eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•پناه اهل محبت... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پناه اهل محبت به جز عبای تو نیست و غیر بال ملک فرش زیر پای تو نیست کرم نما به من سائلت هم احسان کن که تکیه گاه دلم غیر دستهای تو نیست کسی که از همه در آخرت فقیرتر است همان‌کس است که در این سرا گدای تو نیست *همین که بهم اجازه دادی صدات بزنم رضاهمه چی بهم دادی امام رضا یا امام رضا..«یا امام رضا یا امام رضا» دستت رو بلند کن بگیر دامان امام رضا رو...* چقدر بی کس و تنهاست آنکه در دنیا همیشه با تو غریبه است و آشنای تو نیست مرا گدای خودت کرده ای خدا را شکر و آشنای خودت کرده ای خدا را شکر اما آقا پیش شما سرافکنده ام‌ پیش شما سرم پایینه .."يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ" شرمنده ام امام رضا یه جوری پیش خدا آبروی خودم رو بردم از بس گناه کردم..یه جوری پرونده ام رو سیاه کردم..هیچ راه دیگه ای جز وساطت تو‌ ندارم...ضامن آهو..* *آهو اسیر شد دست صیاد امام رضا اومد به صیاد فرمود: اینو آزادش کن بچه داره..گفت: آقا! چه فرمایشیه می فرمایید..از این راه دارم نون زن وبچه ام رو در میارم. به چه زحمتی گرفتمش کجا ولش کنم .حضرت فرمود: بذار بره به بچه هاش سر برنه برمی گرده.. صیاد خندید گفت حیوون چه میفهمه این حرفا رو میذاره میره دیگه نمیاد..حضرت رضا فرمودن: من ضامن، اینجا پیشت میمونم تا این بیاد...این ذوات مقدسه دست دراز کنن تمام ذخائر عالم تو دستشونه..حضرت نمیتونست بگه خب میخوای ببری بفروشی دیگه چند میفروشی من میخرم؟ این پولش رو بگیر آزادش کن بره به خانواده اش برسه ..چرا نگفت؟! چرا این‌کارو نکرد؟ خواستن به ما بگن هرجوری هست پای شما هستیم...حتی اگه دستمون هم خالی بشه خودمون رو‌ گرو‌ می گذاریم... نمیذارن کسی غریب وتنها بمونه..اما این روزگار چه کرد با امام رضا....* میان حجره بود و راز دل می گفت با داور که یارب سوخت مغز استخوانم *امروز به راویتی شهادت امام رضاست.. به آقا عرض کنید یا امام رضا متولی عزای ابا عبدالله شمایید ما امروز برای شما زار میزنیم شما روزی اشک‌ ما رو برای محرم و صفر امضا کن...محرم‌ و صفر هرکی گفت حسین، ما برا حسین بمیریم..* اگر که چاک گریبان من زبان می داشت خبر ز سوختن مغز استخوان می داد آقا این سوزش مغز استخوان شما برا زهره؟ حضرت فرمود نه! دل نگران چیز دیگه ام...حرف دل آقا اینه..میا معصومه جان...آواره میشی خواهر..* «میا معصومه جان از نیمه ره برگرد می ترسم توأم‌ چون من غریب و بی کس و تنها شوی خواهر...» *یه امام اینجا ناله میزنه نیا خواهر ..یه امامم زن و بچه اش رو برداشته این روزا تو‌ بیابانو در به دره...وااای حسین... ابن عباس اومد جلو‌ گفت: یابن رسول الله می خوای بری خودت برو این زن و بچه رو‌ کجا میبری ..زینب پرده ی محمل رو‌ کنار زد ابن عباس کنار برو‌ میخوای بین من و حسین جدایی بندازی ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
YEKNET.IR - roze 1 - hafteghi tire 1401 - haj hasan khalaj.mp3
7.5M
|⇦•پناه اهل محبت... و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
‍ ❣﷽❣ 🍁‍ 🍁 آهسته می‌آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی بر جگر بود زیر سر مهمانی اجباری‌اش بود وقتی که می‌آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه‌ها افتاد بر خاک روی لباسش ردِ پایِ هر گذر بود 🔰 اجازه بدید راحت بگم .. یه وقتی یه مرد زمین می افته اما مادمون همچین که افتاد .. با دست دنبالِ حسن می گشت .. با آه می‌افتاد و بر می‌خواست اما آهش زمانِ راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود آری شبیه قصۀ آن کوچۀ تنگ فرسنگ‌ها انگار خانه دورتر بود بال و پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهایِ جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود باید که اهل کشف باشی بین روضه باید میانِ روضه‌ها اهل نظر بود وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد پا رویِ زخم سینه‌اش پر دردسر بود ⬅️تا چشما رو باز کرد دید والشمرُ جالسٌ .. وای از دمی که رفت بالا خنجرِ کُند وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود ♻️همچین که امام رضا (ع) میخواست راه بیفته همۀ مردم هلهله میکردن شادی میکردن؛ چه‌خبره! امام رضا اومده.. گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم حالا که دارید میرید یه حرفی ، یه روایتی ، یه کلامی. که آقا اون حرف معروف رو فرمودن: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی ..» 🔰وقتی امام رضا میخواست این روایت رو بگه ، یه نفر داد زد گفت ساکت باشید؛ پسر فاطمه میخواد حرف بزنه. همۀ جمعیت ساکت شدن .. 💠یه آقایی هم من سراغ دارم .. پسرِ فاطمه بود؛ اما اونجا نذاشتن حرف بزنه؛ کف زدن ، هلهله کردن .. هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند حرمله خیر نبینی ، گل من نورس بود کشتنش تیر نمی خواست ، نسیمی بس بود
1_6083396734.mp3
4.31M
سرپرست زندگیم تا شده امام حسین نون سفرمو دارم از خودِ امام حسین خودش بزرگم کرده خودش منو می‌شناسه امام حسین رو اشکه سینه زنش حساسه برا همینه دستام تو دستای عباسه سر و جونم فدای دلبرمه حسین، پناهِ اول و آخرمه گریه می‌کنم برا غربت امام حسین شِفام میده آخرش تربت امام حسین با تربت اربابم مرده مسیحا میشه هر مَرضی تو دنیا، راحت مداوا میشه یه قطرهٔ بی‌ارزش وصل به دریا می‌شه نفس نفس من برای حسین دلم می‌خواد بشم فدای حسین خدا تورو ازم نگیره حسین گدا بدون تو می‌میره حسین
Fadaeian_Ramazan_Sh27_98_8.mp3
8.62M
اونی که همیشه دستمو گرفته پای روضه‌ها آورده غم هر روزمو خورده ‘مادر اربابه۳’   اونی که لحظه به لحظه مادرونه همه جا هوامو داشته هیچی کم واسه‌م نذاشته ‘مادر اربابه۳’ مادر اربابه رفیق راهم بوده ، تکیه گاهم بوده پشت و پناهم بوده ، سوز و آهم بود طرح قشنگ بارون ، تو نگاهم بوده   دار و ندارم بوده ، اعتبارم بوده همیشه یارم بوده ، کس و کارم بوده همدم تنهاییِ دل زارم بوده مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا” بند دوم اونی که میخره این دوقطره اشکو توی اون صحرای محشر میرسه به داد نوکر ‘مادر اربابه۳’   اونی که داده به من وعده‌ی جنت منو آورده تو هیئت واسه من کشیده زحمت ‘مادر اربابه۳’   مادر اربابه روزی‌رسونم بوده ، مهربونم بوده آروم جونم بوده ، هم‌زبونم بوده مادری که هر لحظه ، نگرونم بوده   سر و سرور مادر ، شفیع محشر مادر عشق حیدر مادر ، پاک و مطهّر مادر گره خورده است به قلب نوکر مادر   “مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا” اونی که همیشه دستمو گرفته 🎤 محمد فیروزی 🎤 سید رضا نریمانی
*روضه امام رضا،ع،* جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل زهر ویروبدور من مظلومه گَل اود دوتوب اودلاندی دل مضطریم زهر اثریندن یانوری لبلریم یرده یوزوم یولدا قالوب گوزلریم جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گلشن عمریم گُلی خندان اولوب حالیم آنام باجی پریشان اولوب غربت اَلیندن جگریم قان اولوب جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گورماقیم اطفالیمی اولدی محال محشره قالدی باجی بیرده وصال عترتیمون باشلارینه قاره سال جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل من کیمی یوخدور کسیلن چاره سی زهریله خونین دل صد پاره سی غربت اسیری وطن آواره سی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل وار نه منیم حالیمه بیر آغلیان باشیمون اوستونده جگر داغلیان اُلسم اگر یوخ گوزیمی باغلیان جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل زهر ویروبدور منه دشمن باجی رحلت ایدم آز قالوری من باجی گَل گوزیمی باغلاماقا سن