eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹@rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.04M
❣﷽❣ 🏴 🏴 زیر بار ستم العجل منتقم، وقت غم حیدر است مادرت حضرت فاطمه در بستر است گشته او نیمه جان الامان الامان 🏴بقیة الله آجرک الله روبه روی علی، فاطمه شد محتضر از سر ِبسته اش، گشته علی خون جگر شد علی غرق آه می شود بی پناه 🏴بقیة الله آجرک الله در دم آخرش، فاطمه با شور وشین خوانده در بسترش، روضه برای حسین سرجدا می شود روی نی می رود 🏴بقیة الله آجرک الله فاطمه جان دهد قد علی خم شود قسمتش روز وشب،غصه وماتم شود شده حیدر کمان الامان الامان 🏴بقیة الله آجرک الله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹@rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.45M
❣﷽❣ 🏴 🏴 سرکوه بلند فریاد کردم 🏴 سه پنج روزه که بوی گل نیومد 🏴فاطمه، فاطمه، فاطمه جانم 🏴مرو ای بلبلِ بی آشیانم ای بهارم ببین فصلِ خزانم رفتی آتش زدی روح و روانم شعله ی داغِ تو ای مهربانم سوزانده تا به مغز و استخوانم 🏴🏴 تا ابد از غمت مولا بسوزد کنجِ آغوش غم تنها بسوزد بینِ این شعله ی غمها بسوزد سینه ی زینبِ کبری بسوزد 🏴🏴 غصه هایت همه در دل نهان بود سینه ات ناله ی صد آسمان بود اشکِ تو مَشک جوی دیدگان بود با تو دنیا چرا نا مهربان بود سینه ات جای تابِ غم ندارد کوهِ درد تو را عالم ندارد جز علی همدم و محرم ندارد زخمِ تو کاری و مرهم ندارد 🏴🏴 کودکان غربت و رنج تو دیدند ناله ات را بینِ کوچه شنیدند دردِ تو از جگر آهی کشیدند تا به مسجد به دنبالت دویدند زینبت بود و با قلبِ شکسته همسرت بود و با دستانِ بسته حسنین هر کدام نالان و خسته غنچه‌ی پرپری در خون نشسته 🏴🏴 کی به روی گلم خنجر کشیده با سیلی از رُخت معجر کشیده تا عدو چادرت از سر کشیده پرده از چهره ی محشر کشیده 🏴فاطمه، فاطمه، فاطمه جانم 🏴مرو ای بلبلِ بی آشیانم () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
999.5K
▪️زمزمه و نوحه ایام فاطمیه 🎙سبک: ای صفای قلب زارم... فاطمه جان ای نگارم ای همه دار وندارم تو میان بستری و من برایت بیقرارم گل نیلوفرم، ای از جان بهترم بپا خیز وببین، که من بی یاورم مرو زهرا مرو، مرو زهرا مرو... ای چراغ خانه ی من گرمی کاشانه ی من ناله هایت همچو آذر بر دل ویرانه ی من تو دانی جانمی، تبسم کن دمی بنه بر قلب من، دوا و مرحمی مرو زهرا مرو... بعد تو ای دلنوازم ای همه راز ونیازم در هجوم اینهمه غم با صغیرانت چسازم در این رنج و محن، نما رحمی به من دو چشم خود گشا ،بگو با من سخن مرو زهرا مرو... مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🔘 در کوچه خواست تا که شود حامی علی دردا که تازیانه ی قنفذ امان نداد هر قهرمان کند به نشان خود افتخار زهرا مدال خود به علی هم نشان نداد 🔘🔳🔘 رسد آهسته آوایت مرا بر گوش جان مهدی کنار در ، ستادی یا میان دوستان مهدی به قربان صدای دلربایت گردم ای مولا بیا بر مادر مظلومه ات قرآن بخوان مهدی 🔘🔳🔘 باز این چه شورش است که در بیت حیدر است گویا زمان هجرت غمناک کوثر است با آه زینب و حسن و شاه کربلا گویا قیامتی شده و حشر دیگر است 🔘🔳🔘 می رسد از خشت خشت خانه بوی فاطمه این دل حسرت کشم در آرزوی فاطمه گریه و آه یتیمانم که می دانم ز