eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•مرغ اجل.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری  •✾• * امشب روضه خون کی باشه؟ مولا روضه بخونه، امام حسن روضه بخونه،ابی عبدالله یا زینب.. من میگم اجازه بدید مادر پهلو شکسته خودش روضه بخونه. همه دور بستر نشستن. صدا زد علی جان...* مرغ اجل به دور سر من پریده است امشب هِلال آرزوی من دمیده است آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است * امیرالمومنین هرچی فاطمه می گفت، فقط از خجالت سرشو پایین انداخته بود. زهراجان! من حلال کنم؟ دورت بگردم. تو بخاطر من اومدی تو کوچه. تو بخاطر من رفتی پشت در، تو بخاطر من پهلوتو شکستن، بخاطر من بازوتو خورد کردن، بخاطر من با مسمار به سینه ات زدن. من حلال کنم...؟ * آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است از جان بلای عشق تو بر جان خریده ام حالا اگر نحیف ام و قدم خمیده است *علی جان تا حالا بهت نگفته بودم. اما شب آخریه میخوام بهت بگم قربونت برم. حداقل بدونی چرا این همه مدت تو خونه ازت رو گرفتم...* با هر چه داشت دشمن تو ریخت بر سرم اینگونه گُل کسی به دو عالم نچیده است * آی مادر مادر مادر مادر...علی جانم! قربونت برم. خیلی ازت عذرخواهم یدونه شم اینه. اگه دیدی نو به نو هی بسترمو راسما عوض میکرد.. هی بسترم دوباره گلدار میشد...* وقت نفس کشیدن خود زجر می کشم این دردِ زخم سینه امانم بریده است * یه خواهش ازت بکنم علی جان.دورت بگردم...* هنگام غسل هرچه که دیدی صبور باش اما زینب که دنده های شکسته ندیده است *برا دخترم سخته مادرشو اینطوری ببینه جلو چشماشو بگیر زینب نبینه... زینب خیلی روضه های سخت باید ببینه. هوای دخترمو داشته باش علی جان...* دادم کفن به زینب و دیدم به چشم تر از غصه رنگ دخترم از رخ پریده است * وظیفه ی سنگینی رو دوش دخترم گذاشتم. هی یک به یک کفن ها رو میشمرد. هی میگفت: مادر مگه نگفتی یکی برا توئه یکی برای بابامه یکی برا داداش حسن؟ یدونش کمه. اینطوری که من میشمرم برا حسین چیزی نذاشتی. صدا زد عزیز دلم! این پیراهنو با دستای خودم درست کردم. این سهم حسینه. اما یه موقعی بهش میدی که دیگه بچه ام تنهایی تنها میشه. هی صدا میزنه "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کسی جوابشو نمیده. تو اون وداع آخر میری اینو میدی دست داداشت...* سنگ صبور توست حسن بعد من فقط از او مپرس آنچه که در کوچه دیده است * من بهش گفتم چیزی بهت نگه. تا دم جون دادنم ازش سوال کنی دیگه هیچی نمیگه. اما خیلی مواظب پسرم باش. این چنده روزه دیده که از خواب می پره. هی میگه نانجیب نزن. جلو چشم من نزن... "ابکنی وابکن الیتامی." گریه کن. برا یتیمی بچه هامم گریه کن. اما اون چیزی که بیشتر از همه نگرانشه حضرت زهرا اینه. علی جان...!* هر شب حسین من ز عطش می پرد ز خواب مادر صدای العطش از او شنیده است * هی صدا میزنه وا اُمّاه! أنا العطشان... اگه میخوای حضرت زهرا درو باز کنه یکی یکی راهتون بده تو خونه همینه. حسین حسین... قیامتم حضرت زهرا دنبال این صدا میگرده. حسین...*
متن روضه فاطمیه 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 (س)
4_5774138029694257676.mp3
1.81M
