو ببخشن
◾️سر عباس تا سر نی رفت
◾️خیمه ها گر گرفت بلوا شد
همه ناموس داریم
◾️تا که فهمید بی علمدار شده ایم
◾️سر یه گوشواره دعوا شد
یا حسین ....
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
ختم پدر🥀🥀🥀🥀🥀⬛️
#روضه امام علی (ع)
سوم هفتم چهلم وسالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یاصاحب الزمان
فلک زین ماتم عظمی عجب شوری به پا کردی
تو شمع محفل مارا زبزم ما جدا کردی
فلک آخر ربودی پدر فرزانه مارا
به خاموشی سپردی محفل وکاشانه مارا
مجلس امشب(امروز) ما به مناسبت سومین روز(هفتم) پدرمهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است،سه روزه(هفت) که برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده روی ماه بابا رو ندیدن( زبانحال بچه هاش)
سه(هفت )چراغ خونمون خاموشه بابا، دلمون خیلی برات تنگ شده ،بابا وقتی دلمون میگرفت ، میگفتیم بریم خونه پدر عرض ادب کنیم اما الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم واشک بریزیم، بابا جون چطور جای خالیتو ببینم، بابا خونه بی تو عزا خونه شده😭😭😭
عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم درخونه مولا امام علی برای اولین مظلوم عالم ناله بزن
برای اول مظلوم عالم على اشک بریزیم ( ان شاء الله همه اموات گذشتگان، پدران و مادران خصوصا مجلس به نام از این محفل شاد شوند) وقتی سر مبارک امیر المؤمنین توسط ابن ملجم مرادی شکافته شد فرمود: فزت ورب الكعبه». به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «قتل ابن عم المضطفي: قتل على المرتضى قتله أشقى الأشقياء» پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید، على مرتقی کشته شد، او را شقی ترین اشقیا کشت.
امام را به منزل آوردند. تا نزدیک خانه رسید فرمود: من را زمین بگذارید، با پای خودم وارد خانه شوم تا زینب این منظره را نبیند، او طاقت ندارد.
: متن وصیت های خود را به امام حسن به نمود و سپس فرمود:
حسنم، وقتی از دنیا رفتم، خودت غسلم بده، خودت کفنم کن، خودت بر جنازه ام نماز بخوان، حسنم وقتی بدن من را داخل تابوت گذاشتی، تو و برادرت حسین عقب تابوت را بردارید، جلو تابوت خودش حرکت می کند. هر کجا پایین آمد، همان جا تابوت را زمین بگذارید. وقتی مولا به شهادت رسید، فرزندان امیرالمؤمنین بدن مبارک پدر را شبانه و غریبانه و مظلومانه حرکت دادند تا به سرزمین نجف رسیدند، سنگی درخشان یافتند، آن را برداشتند، لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: این قبری است که نوح آن را برای علی بن ابی طالب ذخیره کرده است.
جنازه مولا را به خاک سپردند. از دفن بابا که برگشتند، به خرابهای رسیدند، دیدند از میان خرابه صدای ناله می آید: کجایی ای آقایی که هر روز می آمدی و برای من غذا می آوردی. با من حرف میزدی و با من انس میگرفتی. الان
چند روزی است که نیامده ای. و امام مجتبی سوال کرد: آیا اسمش را می دانی؟ عرضه داشت هر وقت سؤال
میکردم میگفت بنده ای از بندگان خدایم. صدای گریه امام حسن و امام حسین بلند شد: ای پیرمرد او بابای ما على بود. الان از دفنش برگشتیم، صدا زد: آقازاده ها! شما را به خدا مرا کنار قبر علی ببرید. کنار قبر على آوردند آن قدر این پیرمرد سرش را به قبر زد و علی علی گفت تا خود را به علی ملحق
کرد. اول کسی که کنار قبر امام دفن کردند، همین پیرمرد بود. صلى الله عليك يا مظلوم یا امیرالمومنین
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
|⇦•آرزوی تو....
#مناجات (نماهنگ) و توسل ویژۀ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چیکار کردی
تا اسم کربلات میاد دلم میره
دلم تو جاده ها قدم قدم میره
تا می شنوم یکی داره حرم میره
چیکار کردم
میگن اجازه نیست که زائرت باشم
اجازه نیست دیگه مسافرت باشم
یه شب تو کربلا مجاورت باشم
گدا مگه به جز تو کیو داره
چشام فقط برای تو میباره
چشام فقط برای تو میباره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
دلم خونه ...