چیست زینبم در شانه پیدا کرده موی فاطمه 🔘🔳🔘 بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید این خانه ی آتشزده را در نزنید از ما که گذشت مادری را دیگر در خانه به پیش چشم دختر نزنید 🔘🔳🔘 ای داغ تو مُهر سینه ام فاطمه جان موج تو برد سفینه ام فاطمه حان هر شمع برای محفلی می سوزد من سوخته ی مدینه ام فاطمه جان 🔘🔳🔘 ای که می خواهی بدانی قبر زهرا در کجاست راز پیدا کردن آن خاک گرم کربلاست مشتی از آن خاک بردار و رها کن در بقیع هر کجا بنشست قبر همسر شیر خداست 🔘🔳🔘 آتش زدن به خانه ی مولا بهانه بود مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود آن شب قوی ترین سند غربت علی تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود 🔘🔳🔘 آهنگ جدایی ز جگر ساز نمائید با مادر خود درد دل ابراز نمائید تشییع شود تا دل شب پیکر پاکش آهسته درِ سوخته را باز نمائید 🔘🔳🔘 ایکاش که قلب علی از کار افتد یا آنکه به دیده علی خار افتد داغ دل من تازه شود زهرا جان چونکه نظرم بر در و دیوار افتد 🔘🔳🔘 بعد از تو مرا امید فردایی نیست امروز چو من غریب و تنهایی نیست این درد مرا می کشد آخر که دگر در خانه علی باشد و زهرایی نیست 🔘🔳🔘 رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد آتش ز نوایش به دلم افروزد این خانه عزاخانه شود بار دگر هر گاه نگاه خود به در می دوزد 🔘🔳🔘 الا ای چاه یارم را گرفتند گلم عشقم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با تازیانه ز من دار و ندارم را گرفتند 🔘🔳🔘 مرا زار و غمین کردی و رفتی غمت مُهر جبین کردی و رفتی چراغ خانه ام گردیده خاموش مرا خانه نشین کردی و رفتی 🔘🔳🔘 دلم تنگه برایت ای عزیزم سر خاکت سرشک غم بریزم دعایم هر شب اینه فاطمه جان که از پهلوی قبرت بر نخیزم 🔘🔳🔘 عجب فرقی میان سوز و ساز ما بود زهرا تو شمع محفلم بودی و من شمع مزار تو تو در خوابی و زینب در میان خانه بیدار است هنوز آن کودک معصوم دارد انتظار تو 🔘🔳🔘 هر خانه را جغد اجل بر سر نشیند گَرد غم اول بر رُخ دختر نشیند یارب تماشایی بود آندم که زینب گریان سر سجاده ی مادر نشیند 🔘🔳🔘 گویند که مرگ ناگهانی سخت است پژمرده شدن به نوجوانی سخت است یا فاطمه این بجاست اما بی تو با اهل مدینه زندگانی سخت است 🔘🔳🔘 با آنکه علی بوده و اعلی شده ام پیروز به هر جنگ بر اعدا شده ام تاریخ نویسان نویسید به اشک من خانه خراب غم زهرا شده ام 🔘🔳🔘 رفتی تو و ماند یک چمن حاصل تو سوزد دل من به یاد سوز دل تو هر وقت که از خانه برون می آیم لبخند زند بر رخ من قاتل تو 🔘🔳🔘 مادر ز غم تو از جهان سیر شدم چون شمع فسردم و زمینگیر شدم بر زینب تو غم چهل سال گذشت هر چند چهار ساله ام پیر شدم 🔘🔳🔘 خسته از غم به خود از درد و محن می پیچم باورم نیست به جسم تو کفن می پیچم زخمهایت به زبان آمده از خون گفتند با من از پهلو و از سینه ی گلگون گفتند 🔘🔳🔘 آه مجبورم شبانه زائر قبرت شوم قبر مخفی داشتن از بی مزاری بدتر است تا مرا می بیندم قنفذ سلامم می کند این سلامش از هزاران زخم کاری بدتر است 🔘🔳🔘 اگر می پرسی از احوال مادر بگویم شمه ای از حال مادر فقط گویم که می گشتیم آنروز میان دست و پا دنبال مادر 🔘🔳🔘 ای کاش مدینه در و دیوار نداشت ای کاش فدک این همه اسرار نداشت فریاد دل محسن زهرا این بود