مناجات فاطمیه بسم الله الرحمن الرحیم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد ببین حرف دلت هست یا نه... در این ایام فاطمیه... ایام عزای مادرش زهرا... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد 🔹گره از مشکل پیچیده ما وا می‌کرد یه مشکلی تمام شیعیان دارند... یه درد دلی همه شیعیان دارند... 🔹کاش می‌آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می‌کرد ای کاش امام زمان ما می آمد... قبر مخفی مادر رو نشون می داد... مثل یه همچین شبها و روزهایی... شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا... برا قبر مادر حرم می ساختند... برا قبر مادر ضریح می ساختند.... کنار ضریح می نشستند... هی زار زار گریه می کردند... خود امام زمان روضه می خوندند... دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند... 🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد حالا از سوز دلت صدا بزن... یا بن الحسن... (عج)
متن روضه 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
. اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان دلت که بی‌قرار شد و بی‌قرار یار شد را بخوان بگوبه صاحب الزمان گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد گفت: غمم ،تو عمه جان؛ بگو به صاحب الزمان
هیئت سفیران زینب(س)....mp3
6.71M
🏴 🎤•| |• آنکه در راه حق گذر دارد از بلاهای آن خبر دارد عاشقی سخت و دردسر دارد حرف درد است و حرفی بی‌عاری ترک سر کن اگر جگر داری مرد میدانِ عشق جگر دارد آنکه در راه مولا علی جان خود را فدا کرده کیست؟! فاطمه نور طوبی، یاد ما داده دین را تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) گر نگاهی به ما کند زهرا درد ما را دوا کند زهرا جلوه چون مصطفی کند زهرا بین فتنه پیِ ولّی باشد رهبرِ فاطمه علی باشد بر علی اقتدا کند زهرا قهرمانانه در این مصاف؛ رزم در آتشش دیدنی‌ست فاطمه پشت در سوخت، با کلام خود آموخت؛ تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی)
6_144244932788351348.mp3
3.85M
🏴 🎤•| |• غریب آنام! بهاره عشقیمی بو هیجرانون وریپ خزانه های ننه غم فراقیده یانان قلبیم دونوپدی قانه آی ننه کسیلدی عاشقانه سوز و سازون قالیپدی بوش بو اِوده جانمازین تالاندی باغ آرزو هایانداسان گَل بالالارونو باری گوزدن آتما گدیپ مزاریده یارالی یاتما چتیندی آیریلیخ غمی یارالی آی ننه غریب آنام قیزون عذالیدی اورک یارلیدی باشون بلالیدی غریب آنام ! جهانی داغلارام یاسووی ساخلارام اولونجه آغلارام غریب آنام منی یتیم گویوب اوزون گتمه ملالونه یانان قیزام گوزوم یاشی آخار گجه گوندوز آناسیزام آناسیزام دیردون هر گجه منه لای لای یات ایندی من دییم سنه لای لای آی عمرومون سولان گُلی آنام لای لای گَل آی ننه داغیلدی دودمانی حسین اولوپدی غملی نوحه خوانین دیوور جوان اولن آنام هایانداسان آنام
واحد2.mp3
12.01M
🏴 🎤•||• تویی باب المرادم همه ی اعتقادم با دوری امتحان نکن گداتو از خاطرم نمیری مگه میشه نگیری دستی که سینه میزنه برا تو با غم تو عجینم میکوبم روی سینم غمتو به همه دنیا نمیدم تویی سیدالاحرار پا علم نگهم دار حالا که از همه دنیا بریدم دست خودم نیست آقا قلباً تو رو دوست دارم خودم اینو میدونم ولم کنی بیچارم حرم تو رویامه تیو شب مهتابی گشتم همه دنیا رو نیست مثه تو اربابی حسین حسین ای جانم زحمتم رو کشیدی تو اوج نا امیدی کسی جز تو نبود پشت و پناهم من کویر تویی رودم توی بیراهه بودم روضه های تو کرده سر به راهم ممنون لطف زهرام اگه میباره چشمام تو غمت رو به هر دلی نمیدی تو سختیای دنیا هوامو داشتی اما غیر بدی ازم چیزی ندیدی از تو چه پنهون دوریت برا دلم سنگینه تویی همون آقا که حتی غمت شیرینه از کرم تو دوره که بگی ازم سیری هرچی باشم بازم دست منو میگیری حسین حسین ای جانم
6_144251529864137598.mp3
4.78M