باجی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل ظلمیله مامون پلید و شقی ایلدی خاموش بو نور حقی قالدی یتیم ای باجی اوغلوم تقی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل رحم ایدن ای کاش اولا گوز یاشیمه ایلیه اخطار بنی هاشمه قومو قبیله یغیشا باشیمه جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوردی من بی کسی دشمن غریب ایلدی اوز بُلدوقون ایمن غریب دشمنیمون قدرتی چوخ، من غریب جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوشه ی غربتده اَُلن گونده من کاش اولِیدون باشیم اوستونده سن جسمیمه زلفوندن ایدِیدون کفن جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل مردمک گوزده مجسّم اجل یرده یوزوم، یولدا گوزوم، دلده اَل سسلنوری جدّیم اوغول دورما گَل جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گوردی قضا ظلمه منی چون رضا جبراً عیالیمدن آیردی قضا دل دوداقیم یاندی مَضی ما مَضی جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل ایلدی بیر پایه ده مامون جفا واوَلَدا سویلدی خیرُ النّسا ایتدی خراسانی منه کربلا جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل سِلم و رضا مُلکینه من والیَم جدّیمه غربتده بو گون تالیَم بو غمیله اُلّم، اوزوم حالیَم جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل باغلی دگل شهر سناباده یول فرض حسین ایت، منه سن زینب اول بوینوما سال باجی دین وقته قول جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل دشت بلاده او شه انس و جان ویردی لب عطشان قوری یرلرده جان آغلارام احوالینه جان اوسته قان جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل قانیله غلطانیدی مظلوم امام دوره سین آلموشدی گروه ظلام آز یولیدی قتلگهیله خیام جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل گرچه دگلدی او قَدَر فاصله مانعیدی لیک سَنان، حرمله گَلسون عیالی باشی اوسته دله جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل باخمادی میدانی دوتوب قیل و قال گَلدی گنه باجیسی پژمرده حال گوردی ویرور جان شه گردون جلال جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل بسدی حسینی سوزون ایله تمام مختصر ایت، اولدی مطوّل کلام مطلعی یاز مقطعه، قیل اختتام جان ویرورم گَل باجی معصومه گَل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 روضه امام رضا ع ..... 🌴🌴🌴🌴 آقا بویوردی من گیتملیم مجلس بیداده اباصلت ایله اوزووی حجرده آماده اباصلت باشیمده گلن وقته اگر گورسون عبانی بیل ائدیله مسموم غریب الغربانی .... (اباصلت دی ایلشدیم حجرده آقامی گودیم ....) گوردی گلور اما باشینه چکمیش عبانی 😭 مسموم ایلیوب زهر جفا بیلدی رضانی 😭😭 رنگی سارالیب واردی دوداقینده نشانی دیواره ائدر تکیه او افسرده و خسته گاهی گلور اما اوتورور گاهی یول اوسته .... (اباصلت دی آقا وقتی حجریه وارد اولدی بویوردی حجره نین قاپلارین باغلا --دی عرض الدیم آقا جان شاید گلیب گئدن اولدی ....آقا بویوردی اباصلت بیز بو شهر ایچره غریبوخ بی کسیمیز یوخ 😭😭😭 اباصلت حجره نین فرش لرین ، حصیرلرین جمع ایله ایستیم جدیم حسین کیمین غریبانه قوری یرده جان وئرم .....) غربتده غریبون غم و دردین بیلن اولماز گرد محنی داغلی دیلیندن سیلن اولماز جان اوسته قالار گوزلری یولدا گلن اولماز نیسگیلرینی یاده سالیب آغلیان اولماز جان وئرسه اونون گوزلرینی باغلیان اولماز 🌴🌴 🖤 اونان آقا اوز توتدی خانم معصومیه ساری..... ددی گل باجی معصومه قارداشوون ناله و افغانینه باخ قاپی باغلی قوری یئر حال پریشاننه باخ گوزومون یاشینی سیل لبلریمون قاننه باخ اما خانم گله بیلمدی قاداش بالینینه یولدا بیمار اولدی قم شهرینده خانم تپراقا تاپشیریلدی .....🖤 اما خانم زینبه بو ایش برعکس اولدی خانم قارداشین یارالی باشین گوریدی عوض اینکی آغزینین قانین سیله شاهد چوب خیزرانیدی کی آقیا جسارت اولیدی 🥹🥹 ددی مگر گورمیسوز حسینیم یارالیدی آغاج وئرما اولبلره قانی آخور آغاج وئرما او لبلره بالالاری باخور یا حسین یا حسین (ع) 😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 التماس دعای فرج . اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
