eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ ادمین تبادل⬇️ @Tabligh_nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن السَّلامُ عَلَى وَلِیِّ اللهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِیلِ اللهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِیِّ اللهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیْتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اللهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ‏] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ 🏴 اربعین حسینی تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: حجم: 272.5K
مداح 👌😭 چهل منزل سراسر گریه کردم ز داغ تو برادر گریه کردم کسی اما ندیده اشک من را فقط از پشت معجر گریه کردم نبودی حرمله فریاد می زد یاد آب آور تو گریه کردم پریشانیِ رأست را که دیدم به یاد جسم اکبر گریه کردم چهل منزل مرا دشنام دادند کم آوردم..سرآخر گریه کردم تو رفتی و غرورم را شکستند مرا با ریسمان کهنه بستند ندیدی خواهرت بد حال بوده؟ کنارش عده ای رَجّال بوده به ظاهر چلّه از داغت گذشته برای من ولی صدسال بوده به من گفتی که می مانی کنارم قرارم با تو تا گودال بوده؟؟ نگاهم تار بود از گریه هایم شنیدم بر سرت جنجال بوده… دو چشمم کور میشد کاش اما نمیدیدم تنت پامال بوده حدودا ساعت سه تا اذان بود تنت بازیچه ی شمر و سنان بود همان وقتی که سوزانده سرت را دوباره کشت خولی مادرت را خودت ای کاش میدادی عزیزم به دست ساربان انگشترت را سرت در طشت بود و چوب میزد ندیدی التماس دخترت را… خرابه،کربلا شد آن زمان که زمین کوبید پیش او سرت را حلالم کن..نیاوردم برادر به همراهم گل نیلوفرت را به واللهِ کتک خوردم برایش ولی ای کاش می مردم به جایش شاعر آرمان_صائم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: حجم: 608.8K
سبک:میگذرد کاروان خسته ترین زائر کرببلا آمده خواهر دلخونت از شام بلا آمده در غم هجرانت از غصه خمیدم ببین خیز و به چشم خودت موی سپیدم ببین 💔ای درد و درمانم یا حسین 💔ای آرام جانم یا حسین چون شمعی آبم کردی ای سالار من خانه خرابم کردی ای سالار من جانم حسین3 بر سر نی دیده ام دیده ی گریان تو خیز و ببین گشته ام پاره گریبان تو رأس پر از خون تو بر سر نی دیده ام طشت زر و خیزران مجلس می دیده ام 💔سرنیزه با حنجرت چه کرد 💔با پیکر بی سرت چه کرد نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی من بمیرم و نبینم زیر خاکی جانم حسین3 کی رود از خاطرم خاطره ی قتلگاه خاطره ی قتل یک تشنه لب بی گناه خاطره ی خنجر و ضربه به روی گلو در دل این قتلگاه شد بدنت زیرورو 💔وای از سوز آه مادرت 💔نعل اسب و جسم بی سرت سهم زینبت شد نصیب دیگران رأس پاکت شد بازیچه ی این و آن جانم حسین3 حق بده از فرط غم پیش تو هق هق کنم حق بده تا همچنان دختر تو دق کنم پیش نگاه تو شرمنده ام و سر به زیر حال خراب مرا بین و سراغش نگیر 💔از بس که بعد از تو غصه خورد 💔در بین ویرانه جان سپرد مثل مادر دستش بر پهلو می گرفت تا نبینم صورتش را ، رو می گرفت
السلام علیک یا ابا عبدالله ها دلت میخواست امشب کجا بودی لبیک یا حسین..... امام صادق علیه السلام در زیارت ابی عبدالله فرمود: لَبَّيْكَ یا دَاعِيَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتَغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصٰارِک حسین جان ای دعوت کننده ی به سوی خدا اگه نبودم عاشورا، با این جسم و بدنم، با این زبانم به تو لبیک بگم... فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمٍعِی وَ بَصَرِی اما با قلبم ، با چشمم ، با گوشم لبیک میگم دعوت تو رو با چشمام برات گریه میکنم با گوش هام مرثیه هات رو میشنوم خونه ی قلبم هم که خونه ی محبتِ توست حالا بگو لبیک یا حسین.... لبیک یا حسین.... آماده اید بریم کربلا یا نه آخ بمیرم قافله ای که چهل منزل ، از کربلا تا شام بر شتران بی جهاز با دست بسته ی به ریسمان خسته و گرسنه و تشنه به شام بلا رسیده بود چند روزِ که از شام بلا خارج