ای کاش که درب خانه مسمار نداشت 🔘🔳🔘 کوچه با من همزبانی می کند درب خانه نوحه خوانی می کند گوید احساس عجیبی در دلم قنفذ امشب شادمانی می کند 🔘🔳🔘 از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا فرمود کردگار که ای آسمانیان آمد عزای فاطمه حی علی العزا 🔘🔳🔘 امشب دل تنگ کوچه ها می گرید یک کوه ، خموش و بی صدا می گرید تشییع تمام آرزوهای علی است تابوت به حال مرتضی می گرید 🔘🔳🔘 نه داغ مرگ پیغمبر مرا کشت نه آن سیلی نه میخ در مرا کشت به خون محسن ششماهه سوگند غم مظلومی حیدر مرا کشت 🔘🔳🔘 آن شب که ابوتراب با قلب حزین بسپرد تن ام ابیها به زمین دانی که چرا خاک ر دستش افشاند یعنی که تمام هستیم بود همین 🔘🔳🔘 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ⚫️ (7) ⚫️ ✨بر چهره ی زیبای محمد صلوات ✨بر گنبد خضرای محمد صلوات ✨سرتابه قدم آینه او زهراست ✨تقدیم به زهرای محمد صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا فاطمةالزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا… ‏ ‏یَا وجیهةً … ‏ ‏ ‏▪️اشک از دیده خونبار بیفتد سخت است ‏▪️هرکجا بستر بیمار بیفتد سخت است ‏▪️اوج این واقعه را جان علی می داند ‏▪️خانم خانه که ازکاربیفتدسخت است ‏(خدا نکنه آدم مریضه داشته باشه، بخصوص مادر باشه) ‏▪️آنکه مادر شده این واقعه را میفهمد ‏▪️بعدِشش ماه اگربار بیفتدسخت است ‏▪️خواست تا شانه کند موی سرزینب را ‏▪️شانه ازدست گرفتاربیفتدسخت است ‏ 🔰دست توسلی به دامن بی بی دو عالم ، خانم فاطمه زهرا س ان شاالله بری مدینه…اونجا برا غربت زهرا ناله بزنی ان شاالله خانم فاطمه زهرا، شب اول قبر، فردای قیامت ، شفاعت منو شما رو بکنه… (یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا) آی حاجت دارا… ⏪صدا زد علی جان…شنیدم بلال وارد مدینه شده… (علی جان یه خواهش ازت دارم، میشه به بلال بگی یبار دیگه برا منه زهرا اذان بگه…باشه زهرا جان) مولا تو مدینه بلال رو طلبید… بلال اومد محضر امیرالمومنین ع…آقا جان امرتون چیه؟ (صدا زد بلال یادگار پیغمبر یه تقاضا ازت داره… زهرا س سفارش کرده اذان بگی…) صدا زد آقاجان یاامیرالمومنین ع شما میدونید بعد پیغمبر من دیگه به رو مأذنه نرفتم،عهد کردم دیگه اذان نگم. اماحالا که فرموده ی خانمم زهراست، من اذان میگم. ( برید به زهرا س بگید همین امروز اذان میگم) مولا اومد خونه… علی جان آیا بلال سفارش منو قبول کردیا نه؟ (زهرا جان بلال قبول کرد وعده کرده همین امروز اذان بگه) 🔅بی بی صدا زد فضه بسترمو ببر جلوی در اتاق، در اتاقو باز بذار تا من صدای اذان بلال روبشنوم. (اوج) آی حاجت دارا… آی جوون دارا… می‌خوام بپرسم چرا یه خانم ۱۸ ساله ،یه زن جوون خودش بسترشو نبرد. (میدونی چرا؟) آخ بمیرم چون زهرا پهلوش شکسته بود، سینه اش آزرده بود،مریضه بود. (فرود) امان امان۲ بلال وارد مسجد شد نگاهش به محراب مسجد افتاد، جای خالی پیغمبرو میبینه گریه می‌کنه… (با چشم گریون داره از مأذنه بالا میره، میخواد اذان بگه) آخ بلال ➖اذان بگو تا که دل شیدای من آروم بگیره ➖زهراداره از غربت و تنهاییه علی می میره ➖یادت میاد روزایی که بابام میگفت تومدینه ➖که دخترم عمر منه,نشه روزی بلا ببینه ➖ببین حالا حال و روز ما رو ➖خزون این باغ نو بهارو ➖آخ غریبی