🏴 🎤•| |• ای مادرتر از همه مادرها یا زهرا داری ریشه تو همه باورها یا زهرا ابتر یعنی اونی که نوری تو نسلش نیست تو نسلت پر از علی اکبرها یا زهرا سایت مستدام ای والا مقام هرجا پرچم میبینم میگم بانو السلام یا ام الحسن یا ام الحسین قربون نسلت شم که داره یازده تا امام همه جا سایه ی سر ما فاطمه که بهشتی میشیم همه با فاطمه به مقامش همینو بگم سینه زن همه میگن علی – علی میگه یا فاطمه امنا زهرا امنا زهرا ای بالاتر از همه بالاها یا زهرا وصله چادر تو به دریاها یا زهرا گمنام یعنی اونکه رو لبها اسمش نیست تو اسمت روی لب دنیاها یا زهرا محبوبه ترین بانوی زمین بعد از تو مادر میگم تنها به ام البنین ای یاس علی احساس علی از من میپرسن کیه زهرا میگم کل دین ضربان حسین همه جا فاطمه میرسونه منو به خدا فاطمه تو مقامش همینو بگم سینه زن همه میگن حسین – حسین میگه یا فاطمه امنا زهرا امنا زهرا
هیئت سفیران زینب(س) .mp3
6.83M
🏴 🎤•| |• (یا مُنتَقِم، اِنتَقِم) بَقیَةَ الله... به آهِ فاطمه برگرد امیدِ ما همه برگرد پناه آخرین برگرد به خون بر زمین برگرد دنیا آروم آروم عوض شده جای ظالم و مظلوم عوض شده جای صید و صیاد عوض شده جای شهید و جلاد عوض شده برگرد، تا درست شه کارای دنیا برگرد، تو رو خونِ حضرت زهرا برگرد برگرد (یا مُنتَقِم، اِنتَقِم) بَقیَةَ الله... امانِ، بی امان برگرد امامِ، هر زمان برگرد سپیدیِ جهان برگرد سیاهِ روزمان برگرد با تو دنیای ما عوض می‌شه دین مردمِ دنیا عوض می‌شه جای شاه و رَعیت عوض می‌شه حتی رنگ عدالت عوض می‌شه برگرد که زمین تشنه‌کام عدله برگرد که قیامِت قیام عدله برگرد برگرد (یا مُنتَقِم اِنتَقِم) بَقیَةَ الله...
هیئت سفیران زینب(س)..mp3
9.13M
🏴 🎤•| |• با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت
هیئت سفیران زینب(س).. .mp3
3.05M
🏴 🎤•| |• بی بال و پرم کردن بی همسفرم کردن زهرامو گرفتند و خون به جگرم کردن چشم و چراغ خونمو ازم گرفتن زهرا نه در اصل جونمو ازم گرفتن دنیا چقدر نامردی با من چه بد تا کردی کارم شده این شبها تو کوچه ها شبگردی مظلوم علی یا مولا داغ بی هوا سخته گریه بی صدا سخته یک تن که پر از زخمه غسلش به خدا سخته روتو که دید اون شب علی یه لحظه نشناخت غسل تن تو حیدرو از نفس انداخت چند تا کفن آوردم غرقِ به خون میبردم واللهِ که او شب من بیش از هزاربار مُردم مظلوم علی یا مولا **** خونم بی تو ویرونه است زندونِ من این خونه است نه تاج گلی زهرا ختمت چه غریبونه است برای ختمت فاطمه نیومد هیچکس تنها کسی که تسلیت میگه مغیره است خیلی ازت شرمندم تو رفتی و من زندم ای کاش که این میخو من چند ماهه پیش میکندم مظلوم علی یا مولا
هیئت سفیران زینب(س) . .mp3
2.89M
🏴 🎤•| |• لااله الاالله بر روی شانه می برم لاله ی رسول الله لااله الاالله می شویم امشب خون ز روی خسته ی وجه الله لااله الاالله لرزه فتاده ای خدا بر دست ولی الله لااله الاالله در سینه اش بند آمده راه نفس ثارالله لااله الاالله فانوس بزم مرتضی روی گرفته ی ماه لااله الاالله آهسته آهسته بریز آب روان ای اسماء لااله الاالله از ناله ی مولا شده خانه مثل کربلا لااله الاالله خونابه می ریزد ز زخم سینه اش واویلا لااله الاالله بر روی دست زینبش مانده کفن یا الله لااله الاالله
هیئت سفیران زینب(س). .mp3
15.37M
🏴 🎤•| |• میان آتش هم / من از ولی گویم نفس نفس هر دم/ علی علی گویم آن طرف: لشکرِ بی حیاها همه این طرف: فاطمه... فاطمه ...فاطمه... میرسد صدای او من فدای حیدرم تا شوم شهید عشق در دفاع از این حرم (فاطمه یا فاطمه...) اگر مرا دشمن/ شود همه دنیا نمیگذارم من/ علی شود تنها آن طرف: هیزم و آتش و همهمه این طرف: فاطمه ... فاطمه... فاطمه... تا نفس بود مرا دم زنم ز مرتضی گرچه بین کوچه ها کربلا شود به پا (فاطمه یا فاطمه...) شده چه غوغایی/ ز روضه زهرا به فصل شیدایی/ میان سنگرها بر لبِ عاشقان هر دم این زمزمه فاطمه ... فاطمه...فاطمه... فاطمه... یاد کوچه ای غریب آتشی زند به جان کوچه های شهرمان شد به نام عاشقان (فاطمه یا فاطمه...)