مگه به غیر کربلا پناه داریم
راهی مگه به غیر اشک و آه داریم
ما اربعین نرفته ها گناه داریم
دلم خونه..
خوشا به زائری که کربلا رفته
که پای اون ضریح باصفا رفته
کسی که کربلا نره کجا رفته
حسین آقام همه میرن تو می مونی برام
*همه رفتنی اند اصلا همه برندتو فقط بمونی برام*
حسین آقام همه میرن تومی مونی برام
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
enc_16792403087933019747709.mp3
3.85M
|⇦•آرزوی تو..
#مناجات(نماهنگ) و توسل ویژهٔ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حسین من!
بیا و این دل شکسته را بخر
حسین من!
مسافر جامانده را با خود ببر …
|⇦•در دلها جز غم تو....
#سینه_زنی و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده در کربلای معلی اربعین ۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در دلها جز غم تو بی تاثیره
عشق تو مال همه اس عالم گیره
عشق تو هدیه ای از طرف خدا به بنده
انسان ذاتاً به حسین ابن علی علاقمنده
هر کی سرخم کنه پای علم تو سربلنده
ذکرتو ذکر خداست محبتت ستون دینه
آدم عشق تو رو توو تمام ذره ها می بینه
این عالم هرچی داره از برکات اربعینه
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکر و خیالی
رنگ سرخ علمت یا ثارالله
این عالم رو میگیره ان شاء الله
تو قلب شرقی و غربی غم تو زده جوونه
هرکی بشناسه شما رو تا ابد مریدتونه
قدرتها می گذارنو می گذرنو حسین می مونه
روضه تو فطرت ماست کسی به روضه شک نداره
دنیا بی روضه ی تو زبون مشترک نداره
خلقت بی نام حسین نمک نداره
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکر و خیالی
ما با خون شهداء پیمان بستیم
تا آخر پای همین پرچم هستیم
ما هم مثل شهداء اهل جهاد و انتظاریم
اصلا ما معتقدیم آقا رو ما باید بیاریم
آقاجان بعد شما غیر خدا کسی نداریم
یا اهل العالمِ تو می پیچه توی گوش دنیا
دنیا هم میگه حسین با روضه ی مهدی زهرا
ای مردم صبح ظهور وعده ما کنار مولا
به ابی انت و اهلی و مالی
ندارم غیر تو فکری و خیالی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02061507.mp3
23.26M
|⇦•در دلها جز غم تو...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده در کربلای معلی اربعین ۱۴۰۲ به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ما با خون شهداء پیمان بستیم
تا آخر پای همین پرچم هستیم
ما هم مثل شهداء اهل جهاد و انتظاریم
اصلا ما معتقدیم آقا رو ما باید بیاریم
1.08M
.
#نوحه
#زمزمه
#زائر_کربلا
زمزمه مسیر اربعین
ای ھمہ تاب وتبم،یاحسین یا حسین
ھمیشہ ذکر لبم،یاحسین یاحسین
فاطمه را یادگار السلام السلام
حجت پروردگار السلام السلام
قسم به میر نجف یاحسین یاحسین
ببین مسیر نجف یاحسین یاحسین
به کودک پرپرت السلام السلام
به شبه پیغمبرت السلام السلام
تشنہ ی آب فرات یاحسین یاحسین
معنی صوم و صلاہ،یاحسین یا حسین
سید و سالار دین السلام السلام
آیہ ی حب المتین السلام السلام
به ساقی علقمه یاحسین یاحسین