شیر ذوالفقارو2 ⏺(فرود)شروع کرد اذان گفتن « الله اکبر الله اکبر » صدای ناله ی زهرا بلند شد «الله اکبر الله اکبر» زینب دید شونه های مادر داره میلرزه… ‏ ‏ ‏امان امان از دل زینب ‏(مادر رو سجاده نماز داره صدای اذان رو میشنوه) ‏ ‏ یادش افتاد زمانی که بلال اذان می‌گفت زهرا برا بابا آب می آورد ،تا بابا وضو بگیره… ‏ ‏آی دختر دارا ‏… دختر خیلی باباییه… ‏ ‏خانما برا دخترا تون خیلی دعا کنید، برا بچه هاتون دعا کنید برا عاقبت بخیریشون دعا کنید. ‏( ‏بمیرم برا دختر پیغمبر، پیغمبر یه دختر بیشتر نداشت، چه کردند با یادگار پیغمبر چه بلاها که به سرش نیاوردن…) ⚜صدای اذان بلال بلند شد… «اشهد ان لااله‌الاالله» زینب دید گریه ی مادر شدید شد… (آخ بابا مؤذنت داره اذان میگه اما دخترت نمیتونه از جا بلند شه…) آی مریض دارا حالا وقتشه هر کجا صدای منو می‌شنوی ناله بزن بگو… یا زهرا س… ولی امان از اون لحظه ای که مؤذن صدا داد «اشهد ان محمد رسول الله» (اوج) یه مرتبه دیدن مادر با صورت به رو سجاده افتاد… آخ زینب صدا زد حسین جان حسن جان چرا معطلید …برید به بلال بگین دیگه اذان نگه، مادرم از دست رفت. (مردم فوج فوج می اومدن مسجد ، چه خبر شده ، مگه پیغمبر زنده شده بلال داره اذان میگه ، جای خالی پیغمبرو تو محراب می‌بینند دارن گریه میکنند) یه مرتبه دیدن حسنین سراسیمه وارد مسجد شدند، صدا زدن آخ بابا بابا بابا یا علی …به بلال بگین دیگه اذان نگه… (چرا) آخه مادرمون غش کرد… ( ‏بلال از مأذنه پایین اومد این اذان نیمه تمام ماند تو مدینه.) ⏪ ‏ناله داری یه لحظه دلتو ببرم کربلا، آی کربلائیا… ‏بگم بی بی جان میون خونه تو بستر، تو‌خونه خودتون خوابیده بودین، مؤذن رفت بالا مأذنه اذان گفت(با عزت نام باباتون برد خانم جان با احترام نام بابارو برد) شما بیاد پدر افتادی غش کردی ‏اما من بمیرم برا اون بچه هایی که چهل منزل …سر بریده بابارو بالای نی دیدن… ‏ای حسین…۳ ‏همه با هم حسین… 🔅با هرنفسی که میکشم در هرگاه 🔅از مولد خویش تادم قربان گاه 🔅با هر ضربان قلب خود میگویم 🔅القلبُ لَدَیک یا أباعَبدالله ❇️بابی انت‌و امی یا حسین ✳️جان عالم به فدای لب عطشان حسین صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
533.3K
تمرین.سبک.در .دستگاه.همایون زمزمه ایام فاطمیه ◾️بنداول در بین آتش و دود از پا فتاده زهرا دارد نظر به کوثر با دست بسته مولا ضرب لگد چه کرده باطفل نورسیده آنسان که فضه میگفت رحمی نما خدایا واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) ◾️بنددوم با آه و ناله میگفت در بین خانه زینب بابا ببین رسیده جانم ز غصه بر لب ذکر لب حسینم همراه با برادر وای مادر غریبم گردیده چون در امشب واویلتا واویلا واویلتا واویلا(۲) ◾️بندسوم آتش شراره میزد افتاده تا به معجر از ناله‌های زهرا شرمنده بود حیدر افتاده بر زمین و در خاک و خون نشسته فضه رسیده از راه بهر کمک به مادر واویلتا واویلا واویلتا واویلا (۲) شاعر:
صدا ۰۰۲_sd-۲۲۰.m4a
2.37M