✔️ نمونه شروع روضه حضرت زهرا سلام الله علیها👇 أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة، وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة، وَ العِصمَةِ الفاطِمیَّة، وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّة، وَ الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة، بار خدایا! رحمت‌های پیاپی فرست و درودهای خجسته خویش را ارزانی دار بر امام بزرگواری كه صاحب دعوت محمّدی است و صولت حیدری و عصمت فاطمی و حلم حسنی و شجاعت حسینی -
مناجات ۲ 🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج 🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج یا بن الحسن... بازم سفره عزای مادرت پهن شده... کجایی صاحب عزا... 🔸هنوز میرسد از کوچه های شهر حجاز 🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج این روزها همه جا مادر رو صدا میزنند... همه میگن یا زهرا... اما زهرای مرضیه صدا میزنه... میگه یا مهدی... پسرم مهدی کجایی مادر... 🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش 🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج امشب ماهم با امیرالمومنین هم ناله شیم... هر کجا نشستی... امام زمانت رو دعوت کن... یا بن الحسن...
متن روضه ۲ 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه... بریم خونه ی امیرالمومنین... 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ای وای...ای وای 🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔸جان علی به پشت در آستانه بود روضه امشب خیلی سنگینه... شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه... یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا... (مدینه.. عجب روزایی رو دیدی) یه نامردی اومد جلو... صدازد... علی بیرون بیا... زهرای مرضیه حامی ولایته... اومد پشت درب خونه... شاید اینا ببینند دختر پیغمبره... حیا کنند برگردند... فرمود... أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی از خدا نمیترسی نانجیب... برا چی اومدید... مگه نمیدونید... ما عزاداریم... نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر... در رو باز کن... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه... میدونی چه کردم... هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد... تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا... أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ اول با تازیانه... دختر پیغمبر رو زدم... گفتم حالا هیزم ها رو بیارید... دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه... فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا سادات منو ببخشید... میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم... صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد... نزدیک بود دلم بسوزه... اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و... هر چقدر توان داشتم جمع کردم... با لگد... محکم به در زدم... همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد... انگار تمام مدینه زیر رو شد... 🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود 🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود یا صاحب الزمان 🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم... تا زهرا در مقابلم قرار گرفت... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... میگه از روي مقنعه... آنچنان سيلي زدم... گوشواره شكست و روی زمين افتاد.. (منبع: بحارالانوار، ج‏30، ص 492) 🔸بابا ببین که مادر 🔸خورده زمین پشت در بابا بیا ببین... مادرم رو کشتند... 🔸پاشیده روی دیوار 🔸خون از پهلوی مادر روضه من تمام... فقط همینو بگم... اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه... راوى ميگه ديدم... روز عاشورا... يه بى بى مجلله... ميان يه خيمه نيمه سوخته... هی وارد میشه... بيرون مياد... عرضه داشتم بى بى جان... دارید چکار میکنید... خيام حرم آتیش گرفته... فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم... امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده... میترسم بیمارم در آتش بسوزه... 🔸از آن ترسم که آتش برفروزد 🔸میان خیمه بیمارم بسوزد 🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد 🔸میان خیمه بیمارم بمیرد 🔸درون خیمه زین العابدین است 🔸همه دار و ندار من همین است