شدند امانتی هایی رو که به غارت برده بودند رو پس گرفتند عمامه ی پیغمبر رو پس گرفت زینب پیراهن مادرش فاطمه رو پس گرفت مقنعه ی زهرا رو زین العابدین پس گرفت عَلَمِ عباس رو پس گرفت گهواره ی علی اصغر رو پس گرفت گوشواره هایی که ربوده شده بود رو پس گرفت آی حسین..... از همه جانسوز تر اینه سرهای بریده رو پس گرفتند دارند برمیگردند کربلا آی روزگار یه بار دیگه خاطرات زینب ورق خورد دفعه ی اولی که کربلا اومده بود چجوری آوردنش با چه عزت و احترامی پیاده اش کردند قافله ای که قمر بنی هاشم داشت علی اکبر داشت قاسم و عون و جعفر داشت خودِ حسین بالا سرِ زینبه اما قافله ای که داره بر میگرده از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره آخ چه گذشت ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا پاهات تاول بزنه خسته بشی تازه نمیگذارند به خدا اونقدر عزت و احترامت می کنند همینکه رسیدی به بین الحرمین خستگی چندروزه از بدنت در می ره تا چشمت به گنبد عباس می افته تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی این قافله هم رسید کربلا سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد عمه جان گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم هنوز به قبرها نرسیده مثل برگ درخت پاییز از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند ▪️هریکی سوی مزاری میدوید ▪️هریکی قبری در آغوش میکشید آخ بمیرم اوج مصیبت اربعین اینه گزارشات زینب کبری بمونه گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه همه ی اوج مصیبت اینه یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد سرهای بریده به بدن ها ملحق شد آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه بدن بابا رو که دیده بود اما بدن علی اکبر رو ندیده بود بدن عموجانش عباس رو ندیده بود حسین وای..... تموم شدها اربعین نخواهی فریاد بزنی کِی میخواهی فریاد بزنی حسین.... خاطره ها رو یادآوری کرد داداش ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده همه ی خوشیش حسین بود که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش حالا داره یادآوری می کنه مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند از کربلا که میرفت رشیده میرفت اما حالا که برگشته خمیده آمده ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود ▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود حسین .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hasan Khalajhasan-khalaj-dobare-morghe-roham(128).mp3
زمان: حجم: 6.72M
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد♫♬● دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد♫♬● زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم♫♬● که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد♫♬● شود تمام هستی فدای آن دو دستی♫♬● که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد♫♬● نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست♫♬● اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد♫♬● جز از برای داور دو تا نگشت اکبر♫♬● چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد♫♬● سزد همه جوانان حنا زخون ببندند♫♬● که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد♫♬● فدای آن جوانی که در نماز ایثار♫♬● زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد♫♬● فدای شیر خواری که وقت جان نثاری♫♬● دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل♫♬● سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد♫♬● فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید♫♬● زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که در کنار سنگر♫♬● به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد♫♬● برات کربلا را کسی گرفت (میثم)♫♬● که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت♫♬●