ای پسر فاطمه یاحسین یاحسین
لاله ی پاک و طاهر السلام السلام
حبیب ابن مظاھر السلام السلام
سورہ بہ سورہ نوشت یاحسین یا حسین
کرب و بلایت بھشت یاحسین یا حسین
تشنه لب بی کفن السلام السلام
به قاسم ابن الحسن السلام السلام
ای ھدف تیرھا یاحسین یاحسین
کشتہ ی شمشیرھا یاحسین یا حسین
به ماه نورانیت السلام السلام
بہ زخم پیشانیت السلام السلام
زائر کوی توام یاحسین یاحسین
عاشق روی توام یاحسین یاحسین
آمده جان بر لبم یاحسین یاحسین
خاک ره زینبم یاحسین یاحسین
بحق اشک بتول یاحسین یاحسین
نوکریم کن قبول یاحسین یا حسین
🎤کربلایی مجید منصوری
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
4_5870605323034690840.mp3
264.8K
***
الله اكبر ،بر كرب و بلا
سلام من بر، دو گنبد طلا
یااباالفضل،یاحسین
دلم شده تنگت ای كرب و بلا
من می روم آقا كی كرب و بلا؟
من گرچه نوكر ِ، نالایق توأم
هم عبد ساقی ام
هم عاشق توأم
یااباالفضل،یاحسین
ضربان قلب من، با هر طپش داد می زنه
یااباالفضل،یاحسین
به سر و سینه زنون، با گریه فریاد می زنه
یااباالفضل،یاحسین
دلم تنگه، برای حرم
نگاهم كن، خدای كرم
الله اكبر ،بر كرب و بلا
سلام من بر، دو گنبد طلا
یااباالفضل،یاحسین
از كوچكی آقا، شدم سینه زنت
كبود شده سینه ام ،به یاد بدنت
بس گریه كرده ام، یاد ِ صدپاره تنت
كاش می مردم برا، بدن بی كفنت
یااباالفضل،یاحسین
چی میشه یه شب بیام، تو صحن بین الحرمین
یااباالفضل،یاحسین
با حسین حسین بگم: یا كاشف الكرب الحسین
یااباالفضل،یاحسین
دلم تنگه، برای حرم
نگاهم كن، خدای كرم
الله اكبر ،بر كرب و بلا
سلام من بر، دو گنبد طلا
یااباالفضل،یاحسین
4_5938384339371822506.mp3
2.25M
#واحد
چهل شبه چشم انتظارم
چهل شبه که خواب ندارم
چهل شبه میخوام برادر
رو خاک قبرت سر بذارم
چله نشین داغم چله نشین دردم
این همه راهو اومدم دورت بگردم
افتادم از نفس اگرچه با نام توو نفس گرفتم
هر جوری بود از دست نیزه سرتو آخر پس گرفتم
از سفر اسارت از سفر جسارت
سوغات آوردم پیرهن رفته به غارت
از داغ تو اگه خمیدم
از داغ دخترت شکستم
سرپنجه هام اگه که زخمه
قبرشو کندم با دو دستم
از وقتی که اسیر شد سه ساله تو پیر شد
از تازیونه ها تنش مثه کویر شد
حسین من حسین من
اجرا شده در شب #اربعین 99
توسط حاج #سید_مهدی_میرداماد
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
یه نفس کربلایی ایمان میرزایی
فایل صوتی 👇👇
📖 #متن_روضه
🔊 روضه سوزناک حضرت زینب سلام الله علیها
🔘 اربعین حسینی
****
( به سینه هر که تمنای کربلا دارد
همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ) 2
( کسی که عشق تو دارد، دِگر چه کم دارد؟ )2
*هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجا؟
بزار هر کی میخواد، هر چی بگه بگه حسین جان، آقا جون اینقدر حرفا به ما میزنن، میگن بابا شما کار و زندگی ندارید، همش دنبال این پرچم هایید، میگن شما افسردگی دارید همش دنبال گریه اید، آره از وقتی زینب افسرده شد...