4_5872887002935856485.mp3
739.8K
آخرین لحظات حضرت ثامن الحجج علیه السلام غریب طوسم یتیش هرایه جواد اوغول تز گل سالوبدی مأمون منی بلایه جواد اوغول تز گل غریبم آللّه غریبم آللّه غریب و بی یارم ویروبله زهر جفا وجودیم یانوب اَلولاندی بو غربت ایچره اوجالدی نالم انیسیم افغاندی بو صون نفسده سنون وصالون بو درده درماندی مدینه دن گل بو دم نوایه جواد اوغول تز گل وطندن آیری دوشندن اوغلوم منیم غمیم چوخدی نه غم یتیشسه اوزوم رضایم شکایتیم یوخدی سنیله معصومه نین فراقی اورکده بیر اوخدی اوزون یتیر سن بو غم سرایه جواد اوغول تز گل گوزوم دولوبدی بهار ابری ولی بیله دولماز سولار چمنده همیشه لاله منیم کیمی سولماز بو رسم عالمدی هیچ غریبه بیر آغلین اولماز تدارک ایله اوغول عزایه جواد اوغول تز گل اسوب سموم ستم بو باغیم جفائیله سولدی بو زهر کین دن خدا بولور کی منه اولان اولدی یوخومدی کیمسه انیسیم اولسون بو گوزلریم دولدی اوغول باخار چون قوجا آتایه جواد اوغول تز گل اَنیس اولوبدی بو (بیکَس) ایندی سرشک آلیله بو مرغ روحوم اوچور قفسدن غم وملالیله یوزومی توپراقه قویموشام من حسین خیالیله خیالیم اوچدی او کربلایه جواد اوغول تز گل التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
60035_139885161416_413696 (1).mp3
413.7K
نوحه سنتی شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه دختر کناربستر، بابا در احتضار است بابا به فکر دختر، او زار و بیقرار است ای وای ازین مصیبت... ______________________ بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س) حالا رود زدستش،این جور روزگار است ای وای ازین مصیبت... _______________________ مولا علی که بوده،بر مصطفی برادر با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است ای وای ازین مصیبت... ___________________ در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است ای وای ازین مصیبت... شاعر: اسماعیل تقوایی
. ای واسط فیض دو سرا آجَرَکَ‌الله وی حجّت حق؛ صاحب عزا آجرک‌الله با ناله‌ی زهراست عجین سوز صدایت همناله‌ی اُمّ‌النُّجَبا آجرک‌الله دریاب مرا در غم سالار شهیدان ای منتقم خون خدا آجرک‌الله اذنی بده تا گریه‌کن جدّ تو باشم هرجا که شود روضه بپا آجرک‌الله ما روضه گرفتیم قدم‌رنجه نمایی تا جلوه کنی بر دل ما آجرک‌الله ما هرچه که داریم از آن گوشه‌ی چشم است تو روی مگردان ز گدا آجرک‌الله راضی به رضای تو شدن خیر و فلاح است کی می‌شوی از شیعه رضا؟ آجرک‌الله با اشک بشوئیم دل از زنگ معاصی باشیم سرِ خوان ولا آجرک‌الله ای بانی هرساله‌ی روضه مددی تا در روضه بیابیم تو را آجرک‌الله بر عاشق جامانده‌ی ارباب عطا کن یک تذکره‌ی کرب و بلا آجرک‌الله .
🏴 نذر شهادت پیامبر اعظم حضرت 🏴 از امت جاهل چه بلایا که ندیدم خواندند مرا أمّي و دشنام شنیدم حیران شدم از فتنهٔ یک عده منافق در خون دل خویش همه عمر تپیدم شد فاطمه(س) دلواپس من بعدِ خدیجه(س) می دید چه شبها که فقط آه کشیدم زهرا(س) همهٔ دلخوشی ام بود و پر از بغض میزد نگران بوسه بر این موی سفیدم با درد عجین گشتم و عمرم به سر آمد دل از همهٔ خلق به یکباره بریدم در بسترِ غم خواستم ابزارِ نوشتن تا ثبت کنم اینکه علی(ع) هست مریدم مکتوب کنم غیر علی(ع) نیست خليفه در وادیِ معراج علی(ع) بود امیدم گفتند پریشانی و داری تبِ هذیان در باطنشان آتش ِ بی واهمه دیدم از کینهٔ پی در پیِ آن چند صحابه جان دادم و آخر به خداوند رسیدم رفتم ولی ای وای که میزد به کبودی هر قسمتی از نیمرخِ یاس سپیدم شد بسته دو دستِ فلق و سورهٔ انسان در کوچه لگد خورد به قرانِ مجیدم! .