... سبک : خدامادرم را کجامیبرند شراره ازاین خانه ام، قد کشید امون مراداغ، مادر برید شده پر ز درد غریبی دلم غم فاطمیه دوباره رسید -زاندوه وغربت-ز رنج و زمحنت -امان صدامان مرومادره من2مرومادرم..2 غم صحبت کوچه ها وا شده به روی لبا، یاده زهرا شده دل من دوباره شده بیقرار بازم سینه ها پر، ز آواُ شد عزای تومادر-مراکرده مضطر-امان صدامان2.. مرومادره من2.مرومادرم..2 غم فاطمیه.به دلهانشست خدایا دل شیعه زین غم شکست هوای غم واشگ وناله بپاست عدو راه زهرادر،آن کوچه بست -شکسته نگینی-الهی نبینی-بیفتد زنی الهی به زهرا2-مراکن فدا2 دوباره دلا، خونه زهراشده ببین سینه محزونه زهراشده نشسته به بستر، گل مرتضا فدای علی جونه زهراشده مرویاس حیدر.نگاره پیمبر.مرومادرم مرومادره من2.مرومادرم..2 -حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
500.5K
🏴نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال حضرت علی علیه السلام 🏴 یارالی فاطمه 😭😭 🎤اجرا کربلایی سعیدسلطانㅤ⇆🏴زبانحال حضرت علی(علیه السّلام)🏴 ✍شاعر : کربلایی علی عبدی زنجانی 🎼ای صفای قلب زارم..... گیتمه زهرا گیتمه زهرا باغریمی قان ایتمه زهرا ئوز دالونجا دورد بالاوی دیده گریان ایتمه زهرا خانم آچ بوگوزن منه دی هر سوزون بالالار آز قالور که ئولدورسون ئوزون یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه 🏴🏴🏴🏴🏴 سن منیم بال و پریمسن غملی گونده یاوریمسن حامیّه دین و ولایت با حیالی همسریمسن اورک غمدن دولورگوزوم افعان اولور آلوبدور ساچلارین اَلَه زینب یولور یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه 🏴🏴🏴🏴🏴 پیکرینده وار جراحت ایله زهرا استراحت بر طرف شاید که اولدی دوره ی ضعف و نقاهت نئجه سندن دویوم قارااولسون بویوم یارالی پیکرین نئجه قبره قویوم یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه 🏴🏴🏴🏴🏴 بو عم اوغلون گوزدن آتما ناله می عرشه اوجاتما سن جوانسان من جوانم گل منی زهرا قوجاتما گل ای شیرین غزل اَلیمدن اوزمه اَل عم اوغلون تک قالوب خانم امداده گل یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه
اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک... بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رَبَّ الزَّهرا، بِحق الزَّهرا، اِشف صَدر الزَّهرا، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " بیا بیا گل نرگس عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست *ما هر كجاي عالم باشيم اگه امامي رو صدا بزنيم، بگيم: ياعلي! بگيم: يا اباعبدالله! يا صاحب الزمان! خودشون مستقيماً جوابِ مارو ميدن، فقط يه اسمِ تو اين عالمِ وقتي صدا ميزني جور ديگه جواب ميشنوي، وقتي صدا ميزني: يا فاطمةالزهرا! همه ي بچه هاش جمع ميشن، ميگن: با مادرِ ما چيكار داري؟...* تمام عزت شیعه رهین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست *از عالمي پرسيد: مقدس تر از خاكِ كربلايِ سيدالشهدا هم داريم؟ گفت: آره... تعجب كرد، مگه ميشه مقدس تر از تربتِ سيدالشهدا هم باشه؟ آره، خاكِ چادرِ مادرمون فاطمه...* ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم ز هر دری کوتاست امید دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین، هنوز منتظر است که انتقام تو، تنها دوای مادر توست *یا صاحب الزمان! آقاجان! سرت سلامت، شنیدیم مادرت مریضه ؟!! شنیدیم این روزا مریض خونه ی علی بستر نشین شده ... امام مجتبی فرمود: دیگه این شبای آخر مادرم خواب نداشت .. گاهی پهلو به پهلو میشد تا صبح گریه میکرد .. دیگه این روزا روزای آخریست که فاطمه مهمانِ خانۀ علی‌ست... سلمان میگه: اومدم عیادت بی بی، تا اومدم بی بی گِله کرد، سلمان! چرا به دیدنِ من نمیآیی؟ گفتم: بی بی جان! بعدِ ظلمی که به شما شده، کارم شب و روز گریه است... سلمان میگه سئوال کردم: بی بی جان حالتون چطورِ؟ فرمود: سلمان! اگر از حالم بپرسی دو ماهه این دردِ پهلو نمیذاره بخوابم... سلمان! "ذابَ لَحمی" دیگه گوشتی به تنم نمونده... گوشتای بدنم آب شده‌... امام صادق فرمودند «ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ»... دیگه روزاي آخر مادر ما زهرا، پارچه ای به سر بسته بود نحيف و لاغر شده بود، هي اشك مي ريخت، یه ساعت به هوش بود .. یه ساعتی هم از هوش میرفت .. روزای آخرِ عُمرِ بی بی، زنهای مدینه هم اومدن برای عیادتش، اما فاطمه کسی رو راه نمیداد، اومدن خانم اُمِّ اَیمَن رو واسطه کردن، اُمِّ اَیمَن اومد گفت: خانوم! زنهای همسایه میخوان شمارو ببینن، خیلی اصرار دارن، بی بی اجازه عیادت دادن، این خانوم ها اومدن دورِ بسترِ زهرا، گفتن: دخترِ پیغمبر حلالمون کن، اختیارِ ما دستِ مردامونه، اجازه ندادن بیاییم عیادتت، بی بی فرمود:من از شما یه گلایه ای ندارم، چرا اون لحظه ای که من روی زمین افتادم، می دیدید دورم نامحرما جمع شدن، چرا نیومدید من رو کمک کنید؟ خواستم علی رو صدا بزنم، دیدم دستاش رو بستن، صدا زدم:" یا فِضَّةُ خُذینی" فضه من رو دریاب بخدا محسنم رو کشتن، هیچ کسی نیومد زهرا رو یاری کنه... اما نه یه عده اومدن زهرا رو یاری کردن... چهل تا مرد جنگی اومدن کمک، هر کی میرسید یه ضربه به زهرا میزد، اینجا دیدن دستِ علی بسته است، مادر رو غریب گیر آوُردن، کربلا هم دخترش زینب رو غریب گیر آوُردن، هر کی میرسید زینب رو میزد، ای حسین!...* هر چه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدن زینب را یک نفر مانده بود در گودال صد نفر میزدن زینب را تیغ هاشان که ماند در گودال با سپر میزدن زینب را خوابشان برد بچه ها در شب اما تا سحر میزدن زینب را * با تمام وجودت صدا بزن: حسین!...*
سجاده‌ام معطر، از بوی ربنا بود آنچه شنیده می‌شد، از من فقط "خدا" بود یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند افطار خانه‌ی ما در سفره‌ی شما بود امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود من هیچ شکوه‌ای از بیگانگان ندارم آن‌که به حال و روزم خندید آشنا بود من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه عشق باید آماده‌ی بلا بود دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم: او را که می کشیدید او حجت خدا بود ای کاش می‌شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود با کفش‌های خاکی، در خانه‌ام قدم زد آن خانه‌ای که فرشش، بال فرشته‌ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟! تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود * * تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید از بسکه مُردن من، چون شمع بی‌صدا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک‌تر حتی ز بوریا بود ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل‌ها با ما شکسته دل‌ها، دنیا که بی وفا بود... ✍