یه روز عبدالله گفتش که خانم این که نمیشه که تو همش داری گریه میکنی، من یه باغی تهیه کردم، فضایی مهیا کردم، پر از گُله، خانم بیا یه چند وقتی برو تو این باغ، تو این بستان بشین، بلکی دلت بازشه، بلکی این غم یادت بره، خانمو با خَدَموهَشَم برد گذاشت باغ بعد یه هفته اومد سر بزنه به بی بی ببینه حالش چطوره، این خدمه ریختن دور عبدالله گفتن چی کار کردی؟ اینقده داره گریه میکنه، گفت چرا؟ گفت یا میره میشینه کنار نهر آب، هی این نهرو نگاه میکنه گریه میکنه، میگیم خانم چرا گریه میکنی؟، میگه نگاه میکنم میبینم این مورچه ها میان آب میخورن میرن، داداشم هی گفت جیگرم داره میسوزه، میگیم خوب دیگه نبریمش کنار نهر، میبریمش تو بوستان پهلو گلها، تا بردیم پهلو گلها نشست اینقدر گریه کرد، گفتیم خانم حالا چرا گریه میکنی؟ یدونه ازاین شاخه گلها رو گرفت یه تکون داد گلبرگها ریخت، گفت گلهای منو یکی یکی همینجور پر پر کردن، به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن، قنچه ی ربابو جلو چشم من...*
(کسی که عشق تو دارد، دگر چه کم دارد؟)2 (الحمدلله)
بدون عشق تو عالم کجا بَها دارد؟
آقا به غیر تو که کرم، میچکد زِ انگشتت
کجای پادشهی، این همه گدا دارد؟
حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد
حسیــــــــن، یه گنبد، طلا میخواد
حسیــــــــــن، دلم امام رضا میخواد
حسیـــــــــن، سایت یه عمره رو سرم
حسیــــــــن، خیلی شما رو دوست دارم
حسیـــــــن، بگی برو کجا برم
آقا تو هم چو من، سَرِ کویَت هزارها داری
(اگه من نیام یکی دیگه، الحمدلله بازارت داغه)
آقا تو هم چو من سر کویت، هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط، تو را دارد
( حسیــــــــــن، خدا عشقه تو رو ازم نگیره
حسیــــــــن، آقا مادرم برات بمیره )2
اومد خدمت امام سجاد گفت آقا، دو راهیه، این ور میره مدینه این طرف کربلا، کجا برم؟ آقا گریان شدن، فرمود از بزرگتر ما بپرس، ببینید عمه جانم چی میگه هر چی عمه جانم بگه، اومد از خانم سوال کرد خانم، این طرف مدنیه این طرف کربلا، نذاشت حرف ساربان تموم شه کربلا، ما هنوز خودمونو برا حسین نزدیم، تاحالا هر چی زدن اونا زدن، بعضی ها این طوری میگن، بعضی ها این طوری آوردن، هنوز نرسیده به قبرها، از دور دیدن دونه دونه از بالای ناقه ها زمین افتادن، زن های بنی اسد اومدن اونایی که کربلان اومدن، خانم قبرا جلوتره، چرا این جا زمین افتادی؟ یکی صدا زد همین جا قاسم رو پاره پاره کردن، یکی گفت علی اکبرو اینجا زدنش، آخ بمیرم عمه سادات چی فرمود؟، صدا زد کجا بودید صبح یازدهم، اسباشونو نعل تازه زدن، تمام این صحرا بوی حسینو گرفته، اینقدر اسب رو بدنش...
حسیــــــــــن
(شکسته بال ترینم، کبود آمده ام )2
من از محله ی قوم، یهود آمده ام
اِنقدر زدنم، اما داداش، یادته اون روز دوتا بچمو کشتم بیرون نیومدم، یه وقت تو خجالت نکشی، حالا جان زینب، هر چی میپرسی بپرس، اما از اون دختر کوچیکت سوالی نپرس، نذار زینب خجالت بکشه، انقدر کتکش زدن، گوشه ی خرابه جا ماند
حسیــــــــــــــــن
#روضه_اربعین
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_برگشت_کاروان_اسرا
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آمدن جابر بن عبد الله انصاری در اربعین به کربلا و کیفیت زیارت او
عطیه گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبد اللّه انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السّلام، پس زمانى که به کربلا وارد شدیم جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد، پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بر دوش افکند، پس گشود بستهاى را که در آن سعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود، پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید، مرا گفت که: دست مرا بر قبر گذار.
من دست وى را بر قبر گذاشتم، چون دستش به قبر رسید بىهوش بر روى قبر افتاد، پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین، پس گفت:
حبیب لا یجیب حبیبه!؟ آیا دوست جواب نمىدهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که در گذشته از جاى خود رگهاى گردن تو، و آویخته شده بر پشت و شانه تو، و جدایى افتاده ما بین سر و تن تو، پس شهادت مىدهم که: تو مىباشى فرزند خیر النّبیّین، و پسر سیّد المؤمنین، و فرزند هم سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء، و پسر سیّد النّقباء، و فرزند فاطمه علیها السّلام سیّده زنها. و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیّد المرسلین و پروریده شدى در کنار متقین، و شیر خوردى از پستان ایمان، و بریده شدى از شیر به اسلام، و پاکیزه بودى در حیات و ممات، همانا دلهاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکّى ندارد در نیکویى حال تو، پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او، و همانا شهادت مىدهم که تو گذشتى بر آنچه گذشت بر آن برادر تو یحیى بن زکریّا.