‍ ‍ ﷽ (ع) مداح 👌😭 یک گوشه ای جابر دست به گردن امام سجاد و امام سجاد دست به گردن جابر دارن گریه می کنن یه گوشه ی ه گوشه ی دیگری یه خواهر دل سوخته ای # خودش رو رو خاک قبر حسینش انداخته حسین بلند شو با من حرف بزن حسین خیلی دلم برات تنگ شده حسین من یک روز که تو  رو نمی دیدم بی قرار تو بودم حسین حالا چهل روزه تو رو ندیدم  چهل روزه با من حرف نزدی حسین یک کلمه با من حرف بزنی حسین چرا خوابیده ای و با من حرف نمی زنی هی گفت و گفت برات ماجرای کربلات رو می گم بعد تو چه گذشت ماجرای کوفه رو گفت ماجرای کوفه تا شامو گفت ماجرای شامو گفت بعد حسین من نگاه کن تو صحرا ببین تمام قافله رو سالم آوردم ببین تمام کاروانو سالم آوردم به خدا هر وقت می خواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودم سپر می شدم به من سیلی می زدن حسین هر وقت می خواستن بچه هاتو تازیانه بزنن من  سپر می شدم و تازیانه می خوردم اگه نامحرمان اینجا نبودن پیرهانم رو کنار می زدم جای کبودی  تازیانه  ها رو  به تو نشون می دادم .حسین من عزیز من ولی اگه نگاه می کنی می بینی بین این قافله دختر سه ساله ت نیست  شرمنده ام حسین به خدا تقصیر من نبود حسین هر چه اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نگذاشتن سیلیم زدن تازیانه م زدن سر بریده ی تو رو توی دامن   دختر سه ساله ت رقیه گذاشتن به خدا کنار سر بریده ت جان داد حسین. عرض دعای من میگن سه روز و سه شب قافله در کربلا موند وقتی قافله آماده ی حرکت شد همه سوار بر محمل ها دیدند سکینه نیومده کجاست سکینه امام سجاد سوال کرد کجاست گفتند کنار قبر باباش حسینه فرمود  بگید بیاد قافله می خواد حرکت کنه زینب اومد عمه سکینه بلند شو قافله آماده ی حرکته یک دفعه سکینه با اون چشمان گریانش برگشت عمه زینب برو از برادرم امام سجاد اجازه بگیر من کنار قبر بابام خیمه بزنم و بمونم آی آی یک طرف دیگه هم امام سجاد داره برای جابر میگه جابر اینجا بود که بابام علی اصغر رو روی دستش بلند کرد جلوی دیدگانش تیر سه شعبه به گلوی شش ماهه داداشم زدند. اینجا بود علی اکبر رو بدنش رو قطعه قطعه کردند جابر آنجا بود که قاسمم پاهاش رو روی زمین می کشید و جان می داد جابر بیا تو رو ببرم کنار نهر علقمه آنجایی که بدن بی دست عباسم افتاده بدن بی دست عموم عباس افتاد برا مریض ها دعا یادت نره 🥀جابر بیا بر غربت بابا بنالیم 🥀در اربعین با یاد عاشورا بنالیم 🥀جابر منم سجاد و زین العابدینم 🥀بعد از حسین تشنه لب سالار دینم 🥀من آمدم از راه پر درد اسارت 🥀اینک کنم قبر عزیزانم زیارت 🥀هر جای این صحرا نشان از عشق دارد 🥀ناگفته های جاودان از عشق دارد 🥀جابر همین جا مقتل جا  عون و بریر است 🥀این بوی خون جعفر و حر و زهیر است 🥀اینجا حبیب بن مظاهر جان فدا کرد 🥀مسلم به جسم پاره رو سوی خدا کرد 🥀جابر علی اکبرم را یاد داری 🥀اینجا مزار اوست باید سر گذاری 🥀جابر مپرس از اصغر شیرین زبانم 🥀آتش زند داغ گلویش قلب و جانم 🥀لب تشنه بود اصغر کسی آبش نمی داد 🥀یک دمی نمی خوابید از آن ظلم و بیداد 🥀شش ماهه بود و از عطش رخساره اش زرد 🥀ای کاش این سان خصم سیرابش نمی کرد 🥀جابر همین جا که پر از شور و شین است 🥀معراج گاه باب مظلومم حسین است 🥀جابر بر او با لب عطشان سر بریدند 🥀جابر سر او با لب عطشان بریدند اسبان خصم از کینه بر جسمش دویدند 🌹آن کس که هر دم مونسش روح الامین بود 🌹دیدم سه شب بر روی زمین بود 🌹جسم عزیزان بی کفن در دشت دیدم 🌹فریاد رودم رودم از زهرا شنیدم 🌹صد پاره تن بودند یاران در بیابان 🌹سرهای پر خون روی نی چون ماه تابان ای بی کفن حسین وای ای تشنه لب حسین وای دور از وطن حسین وای کو اصغرت حسین وای کو اکبرت حسین وای کو قاسمت حسین وای کو عباس حسین وای حسین وای حسین وای 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀از شام پر بلا رسیده ام 🥀بر خاک  قتلگاه  اطهرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀ببارم از  دو دیده خون چو بر مزارت 🥀که اشک دیدگان خود کنم نثارت 🥀بیا و جای من نما دمی کنارت 🥀قربان تربت معطرت 🥀جانم فدای جسم بی سرت 🥀بابا منم سکینه دخترت 🥀جانم فدای جسم بی سرت