پس جابر گردانید چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد بدین طریق:
السّلام علیکم أیّتها الارواح الّتى حلّت بفنائک قبر الحسین علیه السّلام، و اناخت برحله، اشهد انّکم اقمتم الصّلاه، و آتیتم الزّکاه، و امرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنکر، و جاهدتم الملحدین، و عبدتم اللّه حتى اتاکم الیقین.
پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به نبوّت حقّه که ما شرکت کردیم شما را در آنچه داخل شدید در آن.
عطیّه گفت، به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادیى را، و بالا نرفتیم کوهى را، و شمشیرى نزدیم و امّا این گروه پس جدایى افتاده ما بین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته؟
جابر گفت: اى عطیّه! شنیدم، از حبیب خود رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که مىفرمود:
هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود. و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را شریک شود در عمل ایشان، پس قسم به خداوندى که محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به راستى برانگیخته که نیّت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه السّلام و یاورانش.
پس جابر گفت: ببرید مرا به سوى خانههاى کوفه.
پس چون پارهاى راه رفتیم به من گفت: اى عطیّه! آیا وصیّت کنم تو را و گمان ندارم که برخورم تو را پس از این سفر، و آن وصیّت این است که دوست دار دوست آل محمّد را مادامىکه ایشان را دوست دارد، و دشمن دار دشمن آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تا چندى که دشمن است با ایشان اگر چه روزهدار و نمازگزار باشند، و مدارا کن با دوست آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اگر چه بلغزد از ایشان پایى از بسیارى گناهان و استوار و ثابت بماند پاى دیگر ایشان از راه دوستى ایشان، همانا دوست ایشان بازگشت نماید به بهشت و دشمن ایشان بازگردد به دوزخ.
4_5938235475805340815.mp3
19.91M
روضه اربعین میثم مطیعی
جابر بن عبدالله انصاری
صحبت از آب شد کباب شدم
جگرم سوخت،چشم تارم سوخت
آه از آن دم که مادری میگفت
از عطش طفل شیرخوارم سوخت
با گریه اش اشک حرم را در می آورد
چه آتشی از زیر خاکستر می آورد
نمیدونم تا حالا تجربه کردی! اگر یه خانم معمولی گوشه ای از خیابون زیر گریه بزنه شاید دلت بسوزه اما اگر یه بچه شیرخواره دستش باشه هر کی میرسه از راه میگه چی شده خانم؟بلایی سر بچت آمده؟کاری از دستم برمیاد یا نه؟! این بچه رو بغل گرفته رباب تو خیمه، هیچ کیم هیچ کاری از دستش برنمیاد! رباب گریه میکنه؛زینب پابه پاش گریه میکنه،رقیه گریه میکنه؛این حرفی نیست شما بخوای متوجه بشید؛مادرا برا شما دارم میخونم
با ناخنش بر سینه ی من چنگ میزند
خون دلم از شرم آب آور می آورد
لب های خشکش ازعطش ازهم وا نمیشد
حتی اگر باباش انگشتر می آورد
دق میکنم از غصه آخر داشت کم کم
شیرین لب من تازه دندان درمی آورد
تیر سه شعبه بی هوا زد راحتش کرد
فذُبِحَ الطّفل من الاذن الی الاذن...گفت:دیدم کنار در خیمه یه مادری دست به کمر ایستاده؛تاحسین نیگا کرد ربابو، راهشو کج کرد؛یه لحظه اربابتون نمیدونست چیکار کنه یه قدم می اومد،یه قدم برمیگشت"حسین...یادتون باشه بچه به دنیا اومد نکنه در گوشش روضه علی اکبر بخونی! همچین که این بچه به دنیا آمد من یه روضه علی اصغر خوندم همش این بچه تشنه ست بذار بریم درخونه خانوم رباب
تیر سه شعبه بی هوا زد راحتش کرد
حضرت آقا در روضه ای که برای حضرت علی اصغر سالها پیش خونده بودند فرمودند اون جمله ای که"ان ترحمونی فارحموا هذه الطفل الرضیع"اگه به من رحم نمیکنید به این بچه رحم کنید؛بچه رو از هر طرف میگرفتند سر می افتاد؛جون نداشت؛اصلا از رو دست ابی عبدالله تکون نمیخورد؛یه مرتبه حسین دید بچه داره دست و پا میزنه؛نگاه کرد دید خون داره فواره میزنه
تیر سه شعبه بی هوا زد راحتش کرد
اما با خنده اش از پا پدر را در می آورد
تیر سه شعبه نه!اگر بهتر بگویم
سر نیزه ای با خود سه تا خنجر می آورد
برا این روضه دشمنم خون گریه میکرد گفت:مختار رحمه الله علیه سنگدل ترینشون رو گیر آورد؛گفت:شد یه جایی دلت به حال حسین بسوزه؟گفت:فقط یه جا،وقتی دیدم بچه رو زیر عبا گرفته حالا این لحظه رو برای اربابت تجسم کن!
وقتی که برمیگشت دیدم سربه زیر است
دستی تنش را،دست دیگر سر می آورد
ای سنگ دلها قوم در ظاهر مسلمان
گبر این بلا بر روز یک مادر می آورد؟!
پس از تو اشک عالم را بگیرد
زغم جان محرم را بگیرد
نمیشد دیرتر می آمد ای تیر
نشد از شیر طفلم را بگیرم
وداعی لااقل با من نکردی
نگاهی موقع رفتن نکردی
به تو می آید این، افسوس مادر
لباس تازه ات را تن نکردی
خواب حاج رسول ترک رو دیدن گفتن چه خبر؟از وقتی رفتم تا حالا چندبار شیرخواره ابی عبدالله روآوردن،دادن دستم،گفتن تو خوب بلدی بچه رو لالایی براش بخون حالا عادتش چی بود؟هرموقع لالایی میخوندن دستش رو تکون میداد ،لالایی لای لاییخدا نیاره من رفیقم بچش خیلی سال پیش غرق شد اگه بود الان بیست و دوسه سالش باید میبود،هر وقت میبینیش شروع میکنه خاطراتش رو گفتن،نشسته داره میگه
به گهواره بویش مانده زینب
و سوغات عمویش مانده زینب
به روی پیرهن هایش که تازه ست
دوتا از تار مویش مانده زینب
شاید بعضی وقتا بعضی روضه ها رو زیاد خوندن اسراف باشه اما نه امشب،شب باب الحوائجه،مخصوصا این دو بیتی رو میخونم برای اونایی که بچه دار نمیشن ان شاالله حضرت رباب بهتون نگاه کنه،یه علی اصغر خوب بهتون بده
مرا شرمنده ی خود ساخت بابا
مرا درگریه اش نشناخت بابا
به گوشم مانده یاد خنده هایش
تو را بالا که می انداخت بابا
پدر در پشت خیمه دم گرفته
سرت را با تنت با هم گرفته
علی عادت به انگشت عمو داشت
به جایش تیر را محکم گرفته
عزیزم روی نیزه ناز مانده
برای مادرت این راز مانده
بگو تقصیر نیزه یا سه شعبه ست؟
زبان بسته دهانت باز مانده
لالایی اصغرم... لای لایی...
مختار براش خیلی تعجب داشت وقتی گفتش دلم سوخت؛گفت بگو ببینم رفت سمت خیمه ها یا نه؟! گفت:نه،راهش رو کج کرد رفت پشت خیمه ها،بچه رو گذاشت روی خاک،با غلاف شمشیر یه قبری رو کند،میخواست بچه رو داخل خاک بذاره؛فقط ابیعبدالله یه بدن رو دفن کرد،چندتا بدن توسط حسین تشییع شده اما فقط این بدن دفن شده برای اینکه حسین میدونه این اسب ها میان...این بچه زیر خاک محفوظ باشه...بچه محفوظ بود؟همین آدمی که داره برا مختار میگه؛میگه امیر یه نفر بود خیلی حریص بود؛وقتی حسین داشت اینو میبرد پشت خیمه ها،من نیگام به این بود چی کار میکنه!دیدم ایستاده انگار یه گنجی رو که دارن پنهان میکنند خوب زیر نظر گرفته،وقتی خیمه ها رو داشتن غارت میکردن نرفت سمت خیمه ها تعجب کردم،دیدم رفت سمت پشت خیمه ها؛جایی که نشون کرده بود نیزه رو تو خاک میزد